#ترحیم_خوانی
#پدر
#زمزمه_در_فراق_پدر
#بند ۱
پدر ای سایه ی رحمت ای آیه ی عشق و محبت
نشسته داغ هجرانت بر جانم ای دریای محنت
تو بودی کوه آرامش در لحظه های بی قراری
تو که رفتی شدم غرق تنهایی و درد و مصیبت
بابای خوب و مهربانم
نامت بُوَد ورد زبانم
#پدر پدر پدر پدر جان ۲
#بند ۲
پدر ای مونس و یارم ، پشت و پناه و غمگسارم
ز هجرانت گرفتارم ای باعث صبر و قرارم
غم و درد دل خود را بعد از تو من با که بگویم
دگر تنها شدم بابا چون یار و غمخواری ندارم
بابای خوب و مهربانم
نامت بُوَد ورد زبانم
#پدر پدر پدر پدر جان ۲
#بند ۳
خداحافظ پدر جانم ای چشمه سار مهربانی
خداحافظ پدر جانم آیینه دار جان فشانی
شکستی از غم و درد این روزگار بی مروت
تو رفتی و شدم تنها بین غم و دنیای فانی
بابای خوب و مهربانم
نامت بُوَد ورد زبانم
#پدر پدر پدر پدر جان ۲
✍#محمد_مبشری
#ترحیم_خوانی
#پدر
#زمزمه_در_فراق_پدر
بند ۱
پدر ای سایه ی رحمت ای آیه ی عشق و محبت
نشسته داغ هجرانت بر جانم ای دریای محنت
تو بودی کوه آرامش در لحظه های بی قراری
تو که رفتی شدم غرق تنهایی و درد و مصیبت
بابای خوب و مهربانم
نامت بُوَد ورد زبانم
پدر پدر پدر پدر جان ۲
بند ۲
پدر ای مونس و یارم ، پشت و پناه و غمگسارم
ز هجرانت گرفتارم ای باعث صبر و قرارم
غم و درد دل خود را بعد از تو من با که بگویم
دگر تنها شدم بابا چون یار و غمخواری ندارم
بابای خوب و مهربانم
نامت بُوَد ورد زبانم
پدر پدر پدر پدر جان ۲
بند ۳
خداحافظ پدر جانم ای چشمه سار مهربانی
خداحافظ پدر جانم آیینه دار جان فشانی
شکستی از غم و درد این روزگار بی مروت
تو رفتی و شدم تنها بین غم و دنیای فانی
بابای خوب و مهربانم
نامت بُوَد ورد زبانم
پدر پدر پدر پدر جان ۲
#محمد_مبشری
#صلوات 👉
#ترحیم_خوانی
#زمزمه_در_فراق_پدر
#سبک_شبانگاهان
شبانگاهان موج غصّه ی تو سينه را توفان میکند بابا
خیال دیدار روی گُلت دیده راگریان میکندبابا
چراغ شبهای این خانه نور بزمِ وفا رویِ ماهت بود
تو رفتی و داغِ هجرانت سینه را سوزان میکند بابا
زتو دارم هرچه را دارم _به یادت از دیده می بارم
مهربون بابا مهربون بابا
توبودی مونس برای دل و همنوای دلِ وقت تنهائی
سفرکردی توبسوی خدا روزمن گشته شام یلدائی
چه غوغائی میکند بابا در وجود من خاطرات تو
اگرچه کم با توبوده همه ، شادی دل وایّام رویائی
زتو دارم هرچه را دارم _به یادت از دیده می بارم
مهربون بابا مهربون بابا
#ترحیم_خوانی
#زمزمه_در_فراق_پدر
#سبک_شبانگاهان
شبانگاهان موج غصّه ی تو سينه را توفان میکند بابا
خیال دیدار روی گُلت دیده راگریان میکندبابا
چراغ شبهای این خانه نور بزمِ وفا رویِ ماهت بود
تو رفتی و داغِ هجرانت سینه را سوزان میکند بابا
زتو دارم هرچه را دارم _به یادت از دیده می بارم
مهربون بابا مهربون بابا
توبودی مونس برای دل و همنوای دلِ وقت تنهائی
سفرکردی توبسوی خدا روزمن گشته شام یلدائی
چه غوغائی میکند بابا در وجود من خاطرات تو
اگرچه کم با توبوده همه ، شادی دل وایّام رویائی
زتو دارم هرچه را دارم _به یادت از دیده می بارم
مهربون بابا مهربون بابا
#ترحیم_خوانی
#زمزمه_در_فراق_پدر
#سبک_شبانگاهان
شبانگاهان موج غصّه ی تو سينه را توفان میکند بابا
خیال دیدار روی گُلت دیده راگریان میکندبابا
چراغ شبهای این خانه نور بزمِ وفا رویِ ماهت بود
تو رفتی و داغِ هجرانت سینه را سوزان میکند بابا
زتو دارم هرچه را دارم _به یادت از دیده می بارم
مهربون بابا مهربون بابا
توبودی مونس برای دل و همنوای دلِ وقت تنهائی
سفرکردی توبسوی خدا روزمن گشته شام یلدائی
چه غوغائی میکند بابا در وجود من خاطرات تو
اگرچه کم با توبوده همه ، شادی دل وایّام رویائی
زتو دارم هرچه را دارم _به یادت از دیده می بارم
مهربون بابا مهربون بابا
#ترحیم_خوانی
#زمزمه_در_فراق_پدر
#سبک_شبانگاهان
شبانگاهان موج غصّه ی تو سينه را توفان میکند بابا
خیال دیدار روی گُلت دیده راگریان میکندبابا
چراغ شبهای این خانه نور بزمِ وفا رویِ ماهت بود
تو رفتی و داغِ هجرانت سینه را سوزان میکند بابا
زتو دارم هرچه را دارم _به یادت از دیده می بارم
مهربون بابا مهربون بابا
توبودی مونس برای دل و همنوای دلِ وقت تنهائی
سفرکردی توبسوی خدا روزمن گشته شام یلدائی
چه غوغائی میکند بابا در وجود من خاطرات تو
اگرچه کم با توبوده همه ، شادی دل وایّام رویائی
زتو دارم هرچه را دارم _به یادت از دیده می بارم
مهربون بابا مهربون بابا
#ترحیم_خوانی