eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
1.1هزار دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
3هزار ویدیو
53 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
سخت دلتنگ و غریبم...😔 جرعه ای امن یجیبم... شهیدانِ خدایی ...😰 طاقت ماندن ندارم...💔 چه تنها مانده ام بر خاک...😞 شما رفتید تا چالاک... مرا رها کردید و رفتید...😣 به مبتلا کردید و رفتید... شما رفتید و من اینجا ...😫 زفیض مردن بی نصیبم.... !!! ای شهادت ناز شصتت!!!❤️ تأسی کن مرا دستت...
🌷حاج علیرضا پناهیان: بیایید با خدا زندگی کنیم؛ نه اینکه گاهی به او سر بزنیم؛ تا با کسی زندگی نکنی نمیتوانی او را بشناسی و با او بگیری. ✨ اگر مدتی شب و روز با کسی زندگی کنی به او خواهی گرفت؛ اگر با خدا پیدا کنی، شدیدا به او علاقمند میشوی. خدا تنها است که مأنوس خود را هرگز نمیگذارد. ❤️ ای که هستی همه هستم، بهتراز پدرومادرم....
#رسـم_خـوبان شهدا با معرفتند 🔹حسن کار #همه را راه می‌انداخت. از صبح تا شب برنامه‌هاش يک چيز بود، آن هم خدمت به #رزمند‌گان. همه بچه‌ها می‌گفتند: «حسن آخر معرفت هست». همه را می‌خنداند. همه به یک طریقی #عاشقش شده بودند. يک روز که می‌خواستيم غذا به دست بچه‌ها برسانيم با #موتور راه افتاديم. 🔸 وسط راه حسنو #گم کردم. يک لحظه خيلى ترسيدم. بعد از مدتی حسن برگشت. من تو اوج #ناراحتى برگشتم به حسن گفتم خيلى بى‌معرفتى. خيلى ناراحت شد. گفتم من را #تنها رها کردى. گفت نمی‌دانستم که راه و بلد نيستى. 🔹تا شب #حرفى نزد، حتى شب شام هم نخورد. وقت خواب آمد کنارم و گفت ديگه به من #بى‌معرفت نگو. من تمام وجودم را براى همه شما می گذارم. هر چى می‌خواهى بگى #بگو، ولى به من بى معرفت نگو.😔 🔸با این حرف حسن، من گراى او را پيدا کردم. بعد از #شهادتش هر وقت کارش داشتم بهش متوسل می‌شدم و می‌گفتم اگر جواب من را ندهى خيلى #بى‌معرفتى. خيلى جاها به کمکم آمد. خيلى داداش حسنو دوست دارم.💕 با اينکه ٢٢ روز بیشتر با هم نبوديم، اما انگار که ٢٢ سال با هم بوديم. روحمان به هم نزديک شده بود. هميشه کنارم حسش ♥️مى‌کنم. ✍ به روایت #شهیدمصطفی_صدرزاده #شهیدحسن_قاسمی‌دانا🌷
هدایت شده از 🕊 شـهیـدانــه 🕊
⚫️این متن خیلی دلمو آتیش زد دردودل حضرت ولی عصر(عج) با امام حسین (علیه السلام) 🔸حسین جان .... مهدی ام مهدی خسته ! دلم از بی وفایی ها شکسته ... حسین جان ...مانده ام تنهای ! شده کرب و بلایم کوه و صحرا! 🔸حسین جان ... کاش من جای تو بودم ! چو یارانت بُدم گِرد وجودت ! شما ولی آنها ...مرا یاران همه ، یک یک برفتند 🔸حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته 🔸حسین جان سال ها در انتظارم هنوز حسرت به یاران تو دارم 🔸حسین جان انتقام نگرفته ام من به جای امّتم شرمنده ام من 🔸حسین جان قطعه قطعه جسم اکبر(ع) سر افتاده'ی علی اصغر(ع) دو کتف خونی و مشک ابالفضل(ع) کنارعلقمه اشک ابالفضل(ع) صدای 'ی جانسوز (س) فرار کودکان در دشت وصحرا همه منزل به منزل در چنان که شد به آل تو ! 🔸حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته هر آنچه عمه ام زینب(س) کشیده بود هر صبح و شام در پیش دیده ز قلبم میزند بیرون شراره چه کاری سخت تر از انتظاره 🔸حسین جان از شما شرمنده هستم گناه امّتم دو دستم چه قدر دیگر بگویم من به امّت دعا باشد کلید قفل غیبت 🔸 حسین جان مهدی ام مهدی ،دلم از بی وفایی ها شکسته😭😭😭😭😭 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🍂❤️ حضرت ولی عصر(عج) با امام حسین (علیه السلام) 🔸حسین جان .... مهدی ام مهدی خسته ! دلم از بی وفایی ها شکسته ... حسین جان ...مانده ام تنهای ! شده کرب و بلایم کوه و صحرا! 🔸حسین جان ... کاش من جای تو بودم ! چو یارانت بُدم گِرد وجودت ! شما ولی آنها ...مرا یاران همه ، یک یک برفتند 🔸حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته 🔸حسین جان سال ها در انتظارم هنوز حسرت به یاران تو دارم 🔸حسین جان انتقام نگرفته ام من به جای امّتم شرمنده ام من 🔸حسین جان قطعه قطعه جسم اکبر(ع) سر افتاده'ی علی اصغر(ع) دو کتف خونی و مشک ابالفضل(ع) کنارعلقمه اشک ابالفضل(ع) صدای 'ی جانسوز (س) فرار کودکان در دشت وصحرا همه منزل به منزل در چنان که شد به آل تو ! 🔸حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته هر آنچه عمه ام زینب(س) کشیده بود هر صبح و شام در پیش دیده ز قلبم میزند بیرون شراره چه کاری سخت تر از انتظاره 🔸حسین جان از شما شرمنده هستم گناه امّتم دو دستم چه قدر دیگر بگویم من به امّت دعا باشد کلید قفل غیبت 🔸 حسین جان مهدی ام مهدی ،دلم از بی وفایی ها شکسته😭😭😭😭😭 ┄┅─✵🕊✵─┅┄
#شهید_نوشت✒️ 🌺"من ڪہ نتوانستم اما از تمام دوستان و آشنایان تقاضا مے ڪنم، نگذارند #رهبر_انقلاب ، #تنها و #مظلوم بماند...🌺 #شهید_مهدی_عزیزی🌼🍃 @Karbala_1365
💥 ۱۸💥 📛قبل از خواندن حتما حتما کنید🌸 💙نکته: این پست کلیپ هست حتما گوش بدین😭 😔قرار بود صبح اعزام شود سوریه. شب قبلش با هم رفتیم . تا بخواهیم برسیم گلزار ، توی ماشین فقط گریه میکردم و اشک میریختم. دیگر نفسم بالا نمی آمد. بهم می گفت: "صبور باش زهرا. صبور باش خانم." میگفتم: "نمیتونم محسن. نمیتونم."😭 به گلزار که رسیدیم، رفتیم سر مزار "علیرضا نوری" و "روح الله کافی زاده". بعد از مقداری محسن پاشد و رفت طرف سنگ شهدای . گفت: "میخوام ازشون اجازه رفتن بگیرم."❤️ دنبالش میرفتم و برای خودم میکردم و زار میزدم. برگشت. بازویم را گرفت و گفت: "زهرا توروخدا گریه نکن. دارم میمیرم."😭 گفتم: "چیکار کنم محسن. ناآرومم. تو که نباشی انگار منم نیستم. انگار هیچ و پوچم. نمیتونم بهت بگم نرو. اما بگو با چیکار کنم؟" رفتیم خانه. تا رسیدیم کاغذ و خودکاری برداشت و رفت توی اتاق. بهم گفت: "میخوام باشم." فهمیدم میخواهد اش را بنویسد. مقداری بعد از اتاق آمد بیرون. نگاه کردم به . سرخ بود و پف کرده بود. معلوم بود حسابی گریه کرده.❣ ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ روز اعزام بود. موقع خداحافظی. به پدر و مادرش گفت: "نذر کرده بودم اگر دوباره قسمتم شد و رفتم سوریه پاتون رو ببوسم."😍 افتاد و پای و ش را بوسید. بعد هم خواهرهاش رو توی بغل گرفت و ازشان خداحافظی کرد. همه میکردند.😭 همه بودند. رو کرد بهشان و گفت: "یاد بی بی حضرت زینب علیها السلام کنید. یاد اسیریش.یاد غم ها و مصیبت هاش.اینجور آروم میشید. خداحافظ." ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ رفتیم برای بدرقه اش. پدر و مادرم بودند و مامان خودش و آبجی هاش. علی کوچولو هم که بغل من بود. تک تک مان را بوسید و ازمان خداحافظی کرد. پایش را که توی اتوبوس گذاشت، یک لحظه برگشت. نگاهمان کرد و گفت: "جوانان ، داره می ره! " همه زدیم زیر گریه. 😭😭😭 . . پ.ن: بنده حقیر رو هم از دعای خیرتون محروم نکنید..بشدت محتاج دعاتونم😭 💝یاعلی💝 @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
❌❌ با سلام لطفا بخاطر غربت شهدا و خود #شهدای‌کربلای۴ بدون لینک کانال مطالب را جایی ارسال نفرمایید..
💢 سلام.. عزیزانی در مورد مطالب کانال پرسیده بودند که توضیح خلاصه‌ای را بیان میکنم. ان‌شاءالله مفید باشد ممنوع بودن کپی مطالب چند دلیل دارد:👇 ۱- بخاطر اینکه مشکلی برای روایتها و مطالب کانال ایجاد نشود تا بعدا منبع نشر آن مطالب مشخص باشد که بتوانیم پاسخگو باشیم. چون کربلای۴ یک عملیات حساس بود و هست و خیلی از افراد درصدد این بودند و هستند که بگویند روایتها دروغ هست و کانال دا با مشکل روبرو کنند.. و همچنین نمیخواهیم مشکلی برای کانال به وجود بیاید. چون همانطور که میبینید کانالی هست که دارد برای این موضوع کار میکند. ۲- خادمان گرامی برای جمع‌آوری و نشر تک تک این مطالب زحمت میکشند تا یک کانال خاص و به نام این شهدا وجود داشته باشد. ۳- چون تنها کانالی هست که در این زمینه فعالیت دارد اتفاقا باید با خود کانال نشر دهید تا منتشر و شناخته شود و این شهدا از غربت در بیایند.. شما در جای دیگری بدون لینک نشر بدید نهایتا بخوانند و رد بشوند ولی اگر در خود کانال که به اسم همین شهدا و عملیات هست بخوانند ، زیبایی و دید بهتری داره ، مثل خانه یا منطقه‌ای که بنامشان باشد عمل میکند.. پس با فروارد مطالب مارا در نشر سیره این شهدا و معرفی‌آنها و کانالشان یاری بدهید. موفق باشید یاعلی🌹