یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ
یا ربّ الحسین بحقّ الحسین إشف صدر الحسین بظهور الحجّة
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الْباقِرُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ.
من پنجمین ولی خداوند قادرم
شب شهادت امام باقر علیه السلام،روضه خوان كربلاست،از دوران كودكی همه ی مصائب و روضه های كربلا رو به عینه دیده.
من پنجمین ولی خداوند قادرم
همنام مصطفی و ملقب به باقرم
گنجینه ی علوم الهی است سینه ام
از نسل سفره دار کریم مدینه ام
مشهور شهرم و کرم ابراز می کنم
با یک نظر ز کار گره باز می کنم
ای گرفتارها،مریض دارها،سفره ی امام باقر همیشه تو مدینه پهن بوده،سجیّت این خانواده كرم ِ،عادتشون احسان ِ،لذا امشب بگو آقاجان:مارو كنار بقیعت جا بده،میدونم امشب گریه كن نداری،غریب تر از همیشه ی مدینه ای،مدینه خصوصاًشب ها كنار بقیع، اونایی كه رفتند می دونند الان نه یه شمعی،چراغی. آقاجان مارو یه صدا بزن كنار بقیعت امشب،ما هم یه گوشه ای برای خودمون گریه كنیم.مولای من:
مشهور شهرم و کرم ابراز می کنم
با یک نظر ز کار گره باز می کنم
آقاجان گره به كار ما افتاده،با یه نگاه گره مارو باز كن،خودش داره روضه میخونه
بانی روضه های غروب منا منم
دلت بره صحرای منا و عرفات،فردا دیگه حاجی ها كم كم به طرف عرفات و منا حركت می كنند، امام باقر دل من و تو رو با خودش می بره.
بانی روضه های غروب منا منم
پرچم به دوش ماتم کرببلا منم
من شاهد مصیبت عظمای عالمم
من شاهد غریبی آقای عالمم
از زبون امام باقر این فراز ها چقدر آشناست،امشب اومدی برای اون آقایی گریه كنی كه عاشورا یادگاریه این آقاست. بأبی أنت واُمی این جوری آقا و جدش رو صدا میزنه: إنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ ، وَوَلِیٌّ لِمَنْ والاكُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداكُمْ. آقاجان یا امام باقر حرف دل این مردم شب شهادتت اینه:یه وقت آدم دلش می خواد بره كربلا،یه وقت دلش می خواد بره مدینه، اما دلم میخواد شب شهادتت هم مدینه باشم، هم كربلا باشم.یه چشمت اشك زائر مدینه، یه چشمت اشك زائر كربلا،از مدینه ی امام باقر بریم كربلا.
عاقبت آه کشیـدم نفس آخر را
چقدر آقا امام باقر این خاطرات كربلا مدام مقابل چشمش بود،مثل باباش زین العابدین مرتب برا حسین و كربلا گریه می كرد،لذا امشب از امام باقر اشك برا محرم رو بخواه،اگه می خوای امام باقر چیزی بهت عطا كنه این رو بخواه،گدای زرنگی باش،چیز كمی نخواه،دنیا میگذره با پستی و بلندیش،اونی كه از امام باقر می خوای سوز برای محرم باشه.
عاقبت آه کشیـدم نفس آخر را
نفس سوخته از خاطره ای پرپر را
روضه خوانی ِ مرا گرم نمودی امشب
روضه ی آنهمه گل، آنهمه نیلوفر را
آقاجان هر شب به یاد جدت روضه خواندی،اما دیگه امشب راحت شدی از این همه گریه و ناله
آخرین حلقه ی شبهای محرّم هستم
شکر، ای زهر ندیدم سحـری دیگر را
حالا اهل ناله
باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیده است
باورم نیست تماشای تنی بی سر را
حسین....آقاجان یه ذره از اون روضه هارو برا ما بخون،ما هم شب شهادت چشمامون خشك نمونه،صحنه های زیادی رو امام باقر دیده،اصلاًروضه ی امام باقر تكرار عاشوراست،من یه دونه از عاشورا بگم،یه دون هم از شام بگم،روضه ی من همینه،عاشورا رو آماده ای تحویل بگیر،خیلی ها با این روضه گریه كردند،امام باقر محاله یادش بره،كجای عاشورا؟چه لحظه ای از عاشورا دل امام باقر رو می سوزونه؟ناله ی عاشورایی می خوام،والا خوندن این روضه كار سختیه
باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود
دیدن سوختن چارقد دختر را
حسین....دیگه چی دیدی آقا؟
غارت خود و علم، غارت گهواره و مشک
غارت پیرهـن و غـارت انگشتر را
یادم نمیره اون صحنه رو كه همه فرار می كردند،یه مرتبه دیدم عمه زینبم كنار خیمه ی بابام مضطرب و نگران هی دست رو دست میزنه،هی دست رو سر میزنه،اومدن گفتند زینب چرا اینجا ایستادی؟چرا فرار نمی كنی؟عمه ام گفت:آخه زین العابدین تو خیمه است.امام منه،حفاظت از جانش وظیفه ی منه،اما چه كردند؟ خودم دیدم دور عمه ام حلقه زدند نامحرم ها،همه داد می زدند،همه فریاد می زدند.دیگه چی دیدی آقا جان؟یه صحنه ی دیگه از شام،دلت رو آتش میزنه شب شهادتی،كربلا با هر كیفیتی بود گذشت،این خانواده خانواده ی شهادتند،اینها از پیغمبر ،امیرالمؤمنین،مادرشون زهرا، همه با شهادت آمیختند. @asharmadahiii
Mirdamad-Shab-Shahadate-Emam-Bagher-1393-002.mp3
3.02M
ای مسموم کینه امام ِ باقر غریب مدینه امام ِ باقر
گریم برایت ، جانم فدایت ، شهر مدینه شد کرببلایت
واویلا واویلا واویلا آه و واویلا
**
نگاه رحمتت حلّ مشکلها مزار خاکی ات بهشت دلها
رافع همه ، حاجات مایی ، مجاور قبر پاک زهرایی
واویلا واویلا واویلا آه و واویلا
**
ای بر خیرالبشر نور دو دیده هستی روضه خوان سر ِ بریده
بودی یا مولا ، یوم ُ العاشورا ، شاهد گودال و هجوم ِ اعدا
اویلا واویلا واویلا آه و واویلا. @asharmadahiii
mirdamad-shahadat-emam-bagher-90-03.mp3
1.74M
باقر علوم عالم، عالم آل پیمبر
غربت و مظلومیت رو، برده ارث از بابا حیدر
دلش از غصه گرفته، غم و درداش بی شماره
غیر اشک چشم خیسش، دیگه همدمی نداره
از شرار زهر دشمن، آب شده پیکر خسته اش
غیر آه دل نداره، مرحمی دل شکسته اش
یه کبوتر غریبه، بی سر و سامونه حالش
می خواد پر بگیره اما، سنگ غم خورده به بالش
پسرم بیا کنارم، که دیگه رفتنی ام من
بیا تا برات بگم از، ظلم و کینه های دشمن
به خدا یادم نمیره، اون همه ماتم و آزار
دشنام و سنگ های کینه، خنده های سر بازار
مونده بود به زیر نعلِ اسبها لاله های چیده
روی نیزه های بی رحم، می دیدم سر بریده. @asharmadahiii
Mirdamad-shahdat-e-bagher-92-02.mp3
5.12M
السلام علی الحسین..
یادگار كربلامنم،عزادار كربلا منم
حسین و با لب تشنه كشتن،مارو بردن اسارت
خدایا دلم می خواد برم باز،به كربلا زیارت
وای وای وای، روی لبمه شهادتین
وای وای وای، السلام علی الحسین
مونده فقط ای خدا برام
خاطرات كربلا و شام
خدایا كی گفته جای زینب،تو مجلس شرابه
مزار رقیه شد بمیرم،یه گوشه ی خرابه
وای وای وای شیرینی زندگیم كجاست
وای وای وای همبازی بچه گیم كجاست
وای وای وای روی لبمه شهادتین
وای وای وای السلام علی الحسین
دلی كه تا كربلا میره
تو گودی قتلگاه میره
خدایا خودم دیدم حسین و به خاك و خون كشیدن
خدایا خودم دیدم با خنجر سر از تنش بریدن
وای وای وای روی خاكا دست و پا می زد
وای وای وای مادرش رو هی صدا می زد
@asharmadahiii
motie-sh-imam-bagher-05.mp3
1.75M
او ناخدای پنجمی این سفینه بود..
تنهــــاتـــرین غـریب دیار مدینــــه بود
او مرد علم و زهد و وقار و سکینه بود
صـدباب علــم از کلماتش گشــوده شد
در بین عالمــــان، به خدا بی قرینه بود
این خــــانواده نسل نجــــات و هدایتنـد
او ناخــدای پنجمی از این سفینــــه بود
نان آور همیشــــه هـر کـــــودک یتیـــم
بر شانه های خسته او جـــای پینـه بود
آتش گرفتـــه باغ دلش از شـــــراره ای
سهــــم امام خسته ما زهـــــر کینه بود
همواره آسمـــان دلش رنگ لاله داشت
هفتاد و چند داغ شقـــایق به سینه بود
دشت نگـــاه او پر گلهــای اشــک بود
یادآور حکــایت سقـــــا و مشـــک بود
@asharmadahiii
motie-sh-imam-bagher-04.mp3
4.21M
با غم و غربت شبای آه اومده
بوی محرم میگن از راه اومده
صدای یوسف از دل چاه اومده
دادازغریبی...
دادازغریبی...
شکسته قلب عالم وآدم
نشسته تو دلای ما ماتم
کشتن امام مارو باز با سم
با سم کینه...
آه ای مدینه...
تو این داغ، اگه بمیریمم کمه
این شبها، شروع ماه ماتمه
آی عشاق! محرمه محرمه
(ای آقا، شهید شام وکربلا)
دلا میسوزه برا غربت شما
برای قبر زار و خلوت شما
چرا نمردیم تو شهادت شما
ای وای بر ما...
صد وای بر ما...
با زهر کینه گشته ای مسموم
از غربت زهرا شده مغموم
مولای کربلائی مظلوم
مظلوم و تنها...
مانند زهرا...
این شبها، بقیع تو اوج غربته
قبر تو، مث همیشه خلوته
با اینکه، امشب شب شهادته
(یامولا، شهید شام وکربلا)
دلا گرفته برای کرب وبلا
رو لبمونه نوای کرب وبلا
ما هم بشیم کاش فدای کرب و بلا
فدای اکبر...
فدای اصغر...
همونجایی که لاله شد پرپر
شد پاره پاره مشک آب آور
از روی تل صدای وای مادر
حسین غریبه...
حسین غریبه...
شد زنده، دوباره روضه ی فدک
شما و رقیه رو زدن کتک
یامولا یا لیتنا کنا معک
(یامولا یا لیتنا کنا معک). @asharmadahiii
میگن انگشتریِ امام باقر علیه السلام همان انگشتری اباعبدالله الحسین علیه السلام بوده،گفتند:آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام رو درک کردید؟فرمودند:بله،من کربلا چهارسالم بود.همه صحنه ها رو شاهد بودم.بعدشم در تمام طول اسارت با عمم زینب همراه بودم.آقای کتک خورده ی کربلا...آقای خرابه نشین...آقای طناب اسارت بر گردن شما بسته شده...در نقلی هست آقا امام سجادعلیه السلام میفرماید:تو یه جایی بچه ها رو با طناب بستند،یه سر طناب رو به من بستند،یه سر طناب رو به عمه ام زینب،ما آرام میرفتیم بچه ها زمین نخورند، میومدند با تازیانه میزدند،میگفتند: سریع برید،سریع میرفتیم بچه ها زمین میخوردند.زمین خورده ی راه کوفه و شام! امام باقر فدات بشم یه ذره از اون زحمتایی که برای دین کشیدید به ماهم توفیق بدید ما هم یه کاری بکنیم.
غرض از حج اینه که ما بریم،بیایم کمکت کنیم دیگه! خب فکر کردیم ما الان رفتیم حج آخرش میخواستیم همینو بگیم...آقا امام باقر علیه السلام خیلی غربت کشیدند،این غربت در مزار شریفشونم پیداست.این شب هایی که شب شهادت امام باقره همه ی حاجیا از مدینه رفتند دیگه کسی نیست بیاد زیارتگاه بقیع.من از بین همه ی روضه ها یه سوال میخوام بکنم از امام باقر علیه السلام.آقا حال شما خرابه ی شام چگونه بود سه ساله ی ابی عبدالله الحسین علیه السلام بهانه ی پدر گرفته بود؟
@asharmadahiii
ذکر من سلام من کیست حضرت باقر
خیلی امام باقر غریبه،غربت از این بالاتر این همه زائر می ره مدینه،ولی شب و روز شهادت امام باقر كه میشه،مدینه یه زائر نداره؛همه رفتند مكه،یه نفر نیست پشت بقیع براش گریه كنه،بیایید امشب غریب نوازی كنیم،خیلی غریبه امام باقر
حج من قیام من کیست حضرت باقر
اسوه ی تمام من کیست حضرت باقر
زمزم و مقام من کیست حضرت باقر
پنجمین امام من کیست حضرت باقر
می کند ز آیینم مهر او نگهبانی
ای به بندگی یکتا ذات حق تعالی را
تو یگانه فرزندی دو علی اعلا را
باقر العلوم هستی ذات پاک یکتا را
نی عجب اگر بخشد سائلت دو دنیا را
جان مادرت زهرا از درت مران ما را
بی تو در جنان عاشق بنده ای است زندانی
امروز روز شهادت یه آقایی بوده آی مردم كه دو سه سال بیشتر نداشت،یكی از شاهدهای كربلا بوده،هم سن و سال رقیه خانم بوده،امام باقر،همه ماجرای كربلا رو دیده
تو ز کودکی دائم محنت و بلا دیدی
با دو چشم معصومت ظلم بر ملا دیدی
راه شام طی کردی دشت کربلا دیدی
اهلبیت عصمت را زار و مبتلا دیدی
هر که این قصه شنیده است ولی من دیدم
خون دل خوردم و شب تا به سحر نالیدم
هستی ما همه در کرببلا رفت به باد
چه به روز دل زینب که نیامد
گریز روضه رو بزنم،امشب تحویل بگیری،امشب بریم كربلا،اینقده،آقا رو این سم اذیت كرد،اما به هر سختی بود،حضرت رو اسبش تا جلوی منزل رسوند،خود حضرت به هر سختی بود پیاده شد،بچه ها ریختند دور بابا،بابا رو پیاده كردند،وارد خونه شد،آی مردم،ایجا اسب آقا صاحبش رو صحیح و سالم رسوند تا كنار خونه،دلت رفت آره،قربون این دل ها برم كه با یه اشاره جلوجلو میرن،ولی من یه اسب دیگه سراغ دارم
روایت است که چون تنگ شد بر او میدان
فتاد از حرکت ذوالجناح از جولان
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سید الشهدا بر جدال طا قت داشت
هوا ز باد مخالف چو قیر گون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
حسین............ @asharmadahiii
3. سخن نیک را از هرکس بگیرید
خُذُوا الكلِمَةَ الطَّيبَةَ مِمَّن قالَها و إن لَم يعمَل بِها (3)
سخن طيب و پاكيزه را از هر كه گفت بگيريد، اگر چه او خود، بدان عمل نكند.
4. نافرمان خداشناس نیست
ما عَرَفَ اَللهَ مَن عَصاهُ. (4)
خدا را نشناخته آن كه نافرماني اش كند.
@asharmadahiii
مداحی آنلاین - هر کسی که تو کودکی ببینه کابوس بدی - مهدی اکبری.mp3
10.05M
هرکسی که تو کودکی،ببینه کابوس بدی،تا عمر داره یادش نمیره
حالا اگه به جای خواب،با گوشت و پوستش لمس کنه،آرزوشه روزی هزار دفه بمیره
*خودم دیدم،
جوونای خیمه،دویدن و رفتن،تشییع اکبر
*خودم دیدم،
زیره بغلای،حسین و گرفتن،سقا با خواهر
(ای که میگی به روضه خون
روضه ها رو سنگین نخون...سخته شنیدن)
(پنجاه وچار سالی میشه
این روضه ها تو سینمه،شنیدن کی بود مانند دیدن)
#منم اسیر غصه ها ،شاهد کل ماجرا،یادگار کرب و بلا#
****
هنوز تو گوشمه خدا،صدای گریهء علی،اصغر که دلهامون و سوزوند
هرچی که دست به دست میشد،بین رباب و عمه جون،آروم نمیشد هرکسی لالائی میخوند
*خودم دیدم،
زیر عبا بردش،به دشمنا رو زد،حرمله خندید
*خودم دیدم،
رو خاکا نیومد،خونای گلوشو،به عرش که پاشید
(ای که میگی به روضه خون
روضهء شیرخواره نخون...سخته شنیدن)
(رباب که آب خورد یادمه
بیرون خیمه ضجه هاش،شنیدن کی بود مانند دیدن)
#منم اسیر غصه ها،شاهد کل ماجرا،یادگار کرب و بلا#
****
الهی هیچ مسلمونی،اسیر نشه تا ببینه،ناموس شو تو ملأعام
جای تعجب نداره،حق داشت بابام سه مرتبه،بگه که سخت تر ندیدم از سفر شام
*خودم دیدم،
محل یهودی،تو چشای عباس،نگاه غیرت
*خودم دیدم،
عمه ها چه جوری،آستین گرفتن،جلوی صورت
(ای که میگی به روضه خون
روضه رو بی پروا نخون...سخته شنیدن)
(خودم دیدم بزم یزید،کنیز میخواست پستی پلید،شنیدن کی بود مانند دیدن)
#منم اسیر غصه ها،شاهد کل ماجرا،یادگار کرب و بلا#
****
سخته یکی تو یک سفر،همبازی شو از دست بده،جاش بذاره تو خاک غربت
یادم نمیره گریهء،سه ساله رو که آخرا،بابا بابا بابا میگفت دیگه با لکنت
*خودم دیدم،@asharmadahiii