eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
920 دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷مرحوم قوچانی میگوید: شبی در بین الحرمین خوابم برد در عالم مکاشفه دیدم صدای هل من ناصر از حرم امام حسین بلند میشود و از درون حرم حضرت عباس صدای لبیک به گوش میرسد .
☀️او حاضر است ولی ظـاهر نیست❗️ ☀️ما ظـاهـریم اما حاضر نیستـیم ☀️او منتظرحضور ماست و ما منتظر ظهور اوییم❗️ 👌🏼خدا کند که ما حاضر شویم ⛅️تا او ظـاهر شود... درغیبتش مقصریم و در ظـهورش موثر... اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
۱۰قدم‌ تا اربعین جز با خیال عشق تو دردم دوا نشد چون‌ من‌ کسی‌ به‌ درد غمت مبتلا نشد این اربعیــن خدا نکند که بگویمت آقــا‌‌ دوبــاره‌ قسمت‌ مـن‌ کربلا نشد #اربعین #الحسین_یجمعنا #حب_الحسين_يجمعنا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
48.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم/ سیری در زندگانی شهید «احمدرضا احدی» شرح زندگانی و بیان خاطراتی از شهید احمدرضا احدی از زبان برادر این شهید بزرگوار قسمت اول @Shohadayemalayer
30.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم/ سیری در زندگانی شهید «احمدرضا احدی» شرح زندگانی و بیان خاطراتی از شهید احمدرضا احدی از زبان برادر این شهید بزرگوار قسمت دوم @Shohadayemalayer
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌸🌸🌸 🌾#غواص ها بوی نعنا می دهند🌾 #قسمت (۵۱) 📝 .............. 💦هردو زدند به آب . هوا دیگر داشت روشن م
🌸🌸🌸 🌾 ها بوی نعنا می دهند🌾 (۵۲) 📝 ................. 🌾یک ساعتی میشد که از خبری نشده بود. به خودم گفتم:نکند.... و به خودم بد گفتم. آنتن بی سیم کسی , از تو کانال , می رفت بالا. داد زدم :آهای !کی هستی؟ صدایم را می شنوی؟ بیا این جا کمک. سر دو نفر از کانال آمد بالا. یکی شان گفت:کسی ما را صدا زد حمید؟ هر دو آمدند بالای کانال و چشم چرخاندند و مرا ندیدند, نا نداشتم صداشان کنم و صداها هم نمی گذاشت, بخصوص صدای بی سیم و فریادهای آن که اسمش حمید بود و از حرفاش معلوم بود که دیده بان است و دارد مختصاتی را که داده تصحیح می کند. تصحیح آتش او نشان می داد که این گلوله ها یک دایره از آتش دور ما درست کرده اند. آمده بودند نزدیک و حتی مرا دیده بودند پ من با دیدن بی سیم چی یاد حاج ستار افتادم و تا آمدم از فرهاد بپرسم کجاست, تیری آمد خورد به پیشانی اش و باصورت افتاد روی گِل. دیده بان آمد نگاهی آمیخته باحسرت به او انداخت و بوسه ای به پیشانی اش زد. قطب نما و دوربین خودش را پرت کرد وسط باتلاق و بی سیم را انداخت روی شانه اش و با کد و رمز و حتی عادی به آتشبارها گفت که باید آتش را تنظیم کنند و دوید رفت سمت راست کانال. فکر کردم:یعنی چکار میخواهد بکند!؟ لابد دنبال لباس غواصی می گردد که برگردد. بلند گفتم:این جا که بود.. تن این بچه ها. می توانستی...👣 که انفجاری آمد... ... 🌸..... @Karbala_1365
لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ چشمها او را نمی‌بینند؛ ولی او همه چشمها را می‌بیند . . . ۱۰۳ وقتی نگاهت به نامحرم افتاد و آن وقـــت هایی که در خلوت و تنهایی چشمت به صفحه گوشی افتاد و فکرِ گناه و وسوسه هایِ شـیطان به جــان و دلت افتاد، یادِ این آیه باش که تو نمیبینی اما همان لحظه ای که گــــــرمِ گناهی چشم های امام زمان (عج) خیره میشود به چشم های تو ! +رفیق دلت مــــیاد چشم تو چــــشمِ امام زمان باشی و گناه کنی ؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سال 59 بود.برنامه بسیج تا نیمه شب ادامه یافت.دو ساعت مونده به صبح کار بچه ها تموم شد.ابراهیم بچه ها را جمع کرد.از خاطرات کردستان تعریف میکرد.خاطراتش هم جالب بود هم خنده دار. بچه ها را تا اذان بیدار نگه داشت.بچه ها بعد از نماز جماعت صبح به خانه هایشان رفتند.ابراهیم به مسئول بسیج گفت:اگر این بچه ها همان ساعت میرفتند معلوم نبود برای نماز بیدار میشوند یا نه. شما یا کار بسیج را زود تمام کنید یا بچه ها را تا اذان صبح نگهدارید که نمازشان قضا نشود. ┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄ @karbala_1365
🌸آزاده جانباز محسن جامه بزرگ راوی کتاب غواصهابوی نعنامیدهند اسارت #کربلای۴ .. عکسی که در هنگام اسارت گرفته شد ودر مجله عراقی ها چاپ شد که بگویند ما با اسیران خوب رفتار میکنیم. 🌸..... @Karbala_1365