eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
884 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
✨💛|... شھیدکسیہ‌کہ‌جزخداکسی‌رونمیبینہ' وماکسانی‌هستیم‌که‌جزخودمون‌ ... کسی‌رونمیبینیم ! !!! 🥀؟ .. …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#واقعاانسانیت‌هاکجارفته؟
•••‼️ ••↻ • یڪ‌روز‌لباس‌ِتنگ ... یڪ‌روز‌لباس‌ِگشـاد ... یڪ‌روز‌لباسِ‌ڪوتـاه ... یڪ‌روز‌لباسَ‌بلند ... یڪروز‌لباسِ‌تیره ... یڪ‌روز‌لباس‌ِشاد ... یڪ‌روز‌لباس‌ِپاره ... هی‌رفتیم‌دنبال‌ِمدڪه‌یه‌وقت بھمون‌نگن‌عقب‌موندھ❗️ رفتیم‌دنبال‌سِت‌ڪردن‌ڪه بشیم‌شیڪ‌تریــن‌آدمِ‌دنیا :| یه‌وقت‌به‌خودت‌میای‌میبینی باشیطون‌ست‌شدی !!! « ســـوره‌اعـــراف‌آیــھ²⁶ » وَلِبٰـــــاسُ‌اَلتَّقْــــوىٰ‌ذٰلِكَ‌خَیْــــرٌ بھترین‌لباس؛لباسِ‌تقواست✨🦋 …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
5f683d17cabb612d0e10e2fe_315086985604988396.mp3
12.24M
- سرم‌جزروبہ‌رویِ‌گنبدِ - ❤️تـــــو❤️خم‌نشداربآب..... …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
4_5791913786935869529.mp3
5.4M
- بردلم‌گریہ‌کن...🥀 …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به دنبال این نبود که بفهمد آیا این عشق دوطرفه است یا نه. فقط می‌توانست بگوید: دوستت دارم، آیا به تو ربطی دارد؟
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
, ❤️ #مثل_علی_مثل_فاطمه… 🍃 خاطرات و زندگینامه #سردارشهیدعلی_شفیعی مسئول محورهای عملیاتی لشکر۴۱ ثارال
🚨 انتشار به مناسبت درگذشت مادر شهید علی شفیعی | ماجرای مادر شهیدی که سردار سلیمانی از سوریه با او تماس میگرفت! 🔻 سردار حسنی در گفتگو با «بنیاد مکتب حاج قاسم» : 🔺 شهید سلیمانی دفترچه تلفنی به همراه خود داشت که در آن شماره حدود ۱۵۰ خانواده شهید لیست شده بود و برخی‌روزها با چندتایشان تماس می گرفت. 🔺 ارتباط حاج قاسم با بعضی مادران شهدا، خیلی خاص بود. نسبت به مادر شهید «علی شفیعی» هم همین احساس را داشت. 🔺 گاهی حتی از سوریه به او زنگ میزد و صحبت می کرد. مادر شهید شفیعی میگفت: «حاج قاسم نیمه شب از سوریه زنگ می زند و با هم صحبت میکنیم. بعد میگفت: حالا دیگر خستگی ام رفع شد و به آرامش رسیدم. مادر! دیگر برو بخواب .» 🔺 این مادر، دیگر هیچ کس را ندارد. به همین دلیل، سردار سلیمانی هر وقت به کرمان می آمد، همیشه به ایشان سر می زد. …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
4_6033023222184675746.mp3
9.4M
اولُھوحسین‌؛آخِرُ‌ھوحسین(:♥️ ' …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
♡•• در راهِ رسیدن بہ تُو گیرمـ ڪہ بِمیرمـ اصلا بہ تُو افتاد مَسیرمـ ڪہ بِمیرمـ.. یڪ قطره‌‌ے آبمـ ڪہ دراندیشہ‌ے دریا افتادمـ و باید بپذیرمـ ڪہ بِمیرمـ.. یاچشمـ بپوش‌‌‌ازمن‌و‌از‌خویش‌برانمـ یا تنگ‌ در آغوش‌ بگیرمـ ڪہ بِمیرمـ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
دلم‌یه لیوان‌آبِ خنک تو صحن‌جمکران‌میخواد.. دلم یه دور صلوات با همون تسبیح های سبز روبرو محراب امام زمان عج میخواد دلم چشمم نگاهم تشنه ی همون گنبد فیروزه ایه... دلم تنگ‌شده که دلم‌تنگ‌بشه برا امام زمان.... …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
34.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با گریه نامه میدم نمیرسه جوابت ولی ادامه میدم...💔 🎤 🦋 تو یه احساس غریبی توی قلبم همیشه حال منم خوبه کنارت خدا میدونه چقدر دلم گرفته... …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🕊 .... حکایت حماسه رزمندگان و در فکه.🕊❣ کاری از گروه فرهنگی شهیدابراهیم‌هادی🍃 …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
✨🕊 #رازکانال‌کمیل.... این‌قسمت↓ #شناسایی •••• 🍃چهره زشت و کریه نفاق در لو رفتن این محورها که با زحم
✨🕊 .... این‌قسمت↓ •••• اردوگاه نیروهای خودی آکنده از شور و نشاطی وصف‌ناپذیر بود. هر یک از نیروها خود را در آستانه‌ی امتحانی عظیم می‌دید. تمرینات گسترده و شبانه‌روزی آن‌ها را برای شروع عملیات آماده می‌کرد. در کنار این تمرینات سخت جسمانی، روح نیروها نیز در کوره تقوا آب دیده می‌شد. دعاهای کمیل و توسل و سینه زدن‌های عاشورایی دوکوهه، تنها نیروی محرک و دل‌خوشی رزمندگان اسلام پس‌از خستگی و کوفتگی‌های بدن و پاهایشان بود. کمتر کسی پیدا می‌شد که از جراحت پاهایش ناراحت باشد. پیر و مرادشان راه و روش معامله با خدا را به آنان به‌خوبی آموخته بود. همه نیروها تلاش می‌کردند بیشترین آمادگی را برای عملیات کسب کنند چون اعلام‌شده بود که فقط نیروهای جوان و پرانرژی که قدرت لازم را دارند در این عملیات شرکت خواهند کرد. خوب به یاد دارم که غروب‌ها و پس‌از پیاده‌روی‌های طولانی و هنگام مراجعت به دوکوهه، تازه یک بازی عاشقانه آغاز می‌شد. بعضی‌ها به عشق گمنامی، آرام‌آرام درحالی‌که پتو به سر گرفته بودند قدم به صبحگاه دوکوهه گذاشته و در دریای بی‌کران اخلاص و گمنامی، وارد می‌شدند. و خلوتی عارفانه را با معبود آغاز می‌کردند. بسیجیان مظلوم امام، از گناهان گذشته نادم و پشیمان بوده، استغفار می‌کردند و در طلب وصال محبوب می‌سوختند. همه دنیایشان شده بود گمنامی! آرزوهایشان بر خلاف مردم شهر رنگ دیگر به خود گرفته بود. آنان مجنون‌وار در جستجوی محبوب، خود را آواره‌ی صحرای عشق و بلا کرده بودند و از این آوارگی لذت می‌بردند. در زندگی‌شان دنیا و آرزوهای کوچکش جایگاهی نداشت. همه آرزوهایشان وصال محبوب بود، آن‌هم با چهره‌ای که از خون سرشان خضاب شده باشد. …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
…❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
✨🕊 .... این‌قسمت↓ ••••• منطق عجیبی بر زندگی‌شان حاکم بود. در آن منطق هر که عاشق حسین(علیه‌السلام) بود آرزوی شهادتی حسین‌گونه می‌کرد آن‌گونه که در هنگام شهادت سری در بدن نداشته باشد. هر که در دام عشق مادر سادات می‌سوخت، طلب درک شکستن پهلو و می‌کرد. و هر که عاشق سقای تشنه‌کامان، حضرت عباس بود، تمنای بی‌دست می‌کرد. عجب روزگاری بود. هیچ‌کس با عقل دنیایی خود نمی‌تواند آن روزها و شب‌ها را تصور کند. آن ایام گفتنی و شنیدنی نیست. چشیدنی و دیدنی بود. مدینه فاضله‌ای که عرفا از آن یاد می‌کردند و می‌گفتند در دنیای مادی به وجود نخواهد آمد، ما به چشم خود دیدیم. آن‌جا هیچ‌کس به‌دنبال نفع شخصی نبود همه به‌دنبال ایثار و ازخودگذشتگی بودند. نیمه‌شب که بیدار می‌شدیم برای لحظاتی فکر می‌کردیم که بچه‌ها نماز جماعت می‌خوانند! اما هنوز ساعتی تا اذان صبح مانده بود. همه بیدار بودند . چشم‌ها از خوف خدا بارانی بود. انسان تعجب می‌کرد که این بسیجی‌ها کی استراحت می‌کنند!؟ عجیبی بود که همین زاهدان نیمه شب‌های هنگام روز چونان شیری درنده می‌غریدند. دندان‌ها را محکم به‌هم می‌فشردند و در تمرینات سخت و محکم استوار پا بر زمین می‌کوفتند. آنان به‌درستی مصداق همان آیه شریفه اشدا علی الکفار و رهنما و بینهم بودند. صدای خنده و شوخی‌هایشان روزهای دوکوهه را مشعوف می‌کرد و قهقهه شبانه‌شان سکوت شب‌های دوکوهه را مبهوت! در کارزار مبارزه و جهاد یاران خمینی کمتر به نتیجه می‌اندیشیدند آنچه برایشان بسیار اهمیت داشت ادای تکلیف الهی بود. آن‌هم به بهترین نحو و اثر گذار ترین شکل ممکن. روحیه شهادت‌طلبی، اراده پولادین و اطاعت‌پذیری محض از شاخصه‌های ممتاز رزمندگان سلحشور اسلام در آستانه نبرد والفجر بود. عملیاتی که بعدها به تغییر نام یافت. ... …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄