فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #سردار_دلها بی خودی سردار دلها نشد
آقای محترم بچه شهید رو بلند نکن، یه صندلی بیار بشین
#انتقام_سخت
#حاج_قاسم_سلیمانی
🌺
🍃🍂🍃
🌹شهید #عبدالرسول_زرین
#تک_تیرانداز برتر جهان
✍️...شهید زرین معروف به صیاد خمینی در دفاع مقدس بود که ۳۰۰۰ شلیک موفق را در کارنامه خود به ثبت رساند
در اوایل جنگ سه تپه را به تنهایی تصرف کرد و شهید خرازی لقب گردان تک نفره زرین را به ایشان داده بود
ولی او اسطوره گمنام ماند ...
وظیفه امروز ماست که برگ زرین دفاع مقدس را به نسل های بعدی بشناسانیم...
🌷 #شهید_زرین
#اسطوره_تیراندازی_جهان
🌹🌹🌹
@Karbala_1365
#شبهات_فاطمیه
💢شيعه مدعی است فاطمه زهرا س را مورد اهانت قرار داده، پهلوي او را شكستند و خواستند خانه اش را آتش بزنند، سؤال اين است، علي که به ادعاي شیعیان، شجاع ترين فرد عرب بود چرا از همسرش دفاع نکرد؟!
#پاسخ
1⃣ اميرمؤمنان عليه السلام در تمام دوران زندگياش، مطيع محض فرمانهاى الهى بوده و آنچه او را به واكنش وا مىداشت، فقط و فقط اوامر الهى بود و هرگز به خاطر تعصب، غضب و منافع شخصى از خود واكنش نشان نمىداد.
2⃣ امام علی ع در جریان هجوم به خانه اش ابتدا با مهاجمان برخورد شدید نمود اما با تبعیت از همین اصل بود كه دست به شمشير نبرد. سليم بن قيس هلالى در کتابش برخورد با یکی از مهاجمان را نقل کرده و اشاره می کند که حضرت او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود.
افتاد و فرمود: قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مىدانستى كه تو نمىتوانى به خانه من داخل شوى.
3⃣ کار امیرالمومنین ع هنگام هجوم به خانه اش شبیه به کار رسول خدا ص هنگام شکنجه عمار و پدر و مادرش در مکه بود که این صحنه ها را از نزدیک می دید، اما کاری نمی کرد و خاندان یاسر را به صبر دعوت می کردو می فرمود: «اى خاندان ياسر! صبور باشيد كه وعدهگاه شما بهشت است.» در حالی که غیورترین و شجاع ترین فرد عالم بود.
4⃣ دفاع از ناموس مساله ای فطری است اما دشمن قصد داشت تا با تعرض به حریم خانه امام علی ع او را به واکنشی وادارد که آنها را به هدف شوم می رساند و در این صورت علاوه بر خونریزی بین مسلمانان زمینه تبلیغات سوء بر علیه حضرت از جمله اتهام قتل حضرت زهرا س فراهم می شد چنانکه معاویه پس از کشتن عمار، با تبلیغات سوء امام علی ع را به دلیل آوردن همراهی عمار با حضرت در جنگ، مسئول کشته شدن او دانست.
📚خصائص الأئمة (عليهم السلام)، ص73.
📚كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568.
📚الإصابة في تمييز الصحابة، ج 7، ص 712.
#مباهله_قرن_21
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ♥
كاش به جایِ تو مرا میزدند....
#یازهرا
#حالمادرمبده😭
بلند شو دستتو به پهلو نگیر
عیبی نداره از علی رو نگیر...
@Karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
,
❤️ #مثل_علی_مثل_فاطمه…
🍃
خاطرات و زندگینامه #سردارشهیدعلی_شفیعی
مسئول محورهای عملیاتی لشکر۴۱ ثارالله کرمان
🌺بازآفرینی:
#محمدرضامحمدی_پاشاک
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
صفحه۱۸ 🍃🌸 🌻 در همین خانه زندگی میکردم. در کوچه ابوذر. وقتی آمدیم اینجا دورواطرافمان خالی بود. گندم
صفحه۱۹
🍃🌸
💕 #مثل_علی_مثل_فاطمه…
🌷 این داستان:
#این_سایه_ها
🌺راوی:
#سکینه_پاک_ذات
(مادرشهید)
💠 #قسمت_هشتم
🍂❣
💐 آقا خطبه را خواند. 💞
من گفتم خانه مان را مهر عروسمان کنیم. #علی مانع شد و
گفت:خانه مال مادرم است.
گفتم:راضیم به خدا. خانه مال شماست.💕
چند سکه بهار آزادی مهرش کردیم و بعد توی قباله اش نوشت، هر وقت خودش خانه دار شد، سه دانگش را به فاطمه ببخشد. بعدا #سپاه در مهدیه به علی خانه داد و کم کم پولش را گرفت. وقتی علی شهید شد، #سردارسلیمانی پول آن خانه را گرفت و داد به فاطمه.
دوران زندگی آنها کوتاه بود، اما خیلی بود. گمانم نکنم این دختر نازک تر از گُل به علی گفته باشد. گشنه میخوابید، اگر علی در کرمان بود و دیر میکرد. وقتی عزت و احترام #فاطمه را دیدم، گفتم خدایا تو را شکر که بچه ام عاقبت بخیر شد.✨
بعداز عروسی، علی در خانه پدر زنش زندگی میکرد. فردایش آمد بیرون و سری هم به من زد.
گفتم:این چه کاری است؟
گفت:کار داریم ننه، کار.
یک هفته بعد ساکش را بست و رفت اعزام شود که #سردارسلیمانی برش گرداند. عاقبت طاقت نیاورد و سر بیست روز رفت.
گفتم:خانمت راضی است؟
گفت:فاطمه می داند ما در چه وضعی هستیم.
گفتم:مراعاتش را بکن.
گفت:هرکاری بکنم، باز هم جبران نمیشود. فقط خدا می تواند اجرش را بدهد.
وقتی راه افتاد، دیدم فاطمه رنگ به صورت ندارد. قربان صدقه اش رفتم و دعایش کردم.💕
علی یک روز در میان تلفن میزد. اگر تلفن نبود، نامه می داد.
🌷من دیگر به ستاد پشتیبانی نمی رفتم. یا من به عروسم سر می زدم و یا او می آمد پیشم. زندگیم رنگ و بوی دیگری پیدا کرده بود.🦋
🌹 #جبهه آرام بود.
چون نه رادیو #عراق حرفی می زد و نه در شهر هیاهو بود. همیشه چند روز مانده به عملیات جوش و خروش دیگری در همه جا دیده میشد. مثلا آمد و شد مسجد جامع زیاد میشد ، غذای عملیات جمع میکردند، نیرو به جبهه می رفت.
غذای عملیات معمولا خشکبار؛ مثل:پسته ، برگه قیسی ، خرما و کشمش ، نان. و لباس گرم ، پتو پوتین. چراغ، کاسه و بشقاب. خب میخواستند، در جبهه هم زندگی میکردند دیگر.. حتی عطر و گلاب . گلاب که زیاد مصرف میکردند. چون بچه ها در #شب_عملیات غسل شهادت میکردند و معطر به جبهه می رفتند. یا مثلا در معراج شهدا بکار میگرفتند….🌹
👇👇👇
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
, ❤️ #مثل_علی_مثل_فاطمه… 🍃 خاطرات و زندگینامه #سردارشهیدعلی_شفیعی مسئول محورهای عملیاتی لشکر۴۱ ثارال
#صفحه۲۰
🍃🌸
💧داغ جوانان هوش از سرم برده.
علی وصیت کرد اگر خدا دختری به آنها داد، اسمش را بگذارید فاطمه. میگفت دخترم باید مثل حضرت زهرا بزرگ شود. اگر پسری داد، مثل من جنگی بزرگش کنید. وقتی وصیت نامه اش را خواندند، جگرم آتش گرفت. چون یادگاری از علی باقی نماند. #علی سه بار زخمی شد که بار سوم از دنیا رفت.
بار اول که زخمی شد از ناخنهای دست و پایش زجر می کشید. ترکش رفته بود زیر ناخنهایش و چیزی نمی گفت.
اینها گذشت تا اینکه #زمستان آمد. از علی خبر داشتیم . مرتب تلفن می زد و نامه می داد.
گفتند:قرار است عملیات شود.
پرسیدم:کجا؟
گفتند:جنوب.
بار آخر دیدم حال دیگری دارم. وقت خداحافظی چیزی از دلم سرازیر شد. مثل اینکه کسی چنگ انداخته باشد به درون آدم. من شل شدم و رفتنش را تماشا کردم.😔
غروب بود. از خانه زدم بیرون. توی کوچه شلوغ بود. زنها نشانم می دادند و می گفتند:این مادرش است. من به خود نگاه کردم و گفتم لابد عیبی دارم و نمی دانم. رفتم خانه آقای کیانی. خبردار شدم که چند نفر #شهید آورده اند.
گفتم:نظرم می آید که علی هم شهید شده است.
گفتند:این چه حرفیه؟
گفتم:من همیشه منتظر بودم.
متوجه شدم همگی جور دیگری هستند الا من و فاطمه. پیش خود گفتم:باید خبری باشد.
راه افتادم طرف معراج که مانعم شدند. خواستم برگردم خانه که نگذاشتند. حالا اقای کیانی روی پایش بند نیست. هی پس و پیش می رود و به خود می پیچید. رفت معراج و برگشت.
گفت:عده ای را آورده اند.
پرسیدم:علی هم بین آنهاست؟
گفت:نه.
خواستم بیایم خانه که سد راهم شد و گفت:بمان. فردا صبح میخواهیم برویم جایی.
من دیگر فهمیدم موضوع از چه قرار است. ولی نمیخواستم این حرف را بشنوم. کدام مادر است که بتواند حرف شهید شدن بچه اش را بشنود؟ این طاقت میخواهد. فقط خدا دل مادر را آرام میکند و گرنه در جا میمیرد.
👇👇👇
#صفحه۲۱
🍃🌸
❣ماندم. ولی آرام و قرار نداشتم. خواب از سرم پریده بود. دم صبح نشستم کنتر گلخانه و سرم را تکیه دادم به دیوار. همین که چشم روی هم گذاشتم، در خانه را زدند. رفتم بیرون و دیدم کسی ساک #علی را آورده. خوب نگاهش کردم و دیدم یک سیّد نورانی پیش رویم ایستاده. گفت:این ساک را بگیر و بگذار آنجا. گفتم:باشد. بیایید ناشتا بخورید، زشت است دم در ایستادید. گفت:نه.
سید نورانی که رفت از خواب پریدم و به خودم گفتم:پس چرا می گویند خبری نیست؟ آن آقا ساک علی را هم آورده که. علی شهید شده.😭
در زدند. دیدیم ۷_۸ تا ماشین آدم آمده اند. حسین شریف آبادی بود. فرمانده هان بودند، دیگر شلوغ شد.
با آنها رفتیم معراج شهدا. جوانها را گذاشته بودند ردیف به ردیف. #علی را پیدا کردم. 💔 بوسیدمش و از او حلالیت طلبیدم. جمعیت سرازیر شد. قیامت کبری بود. تشییع جنازه شد و #علی را بردیم مزار شهدا، برابر مسجدصاحب الزمان. دلم زیاد برای خودم نمی سوخت ولی برای فاطمه داغ شدم. هم برادر از دست داده بود و هم شوهر. وقتی توی معراج رویش را باز کردم، دیدم بالای ابروی چپش زخم برداشته. گشتم دنبال زخمهای دیگر. دیدم راست راستی فقط همین یک زخم را برداشته.❣🍂
✨خواهر زاده اقای مختار آبادی تعریف کرد:شب قبلش علی روی پابند نبود. سربه سر بچه ها می گذاشت. سر سفره میگفت بچه ها یک شکم سیر غذا بخورید که دیگر چیزی نمی بینید. امشب شب الوداع است.
پرسیدم:چرا اینجوری میکنی؟
گفت:بیشتر از یک ساعت دیگر نیستیم.
قرار بود طرف #جزیره برویم، آن طرف #شلمچه. سوار قایق شدیم و رسیدیم به جزیره. هنوز به اول درگیری نرسیده بودیم. رسیدیم به جایی که راه چندشاخه میشد. آنجا تک و توک توپ می زدند. یکهو همه چیز بهم خورد و زمین کنده شد و ما افتادیم. وقتی بلند شدیم دیدیم علی تکان نمیخورد. رفتیم بالای سرش که دیدیم #علی خون سرش را به صورتش می مالد. خواستیم بلندش کنیم که گفت:سلام من را به مادرم برسانید....🕊❣🌹
🍂من که فکرنمی کنم علی از دار دنیا رفته. مدام پیش رویم است و با او حرف می زنم. اگر دردسری برایم پیش بیاید، علی متلاطم میشود. دم به ساعت به خوابم می آید. گاهی چیزی برایم می آورد. گاهی او را در خانه می بینم. گاهی در مسجد. گاهی باهم در مشهد هستیم.
رفته بودیم مشهد. قول داده بود که من را ببرد. یک بند فرماندهان را می بردند سوریه. علی رفت و آمد اهواز و گفت:حالا دیگر وقتش است برویم مشهد.
دور ضریح می گشتیم که گفتم:میخواهم حلقه از گوشت بگذاریم. به واسطه اینکه غلام حلقه بگوش ابوالفضل باشد. علی وقتی به دنیا آمد، یک گوشش سوراخ بود. پدرش غلام صدایش میکرد. گفت:حلقه توی گوشم کنم و بروم میان مردم؟😳
خندیدم و گفتم:فقط همین جا.
حلقه را از گوشش گذراندم و رویش را بوسیدم و سفارش کردم هرگز از اولاد علی دست برندارد. و علی ام همین کار را کرد....💖
بنویسید: #مردم علی و دوستانش را فراموش نکنید. اگر آنها جانفشانی نمیکردند معلوم نبود چه بر سرمان می آمد.🌷🍃
#پایان_این_قسمت
@Karbala_1365
🍂
مَـن نمۍگویـم چـه شـد؛
گویـند در چشـم علۍ
سیــل دشمـن بــود پیــدا، فاطمه پیــدا نبـود !
#فاطمیه
@Karbala_1365
نمےشناسیمتان!
اما
در این قاب تصویر،
نگاهتان خیلے آشنا است!
اینقدر کہ دلتنگتان مےشویم..
کاش شرمنده نگاه آشنایتان نشویم...
بیاد شهدا و برای شهدا و به حرمت خون شهدا #صلوات🌷
#گردان_غواصی_جعفرطیار(ع)
#قبل از #عملیات_کربلای۴
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
نمےشناسیمتان! اما در این قاب تصویر، نگاهتان خیلے آشنا است! اینقدر کہ دلتنگتان مےشویم.. کاش شرمند
#عشق را، #جنون را، #خدا را
همه یکجا میشود در #علقمه…....دید...❣
#شور را، #زیبایی را، #احساس را
همه یکجا میشود در #کربلاچهاری ها دید…..🌾🌴
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#غواصی @Karbala_1365
در چهره های زیبایشان بنگر تا عمق عشقشان به #خدا را پی ببری...✨❤️✨
✨
در آنها چیزی جز خدا نبود...
نه اهل #غرور بودند نه منیت و نه خودخواهی...
✨
تنها در فکرشان بهتر بندگی کردن بود و تمام....❣✨
#تنهاکانال_معرفی
#شهدای_عملیات_کربلای۴🌾
@Karbala_1365
شهید ابراهیم هادی:
کار،خوبه برای خدا باشه
@Karbala_1365
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شبکه منوتو مهمان دعوت کرده که از ایران و جمهوری اسلامی بدگویی کنه
ببیند چجوری همشونو ضایع کرد
📌شبکه منوتو بودجه اش از آمریکا میاد از عربستان میاد از اسرائیل میاد...
#پیشنهادمیکنم_حتماببینید و فروارد کنید
@Karbala_1365
┈┈••✾☘🕊☘✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 #جنگ_مجازی
🔹 شش نکته رهبر معظم انقلاب درباره نقشه دشمن در فضای مجازی
🌼 #تخریبچی
#حدیث_نفس
@Karbala_1365
آینهوار خیره به تنهایی توام
آری! سکوتسادهترینراهگفتگوست
هرکسبهقدروسعخریداریوسف است
سرمایهٔشکستهدلانچیست؟آرزوست
@Karbala_1365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش بازگشتی بود برای دیدن این لبخندت😔
#سردار_دلها خدانگهدار...
@hajghasem_ir
❤️آیت الله #زکزاکی یک #قاسم_سلیمانی جبهه مقاومت در قاره آفریقاست.
♦️متأسفانه بخاطر جراحات شدید و وجود تعداد زیادی ترکش در سرش، وضع وخیمی دارد.
♦️دیپلماسی دولت #روحانی چنان خواب آلود است که حتی برای فرستادن دارو به ایشان اقدامی نمیکند، چه رسد به آزادی این شیعه دربند!
♦️مدعیان حقوق بشر، مدعیان آزادی عقیده که سرشان کامل زیر برف و گل فرو مانده.
🔻این همه سکوت و بی اعتنایی مسلمانان به حال یک اسطوره مقاومت، شرم آور است!
#شیخ_زکزاکی
#شیعیان_نیجریه
#محمد_عبدالهی
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
#شهید_حاج_قاسم_سليمانی :
🔷شرط شهیدشدن شهید بودن است!!
🌸 اگرامروز کسی رادیدید، که بوی شهید از کلام و رفتار
واخلاق اواستشمام شد،بدانید او #شهید خواهدشد؛
وتمام شهدا این مشخصه راداشتند.🍃
#شهادتت_مبارک_برادرم💔
😭😭😭
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#شهید_حاج_قاسم_سليمانی : 🔷شرط شهیدشدن شهید بودن است!! 🌸 اگرامروز کسی رادیدید، که بوی شهید از کلام
🕊
ما را غمِ عشق است
باڪی نیسـت از رفتـن ؛
مولا سلامت باد اگر عمارها رفتند
🕊
#شهید_سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_سرتیـپ_حسین_پورجعفری 🕊
#شهید_سرهنگ_شهرود_مظفرینیا
#شهید_سرگــرد_هادی_طارمی
#شهید_سروان_وحید_زمانیان 🕊
🕊
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#شهید_حاج_قاسم_سليمانی : 🔷شرط شهیدشدن شهید بودن است!! 🌸 اگرامروز کسی رادیدید، که بوی شهید از کلام