🍃🌺
#استخوانهای_پسر؛
#ناله_های_مادر_را_از_دل_قبر_درآورد!!
🌷پس از ١١ سال چند تکه استخوان به یادگار از مهدی پیدا شد. مادرم که روزها لحظه شماری دیدن جنازه مهدی را میکرد. دیگر نبود و فوت کرده بود. برای دفن مهدی، امامزاده اسماعیل را انتخاب کردیم و قرار شد کنار قبر مادرم، قبری برای مهدی آماده کنیم....
🌷وقتی که قبرکَن شروع به کار کرد، گفت: در اوایل کندن قبر بودم که ناگهان صدایی همراه با ناله از درون قبرِ مادر شهید، شنیدم که میگفت: آه پسرم را آوردید! من قربان پسرم بشوم! زودتر بچه ام را بیاورید! بچه ام را آوردید و خیالم راحت شد! در همین لحظه با شنیدن صدای مادرم از درون قبر، قبرکَن از حال رفت.
🌹خاطره اى به ياد شهید مهدی روح الهی
راوى: برادرِ شهيد
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات