eitaa logo
شهدای کربلای خان طومان
603 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.6هزار ویدیو
96 فایل
کانال شهدایی، جهادی، اجتماعی، سیاسی عنایات شهدا در زندگی تون😍 فعالیت (جهادی،فرهنگی،مطالبه گری و..) به نیابت از شهدا ادمین کانال: @khadem_Sayed_Ali خادم جهادی: @talabejahadi کمک مومنانه: @Zynabi ((کپی با ذکر صلوات جایز است))
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 تقدیم به #۱۳شهید مدافع حرم 15فروردین 1395 اعزام رزمندگان لشگرعملیاتی 25کربلا - سوریه خانطومان 😔چه حزن جانڪاهی است بین ماندن و رفتن ... چه احساس غریبی است بین دل و دلبر ... چه پرواز قریبی است بین حق و حق نما ... چه مدافع دلیری است بین این همه هیاهوهای روزگار.... می بالم به خطه استانم ، این مهد شیران نام آفرین ، از تا ! همان قهرمانان ایران زمین ، همان پهلوانان دلیر ، همان مرادن نیک روزگار ، همان تداعی گران ۲۵ڪربلا! از ڪدامشان بگویم ؟! به ڪدامشان افتخار ڪنم ؟!.... زبانم قاصر است..... مروارید اشڪهایم در صدف چشمانم سنگینی می‌ڪند ، بغض دیگر صبر ماندن ندارد .... نزدیڪ است اشڪ و شوق هم آغوش شوند ! اینجاست ڪه خاطره ڪربلای زنده می شود ، مظلومیت شیر مردان مازندران ، آن ۱۳ مرد مبارز علیه باطل ، سرود افتخار سر می دهد ، فریاد" لبیڪ یاحسین " بر آسمان بوسه می زند و جلوه ایثار ، گره می خورد به روح بی آلایش آنان؛ به گمانم ڪربلا تڪرار می گردد و ندای بانوی صبر و وفا طنین انداز می شود ؛ اما اینبار رساتر و شیواتر ڪه سر می دهد : به جز زیبایی چیزی ندیده ام...... آری زینب (س) عباسهایش را می شناسد! برادرم ای بی ادعا ترین مدعی !.... ای برهم زننده لشڪر دژخیمان داعش !... تو همانی ڪه به روشنایی چراغ هدایت حسین (ع )منور شدی ! تو همانی ڪه سڪنی گزیدی در ڪشتی نجات حسین ع ! تو همانی ڪه اثبات نمودی شهادت اتفاقی نیست بلڪه انتخابیست ! تو همانی ڪه بر پرسش شهید اهل قلم مهر تایید زدی: آیا آن روز نیز خواهد رسید ڪه بلبلی دیگر در وصف ما سرود بسراید؟ حال میخواهم از نام آوران ڪربلای خان طومان ؛ از زهیرها ، حبیب بن مظاهرها ، از وهب ها و......نام ببرم: 🌹 عزیز چه عاشقانه با تلالوء وجودت نور را نورانی کردی ! 🌹 ای بی ریا ترین ! چه هنرمندانه دانه آخر تسبیح را شمردی تا ازسلسله بپیوندی به صف شهدا .... جایت در کاروان های سفر نور خالیست....... هنوز تن خسته ات رنگ آرامش نگرفته بود که آرام گرفتی ..... خداقوت برادر !... 🌹 چه مشتاقانه در صراط مستقیم حسین ، قدم برداشتی تا برسی به مقصد جاودانگی .... به چه عارفانه جاودان شدی ! 🌹 چه طاهرانه مطهر کردی سرزمینمان را با عطر دل انگیز شهادتت..... هنوز شمیم خوش پیکر مطهرت به مشام می رسد! 🌹 که رادی و جوانمردی سر تعظیم فرود می آورد در برابر منشت ! 🌹 می دانم که غیرت و همیت در کلاس شجاعتت همیشه نمره قبولی می گرفته اند! 🌹 عزیز چه با کمال صلابت به جمال شهادت مزین شدی ! 🌹 بزرگوار چه گوارا جرعه شهادت را نوشیدی ! 🌹 چه زهیر گونه لبیک گفتی به ندای هل من ناصر ینصرنی اربابت ! 🌹 چه زیبا رها شدی از دنیای مادی ، 🌹 چه عاشقانه سجاده شهادت را پهن نمودی در محضر معبودت ! 🌹 چه غریبانه پر کشیدی ! 🌹 چه سرافرازانه مسیرت را پیمودی ! در وصفتان هر چه بگویم کم گفته ام ........... اما حرفهایی ...... بهتر بگویم گزافه هایی از اطراف به گوش میرسد حاڪی از جهل و نادانی ، حاڪی از و ڪه دلمان را به درد می آورد ، نڪند مهر خاموشی خورده بر دلهایشان! نڪند اقتدا ڪرده اند به شیطان زمانمان! همانها ڪه ژست روشنفڪریشان را چاشنی نقدشان می ڪنند ؛ همانها که در جبهه انتقادی می جنگند علیه جبهه حق ؛ همانها که شهادت را قیاس می کنند با زرو زیور دنیا ، اینان حتی معنای مادیات را هم نمی دانند.... اینان حتی فرق و را هم نمیدانند...... اینان با واژه هم بیگانه اند ...... در جوابشان باید اعلام ڪرد: شهیدان را شهیدان می شناسند!🌺 از شام بپرس دشمنی یعنی چه ان دلهره نگفتنی یعنی چه روباه صفت های حلب می دانند بی باکی ببر مازنی یعنی چه شهید مدافع حرم علیرضا بریرے 🌷 @shahidalirezaboreiri
🔸 تقدیم به #۱۳شهید مدافع حرم 15فروردین 1395 اعزام رزمندگان لشگرعملیاتی 25کربلا - سوریه خانطومان 😔چه حزن جانڪاهی است بین ماندن و رفتن ... چه احساس غریبی است بین دل و دلبر ... چه پرواز قریبی است بین حق و حق نما ... چه مدافع دلیری است بین این همه هیاهوهای روزگار.... می بالم به خطه استانم ، این مهد شیران نام آفرین ، از تا ! همان قهرمانان ایران زمین ، همان پهلوانان دلیر ، همان مرادن نیک روزگار ، همان تداعی گران ۲۵ڪربلا! از ڪدامشان بگویم ؟! به ڪدامشان افتخار ڪنم ؟!.... زبانم قاصر است..... مروارید اشڪهایم در صدف چشمانم سنگینی می‌ڪند ، بغض دیگر صبر ماندن ندارد .... نزدیڪ است اشڪ و شوق هم آغوش شوند ! اینجاست ڪه خاطره ڪربلای زنده می شود ، مظلومیت شیر مردان مازندران ، آن ۱۳ مرد مبارز علیه باطل ، سرود افتخار سر می دهد ، فریاد" لبیڪ یاحسین " بر آسمان بوسه می زند و جلوه ایثار ، گره می خورد به روح بی آلایش آنان؛ به گمانم ڪربلا تڪرار می گردد و ندای بانوی صبر و وفا طنین انداز می شود ؛ اما اینبار رساتر و شیواتر ڪه سر می دهد : به جز زیبایی چیزی ندیده ام...... آری زینب (س) عباسهایش را می شناسد! برادرم ای بی ادعا ترین مدعی !.... ای برهم زننده لشڪر دژخیمان داعش !... تو همانی ڪه به روشنایی چراغ هدایت حسین (ع )منور شدی ! تو همانی ڪه سڪنی گزیدی در ڪشتی نجات حسین ع ! تو همانی ڪه اثبات نمودی شهادت اتفاقی نیست بلڪه انتخابیست ! تو همانی ڪه بر پرسش شهید اهل قلم مهر تایید زدی: آیا آن روز نیز خواهد رسید ڪه بلبلی دیگر در وصف ما سرود بسراید؟ حال میخواهم از نام آوران ڪربلای خان طومان ؛ از زهیرها ، حبیب بن مظاهرها ، از وهب ها و......نام ببرم: 🌹 عزیز چه عاشقانه با تلالوء وجودت نور را نورانی کردی ! 🌹 ای بی ریا ترین ! چه هنرمندانه دانه آخر تسبیح را شمردی تا ازسلسله بپیوندی به صف شهدا .... جایت در کاروان های سفر نور خالیست....... هنوز تن خسته ات رنگ آرامش نگرفته بود که آرام گرفتی ..... خداقوت برادر !... 🌹 چه مشتاقانه در صراط مستقیم حسین ، قدم برداشتی تا برسی به مقصد جاودانگی .... به چه عارفانه جاودان شدی ! 🌹 چه طاهرانه مطهر کردی سرزمینمان را با عطر دل انگیز شهادتت..... هنوز شمیم خوش پیکر مطهرت به مشام می رسد! 🌹 که رادی و جوانمردی سر تعظیم فرود می آورد در برابر منشت ! 🌹 می دانم که غیرت و همیت در کلاس شجاعتت همیشه نمره قبولی می گرفته اند! 🌹 عزیز چه با کمال صلابت به جمال شهادت مزین شدی ! 🌹 بزرگوار چه گوارا جرعه شهادت را نوشیدی ! 🌹 چه زهیر گونه لبیک گفتی به ندای هل من ناصر ینصرنی اربابت ! 🌹 چه زیبا رها شدی از دنیای مادی ، 🌹 چه عاشقانه سجاده شهادت را پهن نمودی در محضر معبودت ! 🌹 چه غریبانه پر کشیدی ! 🌹 چه سرافرازانه مسیرت را پیمودی ! در وصفتان هر چه بگویم کم گفته ام ........... اما حرفهایی ...... بهتر بگویم گزافه هایی از اطراف به گوش میرسد حاڪی از جهل و نادانی ، حاڪی از و ڪه دلمان را به درد می آورد ، نڪند مهر خاموشی خورده بر دلهایشان! نڪند اقتدا ڪرده اند به شیطان زمانمان! همانها ڪه ژست روشنفڪریشان را چاشنی نقدشان می ڪنند ؛ همانها که در جبهه انتقادی می جنگند علیه جبهه حق ؛ همانها که شهادت را قیاس می کنند با زرو زیور دنیا ، اینان حتی معنای مادیات را هم نمی دانند.... اینان حتی فرق و را هم نمیدانند...... اینان با واژه هم بیگانه اند ...... در جوابشان باید اعلام ڪرد: شهیدان را شهیدان می شناسند!🌺 از شام بپرس دشمنی یعنی چه ان دلهره نگفتنی یعنی چه روباه صفت های حلب می دانند بی باکی ببر مازنی یعنی چه
🔸 تقدیم به #۱۳شهید مدافع حرم 15فروردین 1395 اعزام رزمندگان لشگرعملیاتی 25کربلا - سوریه خانطومان 😔چه حزن جانڪاهی است بین ماندن و رفتن ... چه احساس غریبی است بین دل و دلبر ... چه پرواز قریبی است بین حق و حق نما ... چه مدافع دلیری است بین این همه هیاهوهای روزگار.... می بالم به خطه استانم ، این مهد شیران نام آفرین ، از تا ! همان قهرمانان ایران زمین ، همان پهلوانان دلیر ، همان مرادن نیک روزگار ، همان تداعی گران ۲۵ڪربلا! از ڪدامشان بگویم ؟! به ڪدامشان افتخار ڪنم ؟!.... زبانم قاصر است..... مروارید اشڪهایم در صدف چشمانم سنگینی می‌ڪند ، بغض دیگر صبر ماندن ندارد .... نزدیڪ است اشڪ و شوق هم آغوش شوند ! اینجاست ڪه خاطره ڪربلای زنده می شود ، مظلومیت شیر مردان مازندران ، آن ۱۳ مرد مبارز علیه باطل ، سرود افتخار سر می دهد ، فریاد" لبیڪ یاحسین " بر آسمان بوسه می زند و جلوه ایثار ، گره می خورد به روح بی آلایش آنان؛ به گمانم ڪربلا تڪرار می گردد و ندای بانوی صبر و وفا طنین انداز می شود ؛ اما اینبار رساتر و شیواتر ڪه سر می دهد : به جز زیبایی چیزی ندیده ام...... آری زینب (س) عباسهایش را می شناسد! برادرم ای بی ادعا ترین مدعی !.... ای برهم زننده لشڪر دژخیمان داعش !... تو همانی ڪه به روشنایی چراغ هدایت حسین (ع )منور شدی ! تو همانی ڪه سڪنی گزیدی در ڪشتی نجات حسین ع ! تو همانی ڪه اثبات نمودی شهادت اتفاقی نیست بلڪه انتخابیست ! تو همانی ڪه بر پرسش شهید اهل قلم مهر تایید زدی: آیا آن روز نیز خواهد رسید ڪه بلبلی دیگر در وصف ما سرود بسراید؟ حال میخواهم از نام آوران ڪربلای خان طومان ؛ از زهیرها ، حبیب بن مظاهرها ، از وهب ها و......نام ببرم: 🌹 عزیز چه عاشقانه با تلالوء وجودت شهر نور را نورانی کردی ! 🌹 ای بی ریا ترین ! چه هنرمندانه دانه آخر تسبیح را شمردی تا ازسلسله بپیوندی به صف شهدا .... جایت در کاروان های سفر نور خالیست....... هنوز تن خسته ات رنگ آرامش نگرفته بود که آرام گرفتی ..... خداقوت برادر !... 🌹 چه مشتاقانه در صراط مستقیم حسین ، قدم برداشتی تا برسی به مقصد جاودانگی .... به چه عارفانه جاودان شدی ! 🌹 چه طاهرانه مطهر کردی سرزمینمان را با عطر دل انگیز شهادتت..... هنوز شمیم خوش پیکر مطهرت به مشام می رسد! 🌹 که رادی و جوانمردی سر تعظیم فرود می آورد در برابر منشت ! 🌹 می دانم که غیرت و همیت در کلاس شجاعتت همیشه نمره قبولی می گرفته اند! 🌹 عزیز چه با کمال صلابت به جمال شهادت مزین شدی ! 🌹 بزرگوار چه گوارا جرعه شهادت را نوشیدی ! 🌹 چه زهیر گونه لبیک گفتی به ندای هل من ناصر ینصرنی اربابت ! 🌹 چه زیبا رها شدی از دنیای مادی ، 🌹 چه عاشقانه سجاده شهادت را پهن نمودی در محضر معبودت ! 🌹 چه غریبانه پر کشیدی ! 🌹 چه سرافرازانه مسیرت را پیمودی ! در وصفتان هر چه بگویم کم گفته ام ........... اما حرفهایی ...... بهتر بگویم گزافه هایی از اطراف به گوش میرسد حاڪی از جهل و نادانی ، حاڪی از و ڪه دلمان را به درد می آورد ، نڪند مهر خاموشی خورده بر دلهایشان! نڪند اقتدا ڪرده اند به شیطان زمانمان! همانها ڪه ژست روشنفڪریشان را چاشنی نقدشان می ڪنند ؛ همانها که در جبهه انتقادی می جنگند علیه جبهه حق ؛ همانها که شهادت را قیاس می کنند با زرو زیور دنیا ، اینان حتی معنای مادیات را هم نمی دانند.... اینان حتی فرق و را هم نمیدانند...... اینان با واژه هم بیگانه اند ...... در جوابشان باید اعلام ڪرد: شهیدان را شهیدان می شناسند!🌺 از شام بپرس دشمنی یعنی چه ان دلهره نگفتنی یعنی چه روباه صفت های حلب می دانند بی باکی ببر مازنی یعنی چه
🔸 تقدیم به #۱۳شهید مدافع حرم 15فروردین 1395 اعزام رزمندگان لشگرعملیاتی 25کربلا - سوریه خانطومان 😔چه حزن جانڪاهی است بین ماندن و رفتن ... چه احساس غریبی است بین دل و دلبر ... چه پرواز قریبی است بین حق و حق نما ... چه مدافع دلیری است بین این همه هیاهوهای روزگار.... می بالم به خطه استانم ، این مهد شیران نام آفرین ، از تا ! همان قهرمانان ایران زمین ، همان پهلوانان دلیر ، همان مرادن نیک روزگار ، همان تداعی گران ۲۵ڪربلا! از ڪدامشان بگویم ؟! به ڪدامشان افتخار ڪنم ؟!.... زبانم قاصر است..... مروارید اشڪهایم در صدف چشمانم سنگینی می‌ڪند ، بغض دیگر صبر ماندن ندارد .... نزدیڪ است اشڪ و شوق هم آغوش شوند ! اینجاست ڪه خاطره ڪربلای زنده می شود ، مظلومیت شیر مردان مازندران ، آن ۱۳ مرد مبارز علیه باطل ، سرود افتخار سر می دهد ، فریاد" لبیڪ یاحسین " بر آسمان بوسه می زند و جلوه ایثار ، گره می خورد به روح بی آلایش آنان؛ به گمانم ڪربلا تڪرار می گردد و ندای بانوی صبر و وفا طنین انداز می شود ؛ اما اینبار رساتر و شیواتر ڪه سر می دهد : به جز زیبایی چیزی ندیده ام...... آری زینب (س) عباسهایش را می شناسد! برادرم ای بی ادعا ترین مدعی !.... ای برهم زننده لشڪر دژخیمان داعش !... تو همانی ڪه به روشنایی چراغ هدایت حسین (ع )منور شدی ! تو همانی ڪه سڪنی گزیدی در ڪشتی نجات حسین ع ! تو همانی ڪه اثبات نمودی شهادت اتفاقی نیست بلڪه انتخابیست ! تو همانی ڪه بر پرسش شهید اهل قلم مهر تایید زدی: آیا آن روز نیز خواهد رسید ڪه بلبلی دیگر در وصف ما سرود بسراید؟ حال میخواهم از نام آوران ڪربلای خان طومان ؛ از زهیرها ، حبیب بن مظاهرها ، از وهب ها و......نام ببرم: 🌹 عزیز چه عاشقانه با تلالوء وجودت نور را نورانی کردی ! 🌹 ای بی ریا ترین ! چه هنرمندانه دانه آخر تسبیح را شمردی تا ازسلسله بپیوندی به صف شهدا .... جایت در کاروان های سفر نور خالیست....... هنوز تن خسته ات رنگ آرامش نگرفته بود که آرام گرفتی ..... خداقوت برادر !... 🌹 چه مشتاقانه در صراط مستقیم حسین ، قدم برداشتی تا برسی به مقصد جاودانگی .... به چه عارفانه جاودان شدی ! 🌹 چه طاهرانه مطهر کردی سرزمینمان را با عطر دل انگیز شهادتت..... هنوز شمیم خوش پیکر مطهرت به مشام می رسد! 🌹 که رادی و جوانمردی سر تعظیم فرود می آورد در برابر منشت ! 🌹 می دانم که غیرت و همیت در کلاس شجاعتت همیشه نمره قبولی می گرفته اند! 🌹 عزیز چه با کمال صلابت به جمال شهادت مزین شدی ! 🌹 بزرگوار چه گوارا جرعه شهادت را نوشیدی ! 🌹 چه زهیر گونه لبیک گفتی به ندای هل من ناصر ینصرنی اربابت ! 🌹 چه زیبا رها شدی از دنیای مادی ، 🌹 چه عاشقانه سجاده شهادت را پهن نمودی در محضر معبودت ! 🌹 چه غریبانه پر کشیدی ! 🌹 چه سرافرازانه مسیرت را پیمودی ! در وصفتان هر چه بگویم کم گفته ام ........... اما حرفهایی ...... بهتر بگویم گزافه هایی از اطراف به گوش میرسد حاڪی از جهل و نادانی ، حاڪی از و ڪه دلمان را به درد می آورد ، نڪند مهر خاموشی خورده بر دلهایشان! نڪند اقتدا ڪرده اند به شیطان زمانمان! همانها ڪه ژست روشنفڪریشان را چاشنی نقدشان می ڪنند ؛ همانها که در جبهه انتقادی می جنگند علیه جبهه حق ؛ همانها که شهادت را قیاس می کنند با زرو زیور دنیا ، اینان حتی معنای مادیات را هم نمی دانند.... اینان حتی فرق و را هم نمیدانند...... اینان با واژه هم بیگانه اند ...... در جوابشان باید اعلام ڪرد: شهیدان را شهیدان می شناسند!🌺 از شام بپرس دشمنی یعنی چه ان دلهره نگفتنی یعنی چه روباه صفت های حلب می دانند بی باکی ببر مازنی یعنی چه
@بسم الله الرحمن الرحیم @ مطلب بسیار مهمی که رسانه های منفعل ما به آن نپرداختند❗ قره باغ با یک‌ اشاره رهبر معظم انقلاب اسلامی پایان یافت❗️ @رهبری معظم انقلاب فرمود: تمام سرزمینهای اشغالی باید به آذربایجان برگردد. و اگر احدی به مرزهای ایران نزدیک شود محکم برخورد خواهد شد. سرعت نیروهای واکنش سریع ایران به سمت مرزهای شمالی گسیل شد و‌موضوع آنجا جدی شد که ماشینهای حمل پلهای متحرک به منطقه اعزام‌شد❗️ واین یعنی ایران میخواهد از مرز آبی ارس بگذرد و‌ وارد قره باغ شود و شاید هم این قدرت فرامنطقه ای نوظهور با هزاران موشک بالستیک‌ بخواهد پاره های جدا شده تن خود را بر گرداند❗ @هم‌ آذربایجان هم ارمنستان و‌هم ترکیه حساب کار دستشان‌ آمد سریع و در پس پرده با روسیه به گفتگو نشسته و بحران بزرگی که سالها لا ینحل مانده بود به سرعت و محیرالعقول خاتمه یافت. این است قدرت رهبری و‌مرجعیت عظیم الشان شیعه‌ که امید است ما قدر دان آن باشیم اللهم احفظ قائدنا الامام السید علی الحسینی الخامنه ای صلوات برای سلامتی و طول عمر رهبر معظم انقلاب اسلامی یادتون نره عصر ظهور 💖💖💖💖💖💖
# رب الشهدا و الصدیقین ## @ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص. مقاومت مردان عاشورایی مازندراني درخان طومان سوریه. @نبرد اطلاعاتی ازابتدای حضور یگان ویژه کربلا شروع شده بود. روانی دشمن، ازطریق شبکه های ماهواره ای ومجازی انجام می‌گرفت و می‌گفتند ما خان طومان را تاچند روز آینده پس خواهیم گرفت. آرایی نظامی (تاکتیکی) بین لشکریان اموی(سفیانی) با لشکریان زینبی (س) شکل سختی بخود گرفته بود. @روز بیست و یکم فروردین، ساعت ١۶،صدای غرش سلاحهای سنگین لشکر یزید، بابارش گلوله های آتشین که هرکدام سفیرمرگ بودند مناطق خان طومان، قلعیجه، زیتان، برنه، العیس، و...... از صداها وغبار ها، دودهاو..... تیره و تارکرده بود. # شنی تانگ ها، نفربرها ی دشمن، که همگی منتظرشکستن خط یگان‌های جبهه مقاومت اسلامی بودند بگوش می‌رسید. @خط پدافندی خان طومان حساسیت بیشتری نسبت به سایر خطوط تماس ونبرد داشت. دوساعت آتش تهیه دشمن بااستفاده از انواع سلاحهای نیمه سنگین و سنگین برروی مواضع مان ریخته شدتا اراده رزمندگان اسلام راسست نموده وماهاراواداربه عقب نشینی کنند. # بلطف پروردگار متعال واراده الهی، ومجاهدت رزمندگان اسلام، باایستادگی ومقاومت عاشورایی که سرشارازشهادت طلبی بود. تکفیری های ملعون واربابانشان با سد پولادین ودژهای نفوذناپذیرمواجهه شدند. @شکست سنگینی به اردوگاه معاویه و عمروعاص ویارانشان که قرآن(پرچم الله اکبر) بربالای نیزه هاکرده بودندتحمیل شد. @@حدود سیصد نفر از یاران لشکر اموی کشته و زخمی شده وبقیه پابه فرارگذاشتند. @تعدادی ازتانگها ونفربرها، خودروها، سلاح و تجهیزات، مهمات آنان منهدم وبعضا به غنیمت رزمندگان اسلام درامد. # حماسه عاشورایی، تعدادی ازیاران عاشورایی یگان ویژه ٢۵کربلا شهد شهادت رانوشیدندوبه جایگاه عندربهم یرزقون رسیدند. محمدتقی سالخورده حسین بواس سیدسجاد خلیلی یاران عاشورایی لشکر ٢۵کربلا بودندکه درنبرد روز بیست و یکم فروردین به آسمانها عروج نمودند. ## ضربه عملیاتی رزمندگان یگان ویژه ٢۵کربلا به دشمنان اسلام آنقدر سنگین بود که چندروز عزای عمومی درعقبه های آنان برپا شد. و ایستادگی رزمندگان اسلام در این روز بیادماندنی، باعث شادی وافزایش روحیه همه رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی وضعف ویاس رابه اردوگاه دشمن کشانده بود. # حماسه مقاومت، دوازده نفرازبرادران فاطمیون ودونفراز برادران گردان احتیاط قرارگاه بشهادت رسیدند روحشان شاد و راهشان پررهرو باد (انصار الولایه)
🔸 تقدیم به #۱۳شهید مدافع حرم 😔چه حزن جانڪاهی است بین ماندن و رفتن ... چه احساس غریبی است بین دل و دلبر ... چه پرواز قریبی است بین حق و حق نما ... چه مدافع دلیری است بین این همه هیاهوهای روزگار.... می بالم به خطه استانم ، این مهد شیران نام آفرین ، از تا ! همان قهرمانان ایران زمین ، همان پهلوانان دلیر ، همان مرادن نیک روزگار ، همان تداعی گران ۲۵ڪربلا! از ڪدامشان بگویم ؟! به ڪدامشان افتخار ڪنم ؟!.... زبانم قاصر است..... مروارید اشڪهایم در صدف چشمانم سنگینی می‌ڪند ، بغض دیگر صبر ماندن ندارد .... نزدیڪ است اشڪ و شوق هم آغوش شوند ! اینجاست ڪه خاطره ڪربلای زنده می شود ، مظلومیت شیر مردان مازندران ، آن ۱۳ مرد مبارز علیه باطل ، سرود افتخار سر می دهد ، فریاد" لبیڪ یاحسین " بر آسمان بوسه می زند و جلوه ایثار ، گره می خورد به روح بی آلایش آنان؛ به گمانم ڪربلا تڪرار می گردد و ندای بانوی صبر و وفا طنین انداز می شود ؛ اما اینبار رساتر و شیواتر ڪه سر می دهد : به جز زیبایی چیزی ندیده ام...... آری زینب (س) عباسهایش را می شناسد! برادرم ای بی ادعا ترین مدعی !.... ای برهم زننده لشڪر دژخیمان داعش !... تو همانی ڪه به روشنایی چراغ هدایت حسین (ع )منور شدی ! تو همانی ڪه سڪنی گزیدی در ڪشتی نجات حسین ع ! تو همانی ڪه اثبات نمودی شهادت اتفاقی نیست بلڪه انتخابیست ! تو همانی ڪه بر پرسش شهید اهل قلم مهر تایید زدی: آیا آن روز نیز خواهد رسید ڪه بلبلی دیگر در وصف ما سرود بسراید؟ حال میخواهم از نام آوران ڪربلای خان طومان ؛ از زهیرها ، حبیب بن مظاهرها ، از وهب ها و......نام ببرم: 🌹 عزیز چه عاشقانه با تلالوء وجودت نور را نورانی کردی ! 🌹 ای بی ریا ترین ! چه هنرمندانه دانه آخر تسبیح را شمردی تا ازسلسله بپیوندی به صف شهدا .... جایت در کاروان های سفر نور خالیست....... هنوز تن خسته ات رنگ آرامش نگرفته بود که آرام گرفتی ..... خداقوت برادر !... 🌹 چه مشتاقانه در صراط مستقیم حسین ، قدم برداشتی تا برسی به مقصد جاودانگی .... به چه عارفانه جاودان شدی ! 🌹 چه طاهرانه مطهر کردی سرزمینمان را با عطر دل انگیز شهادتت..... هنوز شمیم خوش پیکر مطهرت به مشام می رسد! 🌹 که رادی و جوانمردی سر تعظیم فرود می آورد در برابر منشت ! 🌹 می دانم که غیرت و همیت در کلاس شجاعتت همیشه نمره قبولی می گرفته اند! 🌹 عزیز چه با کمال صلابت به جمال شهادت مزین شدی ! 🌹 بزرگوار چه گوارا جرعه شهادت را نوشیدی ! 🌹 چه زهیر گونه لبیک گفتی به ندای هل من ناصر ینصرنی اربابت ! 🌹 چه زیبا رها شدی از دنیای مادی ، 🌹 چه عاشقانه سجاده شهادت را پهن نمودی در محضر معبودت ! 🌹 چه غریبانه پر کشیدی ! 🌹 چه سرافرازانه مسیرت را پیمودی ! در وصفتان هر چه بگویم کم گفته ام ........... اما حرفهایی ...... بهتر بگویم گزافه هایی از اطراف به گوش میرسد حاڪی از جهل و نادانی ، حاڪی از و ڪه دلمان را به درد می آورد ، نڪند مهر خاموشی خورده بر دلهایشان! نڪند اقتدا ڪرده اند به شیطان زمانمان! همانها ڪه ژست روشنفڪریشان را چاشنی نقدشان می ڪنند ؛ همانها که در جبهه انتقادی می جنگند علیه جبهه حق ؛ همانها که شهادت را قیاس می کنند با زرو زیور دنیا ، اینان حتی معنای مادیات را هم نمی دانند.... اینان حتی فرق و را هم نمیدانند...... اینان با واژه هم بیگانه اند ...... در جوابشان باید اعلام ڪرد: شهیدان را شهیدان می شناسند!🌺 از شام بپرس دشمنی یعنی چه ان دلهره نگفتنی یعنی چه روباه صفت های حلب می دانند بی باکی ببر مازنی یعنی چه 🌷
🔸 تقدیم به #۱۳شهید مدافع حرم 😔چه حزن جانڪاهی است بین ماندن و رفتن ... چه احساس غریبی است بین دل و دلبر ... چه پرواز قریبی است بین حق و حق نما ... چه مدافع دلیری است بین این همه هیاهوهای روزگار.... می بالم به خطه استانم ، این مهد شیران نام آفرین ، از تا ! همان قهرمانان ایران زمین ، همان پهلوانان دلیر ، همان مرادن نیک روزگار ، همان تداعی گران ۲۵ڪربلا! از ڪدامشان بگویم ؟! به ڪدامشان افتخار ڪنم ؟!.... زبانم قاصر است..... مروارید اشڪهایم در صدف چشمانم سنگینی می‌ڪند ، بغض دیگر صبر ماندن ندارد .... نزدیڪ است اشڪ و شوق هم آغوش شوند ! اینجاست ڪه خاطره ڪربلای زنده می شود ، مظلومیت شیر مردان مازندران ، آن ۱۳ مرد مبارز علیه باطل ، سرود افتخار سر می دهد ، فریاد" لبیڪ یاحسین " بر آسمان بوسه می زند و جلوه ایثار ، گره می خورد به روح بی آلایش آنان؛ به گمانم ڪربلا تڪرار می گردد و ندای بانوی صبر و وفا طنین انداز می شود ؛ اما اینبار رساتر و شیواتر ڪه سر می دهد : به جز زیبایی چیزی ندیده ام...... آری زینب (س) عباسهایش را می شناسد! برادرم ای بی ادعا ترین مدعی !.... ای برهم زننده لشڪر دژخیمان داعش !... تو همانی ڪه به روشنایی چراغ هدایت حسین (ع )منور شدی ! تو همانی ڪه سڪنی گزیدی در ڪشتی نجات حسین ع ! تو همانی ڪه اثبات نمودی شهادت اتفاقی نیست بلڪه انتخابیست ! تو همانی ڪه بر پرسش شهید اهل قلم مهر تایید زدی: آیا آن روز نیز خواهد رسید ڪه بلبلی دیگر در وصف ما سرود بسراید؟ حال میخواهم از نام آوران ڪربلای خان طومان ؛ از زهیرها ، حبیب بن مظاهرها ، از وهب ها و......نام ببرم: 🌹 عزیز چه عاشقانه با تلالوء وجودت نور را نورانی کردی ! 🌹 ای بی ریا ترین ! چه هنرمندانه دانه آخر تسبیح را شمردی تا ازسلسله بپیوندی به صف شهدا .... جایت در کاروان های سفر نور خالیست....... هنوز تن خسته ات رنگ آرامش نگرفته بود که آرام گرفتی ..... خداقوت برادر !... 🌹 چه مشتاقانه در صراط مستقیم حسین ، قدم برداشتی تا برسی به مقصد جاودانگی .... به چه عارفانه جاودان شدی ! 🌹 چه طاهرانه مطهر کردی سرزمینمان را با عطر دل انگیز شهادتت..... هنوز شمیم خوش پیکر مطهرت به مشام می رسد! 🌹 که رادی و جوانمردی سر تعظیم فرود می آورد در برابر منشت ! 🌹 می دانم که غیرت و همیت در کلاس شجاعتت همیشه نمره قبولی می گرفته اند! 🌹 عزیز چه با کمال صلابت به جمال شهادت مزین شدی ! 🌹 بزرگوار چه گوارا جرعه شهادت را نوشیدی ! 🌹 چه زهیر گونه لبیک گفتی به ندای هل من ناصر ینصرنی اربابت ! 🌹 چه زیبا رها شدی از دنیای مادی ، 🌹 چه عاشقانه سجاده شهادت را پهن نمودی در محضر معبودت ! 🌹 چه غریبانه پر کشیدی ! 🌹 چه سرافرازانه مسیرت را پیمودی ! در وصفتان هر چه بگویم کم گفته ام ........... اما حرفهایی ...... بهتر بگویم گزافه هایی از اطراف به گوش میرسد حاڪی از جهل و نادانی ، حاڪی از و ڪه دلمان را به درد می آورد ، نڪند مهر خاموشی خورده بر دلهایشان! نڪند اقتدا ڪرده اند به شیطان زمانمان! همانها ڪه ژست روشنفڪریشان را چاشنی نقدشان می ڪنند ؛ همانها که در جبهه انتقادی می جنگند علیه جبهه حق ؛ همانها که شهادت را قیاس می کنند با زرو زیور دنیا ، اینان حتی معنای مادیات را هم نمی دانند.... اینان حتی فرق و را هم نمیدانند...... اینان با واژه هم بیگانه اند ...... در جوابشان باید اعلام ڪرد: شهیدان را شهیدان می شناسند!🌺 از شام بپرس دشمنی یعنی چه ان دلهره نگفتنی یعنی چه روباه صفت های حلب می دانند بی باکی ببر مازنی یعنی چه 🌷
3.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سردار شهید حسن باقری: برای خدا بجنگید، نه به شوق پیروزی ما اومدیم بجنگیم، یه روزش پدافنده، یه روزش صبره،‌ یه روزش مقاومته، یه روزش استقامته، یه روزشم شوق پیروزیه، اگر ما وابسته به شوق پیروزی باشیم، معلوم می‌شه برای دنیا داریم می‌جنگیم، برای حساب‌کتابایی که خدا برامون قرار داده، برای اونا نمی‌جنگیم...