#پندانه🌸🌺
واقعا قشنگه حتما بخونید...
اگر از خودخواهی کسی به تنگ آمده ای، او را خوار مساز؛ بهترین راه آن است که چند روزی رهایش کنی.
گاهی شاپرکی را از تار عنکبوت میگیری تا خیلی آرام رهایش کنی،شاپرک میان دستانت له میشود....
نیت تو کجا و سرنوشت کجا
هنگامی که افسرده ای ،بدان جایی در اعماق وجودت ،حضور " خدا " را فراموش کرده ای...
لحظه ها ،
تنها مهاجرانی هستند
که هر گز بر نمی گردند
هرگز !
ﮔﻼﯾـﻪ ﻫﺎ ﻋﯿﺒﯽ ﻧـﺪﺍﺭد ...
اما ﮐﻨــــﺎﯾﻪ ﻫــﺎ ﻭﯾـــﺮﺍﻥ ﻣﯿـکنـد
سه چیز را نگه دار:
گرسنگیت را سر سفره دیگران
زبانت را در جمع
و چشمت را در خانه دوست . .
عاشــق طرز فکر آدمهـــا نشویــد
آدمهـــا زیــبا فکـــر میکنند
زیـــبا حرف میزنند
امـــا زیــبا زندگـــی نمیکنند... !!
مراقب باش
بعضی حرف ها فقط قابل بخشش هستند
نه فراموش شدن !
آرزوهایت را کنار نگذار
دنیا بالاخره مجبور میشود
با دلت کنار بیاید !
#پیشنهاد_ویژه
🌷@KASHKOOLMAAREFAT🌷
#پندانه
✍ گذر از تاریکیها
🔹درخت را ببین، قبل از اینکه شاخههایش نور را لمس کند، ریشههایش تاریکی را لمس کرده.
🔸گاه برای رسیدن به نور باید از تاریکیها گذر کرد.
🥀@KASHKOOLMAAREFAT🥀
🔅#پندانه
✍ اگر دفتر زندگیات بدخط و ناخواناست، مقصر خودت هستی
🔹ملانصرالدین چندی بود که شغل کاتبی را برگزیده بود.
🔸روزی همکار بدخطش به او گفت:
آنقدر نوشتههای من ناخواناست که صد دینار برای نوشتن میستانم و صد دینار دیگر نیز برای خواندن.
🔹ملا آهی کشید و گفت:
افسوس که من از صد دینار دوم محرومم، چون من از خواندن نوشته خود هم عاجزم.
🔸زندگی ما یک کتاب است و ما نویسنده آن. چیزی که در رابطه با انسان همیشه مایه شگفتی بوده این است که چقدر او نقش خود را در شکلگیری و شرایط زندگیاش نادیده میگیرد و در قالب یک بیگناه مظلوم از جور ایام و نارفیقی دوستان مینالد.
🔹از زندگی و زشتی و پلشتی (بدخطی) آن مینالد، در حالی که متوجه نیست خودش نویسنده داستان زندگی خویش است.
🔸اگر شرایط دلچسب نیست (بدخط و ناخواناست) محصول انتخابهای ماست.
🔹انتخابهای گذشته ما را به شرایط اکنون رسانده، حتی کسانی که با قبول این واقعیت مشکل دارند و از دیگران مینالند، اگر منصفانه به گذشتهشان نگاه کنند، متوجه میشوند با انتخابهای بهتر میتوانستند اکنون در شرایط بهتری باشند.
🌷@KASHKOOLMAAREFAT🌷
#پندانه
✍ انسانها رو با نقصهاشون بپذیر
🔹پدربزرگم همیشه میگفت:
وقتی کسی رو دوست داری اونو همونجوری دوست داشته باش که هست، نه اونجوری که ترجیح میدی باشه!
🔸نقصهای انسان جزئی از وجود انسانه، با اونا زندگی میکنه، راه میره، میخنده، گریه میکنه.
🔹هیچوقت به خودت اجازه نده راجع به کسی نظر بدی. انسانها رو با نقصهاشون بپذیر.
🍃🌺@KASHKOOLMAAREFAT🌺🍃
#پندانه
✍ آدم فقیر، دژی است که نمیتوان فتحش کرد
🔹دو درويش در راهی با هم میرفتند. يكی بیپول بود و ديگری پنج دينار داشت.
🔸درویش بیپول، بیباک میرفت و به هر جايی که میرسيدند، چه ايمن بود و چه ناامن، به آسودگی میخوابيد و به چيزی نمیانديشيد.
🔹اما ديگری مدام در بيم و هراس بود كه مبادا پنج دينار را از كف بدهد.
🔸بر چاهی رسيدند كه جای دزدان و راهزنان بود.
🔹اولی بیپروا دست و روی خود را شست و زير سايه درختی آرميد.
🔸در همين حين متوجه شد که دوستش با خود چه كنم چه كنم میكند!
🔹برخاست و از او پرسيد:
اين چندين چه كنم برای چيست؟
🔸گفت:
ای جوانمرد! با من پنج دينار است و اينجا ناامن، و من جرات خفتن ندارم.
🔹مرد گفت:
اين پنج دينار را به من دِه تا چارهٔ تو كنم.
🔸پس پنج دينار را از وی گرفت و در چاه انداخت و گفت:
رَستی از چه كنم چه كنم! ايمن بنشين، ايمن بخسب و ايمن برو، که آدم فقير، دژیست كه نمیتوان فتحش كرد.
🍃🌸@KASHKOOLMAAREFAT🌸🍃
#پندانه
✍ میشه جور دیگهای هم زندگی کرد
🔹مسافر تاکسى آهسته روى شونه راننده زد چون میخواست ازش يه سوال بپرسه.
🔸راننده داد زد. کنترل ماشين رو از دست داد. نزديک بود که بزنه به يه اتوبوس. از جدول کنار خيابون رفت بالا. نزديک بود که چپ کنه. اما کنار يه مغازه توى پيادهرو متوقف شد.
🔹براى چندين ثانيه، هيچ حرفى بين راننده و مسافر ردوبدل نشد.
🔸تا اينکه راننده رو به مسافر کرد و گفت:
هى مرد! ديگه هيچوقت اين کار رو تکرار نکن. من رو تا سر حد مرگ ترسوندى!
🔹مسافر عذرخواهى کرد و گفت:
من نمیدونستم که يه ضربه کوچولو، اینقدر تو رو میترسونه.
🔸راننده جواب داد:
واقعاً تقصير تو نيست، امروز اولين روزيه که بهعنوان يه راننده تاکسى دارم کار میکنم. آخه من ۲۵ سال راننده ماشين نعشکش بودم.
🔹گاه آنچنان به تکرارهاى زندگى عادت میکنيم که فراموش میکنيم جور ديگر هم میتوان بود.
🥀@KASHKOOLMAAREFAT🥀
#پندانه
✍ عمر طولانی را برای چه میخواهید؟
مردی نزد پزشک رفت تا ببیند آیا ۱۰۰ سال عمر میکند یا نه.
دکتر پس از معاینه گفت:
چند سال دارید؟
مرد:
۵۰ سال.
دکتر پرسید:
زن و بچه دارید؟
مرد پاسخ داد:
خیر.
دکتر مجدد پرسید:
مسافرت و ورزش را دوست دارید؟
مرد گفت:
اصلا.
دکتر:
اهل مطالعه هستید؟
مرد:
اصلا.
دکتر:
برای آینده برنامه دارید؟
مرد با ناامیدی جواب داد:
خیر.
پزشک با عصبانیت گفت:
پس تشریف ببرید و همین امروز بمیرید. عمر ۱۰۰ سال را برای چه میخواهید؟
انسان وقتی از دنیا میرود، فقط یک آرزو دارد که یکبار دیگر فرصت زندگیکردن داشته باشد. پس قدر هر لحظه از زندگیات را بدان و برای آن برنامهریزی کن.
🌷@KASHKOOLMAAREFAT🌷
#پندانه
✍ مواظب باشیم با حرفامون دلی رو نشکنیم
🔹شخصی ﺑﺎ یک ﺟﻤﻠﻪ همسرش را ﺭﻧﺠﺎند و سپس ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﺷﺪ.
🔸اﺯ ﺭاﻩﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮای بهدستﺁﻭﺭﺩﻥ ﺩﻝ همسرش ﺗﻼﺵ ﻛﺮﺩ. اﺯﺟﻤﻠﻪ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺮ ﺩاﻧﺎی ﺷﻬﺮ ﺭﻓﺖ.
🔹ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ:
برای ﺟﺒﺮاﻥ ﺳﺨﻨﺖ ﺩﻭ ﻛﺎﺭ ﺑﺎﻳﺪ اﻧﺠﺎﻡ دهی؛ ﺟﻮاﻥ ﺑﺎﺷﻮﻕ ﺩﺭﺧﻮاﺳﺖ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺭاﻩﺣﻞ ﺭا ﺑﺮاﻳﺶ ﺷﺮﺡ ﺩﻫﺪ.
🔸ﭘﻴﺮ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪ ﮔﻔﺖ:
اﻣﺸﺐ ﺑﺎلشتی اﺯ ﭘﺮ ﺑﺮﺩاﺷﺘﻪ ﻭ ﮔﻮﺷﻪ ﺁﻥ ﺭا ﺳﻮﺭاﺥ ﻛﻦ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻛﻮﭼﻪﻫﺎ ﻭ ﻣﺤﻼﺕ ﺑﺮﻭ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺧﺎﻧﻪای ﻳک ﭘﺮ ﺑﮕﺬاﺭ ﺗﺎ ﭘﺮﻫﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ. ﻫﺮﻭﻗﺖ اﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭا ﻛﺮﺩی ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺑﻴﺎ ﺗﺎ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺩﻭﻡ ﺭا ﺑﮕﻮﻳﻢ.
🔹ﺟﻮاﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺭا ﺑﻪ آن کار ﻃﺎﻗﺖﻓﺮﺳﺎ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﺪ. اﻧﮕﺸﺘﺎﻧﺶ اﺯ ﺳﺮﻣﺎی ﺷﺒﺎﻧﻪ ﻳﺦ ﺯﺩﻩ ﺑﻮد تا بالاخره کار تمام شد.
🔸ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﻨﻮﺩی ﮔﻔﺖ:
ﻣﺮﺣﻠﻪ اﻭﻝ ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﺣﺎﻻ ﭼﻪ ﻛﻨﻢ؟
🔹ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ:
ﺣﺎﻻ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﺮﻫﺎ ﺭا ﺟﻤﻊ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ اﻭﻟﺶ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ.
🔸اﻭ ﺑﺎ ﺳﺮاسیمگی ﮔﻔﺖ:
اﻳﻦ ﻏﻴﺮممکن اﺳﺖ، ﺑﺴﻴﺎﺭی اﺯ ﭘﺮﻫﺎ ﺭا ﺑﺎﺩ ﭘﺮاﻛﻨﺪﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻼﺵ ﻛﻨﻢ ﺑﺎﻟﺶ ﻣﺜﻞ اﻭﻟﺶ نمیشود!
🔹ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ:
ﺩﺭﺳﺖ اﺳﺖ! ﻛﻠﻤﺎتی ﻛﻪ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ میکنی ﻣﺜﻞ ﭘﺮﻫﺎیی ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﺎﺩ اﺳﺖ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﮔﺸﺖ. ﺩﺭ اﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻠﻤﺎﺕ، بهخصوص در ﺑﺮاﺑﺮ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩاﺭی، دقت کن!
🍃🌸@KASHKOOLMAAREFAT🌸🍃
✨﷽✨
#پندانه
🔴سربازانی خاموش اما هوشیار
✍عارفی در راهی میرفت. مردی او را دید و شروع به تمسخر و توهین او کرد. عارف با سکوت تبسمی کرد. به ناگاه اندکی بعد پای مرد توهینکننده لیز خورد و سرش به کنار سنگی خورد و در دم جان سپرد. عارف نزد جنازۀ او رفت و گفت:
مرا حلال کن.
پرسیدند: چه حلالیتی؟ تو که گناهی مرتکب نشدی و در برابر توهین او خندیدی؟ عارف گفت: من باید جواب توهینش را میدادم، اما خندیدم و جواب ندادم؛ لذا سربازان خدا او را جواب دادند که اگر جوابش را داده بودم، او نمرده بود.
إنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا؛
خداوند از کسانی که ایمان آوردهاند، دفاع میکند. (حج:38)
و لِلَّـهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ؛
لشکریان آسمانها و زمین تنها از آن خداست. (فتح:7)
آری، خداوند برای ازبینبردن دشمنانش هرگز گلوله و اسلحه نمیکشد. بلکه از سربازان خاموشش بهره میبرد. به هنگام ظلم، مراقب سربازان خاموش خداوند متعال باشیم.
🍃🌸@KASHKOOLMAAREFAT🌸🍃
🔅#پندانه
✍ فاصله مقدس!
🔹من فقط ﯾﮏ ﭼﯿﺰ ﻣﻘﺪﺱ ﻣﯽﺷﻨﺎﺳﻢ؛ ﯾﮏ ﻓﺎﺻﻠﻪ! ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﻘﺪﺱ ﺷﻨﯿﺪﻩﺍﻳﺪ!؟
🔸ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻣﻌﺎﺑﺪ ﻭ ﻣﺴﺎﺟﺪ ﻣﻘﺪﺱ، ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﻘﺪﺱ ﺩﺍﺭﻧﺪ!
🔹ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﻘﺪﺱ یعنی ﻭﺍﺭﺩﻧﺸﺪﻥ ﺑﻪ ﺣﺮﯾﻤﯽ ﮐﻪ ﺣﻖّ ﻣﺴﻠّﻢ ﻫﺮ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
🔸ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﻘﺪﺱ ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻣﺘﺮ ﻭ ﻫﻢ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻓﮑﺮ، ﺭﻋﺎﯾﺖ ﺷﻮﺩ!
🔹ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺎ ﺣﻖّ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ، ﺳﺮﮎ ﺑﮑﺸﯿﻢ ﻳﺎ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﻛﻨﻴﻢ! حتی ﺩﺭ ذهنمان!
#فاصله_مقدس
🍃🌸@KASHKOOLMAAREFAT🌸🍃
#پندانه
💟رفتارهای زیر جاذبه شما را کم میکند.
حتما به خاطر بسپارید
1. نصیحت تکراری
2. تذکر مداوم
3. سرزنش
4. منت گذاشتن
5. مقایسه کردن
6. جرو بحث کردن
7. برچسب منفی زدن
8. نفوس بد زدن
#حرف_حساب
🌷@KASHKOOLMAAREFAT🌷
🔅#پندانه
✍ لذتبردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ!
🔹از گرما مینالیم و از سرما فرار میکنیم.
🔸در جمع، از شلوغی کلافه میشویم و در خلوت، از تنهایی بغض میکنیم.
🔹تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بیحوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس!
🔸ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪﭘﺎﯾﺎﻥﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ میدﻫﻨﺪ: ﻣﺪﺭﺳﻪ، ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ، ﮐﺎﺭ.
🔹ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!
🔸همه ما میدانیم مسیر رسیدن به موفقیت مسیر راحت و همواری نیست و بالا و پایین بسیار دارد.
🔹پس بهترین کار برای اینکه به ما سخت نگذرد، این است که از مسیر لذت ببریم.
🔸حتی وقتی تا پاسی از شب برای درسخواندن بیداریم.
🔹یا وقتی برای رسیدن به هدفمان سخت تلاش میکنیم.
🔸خوشحالیهای کوچک همیشه وجود دارند.
🔹اینگونه همیشه شاد و باطراوت میمانیم و تلاش میکنیم.
🍃🌸@KASHKOOLMAAREFAT🌸🍃