eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
895 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
ساده زیستی و رفتار حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) با همسرش در زندگی باید الگو باشد. امیرالمومنین(علیه السلام) بعد از چند ماه جنگ به خانه برمی‌گشت، می‌فرمود: وقتی برمی‌گشتم، در می‌زدم، فاطمه در را باز می‌کرد، لبخند را که روی لبش می‌دیدم تمام دردهایم را فراموش می‌کردم. از آن طرف هم علی خیبر شکن، یک سردار نظامی، درکارهای منزل به همسرش کمک می‌کرد، دلش نمی‌آمد همسرش خسته شود.
!‌ اےقادر عَـزیز و‌ اے رحمـان رزّاق، پیشانـی شڪر شَـرم بر آستـانت می‌سایم ڪه مـرا در مسیر فاطمه اطهـــــر و فـرزندانـــــش در مذهب تشیّع عطـر حقیقۍ اسلام قرار دادۍ و مَـرا از اشڪ بَـر فرزندان علـۍبن‌ابیطالب و فاطمه اطهـر بهره‌منـد نمودۍ؛ چه نعمت عظمایـۍ کـہ بالاتریـن و ارزشمندترین نعمت‌هایت است؛ نعمتی که در آن ، ، ڪه در درون خود بالاترین قرار‌ها را دارد، •| . |• وصیتنامھ یاد با اللهم‌صل‌علی‌محمد‌وآل‌محمدوعجل‌فرجهم
🔷 کتاب "من , مادر مصطفی" خاطراتی از دانشمند کشورمان در حوزه فناوری و صنعت هسته ای است که از زبان مادر و همسر و اطرافیان ایشان بیان مشود. 🔺این کتاب در نوزده فصل تنظیم شده و به زندگی نامه شهید احمدی روشن در بخش دوم پرداخته شده است . 🔻در بخشی از این کتاب  می خوانیم : ↓ مصطفی مهربان بود.درعین حال زبل و حاضر جواب .کم نمی آورد.بعضی وقت ها از بچه های هم سن وسال خودش مقابل بچه های بزرگتر دفاع می کرد.جورکش بچه ها بود. نمی ترسید. به خاطر بچه های کوچکتر , با بچه های بزرگتر از خودش گلاویز می شد. هیچ وقت هم بچه های هم سن و کوچکتر از خودش را اذیت نمی کرد. کلاس اول را در دبستان مینو خواند; نزدیک محله ی امامزاده عبدالله همدان دیوار به دیوار دبستان خواهرش, با یک نرده فاصله. مرضیه صبح ها با خودش نان و پنیر می برد مدرسه . زنگ تفریح برای مصطفی لقمه می گرفت ,  لقمه لقمه از این طرف نرده می داد به او .خیلی مراقبش بود. مصطفی خیلی اهل نمره نبود.در حدی تلاش می کرد که بگذراند. من هم در دوره ابتدایی خیلی حساسیت نشان نمی دادم.هفده ,  هجده می گرفت , می آمد .گاها بیست هم می گرفت .من نه می گفتم : چرا هجده گرفتی و نه از بیستش خیلی استقبال می کردم . کلا از اینکه به درس هایش می رسید راضی بودم. هم به درس هایش می رسید و هم جلسات قرآن مسجد میرفت.آقا رحیم با خودش می برد مسجد, با خودش برمی گرداند.مسجد محله مان , مسجد امامزاده عبدالله بود; با دو خیابان فاصله از منزل. پدرشوهرم صبح ساعت چهار و نیم , پنج بیدار می شد.خیلی زود می رفت میدان بار ها را از او تحویل می گرفت.وقتی او بیدار می شد , ناخودآگاه ما هم بیدار می شدیم.مصطفی هم همین حالت را داشت.بعد ها به شوخی می گفت:مامان ما اخلاق جالبی نداریم .وقتی بیدار می شیم که هیچ کس بیدار نیست.همین میشه مایه درد سرهم برای من هم برای اطرافیان. از بچگی به کشتی علاقه داشت. وقتی رفت راهنمایی , باشگاه کشتی هم می رفت. ( کتاب من , مادر مصطفی /صفحه 29و 30 ) برخی عناوین عبارتند از : طعم زیارت عاشورا بچه شهرستانی کنکور غیرت من مصطفی را مرد می خواستم این همسر همسنگر من است تحریم ها سخت می شود و مصطفی سخت تر 🍃🌸🍃
🌺🌺جشنواره گوهر فاطمی🌺🌺 🍃🌺ویژه خانواده های شاغل و بازنشسته 💢💢موضوعات: ✍شعر، فیلم کوتاه(۳تا۵دقیقه ) نقاشی، عکاسی(حرفه ای)،دلنوشته، روزنامه دیواری، داستان،خوشنویسی، گلیم، نمد،معرق،تابلو فرش و... ✍ارائه مقاله، کتاب ،پژوهش، بازی های رایانه ای، اختراعات و ابتکارات و... ✅ارسال ازطریق پیام رسان ایتا به شماره 📞۰۹۰۳۵۱۰۰۷۱۸ ویا لینک 313@shamiikhanvdeدر پیام رسان سروش وkashaneh313@در پیام رسان ایتا. ✅مهلت ارسال آثار تا نیمه بهمن ماه ۹۹ ✅آثار برتر به جشنواره کشوری ارسال خواهند شد. 📞جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۳۸۳۷۰۰۵۹تماس حاصل فرمائید. 📚📚📚فرهنگی خانواده.🌸🌸🌸
حسنت به من نمیگه که تو کوچه ها چی دیده....😭
دیشب تا صبح گریه کردی.mp3
4.37M
دیشب تا صبح گریه کردی 🎤 ⚫️ ‌.................... 📋 دیشب تا صبح گریه کردی ⬛️ | ⬛️ ۱۳۹۷ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم دیشب که رویت، شد قاتل من دست تو می لرزید، چون دل من ای وای مادر، وای مادر، وای مادر از این ماتم، خانه ی ما را غباره غم گرفته مادر بنگر، که حسن با چشم گریان دَم گرفته در خواب گوید، مادر کجایی راهی نمانده تا، خانه بیایی دیشب دیدم تا بخواهی روی پهلو بازگردی با هر لرزش، آاااه، ناله کردی، آاااه، ناله کردی ناله کردی دیدم که بابا دور از گُلِ روت با دست لرزان، شد سرگرم تابوت دیشب تا صبح گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد چشم گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد پا گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد گوش گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی (س)🏴 @Karbala_1365🥀 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
|•به‌نام‌خدای‌امام‌زمان•|
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
اقای‌دلتنگے💔 #اللهم‌عجل‌الولیڪ‌الفࢪج💙
♡•• گفته‌بودم‌چوبیایی‌غم‌دل‌باتــوبگویم چه‌بگویم‌که‌غم‌ازدل‌برودچون‌توبیایی... 🍂💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♡•• دلتنــگِ تـــــــــــــوام... یک جهان شعر سرودم که بفهمی تنها محض لبخند تو، شاعر شده‌ام آقاجان♥️•~ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༻‌(س)🏴 @Karbala_1365🥀 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
اقای‌دلتنگے💔 #اللهم‌عجل‌الولیڪ‌الفࢪج💙
♡•• گر من به غمـِ عشق تـُـــو نسپارمـ دل دل را چہ ڪنمـ بهــرِ چہ مۍ دارمـ دل... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༻‌
شب‌که‌میشود‌... دلم‌میخواهد‌به‌دغدغه‌هایم‌بگویم: من‌را‌رها‌کنید..‌. میخواهم‌تنها‌شوم:) بعد‌هم‌بنشینم‌ روبه‌کربلا‌...💔 به‌امام‌بگویم: آقا‌نگاهم‌نمی‌کنی؟! ،یِکـ‌طَرَفهِ‌بیٓ‌بَرگَشْتٖ!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا