دنیای....
منم بدون تو در لحظه های حیرانی
یکی از این همه جمعیت پریشانی
یکی از این همه جامانده ای که با اندوه
میان حسرت رفتن شدند زندانی
یکی از این همه آدم که گیر افتادند
ز ناسپاسی خود در فراقِ طولانی
شده ز جاده ی وصلت وجودمان محروم
غم است وغصه که برماشده ست ارزانی
غمی نشسته به جانم که خوب می دانم
غم نشسته به جان را تو خوب می دانی
غریب و خسته ز درد فراق می گویم
مگر که می شود این درد را بپوشانی
مگر که گریه امان می دهد نگفتن را
چه سان به سینه بماند غم تو پنهانی
جدا ز کرب وبلاییم وبا بلا همراه
چقدر بد شده دنیا پس از سلیمانی
#احمد_رفیعی_وردنجانی
یــــــــــٰازیٖــنــَـــــــــــــــــبْ🏴
یــــــــــٰاحُـسیٖــــــــــــــــنْ🏴
@Karbala_1365🏴
●➼┅═❧═┅┅───┄