زبانحال اولاد در فراق پدر در چهلم درسبک خرابه چراغونه امشب
غمونده ئورک قاندی بابا
وجودیم الولاندی بابا
فراقونده دل یاندی بابا دلیم یاندی بابا
قرخ گوندی سن سیزئورک داغلیرام من
قرخ گوندی هرلحظه قان آغلیرام من
قرخ گوندی باشه قرا باغلیرام من
دل داغلیرام من
ای وای بابام وای بابام وای بابام وای
لای لای بابام وای بابام وای بابام وای
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
یتوب موسم حزن وماتم
یاغیر اوستومه غم دمادم
پناهیم گدیب بی پناهم داخی بی پناهم
پوزقوندی آشفته حالیم بابا جان بابا جان
ای وای داغیلدی جلالیم بابا جان بابا جان
سنسیز چوخ اولدی ملالیم باباجان بابا جان
پناهیم بابا جان
ای وای بابام وای بابام وای بابام وای
لای لای بابام وای بابام وای بابام وای
گلوبدی ئورک یاره اوغلون
سالیب باشینه قاره اوغلون
قالیر سنسیز آواره اوغلون
بیچاره اوغلون
بو زندگینون سنه اولمادی هچ وفاسی
سنسیز بودونیانون اولماز منه هچ صفاسی
سندن صورا اولموشام دردو غم مبتلاسی
غم مبتلاسی
ای وای بابام وای بابام وای بابام وای
لای لای بابام وای بابام وای بابام وای
التماس دعا
ختم پدر
هر بابایی از دنیا بره برای خانواده و فرزندان چند جا هست که خیلی بهشون سخت میگذره ، من به دو جا اشاره میکنم ..
کدوم لحظه ؟ اون لحظه ایی که بابا رو بردن بیمارستان و برای سلامتی بابا دست به دعا شدند ، به امید اینکه بابا به سلامت برگرده خونه اما دکترها جواب رد بدن بچه ها ناامید بیان خونه ، میگن این لحظه خیلی به بچه ها سخت میگذره ، اما یه جای دیگه که همین جا وصل روضه منه ، کجا ؟ اون زمانی که مردم میان پیکر بی جان بابا رو تشییع میکنن ، با احترام میام بدن و غسل میدن ، با احترام میان پیکر بی جان پدر دلسوز و زحمت کش شما رو به داخل قبر میزارن ، بچه ها وقتی از مراسم خاکسپاری بر میگردن خونه ، اون لحظه به جای خالی بابا نگاه کنن دلها میسوزه ، دوروز قبل هم تو مدینه همین اتفاق افتاد ، یه تشییع جنازه تو مدینه و یه تشییع جنازه تو تهران پایتخت ، اما مراسم شما کجا و مراسم مدینه کجا ؟ من نمیدونم حرف آخر پدر شما چی بوده ؟ یا همسر در غم نشسته یا فرزندان داغدیده موقع وداع با بدن بی جان بابا چی گفتن ، اما یه چند بیت از وداع امام علی رو براتون میگم تا این دلهاتون تسکین بگیره ، ،میگن وقتی خبر شهادت بی بی حضرت زهرارو به مردم مدینه دادند ، همه مردم مدینه جمع شدن در خونه امام علی خبر از مولا امیرالمومنین رسید که مردم مدینه تشییع جنازه فاطمه به تاخیر افتاد ، همه مردم مدینه رفتند ، اما سلمان میگه داشتم برای فاطمه نماز نافله میخوندم ، دیدم نیمه های شب در خانه به صدا در آمد ، خدایا کیه ؟ میگه در و باز کردم دیدم حسنین اومدند، صدا می زنند عموسلمان بیا بریم برای تشییع جنازه مادرمون میگه اومدم برای تشییع جنازه فاطمه جنازه ایی که همه انبیا به قربانش چه شد که هفت نفر شبانه میبردند هفت نفر زیر تابوت کوثر پیغمبر و گرفتن ، عجب پیکر فاطمه (س) رو تشییع کردند ، آخه خود حضرت فاطمه وصیت کرده علی جان دلم نمیخواد اونایی که منه فاطمه رو آزار دادند زیر تابوت منو بگیرن ، طبق وصیت حضرت زهرا ، بدن رو شبانه اوردند به خاک سپرد ن ، کنار قبر زهرا نشست و به پهنای صورت اشک میریخت
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#ختم
#روضه
ختم پدر
چند روزه صدای نازنین ......رو نشنیدید الان چند روزه خنده های زیبای .....رو ندیدید میخوام بگم صفای خانه پدر و مادرن-اگه یکیشون نباشن اون خونه صفا نداره خوشی نداره آی مردم بخدا ما هم روزای خوشی داشتیم کنار (پدر-مادر)اما این آرزو ....روزه توی دلم مونده که یکبار فقط یکبار صورت نازنین ......رو ببوسم .یا حسین...نمیدونم لحظه های اخر کیا بودند کنار .....اون لحظه های آخر صدا میزنه میگه بگید همسرم بیاد دخترم بیاد پسرم بیاد فرزندانم بیان برا بار آخر صورت نازنینشون رو ببینم .نمیدونم لحظه های آخر چه سفارشی کرد اما شاید یکی از حرفای .....این بوده جان شما و جان عزیزان من ،در کنار هم باشید ،خانواده داغدیده......یادتونه اون لحظه های آخر داشتند سنگهای لحد رو میزاشتند گفتی بزارید یبار دیگه صورت نازنین .....رو ببوسم .ای خدا باورم نمیشه دیگه من........ندارم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#ختم
#روضه_
ختم پدر
خانواده داغدیده وقتی اومدی کنار بدن بی جان.....سالم بود،تونستی بوسه بر سر و صورتش بزنی نه،اما بمیرم نمیدونم تو یه نصفه روز چه بر سر امام حسین اوردند که حتی خواهر نتونست برادر و بشناسه میخواد بدن برادر و ببوسه خم شد
هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید
بوسیدم آن جایی که پیغمبر نبوسید
حیدر نبوسید،زهرا نبوسید
حتی نسیم صحرا نبوسید
حرف آخرم اینجا یه رسمیه که صورت سمت راست و میزارن به خاک اما بمیرم بنی اسد دیدن امام سجاد تو قبر دیر کرده گفتن نکنه که جان داده یه نگاه کردند دیدن آقا داره بوسه بر حلقوم بریده پدر میزنه آی حسییییییییین
الحق که بما درس وفاداد حسین
هرچیز که داشت بی ریا داد حسین
یعنی که تأملی کنید ای یاران
آن هستی خود زکف چرا داد حسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#روضه_
🏴#سر_مزار
این منزل جدید پدر جان مبارڪ است
این خانه حزین پدر جان مبارڪ است
آورده ایم کنار مزارت گل و گلاب
عطر و گلاب بر سر قبرت مبارڪ است
از جمع ما چه کوچ نمودے به این مکان
این وادے غریب پدر جان مبارڪ است
زینت نموده قبر تو را سنگ خاره ای
این سنگ بر مزار تو بابا مبارڪ است
ما از فراق دورے تو جمله اشکبار
خوش آرمیده اے تو پدر جان در این مزار
فامیل و دوستان و رفیقان و آشنا
جمله کنار تربت تو کرده اجتماع
#پدر
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#مادر
مادر با سبکی زیبا
مادرم ،مادرم ای تو تاج سرم
الان چند روزه که. رفته ایی از برم
رفتنت کرده خانه خرابم / از دوری تو. چشم پر آبم /۲
دلِ من. دلِ من. پر از آه و درده
بی تو خانهٔ من. چه تاریک و سرده
چراغ خانه ام نوری نداره / دل من طاقت دوری نداره ۲
فدای فدای. وفا و صفایت
چگونه ببینم. که خالیست و جایت
بگردم کوه به کوه. در دشت و هامون / دل از داغ مادر لبریز از خون ۲
به زبان مازندرانی با همین سبک
الان چند روزه که. مه مامان بمرده
ونه فدا بووم. که صدمه بخرده
مه دل از داغ ته چه ننه پاره / مه مامان بمرده مه تن نخا ه ۲
مار ره صدا زمبه. من شو تا صواحی
تسّه ناله زمبه. من روز جدایی
اجل مه خنهٔ سو ره بورده / مه مظلومه ننا چه زار بمرده ۲
دل خوانه. دل خوانه بوینم دواره
خش هادم ته دیم ره. بووم ته بلاره
مه مامان چنده سختیها بدیعه / مه مامان راحت دنیا ندیعه ۲
تقدیم به روح مادرم و همه مادران از دنیا رفته
شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
#ختم_پدر
سبک عجب رسمیه رسم زمونه
رحمی خدایارفت ازبرمن...نوردو چشم وتاج سرمن...آخرچه سازم..باورندارم...ازدیده پنهان شدپدرمن.... باباکجایی ازماجدایی.به دیدن ماچرانیایی.. برشام تارم همچون هلالی..دارم پدرجان دردل ملالی..طاقت ندارم ازاین غم تو..مانده به خانه جای توخالی..باباکجایی ازماجدایی ..به دیدن ماچرانیایی...درراه عشقت ازجان گذشتی..صدحیف وافسوس ازپانشستی..کارمن شده خون گر یه کردن..رفتی زدنیا پشتم شکستی..باباکجایی ازماجدایی..به دیدن ماچرانیایی...شدسایهء توکم ازسرما..بشکسته ازغم بال وپرما..بعدازتوخانه ماتمسرا شد..جزتونباشد کس یاور ما..باباکجایی ازماجدایی..به دیدن ماچرانیایی...روزوشب اندرهجرت اسیرم ..باباسراغت ازکه بگیرم ...طاقت ندارم بردوری تو...جاداردامشب ازغم بمیرم ...باباکجایی ازماجدایی..به دیدن ما چرانیایی..
✍یوسف پیری..
اشعار_وصف_مادر
مادر
گفتم که صفا گفت صفای مادر
گفتم که وفا گفت وفای مادر»
هر جا سخن از جود و سخا پیش آمد
گفتم که سخا گفت سخای مادر
شب ها به سر سجده و سجاده عشق
گفتم که دعا گفت دعای مادر
در معرکه محنت و اندوه و بلا
گفتم که بلا گفت برای مادر
یاد آر به «والدین احسانا» را
این است سفارش خدای مادر
الجنة تحت» را بخوان و دریاب
فردوس بود به زیر پای مادر
خواهی تو اگر رضای حق را جانا
پیوسته بکوش در رضای مادر
تا سایه او بر سر ما هست بدان
معلوم نمی شود بهای مادر
از سر چو رود سایه او دریابی
دری نتوان یافت به جای مادر
لالایی او را نبرم از خاطر
در گوش دلم هست صدای مادر
«آیت» بنگر حسن خداوندی را
در آیینه خدا نمای مادر
#مادر
#نوحه_ختم_مادر
خوابیده ای به زیر خاک، با کوله بار آرزو
با داغ هجران چون کنم، با من بگو مادر بگو
وای مادرم وای مادرم (۲)
یادم نمیره مادرم، تو شانه برمویم زدی
چشم تو گریون بود و لیک، گل خنده بررویم زدی
وای مادرم وای مادرم (۲)
مادر کجایی مادرم، تاریک شده کاشانه ام
بی تو ندارم لحظه ای، شادی در این غمخانهام
وای مادرم وای مادرم (۲)
ما مانده ایم و بی کسی، گشتی ز جمع ما جدا
با خاطراتت دلخوشیم، مادر مرا چون کن دعا
وای مادرم وای مادرم
#مادر
#نوحه_ختم_مادر
ای ماه شبم مادر نامت به لبم مادر
رفتی زبرم مادر خون شد جگرم مادر
مادر مادر مادر (۲)
از داغ تو ای مادر می سوزم و می سازم
بعد از تو دگر مادر من بر چه کسی نازم
رفتی ز برم مادر خون شد جگرم مادر
مادر مادر مادر (۲)
با رفتنت ای مادر خم شد کمرم مادر
تا لحظه آخر تو گفتی پسرم مادر
رفتی ز برم مادر خون شد جگرم مادر
مادر مادر مادر (۲)
رفتی تو از این دنیا من بی کس و تنهایم
دیگر چه کنم مادر در غصه و غم هایم
رفتی ز برم مادر از خون شد جگرم مادر
مادر مادر مادر
مرثیه ای برای مادر_الا ای مادر خوبم کجایی
مرثیه ای برای مادر
الا ای مادر خوبم کجایی
ندارم طاقت هجر وجدایی
دلم بی تو پر از اندوه ودرده
ندارد زندگی بی تو صفایی
بیا مادر مادر مادر مادر بیا۲
____
بیا بار دگر مادر کنارم
بیا تا سر بزانویت گذارم
بکش دست نوازش بر سرمن
ببوسم دست تو ای گلعذارم
بیا مادر....
____
چه شبهایی که بودم زار وبیمار
کنار بسترم بودی تو بیدار
مرا با شهد جانت پروریدی
به دنیا بوده ای معنای ایثار
بیا مادر...
_
دلم تنگست برای لای لایت
برای بوسه های جانفزایت
زبعد تو به حیرانی دچارم
دوای درد من باشد دعایت
بیا مادر...
_
کنون هستم برای تو عزادار
دلی خون، دیده گریان وتنی زار
نباشد باورم هجر و فراقت
غم بی مادری ام هست دشوار
بیا مادر...
#نوحه مادر
از آسمون چشمام بارون غم چکیده
وقت خداحافظی با مادرم رسیده
مثل پرستوپرزد مادر و شدخدائی
دلاروغم گرفته فریادازاین جدائی
(مادر مهربونم ) ۴
----------------------------------------
بدون مادر ما خونه صفا نداره
درد غم فراقش هرگز دوا نداره
مادر بیا که از غم شکسته قلب زارم
رفتیوبی حضورت خزان شده بهارم
(مادر مهربونم ) ۴
----------------------------------------
سخته وداع با مادر مادر مهربونم
ازغصه فراقش به لب رسیده جونم
قرار قلب زارم ای همه ی قرارم
رفته خدا ز دستم همه دار و ندارم
( مادر مهربونم ) ۴
---------------------------------------
تااینکه من بمونم مادربرام دعا کرد
منو با مهربونی مادرم آشنا کرد
نجوای من همیشه نام نکوی مادر
دارم به دل خدایا من آرزوی مادر
(مادر مهربونم ) ۴
----------------------------------------
سروده ی - غلامرضا ابوالقاسمی نجوا
🔅 #پندانه
✍ لذت استفاده از داشتههایت را با مقایسهکردن آنها خراب نکن
مادربزرگ برایم از سفر هدیه آورده بود. وقتی جعبه کادو را باز کردم، از خوشحالی بالا و پایین میپریدم و فریاد میزدم:
آخ جون... آتاری.
آن روزها هر کسی آتاری نداشت. تحفهای بود برای خودش.
کارم شده بود صبح تا شب در دست گرفتن دسته خلبانی آتاری و هواپیما بازی کردن.
مدتی گذشت و من هر روزم را با آتاری بازی کردن شب کردم و هرچه میگذشت بیشتر از قبل دوستش داشتم.
خوشحالترین کودک دنیا بودم تا اینکه یک روز خانه یکی از اقوام دعوت شدیم.
وارد خانه که شدم چشمم خورد به یک دستگاه جدید که پسر آن خانواده داشت. بهش میگفتند: «میکرو».
آنقدر سرگرم بازی شدیم که زمان فراموش شد. خیلی بهتر از آتاری بود. بازیهای بیشتری داشت، دسته بازی دکمههای بیشتری داشت. بازیهایش برعکس آتاری یکنواخت نبود و داستان داشت.
تا آخر شب قارچخور بازی کردم و هواپیمای آتاری را فراموش کرده بودم.
به خانه که برگشتیم دیگر نمیتوانستم آتاری بازی کنم. دلم را زده بود. دیگر برایم جذاب نبود. مدام آتاری را با میکرو مقایسه میکردم. همهاش به این فکر میکردم که چرا من نباید میکرو داشته باشم. ولی یک بار نشد بگویم چرا من آتاری دارم و دیگران ندارند؟
امروز که در انباری لای تمام خرتوپرتهای قدیمی آتاریام را دیدم، فقط به یک چیز فکر کردم؛ ما قدر داشتههایمان را نمیدانیم. آنقدر درگیر مقایسهکردنشان با دیگران میشویم تا لذتشان از بین برود و دلزدهمان کند.
داشتههای دیگران را چوب میکنیم و میزنیم بر سر خودمان و عزیزانمان، و به این فکر نمیکنیم داشتههای ما شاید رویای خیلیها باشد.
زندگی به من یاد داد مقایسهکردن همه چیز را خراب میکند.
خداوند در قرآن میفرماید:
اگر شکر کنید نعمتم را بر شما بیشتر میکنم.
#زمزمه_مشترک_سالگرد_پدر_مادر #جوان ....
#ترحیم_خوانی
یک ساله که ندیدم ،صورت دلرباتو
دیگه به خاک سپردم، صدای آشناتو
یک ساله که ندیدم، دستای مهربونت
یک ساله مهربونم، بستی رو من چشاتو
درد فراق سخته، این انتظار سخته
بدون تو(( دیگه*)) شبای تار سخته،
امان امان ای دل ای دل ای دل
دم غروب هر روز، توی دلم یه غوغاست
چشمای رنگ خونم، بدون تو یه دریاست
یه ساله که با گریه، نوشتم این غزل رو
هر جایی که تو باشی ، بهشت من هم اونجاست
کاشکی میشد از ما ، تو یادی می کردی
کاشکی میشد بازم ، به خونه برگردی
امان امان ای دل ای دل ای دل
* بجای کلمه «دیگه» میشه گفت، (بابا،مادر، داداش، خواهر، ...)
✍#حسین کریمی نیا
#نیم از عالم خاک
🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘
#ترحیم_خوانی
#پندیات
"خدا پرسد ز ما فردا که بهر ما چه آوردی؟
به جز بار گنه با خود تو از دنیا چه آوردی؟
به دنیا سالها خوردی و نوشیدی و پوشیدی
برای قدردانی، هدیه بهر ما چه آوردی؟
تو را دادیم عقل و منطق و نیروی انسانی
تو در آنجا گرفتی کام دل، اینجا چه آوردی؟
تو بیپروا ندانستی، پس از امروز فردایی است
شد امروز تو فردا و تو بیپروا چه آوردی؟
بسی داد و ستد کردی تو در بازار آشفته
در این بازار وانفسا بگو، کالا چه آوردی؟
فرستادیم بهر راهنمایی تو پیغمبر
از آنچه گفت با تو، در صف عقبی چه آوردی؟
به تو گفتم بهشتم، اهل تقوا را بود پاداش
من آن پاداش آوردم، تو از تقوا چه آوردی؟
به قرآن نقش کردم، بهرت آیات جهنم را
بگو بهر نجات خود ز نار ما چه آوردی؟
در این جا هر کسی دارد شفیعی نزد ما برگو
تو از بهر شفاعت در بر مولا چه آوردی؟
ملاک بندگی ما بود ترک هوای نفس
بگو ای بوالهوس از درک این معنا چه آوردی؟
من ژولیده میگویم به نص آیه قرآن
خدا پرسد ز ما فردا، که بهر ما چه آوردی؟"
✍#ژولیده نیشابوری
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🖤🍃💦🍃🥀💦🥀🍃
🍃💦🍃🥀
💦🍃🥀 ﷽
🍃🥀
🍃
#دشتی...
#پدر_و_مادر
چه غمگین و چه تنها شد دل من
ببین ماتم سرا شد منزل من
بابام رفته ز دستم تا قیومت
دیگه چاره نداره مشکل من
🥀
بسوز ای دل به حال روزگارم
بنال ای دل کسی را من ندارم
بسوز ای شمع امشب در کنارم
که درخاکه همه دار و ندارم
🥀
قسم بر تو که تا دنیاست دنیا
فراموشت نخواهم کرد بابا
گوای من خدای می و قهار
تو رفتی شدم بعد تو بی یار
🥀
شب از ره میرسد بابا کجایی
شدم بی مونس و تنها کجایی
به لانه پر کشند مرغان ز گلشن
ولی بابا نیاید در پر من
🥀
بنال ای دل که دائم بی قرارم
غریب و بی کس و بیمار و زارم
بنال ای دل که مو از داغ بابام
هوای های های گریه دارم
🥀
فلک دیدی چه آوردی به روزم
گرفتی بابای خوب و دل سوزم
یقین دارم که تقدیرم همین بود
سزاوارم خودم تنها بسوزم
🥀
مسلمونون دل زارم ببینید
جدایی من و بابام ببینین
نمی خاستم من از بابا جدا شم
جدایی با پدر هرگز نبینید
⬅️#دشتی_خوانی
توک نیستی دلوم شوری نداره
چراغ خونمون نوری نداره
اخ بابا باابا
🥀
بیا بابا بیا تا زودبرگرد
دله من طاقت دوری نداره
🥀
زهجران تو پر پر میزند دل
زدلتنگی به هر در میزند
🥀
چوبلبل در فراق رویت ای گل
به دیوار قفس سر میزند دل
🥀
فلک دادو فلک داد و فلک داد
فلک از کودکی دست غموم داد
فلک نگداشت ک من سامان بگیرم
کلید شهر ماتم را به من داد
🥀
خدا مادرم را کجا میبرند2
گمانم برای شفا میبرند
منو خانه داری ، منو سوگواری –خداااا مادرم2
نماز شبت شد قضااا مادرم
گرفتم برایت عزاااا مادرم
منو خانه داری ، منو سوگواری –خداااا مادرم 2
گهی چادرت راااا بسر می کنم 2
گهی جاااانب در نظر میکنم
منو خانه داری ، منو سوگواری –خدااااا مادرم 2
نسیم وفاااا از سحر میرود 2
صفای مدینه سفر میرود
منو خانه داری ، منو سوگواری –خدااااا مادرم 2
خداایا گلم زیر گل میرود 2
زدیده رود ز دل میرود
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2
خدا یا گل من که نیلی نبود
جواب پیمبر که سیلی نبود
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2
خدا حافظ ای یااااس نیلوفری
گمانم مرااااا هم رهت میبری
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه
خدایا گلم زیر گل میرود 2
زدیده رود کی زدل میرود
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2
خدایا گل من که نیلی نبووود
جواب پیمبر که سیلی نبوووود
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2
⬅️#دشتی خوانی ختم
فلک دیدی چ خاکی برسروم کرد
زهجرون عزیزون بدتروم کرد
ک از روزی مو چشمونم گشودم
غم دوری بچشمون تروم کرد
🥀
فلک دیدی ب حال مو چها کرد
مرا هم از عزیزووم جداکرد
میون منزلی خرم ک بودیم
نصیب هرکدوممون دوتا کرد
🥀
مو تاب دوری از جونوم نداروم
ندارم طاقت هم خونوم نداروم
دوتامون توی غربت بی نصیبن
دوتامون توی شهر خود غریبن
🥀
بسیل اشک ازدوری بنالم
زدوری عزیزونوم بلالوم
من اشفته حیرونم ندونم
ک تاکی باید از غصه بنالوم
🥀
تش هجرون نشسته روی سینم
عزیزوم گشته اواره غمینم
نصیبوم سرزنشهای مصیبت
شده غم روز اول همنشینم
🥀
اسیر محنتم ازادیم نیس
خراب غصهام ک شادیم نیس
مو بادرد وستمها خوگرفتم
ک بار اخری دگر ازادیم نیس
🥀
عزیزونوم شدن اواره ای وای
دل تنگوم شده بیچاره ای وای
عجب بخت سیاهی شد نصیبوم
ندارم یکتنی غخواره ای وای
🥀
زبس اشک از دوچشمونم رون کرد
جگر از درد هجرون غرق خون کرد
سوای دوری از روی عزیزام
کلام دشمنون دردم فزون کرد
🥀
زبس بادوری وغم خو گرفتم
زچشمونم زگریه سو گرفتم
شووروز افراق وغم بنالوم
مثه مادر ب غم پهلو گرفتم
🥀
طلای ناب دورهم نشستن
نباشد بوتر از قلبی شکستن
خوشانروزی ک باهم مینشستیم
بدان اقبال ک از خوبون گسستن
🥀
زاحوال خرابم نی خبردار
اگ باشه بسوزه برمن زار
بپاشین برجگر ابی روان تا
شود قلب شکستم معدن یار
🎧#مداح_استاد_حاج_پیرزاده🎤
👌#پیشنهاد_دانلود
👇👇👇👇👇
#روضه_پدر_ترکی
من سنه بابا سینه داغلارام
عکسو وی سنَم اوسته ساخلارام
دائماً فراقونده آغلارام
اشگِ چِشمیمی عُذاره باغلارام
آتام لای لای، آتام لای لای
گلمیشم وای دیم بابا
وای دیم ایوای دیم بابا
باخام سنین بوش یره
سنه لای لای دیم بابا
گلی اکدیم دیوارا،،،،آی
بلبل گلوب سووارا،،،،ای
بابا دور گور بالالارون
نجه قالوب آوارا،،،،ای
لحظه های آخرعمربابانمیدونم کدوم یکیتون کناربابابودین،جون داد نه بابارودیدین،هانسی بالاسی باباگورمدی،باباجان من باشوی اوسته المادیم،اورگین سوزونی کیمه ددین بابا،آی بابا،وفالی بابا،غریب یرده اولن بابا،خراب السون دنیا،باباسیزقالدوم بابا،سنه کیم ددی،کیم آغلادی بابا،ده گوروم قاره کیم باغلادی بابا
باباجان،سن جان ورنده من اولمادیم بابا
منه ده گوروم کیم گزلری باغلادی بابا
لای لای بابا،لای لای بابا
باشه قراباغلامیام نیلیم
اورگیمی داغلامیام نیلیم
باباسی الن بالاآغلاراوجادان
منیم بابام الوب آغلامیام نیلیم