@بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان@
#والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا #
(همانا آنانی که در راه خدابامال وجان خودجهاد میکنند ما آنها را به راه خویش هدایت میکنیم)
##حماسه سازان سلسله عملیاتهای نصر (محرم) سال 94##
(قسمت هفتم ، عملیات افندی جهت تصرف پایگاههای تکفیری درمنطقه عمومی القراصی(وادی ترک).
#شب هشتم آذر ماه بود، تصرف دوپایگاه حساس دشمن به یگان ویژه 25 کربلا واگذار شده بود
شناسایی مختصر درمدت 48 ساعت انجام گرفت.
@برابر طرح ریزی یگان، عملیات درشب هشتم آذر،بترتیب، گروهان یکم جهت تصرف هدف وگروهان دوم بعنوان دنبال پشتیبان. وگروهان سوم بعنوان احتیاط یگان وقرار گاه تقسیم بندی شده بودند.
ساعت 24 شب، گروهان یکم بسمت هدف پیش بینی شده، حرکت نموده وبا نفوذ تا حدود 100متری پایگاه دشمن رسیدند.
منتظر دستور فرماندهی جهت هجوم هماهنگ شده باسایر یگانها بودیم،
یگان ویژه 25 کربلا، علاوه برتصرف پایگاه وادی ترک دشمن، مسولیت جناحداری سمت راست راعهده داربود.
#گردان فاتحین بوشهر هم، درنزدیکی روستای الحمراه منتظر دستور بودند.
@متاسفانه سایر یگانهای جناح چپ نتوانستند خودشان را برای عملیات بهپای کار بیاورند
#لذا بنابه دستور قرارگاه........ باید به مواضع اصلی وقبلی برمیگشتیم.
@شرایط سختی بود باید ازفاصله 100 متری دشمن قطع تماس وبدون درگیری، دور میشدیم..
@نیروهای گروهان یکم با توکل بر خدا وبارعایت اصول قواعد رزم، بدون تلفات به پایگاه عقبه درمنطقه باغ مثلثی برگشتند.
#گردان فاتحین، بوشهر هم بنابه دستور عملیات عقب نشینی راانجام دادند.
@اجرای عملیات، به شب بعد موکول گردید،
##درشب نهم آذر، مجددا عملیات باهمان یگانها، درساعت 2نیمه شب آغاز شد.
@تغییرات درصورت بندی یگان ویژه کربلا انجام گرفت،
گروهان دوم جهت تصرف هدف شماره (1).
گروهان سوم جهت تصرف هدف شماره (2).
وگروهان یکم بعنوان احتیاط انتخاب شد ه بودند.
ب@#باران سرد می باربد،
از قرارگاه......... درخواست لغو عملیات راکردیم، تاعملبات به شب های بعد موکول شود.
قرارگاه.......، اصرار به اجرای عملیات داشت ولی شرایط بارندگی، گل شدن زمین ، کندشدن حرکات، خیس شدن رزمندگان ، باعث کم شدن کارایی رزم شده بود.
#رزمندگان یگان های محور سمت راست که مسولیت ان با فرماندهی یگان ویژه 25 کربلا بود خودشان را به نزدیک پایگاههای دشمن دروادی ترک وروستای الحمراه رسانده بودند.
@قرارگاه مجددا بدلایل مختلف، دستور عقب نشینی راصادرکرد.
درشرایط سخت، رزمندگان اسلام، به پایگاه اصلی و قبلی خودشان برگشتند.
#بارندگی باعث بیماری وسرما خوردگی تعداد قابل توجه از فرماندهان ورزمندگان شده بود.
تقریبا حدود پنج شبانه روز عملیات بتعویق افتاد تا نیروها سلامت لازم رابدست آورند.
#فرصتی برای شناسایی. وآمادگی بیشتر یگانها ی عمل کننده پیش امد.
دراین فرصت پیش آمده، تعدادی ازهمرزمان مرحله دوم اعزام که حدود 25 نفر بودند به یگان کربلا ملحق شدند.
حضور این دوستان، باعث تقویت روحیه وکارایی رزمی شده لود.
الحمدالله رب العالمین
ادامه دارد
(انصار الولایه)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
## محضر مبارک مردم شریف استان های شمالی کشور میرساند
مرکزنیکوکاری شهدای مدافع حرم مازندران باکد(۶١۵)، به منظور کمک ویاری نیازمندان واقعی، بالاخص، آسیب دیدگان جبهه مقاومت اسلامی، وتدوین اثارشهدای مدافع حرم مازندران تشکیل ودرتمامی شهرستان های استان باراه اندازی واحدهای نیکوکاری شهدای مدافع حرم فعال شده اند
##لذا ازشما امت انقلابی، جهادی ، ولایی، عاشورایی، زینبی، سجادی، وخیر ین محترم درخواست میگردد مارا دراین مسیر خداپسندانه یاری وپشتیبانی نمائید.
مرکز نیکوکاری شهدای مدافع حرم مازندران(حمیدرضا رستمیان)
@بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان@
#مجموعه خاطرات بسیجی ولایت #
#توفیق دیدار خانواده معظم شهید مدافع حرم حسن رجایی فر درمنزل پدرشهید درروستای کامیکلاه بابل نصیبمون شده بود.
#انقدر صفا وعشق وآرامش دردرون دلهای خدایی این پدر ومادر باصفا بودکه شرمنده شده بودیم.
پدرشهید، خودش رزمنده دوران دفاع مقدس بود وهزاران خاطره از ان روزهای حماسه وایثارداشت
فرزندانی را تربیت کرده بودکه همگی سربازان امام خمینی وامام خامنه ای بوده و هستند
#از فرزندشهیدش گفت که او ازطفولیت سربازی امام را درخوابهای صادقه اش دیده بود ووقتی که به سن سربازی رسید هم خدمت کرد وهم لباس سبزپاسداری رابرای دفاع از انقلاب اسلامی برتن کرد.
#عاشق ولایت وامامت بود وبسیار درترببت وشکوفایی نوجوانان و جوانان محل تلاش میکرد.
دارالقرانی ساخت وبرای بچه ها کلاسهای آموزشی قرآن رادایرمیکرد.
#پدرشهید ادامه داد ومیگفت:
دراخرین مرحله قبل از ماموریت به سوریه باهم به دارالقرآن آمدیم وسفارشاتی داشت.
برایش خیلی سخت بود.
سرش راپایین انداخت و گفت پدرم، این نقطه دارالقرآن محل دفن وقبرم باشه.
#به حسن اقا گفتم دادا، چی میگی؟
شرم کرد بخاطردلم گفت بابا هروقت شهید شدم متواینجا دفن کنید.
البته، چون خودم رزمتده بودم دلی قوی داشتم واز جهاد وشهادت فرزندانم لذت میبردم.
#لذا پس از اعزام وحماسه کربلای خان طومان ٩۵ه ش، پسرم شهید شد وپس از سالها پیکرش برگشت وما برحسب سفارش ووصیتش اورادردارالقران خاکسپاری کردیم.
افتخارمیکنم که فررندم حسن اقا که خواب سربازی امام رادیده بود وپاسدارامام خامنه ای عزیز شده بود،
جانثارراه ولایت وامامت شد وفدای راه امام حسین علیه السلام ومدافع حرم وحریم اهل بیت علیهم السلام شد وبه مقام عندربهم یرزقون رسبد.
#مادرمحضر پدر ومادر وخانواده معظم شهید درسها اموختیم وازمحضرشون مرخص شده و
نثارشادی روحش سلام الهی راتقدیم نمودیم.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
(انصار الولایه)