بر لب ساحلی که جا ماندم
شادم از اینکه کشتیَم آمد
باید امشب به آسمان بروم
چون که ماه بهشتی ام آمد
باید این شهر را مناره کنیم
آسمان را پر از ستاره کنیم
یا مَن اَرجو لِکُلِّ خَیر بیا
تا به سمت شما اشاره کنیم
روی بال فرشته های خدا
همصدا با دعای ماه رجب
بفرستید با ملائکه ها
صلواتی به وسعت امشب
شب میلادهایمان مثل
شب دلدادگی، شب وصل است
این بهاری که از خدا داریم
یک بهار چهارده فصل است
آری امشب که جشن می گیریم
شب میلاد فصل پنجم ماست
گل بریزید روی خاک بقیع
که بقیعش بهشت مردم ماست
اسمتان مثل اسم پیغمبر
در میان نوشته های خداست
نامتان تا همیشه در همه جا
ذکر خیر فرشته های خداست
چارمین میوه دل حیدر
چارمین نورچشمی مادر
جابر آورده پیش محضرتان
اشتیاق سلام پیغمبر
از پدر هیبت حسینی را
در رگ و خون وجان و تن دارید
از طریق سیادت مادر
سیرت و صورت حسن دارید
آب یعنی که روشنایی علم
علم یعنی که نور پاک شما
پس عصا را شما زدی بر آب
تا گذر کرد حضرت موسا
حرف حرف کلامتان آقا
سمت دلها طبیب می ریزد
قوم جابر به شوق می آید
از درختی که سیب می ریزد
نامتان را به زیر لب می برد
که به آتش پرید ابراهیم
گوشه ای از شکوه نور شماست
ملکوتی که دید ابراهیم
بی ولای علی و مهر شما
فایده ای نمی کند ایمان
دین چه چیزی است جز ولای شما
یا چه چیزی است جز محبتتان ؟!
وقتی از کوچه ها عبور کنید
کوچه از شوق می شود دریا
بسکه در وصفتان به هم گفتند
اشبه الناس به رسول خدا
با سرشک شما شروع شده
خط سرخ غروب های منا
چشمتان گریه می کند هر شب
پای گودال عصر عاشورا
✍🏻حاج رحمان نوازنی
🍃https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍃
🌼به یادِ مصطفای شهید 🌼
🔹بخشی از خاطرات شهید والا مقام هستهای مصطفی احمدی روشن که در کتاب یادگاران از انتشارات روایت فتح، منتشر شده است؛ را میخوانید .
🌷از آن بچه های شب امتحانی بود. کنکور هم همین طور خواند از سر جلسه امتحان کنکور که آمد، گفت «رتبه م سه رقمی میشه، فقط هم مهندسی شیمی شریف».
همین هم شد، 729، مهندسی شیمی شریف.
🌷نان سنگگ گرفته بودیم و می آمدیم طرف خوابگاه. چندتا سنگ به نانها چسبیده بود. مصطفی کندشان و برگشت سمت نانوایی.
میگفت «بچه بودم، یه بار نون سنگگ خریدم، سنگ هاش رو خوب جدا نکرده بودم؛ بهش چسبیده بود. خونه که رسیدم، بابام سنگ ها رو جدا کرد داد دستم، گفت برو بده به شاطر. نونواها بابت اینا پول میدن.»
🌷وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى……… و بر هر کس که از هدایت(راه راست) پیروى کند درود باد.
روحش شاد و نامش گرامی باد 🤍🌱
🍃https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍃
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
🔸️این افراد مصادیق کامل جهاد علمی بودند؛ هر جا وظیفه خودشان میدیدند حاضر میشدند. اگر لازم باشد در صحنه جنگ باشند در جنگاند، اگر لازم باشد در صنعت موشکی باشند آنجا میروند، یا در بحث هستهای و… نگاه میکنند ببینند بار، کجا روی زمین مانده است…
✍🏻مطلبی شنیدنی از زبان پدرشهید مصطفی احمدی روشن
🔸️چهار عامل که باعث شد مصطفی، مصطفی شود آن هم از زبان پدرش، برای دانشجویان شنیدنی بود:
🔹️اول؛ احترام وافر به پدر و مادر.
🔹️دوم؛ سرباز خوب برای ایران. شبانه روز کار میکرد. روزی سه، چهار ساعت بیشتر نمیخوابید. جوان رشیدی بود ولی به خاطر کثرت کار جسم لاغری داشت.
🔹️سوم؛ مریدخوبی برای رهبربود.آن بصیرت و ولایتمداری را به خوبی اجرا میکرد.آقا گفتند شهادت این جوان مانند تیری در قلب ما نشست. آقا در نماز جمعه گفتند شهادت این جوان دل ما راسوزاند.شهادت این جوان حداقل سه ماه انقلاب را بیمه کرد.
🔹️چهارم؛ بندهٔ خوبی برای خدا بود. هر کاری که میکرد برای خدا بود.اگر آن پرده امنیتی بیفتد میبینید که چه عنصر عجیبی را از دست دادهاید.با ۳۲ سال سن کاری میکردکه دانشمندان هستهای از دستشان برنمی آمد.خدا حقش را ادا کرد.
🌷وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى……… و بر هر کس که از هدایت(راه راست) پیروى کند درود باد.
روحش شاد و نامش گرامی باد 🤍🌱
🍃https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍃
🔰غزل میلاد عرفانپور برای شهید مصطفی احمدی روشن:
امشب از داغی دوباره چشم ایران روشن است
یوسفی رفته است، آری... وضع کنعان روشن است
گرچه در بزم حماسه هیچ جای گریه نیست
در هجوم شعلهها، تکلیف باران روشن است
باز شمعی کشته شد با دست شب، اما هنوز
این شبستان کهن با نور ایمان روشن است
کی میان ابرهای تیره پنهان میشود؟
آسمان ما که با خون شهیدان روشن است
مصطفی هم رفت، آری! او هم اینجایی نبود
مردهای مرد را آغاز و پایان روشن است
🥀۱۳۹۰/۱۰/۲۱🥀
https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍃
به نگاه تو، خدای تو، اشارت میکرد
نور را، سوی دو چشم تو، هدایت میکرد
ماه اگر ذکر به لب، گِرد زمین میچرخید
صورت ماهِ تو را، داشت زیارت میکرد
دهمین بار، هوالحق متجلی شده بود
چارمین بار، علی بود، امامت میکرد
درد را نسخهی خال تو، شفا میبخشید
عاشقان را پرِ شال تو، شفاعت میکرد
«و بِکُم عَلَّمَنا الله» تو میخواندی و آه!
آه! از آن شهر، که بیقبله، عبادت میکرد
متوکل، به تماشای شرابت آورد
به دل مست تو، از بس که حسادت میکرد
و نفهمید که مستی اثری بود، که داشت
با نگاه تو، به هر ذره سرایت میکرد
«از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر»
وقتی از پنجرهی شوق، صدایت میکرد
کوه، هر صبح، به صبر تو، سلامی میداد
ماه، هر شب، به رُخت، عرض ارادت میکرد
خاک ایران من از عطر تو، پر شد وقتی
سید عارف ری، از تو روایت میکرد
مهدیات، حضرت هادی! سفرش طول کشید
کاش میآمد و با عشق، قیامت میکرد
کاش میآمد و با صوت تو، با لحن علی
خط به خط، «جامعه» را، باز تلاوت میکرد
✍🏻قاسم صرافان
🍃https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍃
تو از تبار بهاران، تو از سلالۀ رودی
تویی که شعر شکفتن به گوش غنچه سرودی
تویی شکوه بهار و به پیشگاه تو دارد
جوانه عرض سلامی، شکوفه عرض درودی
به صدر «جامعه» خود به اَلسّلامُ علیکی
تمام پنجرهها را به سوی باغ گشودی...
کسی که در قفس شیر رفت و آهوی چشمش
به یک اشاره دل از هر چه شیر برد تو بودی
اگرچه سامرهات را حصار کرده شب اما
میآید از سوی کعبه نسیم صبح به زودی
✍🏻حسن زرنقی
🍃https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍃
علی محمد افغانی در تاریخ 11 دی 1303 در شهر کرمانشاه متولد شد. برای یادگیری خواندن و نوشتن، ابتدا به مکتبخانه و سپس به مدرسه رفت. تحصیلات متوسطه را هم در کرمانشاه به پایان رساند و سپس راهی تهران شد.
با توجه به شرایط مالی و اقتصادی و برای تأمین مخارج زندگی، علی محمد افغانی ورودبه دانشکدهی افسری ارتش را انتخاب کرد. دراین دانشکده شاگرد ممتاز شد و به همین دلیل او را به آمریکا اعزام کردند. این سفر اورا بیش از پیش با جهان ادبیات و مفهوم «رمان» آشنا کرد.
علی محمد افغانی تاسال1357 و سقوط رژیم شاه به دست مردم،در زندان ماند و مشهورترین اثر خود، رمان «شوهر آهو خانم»، را درزندان نوشت.
بهترین کتابهای علی محمد افغانی
کتاب شوهر آهو خانم: داستان این کتاب در سال 1313 درکرمانشاه اتفاق میافتد. مضمون اصلی این کتاب رنج و دردهای عمیق زنان جامعهی ایران در آن سالهاست. ازاین کتاب، درسال 1347 فیلمی با همین عنوان وبه کارگردانی و نویسندگی داوودملاپور و بازیگری مهری ودادیان ساخته شد.
و همچنین ؛
📗کتاب شلغم میوهی بهشته
📙کتاب سیندخت
📕کتاب شادکامان درهی قرهسو
📘کتاب همسفرها
🍃https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍃
📕برش هایی از کتاب شوهر آهو خانم📗
در زندگی لحظاتی پيش میآيد که انسان نه کسی را دوست دارد نه دلش میخواهد کسی او را دوست داشته باشد؛ از همه چيز و همه کس حتّی از اين همايی که شما میگوييدبيزار است؛مثل اين که تمام نيروها و رشتههای زندگی را ازاو بريدهاند، نه ميل کارکردن دارد و نه اشتهای خوردن؛ دلش میخواهد خاموش و تنها درگوشهای بنشيند و به نقطه ثابتی خيره شود؛ يا اين که صورت اشک آلودخود را در مُتّکا فرو برد و به هيچ چيز نينديشد
شهرت وآبرو يکی ازآن کالاهايی است که اگريک بار زيان ببيند برای هميشه بازارش تخته میگردد.
آهو پول رابه خمير تشبيه میکرد که خود به خود ورمیآمد و زيادمیشد. سيّدميران برای آن خمير مايهای لازم میدانست که عبارت بود از کار.
طبيعت انسانی درزندگی چنان است که درمقابل بزرگترين دردها، داغها و محروميّتها مقاومت دارد جزدرمقابل شکنجههای روحی دائم؛ و زندگی آهو يک شکنجه روحی دائم بود
من باشما از زبان تجربه سخن میگويم؛ هر وقت ديديددرکاری دستخوش دودلی يا انديشههای مبهم ونامعلوم هستيد هر چه هم آغاز آن نيکو بنمايدصبر کنيد.مشکلات حل نشده رابه دست زمان بسپاريد راه طبيعی خودرا بازخواهنديافت
بیدار شو، با رستخیز فصل ها بیدار شو
هشیار شو، ای غافل از روز جزا هشیار شو
قدری تفکر در زمین و خلقت افلاک کن
از پرده ی ظاهر گذر کن، از اولوالابصار شو
از رو سیاهی سر به زیر افتادنت را چاره کن
با آب روی دیده ات دلگرمی رخسار شو
یک خشم بی جا گاه می بندد در توفیق را
آتش مزن بر بخت خود حیف است، خوش رفتار شو
با این دل آلوده می خواهی ببینی یار را؟!
خانه تکانی کن دلت را طالب دیدار شو
آیینه ی جانت که از آلودگی ها پاک شد
در معرض انوار حق، آیینه ی اسرار شو
کوشش بدون معرفت هرگز ندارد فایده
جام تهی قلبِ من، از معرفت سرشار شو
تنها ملاک قرب، در این خانه اخلاص است و بس
هم چون شهیدان باش، از اخلاص برخوردار شو
خود را مهیا کن برای فتنه های پیش رو
وقت حمایت از ولی فریاد کن، عمار شو
ماه رجب آمد به پابوس علی پرواز کن
قدری در این ماه علی سرگرم استغفار شو
زیباترین لحظات را در صحن حیدر دیده ام
لحظات خوب زیر ایوان طلا تکرار شو
جا ماندی از کرب و بلا، اما شب جمعه بیا
با یک سلامی از همین جا زائر دلدار شو
✍🏻محمدجواد شیرازی
🍃https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍃