#زادروز_نویسنده
چهارم دی ماه
#احمد_محمود یا #احمد_اعطا
نویسنده
#زندگینامه
احمد اعطا در چهارم دی سال 1310 در شهر اهواز از پدر و مادری اهل دزفول به دنیا آمد. او پس از اتمام تحصیلاتش به دانشکدهٔ افسری رفت اما بعد از مدتی در طی کودتای 28 مرداد سال 1332 اعطا جزو آن دسته از افراد ارتش قرار گرفت که توسط کودتاچیان بازداشت شدند. از افراد بازداشتی خواسته شد که یک توبه نامه امضا کنند، خیلی از افراد به این کار تن دادند، اما اعطا آنرا امضا نکرد و به همین دلیل مدتی از عمر خود را در زندان و سپس تبعید گذراند. ناراحتی ریوی که بعد ها باعت مرگ او شد یک یادگاری از همین دوران بود.
اعطا در سال 1333 نخستین داستان کوتاهش را تحت عنوان «صبح می شود» در مجلهی امید ایران منتشر کرد و نام هنری «احمد محمود» را برای خود برگزید، محمود اولین مجموعه ی داستانش را با سرمایه ی شخصی در سال 1336 به چاپ رساند. فضای داستان های محمود تاثیر گرفته از زندگی مردم خوزستان و به ویژه مردم شهر دزفول است به عنوان نمونه در داستان های «همسایه ها» و «مدار صفر درجه» واژگان و حتی جملاتی به گویش دزفولی به چشم می خورد.
معروفترین کتاب احمد محمود" همسایه ها" نام دارد او نگارش این اثر را در سال 1342 آغاز کرد و سه سال بعد در سال 1345 آنرا به پایان رساند اما به دلایلی چاپ این اثر تا سال 1353 به تعویق افتاد و سرانجام در سال 1353 با تلاش های«ابراهیم یونسی» این کتاب توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ رسید و با اقبال عمومی مواجه شد، اما متاسفانه به دلایل سیاسی و اینکه موضوع داستان در مورد وقایع کودتای 28 مرداد بود، این امر موجب گشت که دولت وقت تا سال 1357 از چاپ مجدد آن جلوگیری به عمل آورد. این کتاب یکی از پر تیراژترین رمان ها به زمان فارسی است که به زبان های روسی، آلمانی و انگلیسی نیز ترجمه شده است.
محمود پس از انقلاب نیز همچنان به نگارش آثار ارزشمند خود ادامه داد که از مهمترین آنها می توان به «درخت انجیر معابد» اشاره کرد که این کتاب برنده ی جایزه داستان نویسی هوشنگ گلشیری شد. سرانجام احمد محمود در سن هفتاد سالگی به دلیل بیماری ریوی در دوازدهم مهر سال 1381 در تهران از دنیا رفت.
برخی از #آثار
مول، 1336
دریا هنوز آرام است، 1339
بیهودگی، 1341
غریبهها، 1351
همسایهها(رمان) ، 1353
داستان یک شهر (رمان)، 1358
زمین سوخته(رمان) ، 1361
دیدار، 1369
قصه آشنا، 1370
مدار صفر درجه، 1372
درخت انجیر معابد، 1379
متن از #لیلا_دلارستاقی
https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍂