eitaa logo
کشکول
2.1هزار دنبال‌کننده
94 عکس
84 ویدیو
41 فایل
بیان نکات انگیزشی، احوالات علما، تصاویر بزرگان، احادیث اهل بیت، کلمات قرآنی و... گروه شرائع(پرسش وپاسخ علمی): https://eitaa.com/joinchat/1993736381C529fe81854 ادمین کانال: @Qweazs 🔴کپی کردن مطالب، فقط با ذکر منبع مجاز‼️
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️❇️ ✔️آقا جمال، پدر و پسر جمال الدين محمد خوانسارى معروف به «آقا جمال» و «جمال المحققين» فرزند آقا حسين خوانسارى معروف به «محقق خوانسارى»، «ذو الجمالين»[۱] و «استاد الكلّ في الكلّ عند الكلّ»[۲] است. پدر و پسر هر دو از دانشمندان سرشناس شيعه هستند كه جامع معقول و منقول بودند و در گسترش علوم اسلامى زحمات زيادى متحمّل شده و تأليفات ارزنده‌اى به جهان اسلام عرضه كرده‌اند. [۱]. چون هم پدرش و هم پسرش جمال الدين نام داشتند، آقا حسين به ذو الجمالين معروف بوده است. ر. ك:« تاريخ ادبيات در ايران» دكتر ذبيح اللَّه صفا، 5/ 315. [۲].« شرح غرر الحكم» تحقيق محدّث ارموى، جلد يك، ص فط:« اين عبارت از القاب خاصه آقا حسين رحمه اللَّه است كه نظر به جامعيتش بر وى اطلاق كرده‌اند و معنى آن اين است:« استاد همه علماى عصر در همه علوم به عقيده همه معاصرانش». https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [نظر شیخ حر عاملی در مورد احادیث مضمره]: الأحاديث المضمرة : قال الشيخ حسن في المنتفى . ونعم ما قال - : يتفق في بعض الأحاديث عدم التصريح باسم الإمام الذي يروي الحديث عنه ، بل يشار إليه ب جمع من الأصحاب أن مثله قطع ، ينافي الصحة ، وليس ذلك ـ على إطلاقه - بصحيح ، لأن القرائن في تلك المواضع تشهد بعود الضمير إلى المعصوم ، بنحو من التوجيه الذي ذكرناه في إطلاق الأسماء ، وحاصله : أن كثيراً من قدماء رواة حديثنا ، ومصنفي كتبه كانوا يروون عن الأئمة ﷺ ، مشافهة ، ويوردون ما يروونه في كتبهم جملة ـ وإن كانت الأحكام التي في الروايات مختلفة ـ فيقول في أول الكتاب : « سألت فلاناً ، ويسمى الإمام الذي يروي عنه ، ثم يكتفي في الباقي بالضمير . فيقول : « وسألته » ، أو نحو هذا الى أن تنتهى الأخبار التي رواها عنه ، ولا ريب أن رعاية البلاغة تقتضي ذلك ، فإن إعادة الاسم الظاهر ، في جميع تلك المواضع تنافيها في الغالب قطعا ، ولما أن نقلت تلك الأخبار إلى كتاب آخر ، صار لها ما صار في إطلاق الأسماء بعينه فلم يبق للضمير مرجع . لكن الممارسة تطلع على أنه لافرق في التعبير بين الظاهر ، والضمير ، انتهى . وذكر في إطلاق الأسماء المشتركة في الأسانيد نحو ذلك ، وهاتان العبارتان ـ كغيرهما . صريحتان في أن هذه الأحاديث منقولة من تلك الأصول ، والكتب المعتمدة من غير تغيير لشيء منها حتى وضع الظاهر من أسماء الأئمة ﷺ موضع الضمير . فما الظن بهم في غير ذلك من تغيير ، أو زيادة ، أو وضع ؟؟؟ وكيف يصدر منهم شيء من ذلك ، ثم يشهدون بصحتها وأنها حجة بينهم وبين ال ويكونون ـ مع ذلك ـ ثقاتاً عدولاً أجلاء ، لا يطعن عليهم في شيء ؟؟؟ وذلك واضح ، والله الموفق . https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
☆.mp3
226.8K
❇️❇️ ●━━━━━━────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ 🟥علامه حلی کیست؟ 💠نظر قاضی بیضاوی در مورد علامه حلی ❇️در سن 30سالگی🤔 🎙استاد ذاکری https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ ✔️حاج شیخ محمد تقی بافقی ( ره ) ، پس از آزادی از زندان رضاخان پهلوی به شهرری تبعید شد . گویند ؛ بافقی ( ره ) روزی در منزل نشسته بود که رئیس شهربانی شهرری وارد شد و پس از سلام و اجازه جلوس ، نزدیک در اتاق نشست وعرض کرد : آقا ، من از طرف مـقـامـات مـافـوق خود مأموریت دارم که آنچه مورد احتیاج شماست ، فراهم کنم و خواسته های شما را انجام دهم . بافقی ، این عنصر توحید و توکل ، ناراحت شد و گفت : تو چکاره ای که ادعای برآوردن جميع حوائج و نیازهای مرا می کنی ؟ ـ من رئيس شهربانی هستم . ـ الآن من احتياج دارم که در این هوای صاف و آفتابی ، ابری در صفحه آسمان ظاهر شود و برای طراوت زمین باران ببارد ، تومی توانی چنین خواسته ای را انجام دهی ؟ ـ نه ، نمی توانم . ۔ مافوق تو می تواند ؟ نه . - مافوق مافوق چطور ؟ شاه مملکت چطور ؟ - نه اینها هیچ کدام نمی توانند . ۔ پس تو که به عجز خود و همه سران مملکتی اقرار می کنی و به گدائی آنها اعتراف داری ، چگونه می خواهی نیازهای مرا برآوری ؟ من از افرادی عاجز و ناتوان چون تو و سران مملکت چه بخواهم ؟ برخیز و دیگر از این گونه حرفهای شرک آمیز مزن . رئیس شهربانی خجـل زده شده ، برخاست و دانست که با این مجسمه توکل و توحید ، نمی تواند طرف شود . 📚مجاهد شهید حاج شیخ محمد تقی بافقی ص125 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 1️⃣ ✔️میگویند چون علامه مجلسی کتاب حق الیقین را نگاشت، بعد از انتشار آن به سرزمین شام رسید. در آن سرزمین هفتاد هزار از اهل تسنن به تشیع رو آوردند. 📚قصص العلماء. ص205 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 2️⃣ هیبتی در لبخند: علاقه علامه نسبت به سید نعمت الله جزائری از مرز علاقه استاد به شاگرد فراتر رفته و به دوستی عمیق تبدیل گشته بود ، بطوریکه علامه هر جا که می رفت او را نیز به همراه خود می برد . « روزی علامه در منزل یکی از مریدانش مهمان بود . سید را نیز همراه خود به مهمانی برد . میزبان که برای آنان مرغ بریانی تهیه کرده بود به جهت احترام به علامه بشقاب مرغ را جلوی او قرار داد ، در هنگام صرف غذا چون دست سید به بشقاب مرغ نمی رسید ، آهسته آن را کمی کشید . چون علامه این حرکت را از سید دید به شوخی به وی گفت : سیدنا ! شما که قائل به حرمت نقل اموات * هستید ! سید که خود دست پرورده استاد بود، رو به علامه کرد و گفت : اما نقل به اماکن مشرفه اشکالی ندارد . »(۱) روح برادری و بذله گوئی و احترام متقابل استاد و شاگرد منحصر بـه نظـام حـوزه های علمی دینی است و این روح آنان را در ادامه راه ثابت قدم می دارد . اما اینگونه رفتارها هیچگاه از حد تعادل تجاوز نمیکند و در حوزه ها شاگرد هر چند به مقامات بلنـد عـلمی برسد باز خود را در مقابل استاد ، شاگرد به حساب می آورد . « سید می گوید : با اینکه علامه مرا از میان شاگردانش برگزیده بود و شب و روز با او معاشرت داشتم و به خاطر کمک کردن به او شبها در اتاق او می خوابیدم و او برای رفع خستگی با من شوخی میکرد اما با تمام این احوال هر وقت می خواستم نزد او بروم از شدت هیبت و عظمت او چنان دلم به تپش می افتاد که ، چند لحظه پشت در می ایستادم تا به حالت عادی برگردم . »(۲) * انتقال اموات از جایی به جایی دیگر بین فقهاء مورد اختلاف است برخی آنرا حرام و برخی آنرا جایز می دانند . 📚(۱): نابغه فقه وحدیث ص289 📚(۲): نابغه فقه وحدیث ص95 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 3️⃣ مقدسی خوشرو مقدس بود اما مقدسی که خوشرویی را نیز از عبادات می شمرد با اینکه ذکر خدا در لحظه لحظه زندگی از زبان و یادش محو نمی شد اما کسی نبود که در محافل و مجالس در خود فرو رود ، بلکه با رویی و کلامی آمیخته به طنز غنچه لبخند را بر لبان یکایک مردم می نشاند . وی در شوخ طبعی و حاضر جـوابـی سـرآمد روزگار خود بود و در لطیفه هایش حکمت و پیام نهفته بود . طنزگوئی او حتی دامان علما را نیز می گرفت . علامه که علاقه شدیدی به کشیدن قلیان داشت ، همیشه در کنار کتابهای انباشته بر روی هم و کاغذها و قلمها و میز کوچکی که بر روی آن می نگاشت ، قلیانش آماده بود . « علاقه اش چنان بود که گاهی هنگام تدریس و موعظه نیز دستور می داد قلیان بیاورند . »(۱) روزی یکی از معاصـريـن عـلامـه رساله ای در حرمت تـنـبـاكو نگاشت و آنرا در پارچه ای زیبا پیچید و نزد علامه فرستاد . علامه پس از مطالعه ، کتاب را نزد او فرستاد و پارچه را نگه داشت و در جواب او چنین نوشت : « من از این رساله فایده ای ندیدم مگر همان پارچه ، تا آن را کیسه تنباکو کنم . چه نیکو کیسه ای است . »(۲) 📚(۱): زندگینامه علامه مجلسی ج1،ص190 📚(۲): کارنامه علامه مجلسی، ص181 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠سینای دانش 🔰آخوند خراسانی[5]: مرحوم آقای آخوند در مسجد طوسی تدریس میکرد و عدد شاگردان او را هزار تا سه هزار نفر گفته اند که اغلب آنها از افاضل بودند . نام سی صد و ده نفر از آنان در کتاب یاد شده است و ما در این جا چند نفر از آنان را یاد میکنیم : آيات الله العظام : ۱. آقا میرزا ابوالحسن مشکینی ، صاحب حاشیه بر كفاية الأصول ، متوفای ۱۳۵۸ ق . ۲. آقا سید ابوالحسن اصفهانی که از مراجع بزرگ تقلید شیعه بود ، متوفای ۱۳۶۵ ق . ۳. آقا سید ابوالقاسم کاشانی ، همان مجاهد معروف ، متوفای ۱۳۸۱ ق . ۴. آقا سید جمال الدین گلپایگانی ، یکی از مراجع تقلید ، متوفای ۱۳۷۷ ق . ۵. شیخ محمد جواد بلاغی ، صاحب تألیف فراوان ، متوفای ۱۳۵۲ ق . ۶. حاج آقا حسین قمی ، از مراجع تقلید شیعه ، متوفای ۱۳۶۶ ق . ۷. حاج آقا حسین بروجردی ، از مراجع بزرگ تقلید شیعه ، متوفای ۱۳۸۰ ق . د . ۸. آقا عبد الحسين رشتی ، صاحب حاشیه بر كفاية الأصول ، متوفای ۱۳۷۳ ق . ۹. آقا سید عبد الحسین شرف الدین ، صاحب تألیف فراوان ، متوفای ۱۳۷۷ ق . ۱۰. آقا شیخ عبد الكريم یزدی حائری ، مؤسس حوزه علمیه قم ، متوفای ۱۳۵۵ ق . ۱۱. آقا سید عبد الهادی شیرازی ، از مراجع تقلید شیعه ، متوفای ۱۳۸۲ ق . ۱۲. آقا شیخ محمد حسین نائینی ، از مراجع تقلید شیعه ، متوفای ۱۳۵۵ ق . ۱۳. آقا سید محمود شاهرودی ، از مراجع تقلید شیعه ، متوفای ۱۳۹۴ ق . ۱۴. آقا میرزا محمد ، معروف به آقازاده ، فرزند آقای آخوند و صاحب حاشیه بر كفاية ۶۸ شناخت نامه الأصول ، متوفای ۱۳۵۶ ق . ۱۵. آقا سید محسن امین عاملی ، صاحب أعيان الشیعه ، متوفای ۱۳۷۱ ق . ۱۶. آقا ضیاء الدین عراقی ، از مراجع تقلید شیعه ، متوفای ۱۳۶۱ ق . ۱۷. آقا شیخ محمد حسین اصفهانی ، صاحب حاشیه بر كفاية الأصول ، متوفای ۱۳۶۱ ق . ۱۸. آقا سید صدر الدین صدر ، از مراجع تقلید شیعه ، متوفای ۱۳۷۳ ق . ۱۹. آقا شیخ محمد حسین کاشف الغطاء ، صاحب تألیفات فراوان ، متوفای ۱۳۶۲ ق . ۲۰. آقا شیخ ابوالقاسم قمی ، از علمای بزرگ قم ، متوفای ۱۳۵۳ ق . ۲۱. آقا شیخ محمد علی شاه آبادی ، همان عارف بزرگ و معشوق و استاد رهبر بزرگ انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی ( قدس الله روحه ) ، متوفای ۱۳۶۹ ق . ۲۲. آقا سید هبة الدين شهرستانی ، صاحب الهيئة و الاسلام ، متوفای ۱۳۸۶ ق . ۲۳. آقا سید میرزا علی قاضی ، متوفای ۱۳۶۶ ق . ۲۴. آقا شیخ مهدی خالصی ، صاحب حاشیه بر كفاية الأصول ، متوفای ۱۳۴۳ ق . 📚برگرفته از مقاله استاد https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 4️⃣ حر آزاده وظایف شیخ الاسلامی و رسیدگی به امور بی پناهان و یتیمان و پرونده های مردم او را از حوزه علمیه و علمای اسلام جدا نمی ساخت . در فرصت های مناسب به دیدار مدارس علمیه و علمای اسلام می رفت و هنگام ورود علما و طلاب به خانه یا محل کار وی ، به آنان دیده عظـمـت می نگریست، از زائـران خـانـه خـدا و مـزار ائمه اطهار ( عليهم السلام ) که در بازگشت به شهر خـود ، برای دیدن علامه به اصفهان می آمدند با احترامی خاص پذیرائی میکرد . و پس از انجام کارها خود را وقف آنان می نـمـود و آنان را به تماشای جاهای دیدنی اصفهان می برد . علما که بیشتر آنان با نظام اداری و تاج و تخت پادشاهان مخالـف بـودنـد و برای پادشاهان پشیزی قائل نمی شدند از نیـت عـلامه مجلسی آگاه بودند از اینرو او را مایه رحمت برای تشیع و برکت برای حوزه های عـلـمـیـه می دانسـتـنـد و رشـته مـحـبـت خـود را با او محکمتر می ساختند . 🔹میان او و شیخ حر عاملی ، علاقه و صمیمیتی خاص وجود داشت و علاوه بر دوستی و رفت و آمد ، از نظر علمی هم یکی از دیگری صاحب اجازه بودند ، بطوریکه شیخ در راه سفرهای خود به حـجـاز و عراق برای دیدار علامه به اصفحان می امد. ✔️ « روزی علامه ، شیخ را به تماشای کاخ شاه برد بعد از نشان دادن بعضی از قسمتهای کاخ وارد تالار کاخ شدند . شاه که از ورود شیخ به کاخ با خبر شده بود خود را مهیای احترام و پذیرایی ساخت و هنگام ورود شیخ با احترام از تختش بلند شد ، دیگران هم چون شاه برخاستند بعد از تعارف ها پیش از اینکه شاه اجازه نشستن دهد ، شیخ در کنار جایی که مخصوص نشستن شاه بود بدون اجازه نشست . شاه و سپس درباریان همه نشستند . این حرکت شیخ همچون پتک بر سر نامقدس شاه فرود آمد . شاه همچنانکه در درون ، خـود را می خورد در ذهنش در پی مطلبی بود که این حرکت شیخ را جبران کند . ناگاه زبان به سخن گشود و گفت : شیخ میان « خر » و « خر » چه فرق است ؟ شیخ که رادمردی از تبار آزادگان بود با شجاعت و بدون فوت وقت رو به شاه کرد و گفت : یک « مسند » و از جابرخاست. حاضرین در مجلس همه به خنده افتادند به طوری که شاه از حاضر جوابی شیخ یکه خورد و چـون عظمت شیخ و احترام و تکریم علامه نسبت به او و بدرقه او در هنگام ترک تالار را دید ، صلاح را در آن دانست که لب بر هم نهد و کار را از این بدتر نسازد . » 📙الامل الآمل، ج1ص50 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠سینای دانش 🔰آخوند خراسانی[6]: شروح وحواشی-چاپ شده-عربی کفایة الاصول: 1_تعليقة وجيزة في مباحث الألفاظ ، حسن اشگذری یزدی ( م ۱۳۵۹ ق ) . 2_تعليقة على كفاية الأصول ، شيخ عباس علی شاهرودی ( م ۱۳۸۳ ق ) 3_التعليقة على كفاية الأصول ، شیخ علی قوچانی بن شیخ قاسم ( م ۱۳۳۲ ) 4_الحاشية على كفاية الأصول ، میرزا ابو الحسـن بـن عـبد الحسين مشکینی( م ۱۳۸۵ ق ) 5_الحاشية على الكفاية ، : علي بن محمد جعفر صفائی حائری قمی . ( م ۱۳۸۵ ق ) 6_حقايق الأصول ، سيد محسن طباطبائی حکیم ( م ۱۳۹۲ ق ) 7_حاشیه کفایه ، شیخ مهدی بن شیخ محمد حسين بـن عـزيـز خـالصی کاظمی ( م ۱۳۴۳ ) 8_حاشية على كفاية الأصول ، شیخ محمد بـن عـلى ، مشهور بـه سـلطان العلماء عراقی ( م ۱۳۸۲ ق ) 9_حاشية الكفاية ، مرحوم سيد محمد حسین طباطبائی - الميزان ( م ۱۴۰۲ ق ) 10_حاشية الكفاية ، سيد محمد بن حسین موسوی نجف آبادی ( م ۱۳۵۸ ق ) 11_حاشیه بر کفایه ، محمد تقی آملی بن ملا محمد ( م ۱۳۹۱ ق ) 12_دروس و حلول في شرح كفاية الأصول ، علی بن حسین علوی ( م ۱۴۰۲ ق ) 13_دراسات في أصول الفقه ، سيد محمد کلانتر . مطبعة النعمان ، نجف ، ۱۳۸۸ ق 14_سبائك الذهب فی شرح کفایة الاصول، شیخ محمد صالح حائری، معروف به علامه مازندرانی 15_شرح كفاية الأصول ، شیخ عبد الحسين بن شیخ عیسی رشتی نجفی ( م ۱۳۷۳ ق ) 16_طريق الوصول الى تحقيق كفاية الأصول، محمد کرمی بن شیخ نصر الله حویزی 17_عناية الأصول في شرح كفاية الأصول ، سيد مرتضی حسینی فیروزآبادی 18_منتهى الدراية في توضيح الكفاية ، سيد محمد جعفر جزائري مروج 19_مصباح العقول ، محمد بن محمد حسین اشکوری 20_نهاية المأمول في شرح كفاية الأصول ، مير حسن بن سید عزیز رضوی قمی 21_نهاية المأمول في شرح كفاية الأصول ، سيد حسين بن سید عزیز حسینی تهرانی ( م ۱۳۲۸ ق ) 22_نهاية الوصول في شرح كفاية الأصول ، شيخ مصطفی کرمانشاهی بن مرحوم شیخ مرتضى 23_نهاية الدراية في شرح الكفاية ، شيخ محمد حسین غروی اصفهانی ، مشهور به کمپانی ( م ۱۳۶۱ ق ) 24_نهاية النهاية في شرح الكفاية ، ميرزا علی بن عبد الحسين بن مـولى اصـغر بن محمد باقر ایروانی ( م ۱۳۵۴ ق ) 25_نهاية المأمول في شرح كفاية الأصول ، شیخ محمد علی اجتهادی 26_نهاية الأصـول الى كفاية الأصـول ، سيد مصطفى محسن موسوی حائری ( آل اعتماد ) 27_الهداية في شرح الكفاية ، شيخ کاظمی ( م ۱۳۳۶ ق ) 28_الهداية في شرح الكفاية ، سيد محمد جعفر بن محمد طاهر موسوی طاهری شیرازی 29_الوصول الى كفاية الأصول ، سيد محمد بن مهدی حسینی شیرازی 📙شناخت نامه آخوند خراسانی، ج2ص194_201 ⭕کتاب فوق 184شرح وحاشیه چاپ نشده برای کفایة الاصول نام می برد. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 5️⃣ مدالی بر سینه مقام 🔹 او کسی نبود که مقام را مدالی بر سینه خود بپندارد تا به آن ببالد او خود مدالی بود بر سینه مقام و عزتی بود برای مسند . 🔸مقام نه چیزی از خصلتهای طلبگی او کاسته و نه بر محبوبیت او در میان مردم و حوزه های علمی افزوده بود . او اندیشه ای بزرگ بود که نم حجره های کوچک ، نم مهر و محبت اهل بیت ( ع ) تا مغز استخوانش نفوذ کرده بود . 🔹 نمی که باد زرق و برقهای عمارت چهلستون و خانه آئینه و کاخ عالی قاپو هیچگاه آنرا خشک نمی کرد و او را از ذکر خدا ، تدریس و مردم جدا نمی ساخت. 🔸 « در حالیکه وظائف مربوط به شیخ الاسلامی را انجام می داد ؛ از تدریس و موعظه مردم غافل نبود و انجام مستحبات را ترک نمی گفت ، نماز شب ، تهجد ، غسل جمعه و نماز جعفر طیار و اذکار مستحب در بامدادان و شامگاهان را از یاد نمی برد . »(۱) 🔹« سید نعمت الله جزایری می گوید : چندین سال با وی معاشرت کردم و شب و روز با او بودم هیچ عمل مباحی از او ندیدم° تا چه رسد به مکروهات »(۲) 🔸« به شکایات مردم خود رسیدگی میکرد و در میان مردم حاضر می شد ، بر اموات نماز می گزارد و به اقامه نماز جماعت می پرداخت و بدين ترتيب میزبانان علامه به حدی بودند که یکی اسامی آنان را می نگاشت و او بعد از نماز عشا به ترتیب به خانه یکی از آنان می رفت .(۳) 🔹 علامه با این برخورد تنگاتنگ با مردم و رفتن به منازل آنها نه تنها به وضعیت زندگی آنها آشنا شد بلکه این ، سنت نیکوی رابطه میان مردم و روحانیت را حفظ می کرد و عملاً به طلاب جوان نشان می داد که طلبه هر چند به مراتب بلند مملکتی برسد ، نباید از مسجد و مردم جدا شود ؛ چرا که پایگاه اصلی روحانیت قلب مردم است و این رابطه همچنان باید ادامه پیدا کند . °_بارها حضرت آیه الله مرعشی نجفی ( ره ) می فرمودند : که من در بین علما شیعه از زمان غیبت گیری تا کنون کسی را مانند مرحوم علامه مجلسی ندیدم که به تمام آداب شرع از واجب و مستحب مقید و عامل باشد .. ( یادنامه علامه مجلسی / ص ٢٦ ) (۱): یادنامه علامه مجلسی ، ص ٢٦ . (۲): زندگینامه علامه مجلسی ، ج ۱ ، ص ١٤٨ (۳): اعیان الشیعه ، ج ۹ ، ص ۱۸۲ . https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 6️⃣ یکه و تنها با بحار جو حاکم بر زمان علامه و وجود خطر از ناحیه دشمنان اهل بیت و نابودی منابع کتاب ارزشمند او، وی را بر آن داشت که هر چه بیشتر به جمع آوری احادیث و روایات اهل بیت بپردازد و فرصت کم و مشاغل زیاد او مانع از آن می شد که به تصحیح روایات بپردازداز اینرو در مقدمه چنین نگاشت: « در نظر دارم که اگر مرگ مـهـلـت دهـد و فضل الهی مساعدت نماید شرح کاملی متضمن بسیاری از مقاصدی که در مصنفات سایر علما نباشد بر آن ( بحارالانوار ) بنویسم و برای استفاده خردمندان قلم را به قدر کافی پیرامون آن به گردش در آورم . »(۱) « با مطالعه کتاب « مرآة العقول » علامه که با کنجکاوی و دقت بی نظیری روایتهای کافی را تحقیق کرده و درجه صحت و درستی هر حدیثی را بررسی نموده است ، می توانیم دریابیم که علامه واقعاً علامه بود و تحقیق پیرامون احادیث از آسانترین کارهای اوست ولی به یقین اگر می خواست « بحار الانوار » را با چنین موشکافی و دقت نظری بررسی کند فرصتهای بیشتری می طلبید . »(۲) « در تدوین کتاب بحار هیچ کدام از شاگردان علامه به او کمک نکرده اند و هیچ کدام هـم چنین ادعایی ندارند . * علامه خود یکه و تنها قلم به دست می گرفت و به تحقیق ، جمع آوری و دسـتـه بـنـدی روایات می پرداخت ، ولی در بعضی از موارد از طلاب خـوش خط ، آن هم فقط برای نوشتن استفاده میکرد . »(۳) لكن تمام آیات و دعاها و عناوین بابها و سند روایات را خود می نوشت و به شرح بعضی از روایات که احتیاج به توضیح داشت ، می پرداخت . « دعاها را خودش اعراب گذاری می کرد و در کمتر موردی است اشتباهی رخ داده باشد . »(۴) تواضع و اخلاص علامه چنان بود که از کوچکترین کمک و کوشش دیگران نام می برد و از آنان تشکر میکرد . علامه مجلسی در جلد بیست و پنج بحار می نویسد : یکی از شاگردانم اخیراً کتابهایی را پیدا کرده و به من اطلاع داده است . * کسی که از این کار کوچک شاگردش این چنین تمجید کند و از نوشتن آن ابا ندارد چطور ممکن است از زحمات کلی آنها در تألیف بحار نام نبرد ؟! عمر پر برکت و سراسر نور علامه حتی به او مهلت پاکنویس کردن این دریای نور را نداد ، تا چه رسد که به تحقیق و بررسی هر یک از روایات این دریا بپردازد . « بطوریکه از جلد ۱۵ به جز چند کتاب ، تا آخر علامه فرصت نکرد که آنها را پاکنویس کند و بنابر وصیت علامه به ورثه آنها به اندازه توان خود کتابها و نوشته ها را پا کنویس کردند . »(۵) *صاحب « ریاض العلماء » ، صاحب « جامعه الرواة » ، صاحب « الأمل الآمل » و حتی سید نعمت الله جزیری که خود شاگرد و با معاصر علامه بوده اند از هیبت گردآوری بحار نامی نبرده اند . *به ظن قوی میرزا عبد الله الهندي صاحب « ریاض العلماء » باشد . ** به همین دلیل بعضی از نسخه های بحار الانوار با هم تفاوت دارند . (۱): کارنامه علامه مجلسی، ص51 (۲): پاسدار اسلام، ج18،ص59 (۳): کارنامه علامه مجلسی، ص64 (۴): کارنامه علامه مجلسی، ص65 (۵): اعیان الشیعه، ج9،ص183 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠سینای دانش 🔰آخوند خراسانی[7]: تلقيبه بالآخوند نقل عن السيد هبة الدين الشهرستاني ، ان الشيخ الآخوند كان يسافر الى كربلاء لزيارة الإمام الحسين في أيام حياة استاذه الشيخ الانصاري و في احد الايام و بـعـد إتمام الزيارة رأى الآخوند الأردكاني جالساً على منبر التدريس و الكل مصغون اليه ، فجلس الشيخ محمد كاظم الخراساني يستمع و يصغي بما يملي الاردكاني على تلاميذه و من ثم ذكر مسألة للشيخ الأنصاري و اورد عليه إشكالين ثم انهى درسه . و قد رأى الشيخ الخراساني بان اشكالات الآخوند الاردكاني صحيحة و متينة . و عندما رجع الى النجف و حضر درس استاذه الاعظم الانصاري ذكـر له القصة كاملة . فقبل الاستاذ الاشكال الاول و رد الثاني ، ولكن الخراساني أصـر عـلى صـحة الأشكال الثاني و ان الحق مع الاردكاني . واستمرت المناظرة مدة طويلة حتى انتبه احد الطلاب ليقول الى صديقه : [ انظر لهذا الأخوند كيف يؤيد اقوال ذلك الآخوند] . و قـال طالب آخر :[قرت عيوننا بهذا الآخوند بعد ذاك الآخوند] . فهكذا صار « الآخوند » لقباً ملازماً للشيخ محمد كاظم الخراساني حتى كاد يطغى على الاسم . 📚شناخت نامه آخوند خراسانی ج3شماره4،ص35و36 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 7️⃣ بسوی نور علامه راه استادش فیض را در پیش گرفت و با رها کردن علوم عقلی با کوله باری از تعبـد بسوی نوری که از قله بلند روایات و احادیث می تابید شتافت و در اولین قدم كتب اربعه را به صحنه درس و بحث کشاند . « ضمن نگاشتن شـرح بر اصول کافی و تهذیب ، از شرح من لا يحضره الفقیه که پدرش بر آن شرحی نگاشته بود ، خودداری کرد و یکی از شاگردانش را به نوشتن شرح بر استبصار تشویق نمود . »(۱) وی طلاب را که مدتها از روایات و احادیث جدا بودند به مطالعه و تحقیق در روایات تشویق کرد و برای حفظ و نگهداری کتب اربعه از گزند حوادث روزگار و تحویل دادن آنها به نسل فردا ـــ بدون هیچگونه کم و کاست و تحـريـف ـ اعلام کرد : « اگر هر یک از طلاب کتب اربعه را بنویسند به دریافت یک اجازه از او نائل خواهند شد . طلاب با شوق تمام به نوشتن کتب اربعه پرداختند و نسخه ها را نزد علامه می بردند و او با خط خود در پشت نسخه های آنها اجازه آنانرا می نوشت . »(۲) طلاب و روحانیون ، اجازه علامه را بر پشت نسخه های نوشته شده توسط خود را مایه افتخار و مباهات می دانستند . بیش از پیش در حفظ نسخه ها میکوشیدند و آنها را به عنوان یادگار به فرزندان خود می سپردند. 📙(۱): الامل الآمل، ج2،ص248 📙(۲): یادنامه علامه مجلسی، ص26 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠دریای فقاهت 🔰شیخ مرتضی انصاری[29]: ✔️تألیفات شیخ انصاری رحمةالله علیه: فرائد الاصول: 🌐https://lib.eshia.ir/13056/1/0 مکاسب: 🌐https://lib.eshia.ir/10141/1/2 قضاء وشهادات: 🌐https://lib.eshia.ir/10031/1/9 وصایا ومواریث: 🌐https://lib.eshia.ir/10055/1/1 احکام خلل در نماز: 🌐https://lib.eshia.ir/10059/1/1 کتاب الخمس: 🌐https://lib.eshia.ir/10120/1/1 کتاب الزکاة: 🌐https://lib.eshia.ir/10122/1/0 کتاب الصلاة: 🌐https://lib.eshia.ir/10127/1/5 کتاب الصوم: 🌐https://lib.eshia.ir/10132/1/0 کتاب الطهارة: 🌐https://lib.eshia.ir/10135/1/9 کتاب النکاح: 🌐https://lib.eshia.ir/10144/1/5 کتاب الخمس: 🌐https://lib.eshia.ir/86830/1/9 کتاب الحج: 🌐https://lib.eshia.ir/86829/1/0 رسائل فقهیه: 🌐https://lib.eshia.ir/15174/1/3 اجتهاد وتقلید: 🌐https://lib.eshia.ir/86429/1/43 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 8️⃣ محراب بحار علامه با خود می اندیشید که تنها تدریس کتب اربعه و توجه به بعضی از دیگر کتابها چون « ارشاد مفید » ، « قواعـد علامه » و « صحیفه سجادیه » این کتب را از خطر نابودی نجات خواهد داد . اندیشه در باره هزاران کتاب شیعه که در کوره های حمام یغماگران و فرهنگ کشان به خاکستر تبدیل شده بود ، و نیز صدها نسخه کوچک و بزرگ روایات که از حوادث روزگار مـصـون مـانده یا در کنج صندوقخانه ها پنهان شده بود و یا آنها را به نقاط دوردست دنیا کشیده بودند او را آزار می داد . از سوی دیگر تعصب خشک اهل تسنن در نـابـودی ذخیره های گرانبهای تشیع و احتمال سقوط دولت صفویه توسط دو قدرت بزرگ شرق و غرب اهل تسنن ، نفوذ قدرتمندانه صوفیان در دربار و جامعه و نقشه های آنان برای تحریف بسیاری از روایات ، بی توجهی طلاب به کتب روایات و احادیث ، بیش از پیش آثار اهل بیت را در معرض خطر نابودی قرار داده بود. با خود فکر میکرد که باید گهرهای گرانبهای اهل بیت را از اطراف و اکناف جمع کرد و آنها را در قالب محرابی زیبا به نام « بحارالانوار » گنجاند تا نه تنها طلاب بلکه تمام شیعیان در این محراب به سوی قبله دلها ، یعنی کلام اهل بیت به نماز عشق بایستند و بدین وسیله راه را از چاه و درست را از نادرست تشخیص دهند تا هر زمان هر مکتبی در باره هر مطلبی ، کلامی را از اهل بیت خواست ، شیعیان با انگشت اشاره محراب زیبای « بحار » را نشان دهند . 📚بحار الانوار، ج1،ص2 📚یادنامه علامه مجلسی، ص6 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠سینای دانش 🔰آخوند خراسانی [8]: ✔️آثار فقه استدلالی آخوند خراسانی: 1️⃣حاشیه کتاب المکاسب 2️⃣اللمعات النیره 3️⃣الرسائل الفقهیه ✔️آثار فقه فتوایی آخوند خراسانی: 🔸۱. تكملة التبصرة 🔹۲. روح النجاة و عين الحياة 🔸۳. رسالة سؤال و جواب 🔹۴. الربائية و الرضاعية 🔸۵. ذخيرة العباد . 🔹۶_حاشیه بر جامع عباسی شیخ بهایی ( م ۱۰۳۱ ) 🔸۷ . حاشیه بر آداب التجارة وحيد بهبهانی ( ۱۲۰۵۰ ق ) 🔹۸_ حاشیه بر نخبه کلباسی ( م ۱۲۶۲ ق ) . 🔸۹_حاشیه بر تجاه العباد صاحب جواهر ( م ۱۲۶۶ ق ) 🔹 ۱۰ ، حاشیه بر رسالة في احكام الحيض صاحب جواهر ( م ۱۲۶۶ ق ) 🔸۱۱. حاشیه بر ترجمه فارسي نجاة العباد صاحب جواهر ( م ۱۲۶۶ ق ) 🔹۱۲. حاشیه بر سراج العباد شیخ انصاری ( م ۱۲۸۱ ق ) 🔸 ۱۳. حاشیه بر مناسک حج شیخ انصاری ( م ۱۲۸۱ ق ) 🔹۱۴. حاشیه بر منهج الرشاد شیخ جعفر شوشتری ( م ۱۳۰۳ ق ) 🔸۱۵. حاشیه بر مجمع الرسائل با مجمع المسائل میرزای شیرازی ( م ۱۳۱۲ ق ) 🔹۱۶. حاشیه بر وسيلة النجاة شربیانی ( م ۱۳۲۲ ق ) 🔸۱۷. حاشیه بر زينة العباد مازندرانی ( م ۱۳۲۸ ق ) 🌐کشکول،از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 9️⃣ ✔️آخرین درس 🔷 نوای دلنشین « بسم الله الرحمن الرحيم » علامه همهمه طلابی را که برای فراگیری فلسفه در مسجد جمع شده بودند خاموش کرد ، او که فيلسوفی موشکاف و صاحـبـنظر بود در درس و بحث شیوه منحصر بفرد خویش را داشت ، بطوریکه نخست فرقه ها و مکاتب مختلف را با ادله خود آنان به شاگردان معرفی میکرد . 🔶 سپس با کلامی شیوا و بیانی زیبا واستدلالهای محکم و رسا خط بطلان بر عقاید و افکار آنان میکشید ، بر فراز منبر بسان شمعی بود که می سوخت و طلاب همچون پروانه برای نزدیک شدن به او از همدیگر سبقت می گرفتند پس از صلوات فرستادن بر پیامبر ( ص ) و اهلبیت عصمت و طهارت ( عليهم السلام ) ، « علامه شروع به معرفی فرقه دهری* و استدلالهای خود آنان برای شاگردان نمود ، هنوز به رد دلایل آنان نپرداخته بود که ناگهان صدای بلند طلبه ای سخنان او را قطع کرد ، نگاهها بطرف صدا خیره شد و علامت تعجب در ذهن یکایک شاگردان نقش بست ، طلبـه رو به علامه کرد و گفت : 🔹با این ادله ، این فرقه حق است و از جایش برخاست و به طرف در رفت تا از مسجد خارج شود ، سکوت سراسر مسجد را فرا گرفت و نگاهها بطرف استاد برگشت ، همه منتظر عكس العمل علامه بودند که علامه با لحنی ملایم و پدرانه گفت : 🔸 صبر کن تـا جـواب استدلالهایشان را بشـنـوى بعد قضاوت کن ، شاگرد بدون توجه به کلام علامه مجلس درس را ترک کرد و گرفتار تارهای عنکبوتی جهل خود شد . علامه از این بی ظرفیتی در خود فرو رفت و مجلس درس را تعطیل کرد . »(۱) * . فرقه دهریه ، گروهی از فیلسوف مسلكان مادی بودند که معتقد به سرمدی بودن دهری دهر یا روزگارند . شهرستانی می گوید : دهریه منکر « معقولات » شدند و جز به « محسوسات » اعتراف نکردند. مذهب دهریه به جهت انکار خداوند و اعتقاد به اصالت ماده مورد رد علمای اهل کتاب قرار گرفتند . ( فرهنگ فرق اسلامی ، ص ۱۵۹ ) 📚قصص العلماء، ص209 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 🔟 ✔️رؤیای صادق 🔸« آخوند خراسانی ( یکی از دانشمندان عصر صفوی ) درعالم رؤيا دیـد بـه خـانـه ای وارد شـد ، چون در اتـاق را گشود و به آن وارد شد ، چشمانش به نور رخسار پیامبر اکرم ( ص ) و ائمه اطهار ( عليهم السلام ) که به ترتیب نشستـه بـودنـد افـتـاد . 🔹بعد از سلام و عرض ارادت حضرت صاحب الامر ( عج ) که در آخـر مجلس نشسته بود به او تعارف کرد و او را در کنار دست خود جای داد . 🔸شوق دیدار پیامبراکرم ( ص ) و اهل بیت ( ع ) سراپای آخوند را فرا گرفته بود . در همان حال در اتاق باز شد و محمد تقی مجلسی در حالیکه شیشه گلابی در دست داشت وارد گردید و نزد پیامبر اکرم ( ص ) رفت و با احترامی خاص ، گلاب در دستان مبارک آن حضرت و ائمه اطهار ( ع ) و بعد آخوند خراسانی ریخت ، آنگاه رو به پیامبر ( ص ) و ائمه اطهار ( ع ) و پشت به در آهسته آهسته اتاق را ترک کرد . چند لحظه ای نگذشته بود که مجدداً بازگشت و در حالیکه قـنـداقه نوزادی را در بغل داشت به طرف پیامبر اکرم ( ص ) رفت و در مقابل حضرتش زانوی ادب زد و عرض کرد : یا رسول الله برای این طفل دعا بفرمائید که خداوند او را از مروّجان دین اسلام قرار دهد . 🔹حضرت ، قنداقه را گرفت و دعا کرد . سپس آن را به امیر المؤمنين ( ع ) داد و فرمود : در حق او دعا کن . 🔸 به همین ترتیب همه امامان قنداقه را به امام دیگر سپردند و امر به دعا کردند تا نوبت به حضرت ولی عصر ( ع ) رسید ، حضرت پس از دعا قنداقه را به آخوند خراسانی داد و فرمود : در حق او دعا کن و آخوند بنا به دستور حضرت ، قنداقه را گرفته ، و دعا کرد . » 📗قصص العلماء، ص206 ⭕البته بنظر می رسد داستان اخوند خراسانی و قنداق جای تامل داشته باشد چون علامه مجلسی ثانی قبل از مرحوم اخوند خراسانی بودند لذا اینکه اخوند برایشان دعا بکنند جای تامل دارد. اما دعای ائمه اطهار بعید نیست. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 1️⃣1️⃣ « محمد باقر در دامان زنان عابد و آگاه به مسائل دینی که در زمـان خـود ، گوی فضیلت را حتی از بزرگان هـم ربوده بودند با محیط اطراف خود آشنا شد. خواهرش آمنه بیگم زنی پارسا و بافضیلت بود که از نوابغ روزگار خود بشمار می رفت ، در علم و دانش و تسلط بر مبانی فقهی که شوهرش « ملاصالح مازندرانی » که خود از علما و مـدرسـيـن طراز اول آن دوره بشمار می رفت ، مشکلات كـتـاب « قواعد علامه *» را از او می پرسید و او آنها را حل می کرد . » * کتاب قواعد الاحکام که به قواعد علامه مشهور است یک دوره فقه از کتاب طهارت تا دیات است که توسط علامه حلی نگاشته شده است. 📗ریاض العلماء، ج5،ص407 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 2️⃣1️⃣ 🔸 روزی برای پدر بزرگش ( ملا مقصودعلی ) سفری پیش آمد و او و دو فرزندش را که پدر و عموی محمد باقر بودند ، قـبـل از رفتن نزد علامه بزرگ ملاعبدالله شوشتری برد تا در غیاب او از محضر آن بزرگوار استفاده علمی کنند . 🔹 در ایامی که آنان در محضر استاد بودند روز عید فرا رسید . 🔸 استاد مبلغ سه تومان به پدر او داد تا برای تأمین نیازهای زندگیشان صرف کنند . 🔹 پدر محمد باقر ضمن تشکر از استاد عرض کرد : 🔸من بدون اجازه مادرم نمی توانم از آن استفاده کنم ، چون به خانه رسید و از مادر خود اجازه خواست ، مادر بزرگ محمد باقر به پدر او گفت : تمام درآمد پدرتان 14 غازبیگی* است و ما زندگی خود را با این مبلغ تنظیم و به آن عادت کرده ایم و اگر عادت خود را بر هم زنیم ، ناچاریم از این به بعد دست حاجت بسوی استاد شما ملاعبدالله شوشتری و یا غیر او دراز کنیم و این برای ما ناپسند است . 🔹 چون ملا محمد تقی مجلسی پول را به استاد بازگرداند و علت نپذیرفتنش را بیان نمود « ملاعبدالله » از فضل و قناعت مادر در شگفت ماند و در حق مادر بزرگ « محمد باقر » دعا کرد . » ** از سکه های رایج دوره صفویه بوده است . شاردن و کاردی که هر دو در دوره صفویه به اران آمده اند به عنوان سکه مسی که ارزش یک دهم شاهی را داشته نام می برند . ( فرهنگ تاریخی سنجش ها و ارزشها ص ۲۰۷ ) 📗کارنامه علامه مجلسی، ص145 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 3️⃣1️⃣ ✔️دم مسیحائی 🔷روزی یکی از دوستان پدرش از دست همسایه خود که به همراه دیگران از شب تا صبح به لهو و لعب و نوشیدن شراب می پرداختند نزد او شکایت کرد، ملا محمدتقی مجلسی به او گفت امشب همسایه خود و همراهانش را برای صرف شام دعوت کن، من نیز خواهم آمد. ♦دوست ملا محمد تقی بدون کوچکترین اعتراضی قبول کرد و بسراغ آنان رفت. رئیس آنان ضمن قبول دعوت با خوشحالی گفت: «چه شده است که به طایفه ما ملحق شده ای؟🤔» میزبان بدون اظهارنظر به خانه بازگشت و اسباب شام را فراهم ساخت چون شب فرا رسید ملا محمد تقی زودتر از مهمانان به خانه دوستش آمد و در آنجا نشست. چون مهمانان وارد خانه شدند و چشمشان به ملامحمدتقی افتاد متعجب شدند رئیس آنان که حضور یک فرد روحانی را مانع عیش و نوش دانست درصدد برآمد که با حیله ای او را از میدان به در کند، لذا رو به ملا محمد تقی کرد و گفت شیوه ای که شما در دست دارید بهتر است یا کاری که ما در پیش گرفته ایم❓ ملا محمدتقی مجلسی با لحنی ملایم و آرام گفت: خوب هر کدام شیوه کار خود را بیان میکنیم و بعد قضاوت میکنیم که کدام بهتر است. 🔶رئیس گروه از برخورد مؤدبانه این روحانی در مقابل قیافه ها و گفتار آنان در شگفت ماند و گفت: این سخن نیکویی است، درنگی کرد و سپس ادامه داد یکی از اوصاف ما اینست که وقتی نمک کسی را خوردیم دیگر به او خیانت نمیکنیم. ملا محمد تقی فرصت را غنیمت شمرد و گفت من این مطلب را که شما گفتید قبول ندارم اما سردسته آنان در حالیکه قیافه حق به جانبی را به خود گرفته بود : گفت این از مسلمات طایفه ماست. ملامحمدتقی مجلسی با چشمانی که نور هدایت در آن برق میزد نگاهی به آنان کرد سکوتی نمود و سپس با نَفَس مسیحائی خود گفت: {شما تا حال نمک خدا را خورده اید...} این سخن ملا محمد تقی مجلسی همانند آب سردی بر آتش طغیان و غرور آنان فرو آمد. 💠سکوت سراسر مجلس را فرا گرفت رنگ خجالت بر سیمایشان نشست، زیر چشم نگاهی به هم کردند و بدون اینکه سخنی را میان همدیگر رد و بدل کنند خانه را ترک کردند صاحب خانه که شاهد این صحنه بود؛ دلهرگی سراسر وجودش را فرا گرفت. نزد ملا محمد تقی آمد و گفت: اینکه بدتر شد ملا محمدتقی گفت صبر کن تا ببینیم بعدها چه می شود و چند لحظه بعد از خارج شدن آنها ملا محمد تقی مجلسی هم به خانه اش بازگشت. صبح زود درب خانه ملامحمدتقی به صدا درآمد. وقتی در خانه را گشود رئیس آن گروه را دید که پشت در خانه ایستاده است. رئیس زودتر از ملا محمدتقی سلام کرد و گفت: دیشب سخن شما مرا به فکر واداشت اینک غسل کرده و توبه نموده ام و آمده ام تا شما مسائل دینی را به من بیاموزید لبخند رضایت بر لبان ملا محمد تقی نشست و با روی گشاده او را به خانه دعوت کرد و از او پذیرائی نمود. 📗قصص العلماء، ص233 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
✳️ ✳️ [شهید_اول](1) 💠در آغاز زندگی شهید اول را از کتاب حدائق المقربين علامه میر محمد صالح خاتون آبادی مرور میکنیم: 🔹اول اسم او محمد است و شیخ الطائفه شیعه است و علامۀ زمان خود بوده و به تحقیق و تدقیق ،آن کسی در میان متقدمین و متأخرین نیامده است و تلمیذ قطب رازی صاحب محاکمات است و مصنفات بسیار دارد و از جمله آنها کتاب ذکری و کتاب دروس و کتاب بیان است و همچنین کتاب قواعد شهیدی که فحول علما معترف اند به عجز از فهم آن 🔷و هم یکی از مصنفات آن کتاب لمعه است که شیخ علی ولد مبرور او نقل فرموده که در هفت روز تصنیف نموده است و گفته است که این کتاب را در دمشق تصنیف مینمود و در آن وقت علمای عامه هر روز به دیدن آن بزرگوار اعلی الله مقامه میآمدند و بدین جهت خائف و ترسان بود که مبادا بی خبر بیایند و مطلع شوند که در فقه امامیه تصنیف مینماید از کرامات او چنان شد که در آن هفت روز هیچ کس از ایشان به دیدن آن نیامد ولی بعد از فراغ از آن کتاب باز هر روز میآمدند به دیدن آن بزرگوار و آن بزرگوار را سلاطین روم شهید نمودند ولهذا با این جهت ملقب شد به شهید اول... 🔷چنان چه شیخ جليل شيخ بهاء الدين محمد عاملی نوشته است در نهم جمادی الاولى سنه ۷۸۶ هفتصد و هشتاد و شش شهید گردید. 📚حدائق المقربین، حدیقه خامسه، باب چهارم(نسخه خطی شماره7192 کتابخانه آیةا... مرعشی نجفی) _______________________ ⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست. 🔹کانال /عضویت: https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2