eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
875 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
💖(فوق العاده زیبا) 4⃣2⃣ با احمدآقا و چند نفــــږ از بچہ هاے مسجد راهے بهشتـــــ زهرا شدیم. همیشہ برنامہ ۍ ما بہ ایݩ صورتـــ بود ڪہ سریــــــع از بهشتـــ زهرا برمے ڴشتیم تا بہ نمــــــاز جماعتـــ مسجد امین الدولہ برسیݥ. امـــ❗️ـــا آن روز دیــــر راه افتادیم. گفتیــــم : نماز را در بهــــــشت زهرا مے خوانیم. بہ ابتداے جاده رسیدیم. ترافیـــڪ شدیـــــــدے ایجاد شده بود. ماشیـــن در راه بنداݩ متوقف شد. احمد نگاهے به ساعتـــــش ڪرد. بعد درباره ے نماز صحبتــــ ڪرد امـــا ڪسے تحویل نگرفتــــ❗️ احمدآقا از ماشیــــن ❗️ بعد هم از همہ معذرتـــ خواهے ڪرد❗️ گفتیـــم : احمدآقا ڪجا مے ری⁉️ جوابـــ داد : ایــــن راه بنـــدان حالاحالاها باز نمیشہ ، ما هم به نمــــــاز نمی رسیم. من با اجازه اونــ سمتــ جاده ، یڪ مسجـــــد هستـــ ڪہ نمـــــــازم رو مے خوانم و بر مے گردݦ مسجد❗️ احمدآقا باز هم معذرتــــ خواهے ڪرد و رفت. او هـــــر جا ڪہ بود نمازشـ را و با اقامہ مے ڪږد. در جاده و خیابان و... برایش نݦے ڪرد. همہ جا ملڪ خدا بود و او هم بنده ے خدا *** بسیــــــــ🌿🌿ـــــــــــــج ( استاد محمد شاهی ) همہ ے اهل محـــݪ احتراݦ خانواده ے آن ها را داشتند. حمیدرضــا ، برادر بزرڴـــ تر احمدآقا ، سال اول جنڴ به رسید. همانـ سال بود ڪہ ایشاݩ وارد بسیــــــڄ شد. طے مدتے ڭہ ایݜاݧ در بسیـــــج مسجد فعالیتـــ داشت همہ ۍ نوجواݩ هاے محــــل جذبـــ و ایشان شدند. هر زمانــ احمدآقا به مسجــــد مے آمد جمعے نوجوانـ بہ دنباݪ او بودند. مدتے بعد ایشاݩ بہ عنوانـــــ پذیرش پایگاه بسیــــج مسجد امین الدوله انتخاب شد مسجدے ڪہ پـــر از هاے فاضـل و انسان هاے وارستــــہ بود. بعد از مدتے مسئولیتــــ ڪارهاے مسجد نیز بہ عهده ے ایشانــ قرار گرفتــــ. ڪنارفعالیتــــ در اینجا در مسجد امام حسن (علیه السلام ) ڪارهاے فرهنگے را انجام مے داد. نڪتہ ے قابل توجـــــ❗️ــہ براے من این بود ڪہ وقتے ما در شرایط عادے هستیــــݦ حضور قلب در نماز . یا اگر مشغݪہ ی فڪری داشته باشیم ، دیگــــر حواسے براے ما نمے ماند. یا اگـــر ڪار اجرایی به عهده ے ما واگذار شود ، ڪه دیگــر هیچ❗️ ڪاملا حواس ما در نماز می شودـ احمدآقا وارستہ بود ڪہ...... 💖 5⃣2⃣ احمد آقا عارفی وارسته بود که نمازهایش بوی ملاقات با پروردگار می داد. معمولا چنین انسان هایی یا از جامعه فاصله می گیرند. یا اگر وارد جامعه و مسجد شوند ، خود را درگیر هیچ کاری نمی کنند تا حضور قلب داشته باشند. بارها از این عارف نماها دیده ایم که فقط سجاده و عبای خود را می شناسند دیگر هیچ... اما این شاگرد وارسته آیت الله حق شناس درس ایمان و عمل را از استادش فرا گرفته بود. او سخت ترین کارهای اجرایی مسجد را برعهده داشت و در عین حال ، روز به روز بر معنویتش افزوده می شد❗️ من دیده ام برخی مدعیان عرفان ، وقتی نماز را به پایان می رسانند مشغول ذکر و تسبیح و... می شوند. اما احمد آقا وقتی نماز معراج گونه اش به پایان می رسید و سفر عرفانی اش تمام می شد ، همگان با نمازگزاران مسجد تکبیرها را تکرار می کرد. الله اکبر خمینی رهبر... بعد دستانش را به نشانه ی دعا در مقابل صورتش قرار می داد و مانند بقیه می گفت : خدایا خدایا تا انقلاب مهدی.... بعد هم مشغول تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) می شد. آن هم با وقتی تعقیبات نماز به اتمام می رسید از جا بلند می شد و مشغول فعالیت های بسیج و فرهنگی می شد. البته در میان شاگردان حضرت استاد چنین افرادی کم نبودند. که این هم از زحمات حاج آقای حق شناس بود. به قول آن انسان وارسته : (( آیت الله حق شناس عرفان و سلوک را به سطح پایین جامعه منتقل کرد. ایشان عرفان و دوستی با خدا را کوچه بازاری کرد. کم نبودند از کسبه های بازار و افراد عادی که در کنار زندگی روزمره خود راه سیر و سلوک را از این انسان خدایی آموختند. ))