eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
915 دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
♡•• عشق یعنۍ درمیانِ غُصہ‌هاے زندگۍ یڪ نفر باشد ڪہ آرامت ڪند... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بدجوری‌دلتنـگتم مخصوصاحالاکه‌میـدونم‌دوستـم‌داری💔 🕊🌹 ⊰❀⊱تنهاکانال‌شهدایِ‌کربلایِ۴ شهدای‌غواص⊰❀⊱
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
♡•• عشق یعنۍ درمیانِ غُصہ‌هاے زندگۍ یڪ نفر باشد ڪہ آرامت ڪند... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
روزهــا برایمــ چہ تفاوت دارد من ڪہ هر لحظہ و هر ثانیہ دلتنگ توامــ.....💔🍂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍂🦋
🍃💕🍃💕🍃💕 🌸 باز گوئید رفیقم ! شما را چه گذشت که چنین رهرو و سالک شده‌اید.. ✨یا چه کردید که در دشت خطر یار و هم‌بال ملائک شده‌اید ⊰❀⊱تنهاکانال‌شهدایِ‌کربلایِ۴ شهدای‌غواص⊰❀⊱ …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
┅═✥💧💗💧✥═┅ درسفره اگر کنار نان جان داریم آرام و خوشیم و طبع باران داریم مدیون عروج لاله هایی پاکیم از خـون تمامی شهیـدان داریم ⊰❀⊱تنهاکانال‌شهدایِ‌کربلایِ۴ شهدای‌غواص⊰❀⊱ …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🦋 درمسیر یکی از شناسائی ها به یک خانه نیم مخروبه برخورد کردیم ،سیدعلی ازمیان وسائل به جامانده در آن خانه یک شمشیر پیداکرد، وهمراه خود آورد. هر روز به شمشیر رسیدگی و آن را تیز می کرد،بعد از آن در یک شناسائی دیگر مجبور شدیم در میان نیزار پنهان شویم ،عراقی ها هم متوجه حضور ما شده بودند،اما چون گرائی از حضور ما نداشتند اقدام به پخش موسیقی مبتذل با صدای زن نمودند. سیدعلی که خیلی حساس بود، بالاخره طاقتش سر آمد و آماده شد که به آب بزند. به او گفتم؛ کجا میری سید؟ گفت؛ می روم خفه‌اش کنم. با همان شمشیر به آب زد چند دقیقه بعد صدا قطع شد وچند دقیقه بعد تر هم سید علی برگشت با همان شمشیر می گفت،کارش را تمام کردم دیگر برای همیشه صدای دکل عراقی قطع شده بود. …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄