eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
884 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🏴 💔 مجتبی آئینه دار احمد مختار بود او فروغ آفتاب حیدر کرّار بود . در مصاف اهرمن تنهای تنها بود او ، در رکابش کاش هفتاد و دو تن رهوار بود کاش در طوفان غدر و موسم جور و جفا ، همچنان عباس او را یک سپهسالار بود کاش در بحبوحه عصیانگری یاغیان ، در سپاه مجتبی یک مرد چون عمّار بود کاش وقتی لشکرش می شد مهیای نبرد ، در سپاهش مالک شیرافکنی سردار بود کاش هنگام رجزخوانی سفیان زادگان ، حمزه اش سالار بود و جعفرش طیّار بود بهر رسوا کردن باند نفاق و کفر و کین ، کاش در ساباط با او میثمی تمّار بود کاش در قحط الرجال و فترت آزادگی ، در سپاهش یک حبیب . آماده ی ایثار بود بودوقتی لشکرش سرگرم مشق جنگ. کاش ، عرصه ساباط و مسکن خالی از اغیار بود کاش سربازان او یک جو بصیرت داشتند ، کاش در قلب سپاهش دیده ای بیدار بود تا کند سد راه جاسوسان اهل بغی را ، کاش سردار سپاهش اندکی هشیار بود کاش با آن حسن شهرت.وان همه اصل و نسب ، مثل عبدالله عبیدالله هم طرّار بود دشمنش غدّار بود و امتش مفتون غدر ، لااقل کاش همسر او محرم اسرار بود کاش هنگام خیانت کردن فرماندهش ، یک ابوذر نامی آنجا چون یل غفّار بود کاش در وقت فروپاشی اردوگاه او ، حُجر نامی . یا رُشَیدی . مجتبی را یار بود کاش وقتی تیر زد تابوت او را اهرمن ، خواهرش را فضّه نامی همدم و غمخوار بود کاش . حمید . آن روز بودی در رکاب مجتبی ، چون قیام کربلا را مجتبی معمار بود . نیست قابل جان ناقابل که قربانش کنی ، او غریب و داغدار قصّه ی مسمار بود شاعر: …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄