#جمعه_های_ظهور
💢در #آخرالزمان چه کسانی، برادران پیامبر بشمار می روند؟
دینداری در #آخرالزمان سخت است.
اما در همین دوره کسانی هستند که مقامشان از برخی از #اصحاب پیامبر هم بالاتر است.
✅پیامبر(ص) روزي در جمعي از اصحاب خود دو بار فرمود: خداوندا! برادران مرا به من بنمايان. #اصحاب عرض كردند: يا رسول اللَّه! مگر ما برادران شما نيستيم؟
فرمود: نه! شما #اصحاب من مي باشيد، برادران من #مردمي در آخر الزمان هستند كه به من ايمان مي آورند، با اين كه مرا نديده اند. #خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، پيش از آن كه از صلب پدران و #رحم مادرانشان بيرون بيايند، به من شناسانده است. ثابت ماندن يكي از آنها بر دين خود، از صاف كردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلماني، دشوارتر است. و يا مانند كسي است كه پاره اي از آتش چوب درخت «غضا» را در دست نگاه دارد. آنها چراغهاي شب تار مي باشند، پروردگار آنان را از هر فتنه تيره و تاري نجات مي دهد.
📚بحار الأنوار، ج 52 ،123
#مباهله_قرن_21
💔 🍃 ✨
🍃 ✨
✨
🌸 #السلام_علیک_یاصاحب_الزمان(عج)🌸
🍂💔
خراب کرده ام
آقا خودت درستش کن
امید آخر دنیا خودت درستش کن
نمانده پشت سر من پلی که برگردم
خراب کرده ام آقا خودت درستش کن
ببین چگونه به هم خــورده کار من
به حق #حضرت_زهرا خودت درستش کن
گرفت دست مرا هرکسی، زمینم زد
شکست بال و پرم را خودت درستش کن
اگر چه پیش تو در خلوت آبرویم رفت
برای #محشرکبری خودت درستش کن
شکسته بال و پر من ولی دلم تنگ است
#سفر_به_کرببلا را خودت درستش کن..
🌸.....
@Karbala_1365
هدایت شده از احادیث اهل البیت علیهمالسّلام
#شـهـداےرمـضـان💔
آیا می دانستید حدود پانزده هزار شهید در ماه مبارک رمضان شربت شهادت نوشیده اند؟
سلام برشهیدرمضان،مولا علی علیهالسلام
#سلامبرشهداےعطشان
#با_ولایت_تا_شهادت
http://eitaa.com/asheghaneshahadat
هدایت شده از پاسدار شهید محمد غفاری
💠رهبر معظم انقلاب :
🌷در دعای ماه رمضان میگوییم:
«اللهم اغن کل فقیر...»
این دعا فقط برای خواندن نیست؛ برای این است که همه خود را برای مبارزه با فقر موظف بدانند.
همه باید خود را موظف به مواسات بدانند.
مواسات یعنی هیچ خانواده مسلمان و هم میهن و محرومی را با درد و محرومیت تنها نگذاریم؛
به سراغ آنها برویم و دست کمک به سویشان دراز کنیم.
۱۳۸۱/۰۹/۱۵
🌹 @saberin_shahid_ghafari
هدایت شده از حٰاجْقٰاسِمْسُلیْٖمٰانےٖ🌷
کاش در اين رمضان لايق ديدار شوم
سحری با نظر لطف تو بيدار شوم
کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان
تا که همسفره تو لحظه افطار شوم
🌸اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ🌸
هدایت شده از حٰاجْقٰاسِمْسُلیْٖمٰانےٖ🌷
🌹 نامنظـم است ...
نبض دنیایی نابسامانم ،
بیـا فرمانـدهـی ڪن ...
🌹 #شهیدساکی سیدمجتبی_هاشمی
#فرمانده
هدایت شده از گنجینه های جنگ
گنجینه های جنگ:
نام کتاب : اینک شوکران - جلد سوم
🌹ایوب بلندی به روایت همسر شهید
مولف : زینب عزیزمحمدی
تحقیق و تنظیم کتاب : آذردخت داوری
با همکاری : مریم برادران
ناشر کتاب : روایت فتح
@ganjinehayejang
هدایت شده از گنجینه های جنگ
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
✫⇠قسمت :7⃣
#اینک_شوکران
حرف ها شروع شد ایوب خودش را معرفی کرد کمی از انچه برای من گفته بود به اقاجون هم گفت. گفت از هر راهی جبهه رفته است بسیج، جهاد و هلال احمر حالا هم توی جهاد کار میکند.
صحبت های مردانه که تمام شد اقاجون به مامان گاه کرد و سرش را تکان داد که یعنی راضی است
تنها چیزی که مجروحیت ایوب را نشان میداد دست هایش بود
جانبازهایی که اقاجون و مامان دیده بودند یا روی ویلچر بودند یا دست و پایشان قطع شده بود
از ظاهرشان میشد فهمید زندگی با انها خیلی سخت است اما از ظاهر ایوب نه
مامانم با لبخند من را نگاه کرد او هم پسندیده بود
سرم را پایین انداختم
مادر بزرگم در گوشم گفت تو که نمیخواهی جواب رد بدهی؟؟خوشگل نیست که هست
جوان نیست که هست
ان انگشتش هم که توی راه کمینی(خمینی) جانتان این طور شده
توکه دوست داری
توی دهانش نمیگشت اسم امام را درست بگوید
هیچ کس نمیدانست من قبلا بله را گفته ام سرم را اوردم بالا و به مامان نگاه کردم جوابم از چشم هایم معلوم بود
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌹کتابخانه تخصصی دفاع مقدس همدان🌹
@ganjinehayejang
هدایت شده از گنجینه های جنگ
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
✫⇠قسمت :8⃣
#اینک_شوکران
وقتی مهمانها رفتند
هنوز لباسهای ایوب خیس بود....
و او با همان لباسهای راحتی گوشه اتاق نشسته بود
گفت.......
مامان!شما فکر کنید من ان پسرتان هستم که بیست و سه سال پیش گمش کرده بودید .....
حالا پیدا شدم ......
اجازه میدهید تا لباسهایم خشک بشود اینجا بمانم؟؟
لپ های مامان گل انداخت و خندید......
ته دلش غنج میرفت برای اینجور ادمها.....
اقا جون به من اخم کرد.....
ازچشم من میدید که ایوب نیامده شده عضوی از خانواده ما.....
چند باری رفت و امد و به من چشم غره رفت.....
کتش را برداشت و در گوش مامان گفت .....
اخر خواستگار تا این موقع شب خانه مردم میماند؟؟
در را به هم زد و رفت ....
صدای استارت ماشین که امد دلمان ارام شد
میدانستیم چرخی میزند و اعصابش که ارام شد برمیگردد.خانه.....
مامان لباس های ایوب را جلوی بخاری جابه جا کرد ...
اینها هنوز خشک نشده اند.... شهلا بیا شام را پهن کنیم......
بعد از شام ایوب پرسید:الان در خوابگاه جهاد بسته است ،من شب کجا بروم؟؟
مامان لبخندی زد و گفت؛خب همینجا بمان پسرم،فردا صبح هم لباسهایت خشک شده اند،در جهاد هم باز شده است......
یکدفعه صدای در آمد......
اقا جون بود........
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌹کتابخانه تخصصی دفاع مقدس همدان 🌹
@ganjinehayejang
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌹با لبخند شهدا🌹
🌷ماه شعبان بود. به اتفاق حاج مجید سپاسی برای جا به جا کردن فرمانده خط، به جزیره رفتیم. قرار بود حسن حق نگهدار را با مسلم شیر افکن با هم عوض کنیم. سنگر فرمانده خط یک سنگر بتونی بود که دیواره ورودی را رنگ سفید زده و بالای آن این بیت از سعدی نوشته شده بود:
چون دلارام میزند شمشیر
سر ببازیم و رخ نگردانیم
شب را چهار نفری در همان سنگر بودیم، به حرف و شوخی گذشت و همه به خواب رفتیم. نیمه شب بود که از صدای مناجات و هق هق گریه بیدار شدم. حسن بود که گوشه ای نشسته بود و آرام برای خودش مناجات شعبانیه می خواند.
کم کم ما سه نفر هم وضو گرفتیم و کنارش نشستیم و قرعه به نام من افتاد که مناجات را بخوانم.
شروع کردم به خواندن و همراه با خواندن من مجید، حسن و مسلم اشک می ریختند تا رسیدم به این فراز دعا...
إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ...
[...خدايا اگر مرا بر جُرمم بگيرى، من نيز تو را به عفوت بگيرم، و اگر به گناهانم بنگرى، جز به آمرزشت ننگرم، و اگر مرا به قهرت وارد دوزخ كنى، به اهل آن می گویم كه تو را دوست دارم.]
ناگهان صدای زجه مجید بلند شد. آنقدر گریه کرد که بی حال روی زمین افتاد، هیچ وقت چنین حالتی و گریه ای از مجید ندیده بودم. از گریه مجید آه حسن هم بلند شد و دنبالش مسلم و هر سه روی زمین افتادند و اشک می ریختند. آن شب آن قدر اشک ریختند که هیچ وقت فراموش نمی کنم. مجید با همان حالش می گفت، این فراز دعا من را آتش می زند خدایا اگر مرا وارد دوزخ كنى، به اهل آن می گویم كه تو را دوست دارم...
🌷🌿🌷🌹🌷🌿🌷
🌸هدیه به شهیدان #حاج_مجیدسپاسی، #حسن_حق_نگهدار و #مسلم_شیرافکن و سلامتی #سردارحاج_قاسم_سلطان_آبادی #صلوات🌸
#نگویید_رمضان
💢#رمضان از #اسما الهی است
چگونه این ماه را #خطاب کنیم؟
هشام بن سالم می گويد: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابى جعفر امام باقر (ع) بوديم، پس سخن از #رمضان به ميان آورديم.
امام عليه السلام فرمود: #نگویيد اين است رمضان، و نگویيد رمضان رفت و يا آمد، زيرا #رمضان نامى از اسماء الله است كه نمیرود و نمىآيد كه شىء زائل و نابود شدنى میرود و میآيد، بلكه بگوئيد ماه #رمضان، پس ماه را اضافه كنيد در تلفظ به اسم، كه اسم اسم الله میباشد، و ماه رمضان ماهى است، كه قرآن در او نازل شده است، و خداوند آن را مثل و عيد قرار داده است همچنانكه پروردگار بزرگ عيسى بن مريم (س) را براى بنى اسرائيل مثل قرار داده است، و از حضرت على بن ابى طالب (ع) روايت شده كه حضرت فرمود: «لا تقولوا رمضان و لكن قولوا شهر رمضان فانكم لا تدرون ما رمضان» شما به راستى نمىدانيد كه رمضان چيست (و چه فضائلى در او نهفته است).
📚بحار جلد 96، ص 376
#مباهله_قرن_21
🌾🍃✨
🍃✨
✨
#ازکربلاتاشهادت
🌸 راوی شهدا
ازکربلای #حسین(ع)تاشهادت که درکناراین امربه معرفی شهدای #کربلای٤ میپردازد🌾
آدرس کانال:
@Karbala_1365
....
http://eitaa.com/joinchat/4252303360C232b5f1967
🌾✨🌾✨🌾
🔴 کانال را معرفی کنید...
اجرکم عندالله🌷
هدایت شده از گنجینه های جنگ
📚 #کتابخانه_مجازی در #ایتا را به دوستان خود معرفی کنید.👇
🌷کانال #گنجینه_های_جنگ
https://eitaa.com/ganjinehayejang
🌹کتابخانه تخصصی دفاع مقدس همدان🌹
هدایت شده از شهدای ملایر
تقویم.png
1.6M
کانال شهدای ملایر با هدف بزرگداشت و ادای دینی هر چند کوچک به شهدای ملایر ایجاد شده و به هیچ نهاد، ارگان و اداره ای وابسته نیست.
عکس، زندگینامه، خاطرات و وصیت نامه شهدای ملایر در پیام رسان ایتا و سروش
https://eitaa.com/shohadayemalayer http://sapp.ir/shohadayemalayer
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
@mahdimosayebi ارتباط و ارسال مطلب