eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
873 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
. چقدر شهادت نزدیک است و ما دورش می‌پنداریم . . چقدر مثل هوای اطرافِ ما به ما هر لحظه سلام می‌کند و جوابش نمی‌دهیم . . چقدر میشه شهید شد و حواسمون نیست!🌿 .
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#شهید_عیسی_حیدری_شهید_غواص ) عیسی در بین نیروهای لشکر ۴۱ #ثارالله به آرپی جی زن مشهور بود. هر وقت ح
🌹شهید_عیسی_حیدری(شهید غواص)  همشه خنده رو بود و در اوج ناراحتی هم خنده از دور نمی شد. برش اول: بعد از ۸، توی پادگان قشله دیدمش. گفتم: راستی موسی برادرت شهید شد؟ خندید و گفت: انا لله و إنا الیه راجعون. برش دوم: می گفت: دوست ندارم موقع چهره ام غمگین باشد مبادا دیگران با دیدن من خوفی از شهادت در دلشان ایجاد شود. می خوابید روی زمین با چشم های نیمه باز و لبخندی بر لب. می گفت: دوست دارم این طوری شوم. برش سوم: هایی که روی آب می ماندند در کوتاه ترین زمان سیاه می شدند. عیسی شب عملیات پنج داخل آب شهید شد. بعد از چند ساعت بدنش را از آب گرفتیم. طراوتش مانند کسی بود که تازه کرده باشد. با همان لبخند روی لبش.   ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
دوست دارم موقع تیر درست بخوره به قلبم همین جایی که این شعر رو نوشتم ... آن قدر غمت به جان پذیرم حسین تا قبر تو را بغل بگیرم حسین در والفجر ۸ با رمز مقدس یا فاطمه الزهرا گلوله درست به قلب محمد مصطفی پور خورد   ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
دوست دارم موقع تیر درست بخوره به قلبم همین جایی که این شعر رو نوشتم ... آن قدر غمت به جان پذیرم حسین تا قبر تو را بغل بگیرم حسین در والفجر ۸ با رمز مقدس یا فاطمه الزهرا گلوله درست به قلب محمد مصطفی پور خورد ع   ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
ای شقایق‌هایِ آتش گرفته..! دݪ خونینِ ما شقایقی است که داغِ شهادت شما را بر خود دارد آیا آن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود بسراید..؟! شهدایی   ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🔺🌹🌹🌸🌸🌾🌾🍃🍃🌴🌴*💢این عکس یکی از دردناکترین و در عین حال حماسی‌ترین لحظات جنگ‌ در منطقه عملیاتی. فکه است..* ماجرای گردان است؛ دهها نفر از نیروهای این گردان درون یک کانال به محاصرۀ ارتش بعث ‌ در می‌آیند. آنها چند روز به مقاومت ادامه می‌دهند و به مرور همگی توسط آتش دشمن و یا عطش مفرط به می‌ﺭﺳﻨﺪ. ساعات آخر بیسیمچی گردان ‏ را خواست؛ حاجی پای بیسیم آمد صدای ضعیفی را از آن سوی خط شنید که می‌گوید: احمد رفت، 🍃حسین هم رفت، باطری بی‌سیم دارد تمام می‌شود. بعثی‌ها عنقریب می‌آیند تا ما را خلاص کنند. *من هم خداحافظی می‌کنم.* از قول ما به ‎امام بگویید همان‌طور که فرمودید ‎حسين‌وار‎ مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ایستادیم...
💢 میبینی ؟!؟ علی اکبرهای دفاع مقدس برای به میدان رفتن و می‌ریختند و و داوطلبانه راهی کارزار می‌شدند... .   ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🌊 سردار علی اصغر سعادتی بیشه (بابل) محور لشکر ویژه ۲۵ کربلا_ ام الرصاص ۴_ وضعیت : ...🇮🇷 . 📩 امت مسلمان وخانواده ام اگر جنازه ام را آورده‌اند نگذارید در تشییع‌جنازه‌ام کسانی را که مخالف انقلاب بودند و آنه‌ایی را که مرفه بودن را بر هر چیز دیگر ترجیح میدادند و خون شهدا را هدر می‌دادند شرکت کنند. .   ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
💢 میبینی ؟!؟ علی اکبرهای دفاع مقدس برای به میدان رفتن و می‌ریختند و و داوطلبانه راهی کارزار می‌شدند... .   ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
شهید قاسم بحرینی شهیدغواص نام پدر: حسن تاریخ تولد: 1350/5/21 میزان تحصیلات: دوم راهنمایی تاریخ شهادت: 1365/10/4 محل شهادت: آبادان : در سال 1350 در خانواده ای مذهبی متولد شد دوران ابتدایی را در زادگاهش و دوره راهنمایی را در شهر برازجان سپری نمود وی فردی مومن و در کلیه مراسم شرکت فعال داشت و به نظام مقدس جمهوری اسلامی علاقه وافری داشت پس از طی نمودن دوره آموزش نظامی به های نور علیه ظلمت اعزام و سرانجام پس از دلاوری های فراوان در تاریخ 1365/10/4 درجه رفیع نائل آمد. : وصیت من به پدر و مادر و اعضای خانواده ام اینست که همیشه در خط رهبر و فقیه باشند و اگر من سعادت شهادت نصیبم شد تنها از خدا صبر و حوصله آرزو کنند که چنین نعمتی نصیبتان شده است( الا بذکر ا... تطمئن القلوب) (با ذکر خدا قلب ها اطمینان پیدا می کند) همیشه پاسدار خون باشید و با کسانیکه مخالفت با این انقلاب و دین الهی می کنند مقابله کنید
شهادتت مبارک رفیق شهیدم🌺 هدیه به شهید غلامرضا آقایی ۵صلوات /۸/۲ :دیواندره
💢 : ۱۳۴۰_گلوگاه_مازندران :۴ دی ۱۳۶۵_ام الرصاص : سال ۱۳۸۰ . ▫️نامبرده بعنوان مسئول توزیع در واحد تبلیغات پایگاه گلوگاه▫️عضو واحد اطلاعات ـ عمليات لشكر 25 كربلا▫️فرماندهي توپ 106 تيپ الحديد لشکر ویژه ۲۵ کربلا▫️مسئول قبضه خمپاره در گردان ادوات لشکر 8 نجف اشرف▫️غواص عملیات کربلای ۴ . 📩 دانشگاه من جبهه است. آن‌قدر در اين جبهه پيش مي‌روم تا به مرقد امام حسين(ع) برسم» . 🌷شادی روحش صلوات .  ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🌊 قسمتی از حسن پام ( ۴ دی ۱۳۶۵_ ۴ ) . 📩 اى امّت شهید پرور از فرامین امام عزیز، اطاعت کنید که راه رستگارى را نشان می دهد جبهه را خالى نگذارید نماز را به پاى دارید که نماز، انسان را از فحشا دور نگه می دارد همیشه و در همه حال به یاد خدا باشید و خدا را ناظر اعمال خود بدانید که اگر این کار را بکنید گناه، کم خواهید کرد . خواهرانم حجابتان را حفظ کنید و در مصائب و بلایا، صبور باشید و زینب {س} وار زندگى نمایید.   ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
📩 . 🏷 خلیل فاتح که در دشمن خود را معرفی می کرد، در اردیبهشت ۶۲ زیر های مأموران استخبارات رژیم صدام به رسید و پیکرش سال ۸۱ به ایران و زادگاهش تبریز برگشت. . 🔖به حضور برادران همکلاس عزیزان، تنها خواسته ای که ما از شما داریم، عمل به آیه ی شریفه است:"اشّدٰاءُ علی الکُفّار و رُحماءُ بَینهُم".هر چه می توانید، عرصه را بر دشمنان داخلی و خارجی ؛ آمریکا و دستیارانش تنگ کنید و هیچ رحم و عطوفت بر آنان ننمایید و در عین حال، با همدیگر چون اعضا یک پیکر باشید و هر چه قدرت در توان دارید، برای انقلاب تلاش کنید.چرا که عظمت انقلاب را زمانی می شود درک کرد که بازتاب آن را بتوان دید که چگونه جهانخواران به دست و پا افتاده اند و برای براندازی آن می کوشند.ضمناً از محصلین ارجمند تنها خواسته ام این است که هرگز به دانش آموزی که درست و حسابی درس نخوانده است، مدرک ندهید، چرا که فرجامی خوش ندارد. .   ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
📩 ملک ابراهیم زمانی ( ) و گروه و از واحد اطلاعات و ویژه ۲۵ #شهادت : ۱۳۶۶_ : . 🔖 خدایا، اعتراف می کنم با اینکه می دانم موقعیت من فقط در ذکر الله و تفکر در نظام آفرینش است لذا نمی دانم چرا این فرصت را به عقلم نمی دهم چرا؟ چرا در مورد زندگی فکر نمی کنم، نمی دانم. آیا می توانم معنای زندگی را درک کنم؟ به نظر من زندگی یعنی ، زندگی یعنی ، یعنی ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، زندگی یعنی ، ، برای ، تکه تکه شدن برای ، زندگی یعنی بقا، زندگی یعنی یاد حق، نظاره کردن به آیات حق، زندگی یعنی دادن در راه حضرت دوست.  .  ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
💢 بنی بیایید را بر در رسانید ... . 📷 لحظات اولیه یوسف پورتقی از ویژه ۲۵ 📆 سی مهر ۱۳۶۲_عملیات چهار ... .   ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🍃🍂 🍂 🌷🍂 🍂🌷 به روایت 🌷 🌷 🍃🌾🍃 🌾 وقتی رفتم به ، خیلی کوچک و کم سن وسال بودم معمولا هم خیلی ازمسائل جنگ آشنا نبودم و بچه ها را خوب نمی شناختم. شهیدان:، و در یک چادر بودند . تقریبابچه هایی که در سن رنجی بودند و وضع تحصیلی هم آنها بیشتر باهم ارتباط داشتند. 💦 یک روز بارانی بود که ما در منطقه ۳بار مقرمان عوض شد. یکبار جایی که بمباران شد و به رسید ، اسباب کشی کردیم و رفتیم آنطرف گتوند در سمت راست گتوند. در اسباب کشی ها خیلی صحنه های جالب را آدم می دید . مثلا بارهای سنگین را چه کسانی برمی داشتند .یا تانکر را چه کسانی جابجا می کردند. یا آب را دست به دست می دادیم تانکرهای 20 لیتری را می رساندیم تا به کنار آب و به تانکری که آن بالابود .برای آب آشامیدنی نمیشد از رودخانه استفاده کرد باید با یک قایقی آب آشامیدنی می آوردند در 20لیتری پر میکردند بعد می آوردند کنار اسکله که بودیم باز دست به دست باید می بردیم تا کنار مقر. آنجاها شهید ساکی معمولا خیلی حضور پر رنگی داشت و بیشتر کمک میکردند. دوباره مقر سوممان آمد سمت چپ گتوند . سمت رودخانه که جاده وجود داشت و بارندگی شد. یک روزکه بارندگی بود و آموزش نداشتیم (چون رودخانه طغیان کرده بود) . آن موقع یادم هست زیرباران شهید ساکی نشسته بود داشت قابله بزرگها را می شست. 🌸..... @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
روز اول زمستان بود و آماده میشدیم برای عملیات... کجا و کی ...خبر نداشتیم اما از آموزش ها میتونستیم حدس بزنیم که عملیات در جنوب و در نخلستان انجام میشه... ما مشغول آموزش انفجار نخل بودیم کمربندهایی از ماده انفجاری و ترکیبی »پودرآذر« درست کرده بودیم و به دور نخل میبستیم و با چاشنی و فیتیله منفجر میکردیم به طوری که پلی باشد برای عبور نیروها.... شبهای زمستان جنوب به شدت سرد بود و گاها بارون هم میومد و لباسها خیس میشد و سرما به استخون میرسید اما کار ادامه داشت... سعی میکردیم کمربندهای بیشتری رو در آموزش ها حمل کنیم تا بتونیم مسیر گذر از آبرهه های داخل نخلستون برای عبور سریع رزمندگان راحت تر باشه.... این به این معنی بود که شب عملیات بیش از ده کیلو مواد منفجره رو با خودت حمل کنی و سر ستون قرار بگیری و به دل خطر بزنی... و این رو هم میدونستیم که اگر اتفاقی بیفته به جای مفقود شدن مفدود میشیم؟؟!!!!! همه چیز مهیا بود برای یک نبرد تا اینکه شب سوم دیماه 1365 از راه رسید و ما مامور شدیم به برای جلوداری و عبور از نخلستان .... قرار بود چند ساعت بعد از شروع عملیات حرکت کنیم و با قایق از اروند عبور کنیم و با عبور از به عمق جزیره ام الرصاص و به سمت و شهر ابوالخصیب پیشروی کنیم یاد همه ی اون روزهای خوب بخیر و به یاد جوان هایی که آماده میشندند برای بخیر (جامانده از شهدا: جعفر طهماسبی)   ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄