امشب نسبت به معرفی یکی از شهدای خان طومان می پردازیم:

سلام دوستان ✋ علیرضا بریری هستم متولد ۳۰ فروردین سال۶۶ از شهرستان بابلسر مازندران خوشحالم که امشب مهمون دلهای پاکتون شدم از بچگی به دلیل اینکه پدرم نظامی بود عاشق نظامی گری شد.

از ابتدایی تا دیپلم رو در بابلسر درس خوندم .و از اونجایی که به سپاه علاقه داشتم در گزینش دانشگاه تربیت پاسداری امام حسین (ع) قبول شدم ❤️در بهار سال ۸۷ با خانوم عزیزم ازدواج کردم 🌹

در بهمن ۸۷ در سپاه جز نیروهای رسمی شدم .و در سال ۹۳ پسر کوچولوم محمد امین به دنیا اومد 😍خیلی دوستش دارم ❤️سال ۹۴ تمام تلاشمو کردم تا به سوریه اعزام بشم وبلاخره در ابان ۹۴ اعزام شدم🌹

اولین اعزامم ۴۹ روز طول کشید .و در دی ۹۴ به خونه برگشتم ☺️ولی تو این مدت حال و هوام عوض شده بود. تو دو ماهی که تو خونه بودم هر کسی رو میدیدم التماس دعای شهادت داشتم 🌹

به خانومم میگفتم دعا کن فیض جهاد در راه خدا نصیبم بشه اگه دلتم برام سوخت دعا کن به ارزوم که شهادته برسم 😊وقتی بار اول از سوریه اومدم خانومم خواست پوتینهامو بشوره نذاشتم 🌹

گفت:چرا ؟گفتم :چون خاک جهاد و سوریه به اونا چسبیده .بذارشون کنار همونطوری بمونه بلکه عمه سادات بازم طلبید و رفتم 😁و با همون پوتینها رفتم و دیگه نیومدم 🌹

به خانومم میگفتم نباید جلو رفتنمو بگیرین .اخه هرکسی با دفاع از حرم مخالف باشه بره و گریه های محرم شو جمع کنه و دور بریزه چون ما بخاطر مظلومیت امام حسین (ع) گریه میکنیم که تنها بود🌹

و اینکه اگه ما بودیم تنها نمیذاشتیم امام حسین(ع) رو .گفتم :من الان صدای هل من ناصر ینصرنی امامم رو میشنوم و باید برم 😊 اگر واقعا اعتقاد دارم که تنهاش نمیذاشتم برم خواهرشو حمایت کنم🌹

به نماز اول وقت خیلی اهمیت میدادم و تو وصیت نامم هم گفتم که نماز اول وقت بخونید .قران بخونید .فقط از خدا بترسید نه از خلق خدا .در همه امور خدا رو به یاد داشته باشید🌹

و بدانید خدا ناظر بر اعمال شماست .یاور مظلومان باشید و کمکشون کنید به خواهران دینی و مادر و همسرم هم توصیه میکنم که حضرت زهرا(س) رو الگو قرار بدن و حجاب برتر که چادر هست رو حفظ کنن 🌹

توصیه کردم که در اعتقاداتتون استوار بمانید . بصیرت خودتون رو بالا ببرید . اسیر حیله های دشمن نشید . طبق دستورات قران عمل کنید . و قران رو سرلوحه کارهاتون بذارید. 🌹