eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
907 دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
💠مهندس شهیدرضاکارگربرزی اولین شهید مدافع حرم استان البرز هشتمین شهید مدافع حرم کشور تولد :یکم مرداد 1358 شهادت: یازدهم مرداد 1392
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
💠مهندس شهیدرضاکارگربرزی اولین شهید مدافع حرم استان البرز هشتمین شهید مدافع حرم کشور تولد :یکم مرداد
شهیدی که نذر حضرت زینب (س) بود 💠مادر بزرگوار شهید مدافع حرم رضا کارگر برزی : 🌷رضا سال اول دبیرستان بود كه به شدت مریض شد. یک روز نزدیک ‌های ظهر بود كه لرزش شدیدی تمام وجود رضا را گرفت و بیهوشش كرد، هر طور بود او را به بیمارستان امام خمینی (ره) ‌كرج رساندیم. حدود یک ماه در بیمارستان بستری بود تا اینكه بعد از معاینات و آزمایشات فراوان به ما گفتند كه رضا،فلج شده است. البته این فلجی به گونه‌ای بود كه از سر انگشتان پا آغاز شده و به سمت بالای بدنش در حركت بود.به گونه‌ای كه دكترها معتقد بودند باید صبر كنیم تا این بی‌حسی و فلجی از كمر گذشته و به قلب برسد و در نهایت مرگ رضا را شاهد باشیم. آن زمان این بیماری به گونه‌ای ناشناخته بود و نام این بیماری "گیلنباره یا همان شَلی یكباره "بود. هركدام از بچه‌ها نذری می‌كردند تا رضا خوب شود. 🌷من هم با خودم فكر كردم،كسی مصیبت دیده‌تر از حضرت زینب(س)‌ در اهل بیت نیست،از خدا خواستم و به خانم زینب كبری‌(س) متوسل شدم. [رضا را نذر حضرت زینب‌(س) كردم و خواستم كه خوب شود برای خودشان.] مدت كوتاهی نگذشته بود كه یک روز در كمال ناباوری و به یكباره دیدیم رضا دست روی دیوار گذاشته و آرام آرام راه می‌رود. معجزه شده بود. !! خانم حضرت زینب‌(س)شفایش را داد،تا چنین روزی سربازی خودش را بكند و در راه دفاع از خیمه زینبی به شهادت برسد.
🍃🌸☘🌼 🌼☘ ☘ 🌸 ✨امام صادق عليه السلام می فرمایند : خانه اى كه در آن قرآن خوانده نمى شود و از خدا ياد نمى گردد، سه گرفتاری در آن خانه بوجود می آید: ➊بركتش كم شده (دائم مشکل مالی دارند) ➋فرشتگان آن را ترك مى كنند (رحمت و فیض خاص خداوند به آن خانه نازل نمی شود) ➌شياطين در آن حضور مى يابند. (نزاع و جدال در آن خانه زیاد است.) •| خواندن قرآن در خانه این سه گرفتاری را برطرف می کند |• 📚ڪافـے - ج۲
مادرش میگفت وقتی از جبهه برمیگشت نمیگذاشت زیرش تشک بیندازم می گفت: «مادراگر ببینی رزمندگان شبها كجا می خوابند! من چطور روی تشك بخوابم ⁉️😔وقتی نیرو های صدام بعد از 16 سال پیکر این شهید بزرگوار را از زیر خروارها خاک سالم در اوردند بسیار شگفت زده شدند 😱وحتی گفته میشود سه ماه پیکر این شهید را زیر آفتاب نگه داشتند اما همچنان سالم ماند😞این نشان دهنده چهره حق ما در دفاع مقدس است ،👌همچنین سربازان عراقی که این پیکر روتحویل میدادند گریه میکردند و صدام را لعن میکردند. . . .😭 🌸
دلتنگ كه باشى هيچ چيز آرامت نمیكند دلت يك پاى رفتن میخواهد و يك دنيا راه ... 🍂 http://eitaa.com/joinchat/4252303360C232b5f1967
🌸 ...🌸 🌸 راوی شهدا ازکربلای (ع)تاشهادت که درکناراین امربه معرفی شهدای ٤ میپردازد🌾 کانال را به دوستانتان در معرفی کنید👇 http://eitaa.com/joinchat/4252303360C232b5f1967
اَلسَّلامُ عَلیکَ یا موسَی بنِ جَعفر... مردی که نـام دیگر او «آفتاب» است بین غل و زنجیر هم «عالیجناب» است پیـداسـت از «بــاب الحـوائـج» بــودن او هر کس از او چیزی بخواهد مستجاب است
🏴 💢امام کاظم (ع): ‌ ما نيست كسى كه در تنهايى و خلوت، دلش ترسان [از ] نباشد. ‌ 📚بصائر الدرجات : 247/10
هدایت شده از جهش ایران
⛔️ بهانه جویان شایعه میکنند که چرا از بین #آقازاده ها و وابستگان مقامات، کسی #مدافع_حرم نیست.. شهید #مهدی_لطفی_نیاسر یکی از پاسخهای آنهاست☝️ @montakhabtanz
هدایت شده از جهش ایران
4_6005986287092236870.mp3
2.29M
▪️ شب های جمعه می گیرم هواتو اشک غریبی می ریزم برا تو @montakhabtanz
🌷🍃✨✨✨✨✨✨✨✨ 🍃✨ ✨ از راست شهیدان: 🌹 #احمدرضااحدی شهادت:۶۵/۱۲/۱۲ #کربلای۵ 🌹 #شهیدرضاساکی(داریوش) شهادت:۶۵/۱۰/۴ #کربلای۴ 🌸..... @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌷🍃✨✨✨✨✨✨✨✨ 🍃✨ ✨ از راست شهیدان: 🌹 #احمدرضااحدی شهادت:۶۵/۱۲/۱۲ #کربلای۵ 🌹 #شهیدرضاساکی(داریوش) شهادت
🍃🍂 🍂 🌷🍂 🍂🌷 به روایت 🌷 🌷 🍃🌾🍃 🌾 وقتی رفتم به ، خیلی کوچک و کم سن وسال بودم معمولا هم خیلی ازمسائل جنگ آشنا نبودم و بچه ها را خوب نمی شناختم. شهیدان:، و در یک چادر بودند . تقریبابچه هایی که در سن رنجی بودند و وضع تحصیلی هم آنها بیشتر باهم ارتباط داشتند. 💦 یک روز بارانی بود که ما در منطقه ۳بار مقرمان عوض شد. یکبار جایی که بمباران شد و به رسید ، اسباب کشی کردیم و رفتیم آنطرف گتوند در سمت راست گتوند. در اسباب کشی ها خیلی صحنه های جالب را آدم می دید . مثلا بارهای سنگین را چه کسانی برمی داشتند .یا تانکر را چه کسانی جابجا می کردند. یا آب را دست به دست می دادیم تانکرهای 20 لیتری را می رساندیم تا به کنار آب و به تانکری که آن بالابود .برای آب آشامیدنی نمیشد از رودخانه استفاده کرد باید با یک قایقی آب آشامیدنی می آوردند در 20لیتری پر میکردند بعد می آوردند کنار اسکله که بودیم باز دست به دست باید می بردیم تا کنار مقر. آنجاها شهید ساکی معمولا خیلی حضور پر رنگی داشت و بیشتر کمک میکردند. دوباره مقر سوممان آمد سمت چپ گتوند . سمت رودخانه که جاده وجود داشت و بارندگی شد. یک روزکه بارندگی بود و آموزش نداشتیم (چون رودخانه طغیان کرده بود) . آن موقع یادم هست زیرباران شهید ساکی نشسته بود داشت قابله بزرگها را می شست. 🌸..... @Karbala_1365