eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
906 دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دِلْنِوِشْتِه‌هآیِ‌شُھـَدآوَمَنْ🌿
🌼🌼🌼🌼 🕊🌸برای تعجیل در فرج 🕊🌸آقا امام زمان (عج) صلوات 🕊🌸اَللّهُمَ 🕊🌸صَلَّ 🕊🌸عَلی 🕊🌸مُحَمَّدٍ 🕊🌸وَآلِ 🕊🌸 مُحَمَّد 🕊🌸وَعَجِّل 🕊🌸فَرَجَهُم 🕊🌸وَ اَهلِک 🕊🌸عَدُوَّهُم... 🕊🌸 اَللّهُــــمَّ 🕊🌸عَجـِّل لِوَلیِّکَ 🕊🌸الفَـرَج 🌼🌼🌼 @Shahadat1398
🌺🍃روایت پیکری که سالم به ایران برگشت.🕊 🌷 🕊🌹 …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
⬆️⬆️ ✍به #روایت‌حسین‌محمدی‌مفرد ( #غواص خط شکن لشکر ۵ نصر) #خاطرات_شـ‌هــدا #پارت_اول 🌾 #عملیات‌
🍃این فکر عجیب زیاد طول نکشید که با دیدن ماشینهای عراقی فهمیدم که هنوز در دنیا هستم چون در بهشت ماشین نیست لااقل ماشین عراقی نیست😁 تلاش کردم تا بلند شوم و به عقب بروم ولی توان حرکت نداشتم. بر روی زمین چهار دست و پا راه افتادم تا به برادری رسیدم آقای مهدی سبزبان. گفت: کجا می روی؟ گفتم: می روم داخل کانال تا به عقب بروم گفت کانال را بسته اند و راهی برای رفتن نیست. گلوله به پایش خورده بود و از هر دو پا محروم بود گفتم: پس چکار کنیم؟ گفت: بهتر است در جای مخفی شویم تا فردا نیروهای کمکی بیایند. 🌾داخل اولین سنگر رفتیم و مخفی شدیم طولی نکشید که عراقی‌ها از حضور ما مطلع شدند و به داخل سنگر آمدند. آقای سبزبان که در مدرسه رضوی استان قدس درس خوانده بود عربی بلد بود. گفت: عراقی ها دارن مشورت می کنند که بیایند داخل یا نیایند. اجازه بدهیم چون اگر شب اسیر کنند زنده نمی مانیم و خواهند كشت بهتر است تا صبح مقاومت کنیم. این شد که با تک تیر زدن و مقاومت تا صبح در سنگر ماندیم. صبح عراقی ها وارد سنگر شدند و با کتک زدن اسیرمان کردند. ولی عجب مهمان نوازی کردند خدا قسمت نکند. اینها را گفتم تا ذهنتان را آماده کنم تا بدانید ۴ چه شرایط و وضعیتی داشت بعد از وقتی از بیمارستان نظامی که نمیدانم در کدام شهر بود با اتوبوسی که بجای صندلی تخت داشت جهت حمل بیمار به سمت زندان می رفیتم. 🍂در همان اتوبوسی که بود و محسن میرزائی و... نزدیک یک پادگان نظامی دو اسیر با لباس غواصی سوار اتوبوس شدند. یک نفر جلوی اتوبوس نشست و یک نفر هم عقب آمد و کنار من نشست خیلی زود با هم ارتباط برقرار کردیم، هر چند که از نظر نظامی کاملا اشکال داشت. چون هر کسی که به جمع ما ناشناس می آمد احتمال داشت باشد که از طریق داشت به ما تحمیل می شد ولی چهره این عزیز آنقدر جذاب بود که نیازی به تفکر نداشت این کسی نبود جز شهید بزرگوار .🌸 🍃پرسیدم از کجا آمدی؟ گفت: من تازه اسیر شدم. گفتم: تازه سه روز است که عملیات تمام شده کجا بودی تا الان؟ گفت: در مخفی شده بودم ولی دیگر توانم تمام شد و از بی حالی روی آب آمدم و اسیر شدم.🍂 ❣یک گلوله به دست چپ قسمت نزدیک به مچ خورده بود و یک گلوله به بالای ابروی چپ ایشان که کمی داخل رفته بود و در بالای ابرو گیر کرده بود و داخل سر فرو نرفته بود که خود جای تعجب داشت.... …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌺🍃روایت پیکری که سالم به ایران برگشت.🕊 #شهیدمحمدرضایی🌷 #روایت‌خواندنی #ازشکنجه‌تاشهادت🕊🌹 …❀ @Karb
🌾چون مدت زیادی در داخل آب بود و لباس داشت ، زخم دست ایشان را که بالا زدم دیدم کرمهای سفید روی زخم بود و ترسیدم.😨 گفتم آقامحمد این چیه؟ گفت: به علت جراحات و عفونت دستم اینجوری شده است.😔 🍂وقتی به زندان رسیدیم محمد رفت داخل غرفه‌ای دیگری و دیگر خیلی به هم نزدیک نبودیم ولی در جریان درمانش بودم و گاها زخم هایش را خودم با باندهایی که شسته شده بود پانسمان می کردم نمی دانم کار درستی بود یا نه ولی این همه‌ی کمکی بود که به هم می کردیم و باندها را می شستیم و خشک می کردیم و مجدد استفاده می کردیم . 🍂بعد از این روزهای سخت وارد شدیم و من و با هم وارد یک حمام شدیم و به اجبار همه لباسهایمان را بیرون کردیم و حمام کردیم. محمد به من می گفت: بجای وقت گیری و خجالت از زمان استفاده کن که شاید دیگر حمام و صابون پیدا نکنی که خودت را تمیز کنی... در ضمن هم غسل بکن و هم نظافت.. من با خودم گفتم این از کجا می داند که دیگر از حمام خبری نیست؟ در هر حال حرفش را گوش کردم و با همان حالت عریان پشت به محمد کردم و کارهایی که گفته بود را انجام دادم و از حمام خارج شدیم تا به ما لباس بدهند و بعد از پوشیدن لباس به گروهای 100 نفری وارد آسایشگاها می‌شدیم... ... …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزتون گلباران 🌹🍃 یه سـلام گرم☀️ یه آرزوی زیبا یه دعـای قشنگ بـرای تک تک شما مهربانان الهی روزگارتون بر وفق مراد غم هاتون کم و زندگیتون پراز عشق الهی و محبت باشه🌹 ‌@Karbala_1365
به تو از دور سلام به سلیمان جهان از طرف مور سلام به تو از دور سلام به حسین از طرف وصله‌ی ناجور سلام... @Karbala_1365
با یک سلام 😇🙏 میرود تا حرم🕌 🕊 دلم❤️ السلام علیکــــ یا ثامن الحجج🙏✨ @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
با یک سلام 😇🙏 میرود تا حرم🕌 🕊 دلم❤️ السلام علیکــــ یا ثامن الحجج🙏✨ @Karbala_1365
یا امام‌ رضا‌‌، قطره ای نیست که با لطف تو دریا نشود، سائلی نیست که از عشق تو شیدا نشود، پیشاپیش میلاد با سعادت🌸🍃 آقا و مولامون امام رضا(ع) بر شما عزیزان مبارک باد 🎊 @Karbala_1365
‍ 🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸 🌸باعرض سلام لطفا انگشت مبارکتون را بذارین روی لینک ببینین چی میاد واستون... 👇🏻👇🏻👇🏻 👉 http://goo.gl/59TZRD 🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸