#وادی_مقدس |#فکه
#فکه، منطقهای بیابانی در شمال غربی #خوزستان و جنوب شرقی استان ایلام است.
منطقهٔ #فکه، سرزمین شنهای روان است که در بخش جنوبی آن، شنهای روان بیشتر است به گونهای که حرکت کردن بر روی آن بسیار سخت و طاقتفرساست. فکه یکی از محورهای اصلی حملهٔ ارتش بعثی #عراق به محور شمال #خوزستان بود.
پس از عملیات #فتحالمبین ـکه به آزادسازی بخش اعظمی از منطقهٔ غرب شوش انجامیدـ منطقهٔ #فکه همچنان در اشغال نیروهای عراقی باقی ماند. در ۶۱/۱۱/۱۷ #عملیات_والفجر_مقدماتی در جنوب فکه انجام شد و رزمندگان ایرانی توانستند با شکستن خطوط پیدرپی ارتش عراق به عمق #مواضع آن نفوذ کنند، اما بر اثر مقاومت شدید عراقیها، رزمندگان ایرانی به مواضع قبلی بازگشتند.
این سرزمین علاوهبر آنکه محل شهید شدن تعداد قابل توجهی از #رزمندگان ایرانی است، شاهد شهید شدن سه فرماندهٔ بزرگ جنگ «ابراهیم هادی، حسنباقری و #مجیدبقایی» نیز بود. فکه تا آخر جنگ در دست نیروهای عراقی باقی ماند و برخی #پیکرها همچنان در میدانهای مین باقی ماندند.
شادی روح شهدا صلوات🌷
------------------------
🇮🇷 『شُهَــدایِکـ♡ــرْبَلایِ۴🕊』
💠 در آستانه آغاز عملیات بزرگ فرهنگی#راهیان_نور
🔸تقدیمی شهیدی از جنس #خادمین_شهدا در راستای #امنیت
🔻شهد شیرین #شهادت گوارای وجودت
🔺 #خادم_الشهید #شهید #علی_رضا_دریس از خادمین بندرامام، ماهشهر استان #خوزستان
#خادم_الشهدا
🇮🇷 『شُهَــدایِکـ♡ــرْبَلایِ۴🕊』
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
💠 در آستانه آغاز عملیات بزرگ فرهنگی#راهیان_نور 🔸تقدیمی شهیدی از جنس #خادمین_شهدا در راستای #امنیت
ولی خوشبحال اونایی ک تو این بمیر بمیر دنیا شهید میشن(:💚
هدایت شده از زانیار
سلام رفیقای گلم
ممنون میشم نظری پیشنهادی داشتین مطرح کنید واسه بهتر شدن کانال
و چون به ایام راهیاننور نزدیک میشیم خاطره و دلنوشتهی داشتین واسه بنده حقیر بفرستین تا به اسم خودتون تو کانال بزاریم...
یاعلی ...
#خادمکانالشهدایکربلای۴
مناینجام👇👇👇
@gomnam_66
〔💚🔗〕
بهفکرمثلشهدامردننباش
بهفکرمثلشهدا
زندگیکردنباش!🌿
شهیدابراهیمهادی
.
.
.
.
#شهیدانه
🇮🇷 『شُهَــدایِکـ♡ــرْبَلایِ۴🕊』
Part01_سه روایت از یک مرد.mp3
18.42M
کتاب «سه روایت از یک مرد» روایتگر خاطراتی متفاوت و خواندهنشده از
🥀دانشجوی شهید🥀
🌹سیدحسین علم الهدی🌹
🇮🇷 『شُهَــدایِکـ♡ــرْبَلایِ۴🕊』
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌹 #شهیدحسینعلمالهدی زیر ذرهبین ماموران #ساواک بود. در اولین دستگیری، وی را در بند نوجوانان زندانی کردند؛ پس از مدتی که خانواده حسین موفق به دیدنش میشوند، وی در پاسخ به اینکه چه چیزی لازم داری که برایت بیاوریم، گفت: «فقط یک جلد قرآن برایم بیاورید.»
🌹دانشجوی سال دوم دانشگاه مشهد در رشته تاریخ بود، با شروع جنگ تحمیلی همراه با گروهی از دانشجویان و نیروهای بسیجی، به سوی جبهههای دفاع حق علیه باطل شتافت.
🌹 #قبلازشهادت
حسین چند شب قبل از شهادتش در جواب سوال دوستش که پرسید: «تو فکری سید؟» گفت: «وقتی وارد هویزه شدم تصمیم گرفتم هر چه از قرآن و نهجالبلاغه فراگرفتهام، در عمل پیاده کنم. حالا احساس میکنم که روز پرداخت نزدیک است و بهزودی پاداش خود را دریافت خواهم کرد.»
🌹شب قبل شهادتش، یاران همیشگی دور او را گرفته بودند؛ «یونس شریقی»، «جمال دهشور»، «قاسم نیسی»، «حسن بوغدار»، «حسین احتیاطس» و... . حسین گفت: «بچهها! آب گرم داریم؟» دوستش گفت: «آب گرم میخواهی چیکار؟» گفت: «میخواهم حمام کنم».
♦️دوستش با تعجب پرسید: «تو این سرما؟» و بلافاصله اضافه کرد: «فردا عملیات است. حسابی گرد و خاک بلند میشود. خاکی میشوی.» گفت: «میدانم.» دوستش گفت: «و با این حال باز میخواهی حمام کنی؟ مگر قرار است بروی تهران؟» #حسین زد زیر خنده. از ته دل میخندید. آنقدر خندید که همه به خنده افتادند. بعد ساکت شد و گفت: «فردا به تهران نمیروم، به جای مهمتری میروم.» «کجا؟»، « ملاقاتخدا».
🇮🇷 『شُهَــدایِکـ♡ــرْبَلایِ۴🕊』