@بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان@ #والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا # (همانا آنانی که در راه خدابامال وجان خودجهاد میکنند ما آنها را به راه خویش هدایت میکنیم) ##حماسه سازان سلسله عملیات‌های نصر (محرم) سال 94## (قسمت یازدهم) واگذاری ماموریت احتیاط ویژه به یگان ). #باتوجه شدت وحماسه سازی رزمندگان یگان کربلا و تصرف و تثبیت اهداف درمنطقه عمومی حدفاصل بین روستای القراصی، والسابقیه وشهادت و مجروحیت تعدادی ازرزمندگان، تا 21اذرماه مشغول خط نگهداری وتثبیت اهداف بودیم. لذا باواگذاری خط به یگان جایگزین، مشغول بازسازی وامادگی های بعدی بودیم. قرارگاه..........، یگان کربلا رادراحتیاط خودقرارداده بود تابوقت ضرورت ازآن استفاده نماید. گردان‌های 1،2،3 یگان، بترتیب شبهای آنزمان را باحضور درخطوط تماس، بعنوان احتیاط، آماده نبرد بودند. ##درتاریخ 28 آذرماه، دستور جدیدی از قرارگاه......... به ما ابلاغ گردید که آماده اجرای عملیات درمنطقه جدید باشید ، #باابلاغ ماموریت، بسرعت شناسایی منطقه عمل توسط ا، ط، وعملیات انجام گرفت بدنبال آن فرماندهان تا رده گروهان هانسبت به منطقه توجیه شدند. جابجایی تجهیزات، امکانات، نفرات، مهمات و...... بصورت شبانه انجام گرفت، واحدهای آتش پشتیبانی درمواضع مناسب مستقرشده وطرحربزی آتش با مهارت برادر محمود رادمهر وامین و....... انجام گرفت. @برابر تدبیر وابلاغ فرماندهی قرارگاه.......، عملیات آتی باید باترکیبی ازیگان کربلا ویگان حزب الله انجام می‌گرفت، #هماهنگی های لازم انجام شد ومنتظرشب وساعت عملیات بودیم. @یگان کربلا درکمتربن زمان آماده اجرای عملیات شده بود، برابر تدبیر یگان، عبدالله، فرمانده میدانی واحدهای مانوری بود. برادر محمود رادمهر، فرمانده واحد های آتش وهماهنگی های آتش‌های هوایی، بالگردی، توپخانه و ادوات بود. برادر رامین، نماینده یگان درقرارگاه........ بودوهماهنگی های لازم را بین یگان وقرار گاه...... انجام میداد. فرماندهان رده های پشتیبانی رزم وخدمات رزم، وواحدهای ستادی آماده انجام وظایف عملیاتی خودشان بودند. @غروب روز 29 آذرماه فرارسید، منتظر دستور فرماندهی قرارگاه..... بودیم منطقه عمل یگان 25 کربلا ویگان حزب الله، درمحور سمت راست جهت تصرف پادگان مستودعات وروستای معراته و..... بود. #درجناح چپ منطقه بایک فاصله قابل ملاحظه، یگان‌های قرارگاه......... جهت تصرف شهرک الخلصه و.الحمره و...... باید عمل می کردند. @موفقیت عملیات، بستگی به موفقیت میدانی جناح راست منطقه بود. ساعت حدوددو صبح بود که بنابه دستور عملیات دریک فضای غافلگیر کننده شروع شد، رزمندگان حزب الله موفق به نفوذ در مواضع دشمن شدند.ونگهبانان پادگان را کشتند. #گروهان های رزمی یگان کربلا عملیات راجهت تصرف تاسیسات وساختمان ها وبلندبهای داخل پادگان مستودعات اغازکردند، بلطف خداوند متعال و عنایات امام عصر(ع)، وحضرت زینب کبری س)،وبارزم بی امان رزمندگان اسلام، اهداف تصرف و پاکسازی گردید. بنابه درخواست، آتش‌های پشتیبانی اجرامیشد. منتظر طلوع خورشید بودیم تاباروشنایی، وضعیت منطقه رادقیق تر پیگیری نماییم صبح با نور الهی خورشید تابان طلوع نمودتا.......... الحمدالله رب العالمین ادامه دارد (انصار الولایه)

@بیاد شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده @ #. بعدازهجوم اول دشمن در٢١فروردین ماه ۹۵، جلسه ای باحضور فرماندهان گردان‌های یاسرومالک درخصوص تحلیل نبرد وبررسی نکات ضعف وقدرت نیروهای خودی ودشمن انجام گرفته شد. راهکارهابرای مقابله با حملات بعدی احتمالی دشمن وحفظ منطقه ونیروهاپیش بینی شد. #یکی ازراهکارها، استقرارتک تیراندازها درمکانهای مناسبی که دید تیرخوبی داشته باشند. بود. قرارشد قناسه چی هادرخط اول چندمکان اصلی برای شکارنیروهای دشمن وچند مکان فرعی را برای فریب دشمن انتخاب کنند. .# پیش بینی شده بود که اگراحتمالا عقب نشینی تاکتیکی صورت گرفت درخط دوم هم مکان شکارنیروهای دشمن راانتخاب وآماده برای سلاحهای 12،7نماییم. #تک تیراندازهای هردوگردان مکانهای خوب ومناسبی راانتخاب کرده وچندین مرحله تمرین جابجائی تاکتیکی هم انجام دادند. #. ماهم ازسوی محور دوم ، مکانهای آنهارادیدیم. #نوبت بازدیدازمکان استقرار وسنگراماده شده توسط شهید رضا حاجی زاده شد. درخط دفاعی گردان یاسر، سنگری برای تجمع وقرار همیشگی داشتیم. ‌ اون سنگر رابا همگی باهم ساخته بودیم.وبه سنگرحاجی معروف بود. #اونجاآقارضارادیدم. گفتم بیابرویم مکان تک تیراندازی شماراببینیم. #شهیدرضاحاجی زاده درجوابم گفت نه. #گفتم چرانه؟ #شهیدرضاگفت، اون مکان بهشت من هست.بگذاربد فعلا مخفی بمونه تا بهشتم فاش نشه. ##درتاریخ ١۶ اردیبهشت ، رضا حاجی زاده ازآن مکان مشغول شکار تکفیریهای ملعون شد وتلفات سنگینی ازآنان گرفت جنگید و جنگید تا براثر تیرهای دشمن بشهادت رسید. ازآن سنگری که بهشت خود می نامید به جوار الهی عروج کرد ودرجنات النعیم سکنی گزید. روحش شاد و راهش پررهرو باد. (راوی برادر شیرزاد شعبانی )