🌴🌾🌴🌾 🕊
🌾 🌴 🕊
🌴 🕊
هَفْتادو دوُمِينْ غَوّاصْ👣
💧 #حقیقت_کربلای۴
#قسمت_چهاردهم
#صفحه۳۰
🕊
🍂🍃🌾
🕊
💧آیا باید بمانم یا برگردم؟
سید حسین معصوم زاده گفت: حاجی خدا وکیلی ما فکر کردیم تو شهید شدی. حالا که نشدی وبال گردن ماشو و با ما بیا.
داشت از سرما دندان هایم به هم می خورد. از شرمساری نگاهی از حسرت به دور و بر انداختم. نزدیک ۱۰ نفر از #غواصها به حالت دمر روی #خورشیدی ها افتاده بودند و با امواجی که به ساحل می خورد بالا و پایین می شدند #منطقی و معصوم زاده زیر بغلم را گرفتند و به زور نشاندنم. علی منطقی رفت و از پای یکی از شهیدان، یک جفت فین غواصی در آورد و کرد پاهای من.
جدیت آن دو نفر را که دیدم، به حاج محسن اشاره کردم و به آن دو گفتم:بروید و حاج محسن را بیاورید. منطقی با اشاره و تقلید ادای من، تویی آن تاریکی فهماند که حاج محسن نمی تواند جم بخورد و خودش خواسته که بماند.
#ادامه_دارد…
🍂______________________
پ.ن:
سیدحسین معصوم زاده:
آمدیم از حاج محسن پرسیدیم چه کار کنیم؟ تکلیف چیه؟ ما خط رو شکستیم. اینجا هم پاکسازی شده، ولی از نیروی کمکی که قرار بود با قایق بیان، خبری نیست. حاج محسن یه ارزیابی کرد و گفت: آتش دشمن نمی ذاره قایقها بیان. شما اگه میتونید با شنا مجروح ها رو برگردونید.#علی_شمسی_پور رفت و با علی منطقی آمد. شدیم سه نفر و هر سه مجروح. گفتیم:حاج محسن معاون گردانه. اون رو ببریم. تا خواستیم بلندش کنیم گفت:نه دست نزنید، تیر خورده از کتف و از پشتم. برید حاج کریم رو ببرید.
حالا ما فکر میکردیم آقای #مطهری شهید شده. دیدیم نه، یه کم اونطرفتر حاج #کریم بلند شده اما تیر خورده گلوش و خِرخَر میکنه. تیر جوری گردنش رو شکافته بود که یه مشت دست می رفت داخلش. خلاصه آقای مطهری را کشان کشان بردیم ساحل و گشتيم یك جفت فين كه مال یك شهید بود، پاش کردیم. منطقی از این طرف کتفش گرفت و من از اون طرف دیگه و رفتیم داخل آب.
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
4_5823223883775346164.mp3
10.05M
میخوام بیام کربلا
اقبل دعائی
یا حسین...:)))
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
🌿مــــاه پیغمبر به پایانش رسید
🌿بار الـــــــها من به دل دارم امید
🌿گــر به اثنایش نبخشیدی مـــرا
🌿کـــــــــرم بخشا مــــــرا در انتها
🌿ماه شعبان مـــاه استغفار ها
🌿رفت از دستان به غفلت بی دعــــا
🌿حق اربابم حسین آن بی کفن
🌿در گــــذر ای جان من امشب ز من
🌿گر که غفلت هوش از مخلص ربود
🌿آگهش کن با ندایت هر چه زود
🌟
به جان میجویمت ،
جانا کجایی ...؟
#أَیْنَفَرَجُکَٱلْقَریٖبْ ..
#سلام_مولایم🍃
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
دوربین مخفی روبروی حرم امام رضا(ع) #حاج #حسین_یکتا #مشهد_مقدس #طبسی @Karbala_1365
#امام_رضا_علیه_السلام
قاصدک جانِ مرا تا به خراسان برسان
به طوافِ حرمِ حضرتِ سلطان برسان
تشنه ی عطرِ ضریحم تشنه ی باغِ حرم
به اذانِ سحرِ روضه ی رضوان برسان
🍃🕊
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
دوربین مخفی روبروی حرم امام رضا(ع) #حاج #حسین_یکتا #مشهد_مقدس #طبسی @Karbala_1365
حالا فرق اونایی که خونشون توی مشهد و کربلاهست رو متوجه شدید؟
اگر دلتون شکست مارو هم دعاکنید
.
یه بزرگی میگفت:
شهدا وقت گناه کردن نداشتن.
باتمام وجودم توی شبهای آخرشعبان میگم،
#خدایا کاش من هم مثل شهدا، وقت گناه کردن نداشتم…😭
خدایا گناهانم منو بیچاره کردن. تو رو به حضرت مهدی مولود این ماه و به امام حسین صاحب دلها، قسمت میدم، گناهانم رو ببخش و فرصت گناه و وقت گناه رو ازم بگیر...
الهی آمین✨
فاغفرلنا فی ما بقیه منه.mp3
6.99M
اللهم لم تكن غفرت لنا فی ما مضى من شعبان...
فاغفر لنا فی ما بقی منه...
[خدایا تو این دو روز باقی مونده پاکم کن...]
#مناجات_شعبانیه
#نریمانی
#دق_الباب_شبانه
#حدیث_بندگی 🌸🍃
#دلنوشته ❤️
چشم من ...
بر آن دعای دست توست
#شهدا_التماس_دعا
شبتون شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باعشق به اهل بیت (ع) و با دلتنگی برای حسین فاطمه(س) و امام زمانت چشمات رو ببند و بخواب
دعابرای ظهور یادتون نره
#شبتون_مهدوی🌺
صبح همان آغوش خداست
که گرم تو را میخواند ....
صبح یعنی دوباره مرا ببین !
دوباره دوستم بدار.......
دوباره سلام کن.....
دوباره شروع کن......
نو شو
تازه باش
لبخند بزن ....
واااای چقدر صبح، زیباست!
و شاید من امروز زیباترم.....
ای جانم.........
#امروز_زیباترباش
#دلنوشته
4_5927275990576268025.mp3
5.87M
می باره بارون روی سر مجنون
سلام بر حسین♥️
اینم رزق سرصبحی☺️
🌹💧🌷
ﺧﺪﺍﯾﺎ !
ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﺎﻩ
شعبان
و ورود به رمضان
ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﻣﻘﺎﺭﻥ ﺑﺎ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ و ورود به سعادت و خوشبختی ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ...
ﺍﻟﻬﯽ
ﻧﺼﯿﺮﻣﺎﻥ ﺑﺎﺵ
ﺗﺎ ﺑﺼﯿﺮ ﮔﺮﺩﯾﻢ
ﺑﺼﯿﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ ﺑﺮﻧﮕﺮﺩﯾﻢ.
ﺍﻟﻬﯽ
ﮐﯿﻨﻪ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﺳﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﯾﻤﺎﻥ ﺑﺰﺩﺍﯼ
ﺯﺑﺎﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ ﻭ ﺗﻬﻤﺖ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ
ﺍﮔﺮ ﻧﻌﻤﺘﻤﺎﻥ
ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﺷﺎﮐﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ
ﺍﮔﺮ ﺑﻼ ﺍﻓﮑﻨﺪﯼ ﺻﺎﺑﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ ﺁﺯﻣﻮﺩﯼ ﭘﯿﺮﻭﺯﻣﺎﻥ کن.
پیشاپیش
ماه رمضان مبارک باد 🌸🌸
🌹💧🌹
@Karbala_1365
#بعضی_گفته_هارو_بایدباطلانوشت👇
ﺩﺭﻭﯾﺸﯽ ﺗﻨﮕﺪﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺍﻧﮕﺮﯼ ﺭﻓﺖ
ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺷﻨﯿﺪﻩﺍﻡ ﻣﺎﻟﯽ #ﺩﺭ_ﺭﺍﻩ_ﺧﺪﺍ ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﯾﺸﺎﻥ ﺩﻫﯽ، ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺩﺭﻭﯾﺸﻢ ...
ﺧﻮﺍﺟﻪ ﮔﻔﺖ :
ﻣﻦ ﻧﺬﺭِ ﮐﻮﺭﺍﻥ ﮐﺮﺩﻩﺍﻡ ﺗﻮ ﮐﻮﺭ ﻧﯿﺴﺘﯽ ...!
ﭘﺲ ﺩﺭﻭﯾﺶ ﺗﺎﻣﻠﯽ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ :
ﺍﯼ ﺧﻮﺍﺟﻪ
ﮐﻮﺭ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺩﺭﮔﺎﻩِ #ﺧﺪﺍﯼ ﮐﺮﯾﻢ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ و ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﮔﺪﺍﺋﯽ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ...!
ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﮕﻔﺖ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﻪ ﺷﺪ ...
ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻣﺘﺄﺛﺮ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻭﯼ ﺷﺘﺎﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻮﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻭﯼ ﺩﻫﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﮑﺮﺩ ...
ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﻭ میخواهدﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ
ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﺨﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ
ﻣﯽﺗﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ...
@Karbala_1365