eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
905 دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌺حضرت صاحب الزمان(عج): به شیعیان ودوستان مابگوئیدکه خدارابحق عمه ام #زینب(س)قسم دهندکه #فرج مرانزدیک
📌 "هذایَوْمُ‌الْجُمُعَةِ، وَهُوَیَوْمُکَ‌الْمُتَوَقَّعُ‌فیهِ‌ظُهُورُکَ" «امروزروزجمعه‌وروزتوست، روزی‌که‌ظهورت‌درآن‌امید‌می‌رود» | فرازی‌از‌زیارت‌امام‌زمان🍃
#باب_مکاشفات مرحوم #حاج_مولی_محمد_صالح_برغانی_قزوینی، برادر شهید ثالث و یکی از علمای بزرگ، پیامبر اکرم(ص) را در خواب دید و از آن حضرت پرسید: علت اینکه علمای سابق صاحب کرامات و مکاشفات بودند و در این زمان باب مکاشفات مسدود شده چیست؟ آن حضرت فرمود: سبب آن است که علمای گذشته احکام را دو قسمت کردند: واجب و حرام. حرام را ترک می کردند و واجبات را انجام میدادند و هرچه مکروه و مباح بود از محرمات می شمردند؛ ولی شما متاخرین احکام را در عمل پنج قسم کرده اید و مستحبات را ترک می کنید و مکروهات ومباهات را مرتکب می شوید. از این رو ابواب کرامات و مکاشفات بر شما مسدود است... منبع: #سیمای_فرزانگان
🌷حاج علیرضا پناهیان: بیایید با خدا زندگی کنیم؛ نه اینکه گاهی به او سر بزنیم؛ تا با کسی زندگی نکنی نمیتوانی او را بشناسی و با او بگیری. ✨ اگر مدتی شب و روز با کسی زندگی کنی به او خواهی گرفت؛ اگر با خدا پیدا کنی، شدیدا به او علاقمند میشوی. خدا تنها است که مأنوس خود را هرگز نمیگذارد. ❤️ ای که هستی همه هستم، بهتراز پدرومادرم....
📜 به مناسبت آغاز ماه ذیحجه مراقبات دهه پایانی اربعین موسوی، باید هم ردیف مراقبات ماه مبارک رمضان باشد. طبق بیانات اولیای الهی(ع)، اگر فضیلت این ایام بالاتر از ماه رمضان نباشد، کمتر نیست؛ چنانکه از روایت نبوی(ص) برمی آید که فرمود: «مَا مِنْ أَيَّامٍ أَزْكَی عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَی وَ لَا أَعْظَمَ أَجْراً مِنْ خَيْرٍ فِي عَشْرِ الْأَضْحَی.» یعنی در میان ایام سال، هیچ زمانی برتر از دهه اول ذی الحجه نیست؛ تا به آنجا که از حضرتش سؤال می شود: حتی از جهاد فی سبیل الله هم بالاتر است؟ و حضرت می فرمایند: بله، مگر برای کسی که در راه خدا شهید شود و از جبهه نزد خانواده اش باز نگردد. از این بیان معلوم میشود که اصل در این ایام، تشدید «مراقبه» است که جهاد اکبر محسوب می شود و از جهاد اصغر بالاتر است. و هر مقدار که دقت در مراقبه بیشتر باشد، مقام مجاهد در جهاد اکبر بالاتر است و به تناسبی که مراقبه سخت تر می شود، حملات شیطان نیز سخت تر و مکارانه تر می گردد. به همین دلیل است که در ایام اربعین موسوی، باید مراقبه را دقیق کرد، چون حملات شیطان دقیق تر و سخت تر می شود.
🌼 امام جواد علیه السلام: اعتمادِ به خداوند متعال، بهاى هر چيز گرانى است و نردبان رسيدن به هر بلندايى. 📗 ميزان الحكمه جلد۱۳ صفحه ۴۵۹
هیچوقت در تاریخ معاصر اینقدر قدرتمند نبودیم. هیچوقت اینقدر به پیروزی نزدیک نبودیم و هیچوقت اینقدر اراده پیروزی نداشتیم. تنها سد راه ما اصلاح‌طلبان و جریان نفوذی نزدیک به آنهاست.
❗️وقتی می گوییم این مملکت با این همه جاسوس و نفوذی رو فقط خدا سرپا نگهش داشته یعنی همین !! اینها فقط تعدادی از لو رفتگان هستند، باید تلاش کنیم و دست به دعا برداریم که هر چه زودتر همه‌ی اینها شناسایی شده و نظام اسلامی از این آلودگی ها و افراد خائن و منافق پاک شود.
📖 شهید لاجوردی : به خاطر امام خمینی داخل آتش می‌روم ... اونایی ڪه نمی‌خواستند آقا سید مسئول باشه ، خیلی بهش فشار می‌آوردند . سید تأییدِ امام رو داشت ، اما هیچ‌ وقت این تأیید رو اعلام نڪرد . می‌گفت : نباید از امام خرجِ خودمون ڪنیم ، من فدای امام ... می‌گفت : من فقط یڪ‌جا ڪوتاه میام ، اونم در برابرِ امام خمینی ... می‌گفت : ای ڪاش امام یڪبار امتحان می‌ڪرد و از من می‌خواست تا داخل آتش بروم ، به خدا میرم ، بخاطر امام حتی داخل آتش هم می‌روم ... ✍ : پ.ن. ما چقدر شبیه به شهداییم ؟؟ 📚 منبع : ڪتاب دیده‌بان انقلاب ، صفحه 40 و 42
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاقد: خدا شاهد: رسول خدا (ص) دفتر: لوح محفوظ مکان: عرش عروس: کوثر داماد: حیدر 🌹سالروز ازدواج آسمانیشان مبارک🌹
『♡』 همه رفتند به خواستگاری فاطمه... از اعیان و اشراف و سران. خلیفه اول و دوم که آمدند، پیامبر گفت: "منتظر وحی می مانم" عبدالرحمن بن عوف آمد، گفت: اگر فاطمه را به من بدهی، صد شتر سیاه رنگ چشم آبی که بارش کتان اعلای مصری باشد، و ده هزار دینار مهرش می کنم. عثمان که دید اینطور است گفت: "من هم این مهر را می دهم، تازه من زودتر مسلمان شدم." اما پیامبر خوش نداشت این حرف ها را. علی بعد از همه آمد. حیا می کرد. سر به زیر نشست. همه ی حرف هایش هم دو سه کلمه بیشتر نبود و دارایی اش، یک شمشیر و زره و شتر! پیامبر دوستش داشت، اما گفت بگذار از خودش بپرسم. به فاطمه ماجرا را گفت. پرسید: "چه جوابی بدهم؟" فاطمه چیزی نگفت...اما رو هم بر نگرداند... پیامبر گفت: "الله اکبر...سکوتش پذیرفتن است" و تنها عقدی بسته شد که جبرئیل خطبه اش را پیشاپیش در آسمان چهارم خوانده بود مقابل صف ملائکه..❤️