eitaa logo
کانال ختم و ترحیم خوانی
14.7هزار دنبال‌کننده
472 عکس
272 ویدیو
31 فایل
بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff تعرفه وتبلیغ @kianatv 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
زهرا علیها السّلام از بی‌وفایی امت و فرمان نبردن آن‌ها از دستورات پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم در ایّام رحلت غصّه دار گردید؛ و فقدان پدر چنان بر او تأثیر گذارد که دنیایی از غم و اندوه بر او وارد شد. سر را همیشه بسته، جسمش ناتوان شده بود و قوّتش را از دست داده، چشمانش گریان، قلبش سوخته و ساعت‌به‌ساعت بی‌حال می‌گشت. به حسن علیه‌السلام و حسین علیه‌السلام می‌فرمود: «جدّ شما کجاست که شما را گرامی می‌داشت و در آغوش می‌گرفت؟!» ی خادمه گفت: در فقدان پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم کسی به‌اندازه‌ی بانوی من حضرت فاطمه علیها السّلام غصّه‌اش بیشتر نبود؛ هر روز حُزنش افزون‌تر و گریه‌اش شدیدتر می‌شد. تا هفت روز ناله‌اش آرام نمی‌شد و ضجّه‌اش کم نمی‌گشت. وقتی به طرف قبر پدر رفت، دامن به زمین کشیده می‌شد و چادر به پاهایش می‌پیچید و از شدّت گریه چیزی نمی‌دید. چشمش به قبر پدر افتاد، غش کرد. پس زن‌های مدینه او را به هوش آوردند. وقتی به هوش آمد، فرمود: «قوّتم از بین رفته و طاقتم تمام شده است.» در فراق پدر این شعر را انشاء کرد که نوعاً لازمه‌ی صاحب‌عزاست: مرگ ما قبل از تو بود؛ تو از دنیا رفتی و پرده‌ها بین ما و تو حائل شد. تا زنده‌ام برای تو گریه می‌کنم تا چشم‌هایم با اشک ریختن برای تو دعا کند. ‌ای خواننده، به‌جای تسلیت به دختر پیامبر خاتم صلی‌الله علیه و آله و سلّم، درب خانه‌اش را آتش زدند و پهلویش را شکستند و فرزندش را سقط کردند. (مصیبت بزرگ، ص 14 -بحارالانوار، ج 43، ص 196 و 182)
زهرا علیها السّلام از بی‌وفایی امت و فرمان نبردن آن‌ها از دستورات پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم در ایّام رحلت غصّه دار گردید؛ و فقدان پدر چنان بر او تأثیر گذارد که دنیایی از غم و اندوه بر او وارد شد. سر را همیشه بسته، جسمش ناتوان شده بود و قوّتش را از دست داده، چشمانش گریان، قلبش سوخته و ساعت‌به‌ساعت بی‌حال می‌گشت. به حسن علیه‌السلام و حسین علیه‌السلام می‌فرمود: «جدّ شما کجاست که شما را گرامی می‌داشت و در آغوش می‌گرفت؟!» ی خادمه گفت: در فقدان پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم کسی به‌اندازه‌ی بانوی من حضرت فاطمه علیها السّلام غصّه‌اش بیشتر نبود؛ هر روز حُزنش افزون‌تر و گریه‌اش شدیدتر می‌شد. تا هفت روز ناله‌اش آرام نمی‌شد و ضجّه‌اش کم نمی‌گشت. وقتی به طرف قبر پدر رفت، دامن به زمین کشیده می‌شد و چادر به پاهایش می‌پیچید و از شدّت گریه چیزی نمی‌دید. چشمش به قبر پدر افتاد، غش کرد. پس زن‌های مدینه او را به هوش آوردند. وقتی به هوش آمد، فرمود: «قوّتم از بین رفته و طاقتم تمام شده است.» در فراق پدر این شعر را انشاء کرد که نوعاً لازمه‌ی صاحب‌عزاست: مرگ ما قبل از تو بود؛ تو از دنیا رفتی و پرده‌ها بین ما و تو حائل شد. تا زنده‌ام برای تو گریه می‌کنم تا چشم‌هایم با اشک ریختن برای تو دعا کند. ‌ای خواننده، به‌جای تسلیت به دختر پیامبر خاتم صلی‌الله علیه و آله و سلّم، درب خانه‌اش را آتش زدند و پهلویش را شکستند و فرزندش را سقط کردند. (مصیبت بزرگ، ص 14 -بحارالانوار، ج 43، ص 196 و 182)
1_8012212742.mp3
14.69M
#⃣ رقیه(س) #⃣....شور #⃣ کریمی #⃣#ه ناخن دارم که خار بیرون بکشم #⃣...دانلود اجباری ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢 نه ناخن دارم که خار بیرون بکشم از پامو همش کابوسه تو خواب، رو نیزه سر بابامو شمردن یادم میره تا که بشمرم زخمامو فقط می‌دونم قدّ ستاره‌ها، زخم دارم قدّ تن بابا، زخم دارم از سر تا ‌به‌ پا، زخم دارم من تازه سه‌سالمه، ایّوبم با چشمای منتظر، یعقوبم آتیشه تو قلب پرآشوبم همین‌که عمّه مونده پیشم، خوبم بابا اون‌شب که تو راه از روو ناقه افتادم من تو خواب و بیداری با دست بسته افتادم من بیابون و تنهائی، یاد عمّه افتادم من می‌گفت خانومم سفر سنگینه برات امّا اگه هرکجا شدی تنها بگو ادرکینی یاامّاه مادر رو دیدم با چشم گریون خواب و درد و دست و پای بی‌جون دست مادرم توی موهام بود دیگه نفهمیدم چی شد باباجون من تازه سه‌سالمه، ایّوبم با چشمای منتظر، یعقوبم آتیشه تو قلب پرآشوبم همین‌که عمّه مونده پیشم، خوبم فقط می‌دونم قدّ ستاره‌ها، زخم دارم قدّ تن بابا، زخم دارم از سر تا ‌به‌ پا، زخم دارم بابا! یک‌ماهه که از حسّ بغلت محرومم شبا وقتی‌که برات گریه می‌کنم، آرومم چشماتو وا کن، ببین مثل مادرت خانومم ببین زهرا رو سیاه شده تا زیر ابروم رمق دیگه نداره بازوم امون بریده، درد پهلوم این‌دفعه سفر میری، باباجون مدیونی تنها بری، باباجون عمّه مونده و رباب و گریه تو با علی‌اصغری، باباجون فقط می‌دونم قدّ ستاره‌ها، زخم دارم قدّ تن بابا، زخم دارم از سر تا ‌به‌ پا، زخم دارم من تازه سه‌سالمه، ایّوبم با چشمای منتظر، یعقوبم آتیشه تو قلب پرآشوبم همین‌که عمّه مونده پیشم، خوبم 🟢
4_5809817151950817499.ogg
367.5K
زهرا(س) و دلبر فاطمه🌷 حیدر فاطمه.🌷 👏👏👏 اجرا استاد پیرزاده
زهرا(س) و دلبر فاطمه🌷 حیدر فاطمه.🌷 👏👏👏 آمدی و تمام عالَم،زِ مَقدَمَت صفا گرفته قلبِ تمامِ عاشقانَت،شمیمی از خدا گرفته آمدی و ارض و سما شد،از قدمت ستاره باران مُصحف روی توست آری،معنیِ آیه های ایمان و دلبر فاطمه🌷 حیدر فاطمه.🌷 👏👏👏 ستاره های عشق و رحمت،به یُمن تو گشته فروزان بضعه خاتمُ النَّبییّن،حَقیقتِ وجودِ قرآن تو لنگرِ کشتی عصمت،تو محور آل عبایی شفیعه ی عرصه محشر،مادرِ شاه شهدایی و دلبر فاطمه🌷 حیدر فاطمه.🌷 👏👏👏 بَر تو اَلا ای مَهِ پر نور،بُوَد به چَشمانِ تر من تمامیِ دار و ندارم،هدیه ی روز مادر من به شادی قلب تو و هَم،مَوَدّت و حُبّ و تولّی ذکر دلم شده دمادم،علی علی مولا علی مولا مولا یا علی🌷 مولا یاعلی🌷 👏👏👏 ﷽🍁 ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨