فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پای پیاده
همپای جاده
ره می سپارم به عزم زیارت
@asharmadahiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌺
🔶 کلیپ زیبای "پشت سر مرقد مولا" با نوای حاج میثم مطیعی
🔷 تقدیم به همه ی عاشقان کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مےگویند:
#ڪربلا قسمٺ نیسٺ، دعوٺ اسٺ!
خدایا…
مݩ معنےِ قسمٺ و دعوٺ
را نمےدانم! اما تو معنے #طاقٺ
رامےدانے… مگر نہ؟
دل من لڪ زده براے ڪربلاے ارباب💔
@asharmadahiii
🎙مَولايَ سَرَى شَوقٌ بِدَمي/الرادود الحسینی الدکتور الحاج میثم مطیعی
🌸مَولايَ سَرَى شَوقٌ بِدَمي
مولای من! شوقی در خونم جاری شد
🌺 حَتّى انْتَثَرا عِقدُ الكَلِمِ
که توان سخن گفتن را از من گرفته است
🌸 يا ليتَ أرى نُورَ الحَرمِ
ای کاش نور حرمت را ببینم
🌺على مَراكِب دَمْعَاتي
بر مرکب اشکم
🌸 حَمَلتُ مَعِيَ آهاتي
سوز دلم را با خود می کشم
🌺أَتَيتُ أَبُثُّ حَسراتي... و شوقي
آمدم تا حسرت هایم و شوقم را ابراز کنم
🌸 حُسين آهٍ ...حسين آهٍ
آه یا حسین... آه یا حسین
🌺مَولايَ و مَا أسْمَى الذِّكْرَى
مولای من! چقدر اربعینت بزرگ است
🌸 نَحياكَ كَمَالاتٍ كُبْرَى
ما کمالات بزرگ تو را زنده نگه می داریم
🌺عِزّاً: إيماناً أو نَصْرا
عزت، ایمان و پیروزی
🌸 تَخِذْناكُمُ لنا قَادَةْ
شما را به عنوان رهبرانمان برگزیدیم
🌺بكمُ الحَياةُ وَقّادَةْ
شعله زندگی با شما فروزان است
🌸 فَصِرْنا في العالمِ سَادة .. بالحقِّ
به حقیقت...با شما در جهان به سروری رسیدیم
🌺حُسين آهٍ ...حسين آهٍ
آه یا حسین... آه یا حسین
🌸 زُوّارُكَ يا لُغَةَ القَلْبِ
ای زبان دل! زائران تو
🌺جَاؤوكَ عَلَى رَغْمِ الرُّعْبِ
علی رغم خطرات و ترس های راه به نزد تو آمدند
🌸 يَتْلُون لِآيَاتِ الحُبِّ
در حالی که آیه های عشق را تلاوت می کنند
🌺قَدِ اجْتَازُوا بِكُمُ العُنْفَا
با شما به خشونت ها توجهی نکردند
🌸 و كَربَلا لَهمُ مَرْفَا
کربلا لنگرگاه آن هاست
🌺و بِهَا الآلَامُ تُسْتَشْفَى.. بِالعِشْقِ
و دردهایشان با کربلا شفا پیدا می کند... با عشق
🌸 حسين آه ...حسين آه
آه یا حسین... آه یا حسین @asharmadahiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درد و دل جوان مبتلا به سندرم در قتلگاه امام حسین علیه السلام
✨ امام جعفر صادق عليه السلام
فرمودند:
اولین شخصی که پس از مهدی (عج)
رجعت می کند حسین بن علی است و
به قدری حکومت می کند که از کثرت
سن ابروهایش روی دیدگانش می آید.
📚البرهان ۳:۵۰۶
@asharmadahiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوچیک بودم که مادرم حرز تو گردنم می کرد
وقتی محرم میومد لباس سیاه تنم می کرد...
باشه منو نبر حسین به کربلات حق داری اقا 😭😭😭😭😭😭
@asharmadahiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ببینید | کلیپ زیبا
🎤مهدی_سلحشور
#پیاده_روی_اربعین
@asharmadahiii
مداحی آنلاین - خداحافظ ای شهر آزارها - محمود کریمی.mp3
6.85M
🔳 #زمینه احساسی #اربعین
بود آخرین لحظه ی عمر من
الا شام غم با تو گویم سخن
چه خوش بود و آیین غمخواریت
زآل علی میهمان داریت
دگر جانم از غصه بر لب رسید
گذشت آنچه از تو به زینب رسید
(خداحافظ ای شهر آزارها
خداحافظ ای کوچه بازارها )۲
خداحافظ ای شاهد جنگها
خداحافظ ای بارش سنگها
خداحافظ ای شهر رنج و بلا
خداحافظ ای چوب و تشت طلا
(خداحافظ ای شهر آزارها
خداحافظ ای کوچه بازارها )۲
خداحافظ ای قصه ی بزم می
خداحافظ ای راس بالای نی
خداحافظ ای اشک جمّازه ها
خداحافظ ای زیب دروازه ها
خداحافظ ای شهر دشنامها
خداحافظ ای کوچه ها بام ها
خداحافظ ای سنگ خون و جبین
خداحافظ ای سید الساجدین
(خداحافظ ای شهر آزارها
خداحافظ ای کوچه بازارها )۲
خداحافظ ای رنج ها دردها
خداحافظ ای خاک ها گردها
خداحافظ ای ناقه ی بی جهاز
خداحافظ ای اختران حجاز
خداحافظ ای خاک ویران سرا
خداحافظ ای آل خیر النساء
خداحافظ ای خردسال اسیر
خداحافظ ای چهار ساله سفیر
خداحافظ ای یاس نیلی شده
یتیم نوازش به سیلی شده
(خداحافظ ای شهر آزارها
خداحافظ ای کوچه بازارها )۲
همین جا خودم دیدم از خون خضاب
سر نیزه ها هیجده آفتاب
همین جا کنارم نی و دف زدند
به دیدار هجده گلم کف زدند
همین جا دلم شد زغم چاک چاک
که خورشید افتاده بر روی خاک
همین جا به زخمم نمک میزدند
عزیز دلم را کتک میزدند
همین جا به فرقم عدو خاک ریخت
به روی گلم خار و خاشاک ریخت
همین جا ز غم جان من خسته بود
که ده تن به یک ریسمان بسته بود
همین جا زغم جانم آمد به لب
که در گل گلم دفن شد نیمه شب
دریغا که آن گوهر پاک رفت
(چو زهرا غریبانه در خاک رفت )۲. @asharmadahiii👌👌👌👌👌👌👌👌
1_148309497.mp3
1.04M
🔰روز سه شنبه روز زیارتی
🌸امام زین العابدین علیه السلام
🌸امام محمدباقر علیه السلام
🌸امام جعفرصادق علیه السلام
#التماس دعا 🤲
@asharmadahiii
AUD-20201001-WA0000.mp3
8.61M
رزق اول صبح🌹زائر الحسین هر کی چشمش توی روضه تر شه
زائر الحسین هر کی چشمش توی روضه تر شه
من زار اباعبدالله، زار الله فی عرشه
من زار اباعبدالله، زار الله فی عرشه
جان بلا دیده منم گریه خندیده منم
یار پسندیده منم یار پسندیده مرا
جان بلا دیده منم گریه خندیده منم
یار پسندیده منم یار پسندیده مرا
پسندیده یکی دیوونه باشه
یکی چای ریز این خونه باشه
پسندیده یکی دیوونه باشه
یکی چای ریز این خونه باشه
دانلود مداحی زائر الحسین هر کی چشمش توی روضه تر شه رسولی
پسندیده که ما سینه زش شیم
عزادار پیراهنش شیم
زائر الحسین هر کی چشمش توی روضه تر شه
زائر الحسین هر کی چشمش توی روضه تر شه
من زار اباعبدالله من زار الله فی عرشه
من زار اباعبدالله من زار الله فی عرشه
زیر پای سینه زن ها بال جبرئیل هم فرشه
من زار اباعبدالله زارالله فی عرشه
غیر هوای حرمش غیر غبار قدمش
غیر هوای حرمش غیر غبار قدمش
غیر نگاه کرمش هیچ نپرسید مرا
پسندیده یکی با کاسه آب بشه سقای زائرهای بی آب
پسندیده یکی مبتلا شه پای دیگ اجاق روضه باشه
زائر الحسین هر کی چشمش توی روضه تر شه
زائر الحسین هر کی چشمش توی روضه تر شه
@asharmadahiii
شخصی گفت : ای رسول خدا !
گناهانم زیاد شده و اعمالم سست گشته ...
@asharmadahiii
Misagh-ShahadatHazratRoghayyeh1392[01].mp3
9.6M
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
حاج میثم مطیعی. @asharmadahiii
روضه اربعین امام حسین علیه السلام
اتفاقاتی که تا چهل روز بعد از شهادت امام حسین(ع) ادامه داشت
زراره از قول امام صادق(ع)نقل نمود که حضرت ابو عبد اللَّه علیه السّلام فرمودند:
اى زراره آسمان تا چهل روز بر حسین بن على علیهما السّلام خون بارید و زمین تا چهل روز تار و تاریک بود و خورشید تا چهل روز گرفته و نورش سرخ بود و کوهها تکه تکه شده و پراکنده گشتند و دریاها روان گردیده و فرشتگان تا چهل روز بر آن حضرت گریستند و هیچ زنى از ما اهل بیت خضاب نکرد و روغن به خود نمالید و سرمه نکشید و موهایش را شانه نزد تا وقتى که سر عبید اللَّه بن زیاد را به نزد ما فرستادند و پیوسته بعد از شهادت آن حضرت چشمان، اشک آلود بود و هر گاه جدّم یاد آن حضرت را مىنمود محاسنش از اشک خیس مىگشت بطورى که هر کس آن جناب را مىدید به حالش ترحّم نموده و از گریهاش به گریه مىافتاد...
متن عربی:
وَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّه بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْبَصْرِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ عَنْ أَبِی یَعْقُوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ زُرَارَهَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَا زُرَارَهُ إِنَّ السَّمَاءَ بَکَتْ عَلَى الْحُسَیْنِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالدَّمِ وَ إِنَّ الْأَرْضَ بَکَتْ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالسَّوَادِ وَ إِنَّ الشَّمْسَ بَکَتْ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالْکُسُوفِ وَ الْحُمْرَهِ وَ إِنَّ الْجِبَالَ تَقَطَّعَتْ وَ انْتَثَرَتْ وَ إِنَّ الْبِحَارَ تَفَجَّرَتْ وَ إِنَّ الْمَلَائِکَهَ بَکَتْ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً عَلَى الْحُسَیْنِ ع وَ مَا اخْتَضَبَتْ مِنَّا امْرَأَهٌ وَ لَا ادَّهَنَتْ وَ لَا اکْتَحَلَتْ- وَ لَا رَجَّلَتْ حَتَّى أَتَانَا رَأْسُ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ وَ مَا زِلْنَا فِی عَبْرَهٍ بَعْدَهُ وَ کَانَ جَدِّی إِذَا ذَکَرَهُ بَکَى حَتَّى تَمْلَأَ عَیْنَاهُ لِحْیَتَهُ وَ حَتَّى یَبْکِیَ لِبُکَائِهِ رَحْمَهً لَهُ مَنْ رَآه…
منبع:
کامل الزیارات، ص: ۸۱ @asharmadahiii
آمدن جابر بن عبد الله انصاری در اربعین به کربلا و کیفیت زیارت او
عطیه گفت: ما بیرون رفتیم با جابر بن عبد اللّه انصارى به جهت زیارت قبر حضرت حسین علیه السّلام، پس زمانى که به کربلا وارد شدیم جابر نزدیک فرات رفت و غسل کرد، پس جامه را لنگ خود کرد و جامه دیگر را بر دوش افکند، پس گشود بستهاى را که در آن سعد بود و بپاشید از آن بر بدن خود، پس به جانب قبر روان شد و گامى برنداشت مگر با ذکر خدا تا نزدیک قبر رسید، مرا گفت که: دست مرا بر قبر گذار.
من دست وى را بر قبر گذاشتم، چون دستش به قبر رسید بىهوش بر روى قبر افتاد، پس آبى بر وى پاشیدم تا به هوش آمد و سه بار گفت: یا حسین، پس گفت:
حبیب لا یجیب حبیبه!؟ آیا دوست جواب نمىدهد دوست خود را؟ پس گفت: کجا توانى جواب دهى و حال آن که در گذشته از جاى خود رگهاى گردن تو، و آویخته شده بر پشت و شانه تو، و جدایى افتاده ما بین سر و تن تو، پس شهادت مىدهم که: تو مىباشى فرزند خیر النّبیّین، و پسر سیّد المؤمنین، و فرزند هم سوگند تقوى و سلیل هدى و خامس اصحاب کساء، و پسر سیّد النّقباء، و فرزند فاطمه علیها السّلام سیّده زنها. و چگونه چنین نباشى و حال آن که پرورش داده تو را پنجه سیّد المرسلین و پروریده شدى در کنار متقین، و شیر خوردى از پستان ایمان، و بریده شدى از شیر به اسلام، و پاکیزه بودى در حیات و ممات، همانا دلهاى مؤمنین خوش نیست به جهت فراق تو و حال آن که شکّى ندارد در نیکویى حال تو، پس بر تو باد سلام خدا و خشنودى او، و همانا شهادت مىدهم که تو گذشتى بر آنچه گذشت بر آن برادر تو یحیى بن زکریّا.
پس جابر گردانید چشم خود را بر دور قبر و شهدا را سلام کرد بدین طریق:
السّلام علیکم أیّتها الارواح الّتى حلّت بفنائک قبر الحسین علیه السّلام، و اناخت برحله، اشهد انّکم اقمتم الصّلاه، و آتیتم الزّکاه، و امرتم بالمعروف، و نهیتم عن المنکر، و جاهدتم الملحدین، و عبدتم اللّه حتى اتاکم الیقین.
پس گفت: سوگند به آن که برانگیخت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را به نبوّت حقّه که ما شرکت کردیم شما را در آنچه داخل شدید در آن.
عطیّه گفت، به جابر گفتم: چگونه ما با ایشان شرکت کردیم و حال آن که فرود نیامدیم ما وادیى را، و بالا نرفتیم کوهى را، و شمشیرى نزدیم و امّا این گروه پس جدایى افتاده ما بین سر و بدنشان و اولادشان یتیم و زنانشان بیوه گشته؟
جابر گفت: اى عطیّه! شنیدم، از حبیب خود رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم که مىفرمود:
هر که دوست دارد گروهى را، با ایشان محشور شود. و هر که دوست داشته باشد عمل قومى را شریک شود در عمل ایشان، پس قسم به خداوندى که محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را به راستى برانگیخته که نیّت من و اصحابم بر آن چیزى است که گذشته بر او حضرت حسین علیه السّلام و یاورانش.
پس جابر گفت: ببرید مرا به سوى خانههاى کوفه.
پس چون پارهاى راه رفتیم به من گفت: اى عطیّه! آیا وصیّت کنم تو را و گمان ندارم که برخورم تو را پس از این سفر، و آن وصیّت این است که دوست دار دوست آل محمّد را مادامىکه ایشان را دوست دارد، و دشمن دار دشمن آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را تا چندى که دشمن است با ایشان اگر چه روزهدار و نمازگزار باشند، و مدارا کن با دوست آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم اگر چه بلغزد از ایشان پایى از بسیارى گناهان و استوار و ثابت بماند پاى دیگر ایشان از راه دوستى ایشان، همانا دوست ایشان بازگشت نماید به بهشت و دشمن ایشان بازگردد به دوزخ.
متن عربی:
عن عطیه العوفی، قال: خرجت مع جابر ابن عبد اللّه الأنصاری زائرا قبر الحسین بن علی فلما وردنا کربلاء، دنا جابر من شاطئ الفرات فاغتسل، ثم اتزر بإزار و ارتدى بآخر، ثم فتح صرّه فیها سعد فنثره على بدنه، ثم إنّه لم یخط خطوه إلّا ذکر فیها اللّه تعالى، حتى إذا دنا من القبر قال: المسنیه یا عطیّه! فألمسته، فخر على القبر مغشیا علیه، فرششت علیه شیئا من الماء، فلما أفاق قال: یا حسین یا حسین- ثلاثا- ثمّ قال: حبیب لا یجیب حبیبه، و أنى لک بالجواب، و قد شخبت أوداجک على أثباجک، و فرق بین رأسک و بدنک؟ فأشهد أنّک ابن خاتم النبیین، و ابن سید الوصیین، و حلیف التقى، و سلیل الهدى، و خامس أصحاب الکساء، و ابن سید النقباء، و ابن فاطمه سیده النساء، و مالک لا تکون هکذا، و قد
غذتک کفّ محمّد سید المرسلین، و ربیت فی حجور المتقین، و أرضعت من ثدی الإیمان، و فطمت حیا، و طبت عیشا، غیر أنّ قلوب المؤمنین غیر طیبه بفراقک، و لا شاکه فی الخیره لک، فعلیک سلام اللّه و رضوانه، فأشهد أنک مضیت على ما مضى یحیى بن زکریا.
قال عطیه: ثمّ جال ببصره حول القبر، فقال: السلام علیکم أیتها الأرواح الطیبه التی بفناء الحسین أناخت برحله؟ أشهد أنکم قد أقمتم الصلاه، و آتیتم الزکاه، و أمرتم بالمعروف، و نهیتم عن المنکر، و عبدتم اللّه حتى
أتاکم الیقین، فو الذی بعث محمّدا صلّى اللّه علیه و آله بالحق لقد شارکناکم فیما دخلتم فیه.
قال عطیّه: فقلت لجابر بن عبد اللّه: فکیف و لم نهبط وادیا، و لم نعل جبلا، و لم نضرب بسیف، و القوم قد فرق بین رءوسهم و أبدانهم، فاوتمت الأولاد، و ارملت الأزواج؟ فقال لی: یا عطیه! سمعت جدّه رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله، قال: «من أحبّ قوما حشر معهم، و من أحبّ عمل قوم اشرک فی عملهم».
أحدر بی نحو أبیات کوفان، فلما صرنا فی الطریق، قال: یا عطیه! هل اوصیک، و ما أظننی بعد هذه السفره الاقیک؟ أحب محبّ آل محمّد ما أحبهم، و أبغض مبغض آل محمد ما أبغضهم، و إن کانوا صوّاما قوّاما.- مقتل الحسین(ع)، الخوارزمی ،ج۲،ص:۱۹۱-
منابع:
بحار الانوار، ج ۶۸، ص ۱۳۰، به نقل از بشاره المصطفى، ص ۷۴ و ۷۵٫
مقتل الحسین(ع)، الخوارزمی ،ج۲،ص:۱۹۱. @asharmadahiii
ورود اهل بیت علیهم السلام به کربلا در روز اربعین و مواجهه با جابر
قَالَ الرَّاوِی وَ لَمَّا رَجَعَ نِسَاءُ الْحُسَیْنِ ع وَ عِیَالُهُ مِنَ الشَّامِ وَ بَلَغُوا الْعِرَاقَ قَالُوا لِلدَّلِیلِ مُرَّ بِنَا عَلَى طَرِیقِ کَرْبَلَاءَ فَوَصَلُوا إِلَى مَوْضِعِ الْمَصْرَعِ فَوَجَدُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیَّ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ جَمَاعَهً مِنْ بَنِی هَاشِمٍ وَ رِجَالًا مِنْ آلِ رَسُولِ اللَّهِ ص قَدْ وَرَدُوا لِزِیَارَهِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فَوَافَوْا فِی وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ تَلَاقَوْا بِالْبُکَاءِ وَ الْحُزْنِ وَ اللَّطْمِ وَ أَقَامُوا الْمَآتِمَ الْمُقْرِحَهَ لِلْأَکْبَادِ وَ اجْتَمَعَ إِلَیْهِمْ نِسَاءُ ذَلِکَ السَّوَادِ فَأَقَامُوا عَلَى ذَلِکَ أَیَّاماً فَرُوِیَ عَنْ أَبِی حُبَابٍ الْکَلْبِیِّ قَالَ حَدَّثَنَا الْجَصَّاصُونَ قَالُوا کُنَّا نَخْرُجُ إِلَى الْجَبَّانَهِ فِی اللَّیْلِ عِنْدَ مَقْتَلِ الْحُسَیْنِ ع فَنَسْمَعُ الْجِنَّ یَنُوحُونَ عَلَیْهِ فَیَقُولُونَ:
مسح الرّسول جبینه فله بریق فی الخدود
ابواه من علیا قریش جدّه خیر الجدود
چون اهل البیت به مرقد مطهّر حسین علیه السّلام رسیدند جابر بن عبد اللَّه انصارى و جمعى از بنى هاشم و مردانى از آنها را یافتند که براى زیارت قبر حسین علیه السّلام فرا رسیده بودند، همگان در یک زمان به عزادارى و نوحه سرایى پرداختند و سوگوارى جگرسوزى بر پا نمودند، و زنان آن آبادى نیز با ایشان به عزادارى پرداختند و چند روز در کربلا اقامت کردند.
از ابى جناب کلبى روایت شده که گچکاران بدو حدیث کردند و گفتند: ما شب ها به جبّانه نزد قتلگاه حسین علیه السّلام مى رفتیم و نوحه جنّیان را مى شنیدیم که نوحه مى کردند و مى گفتند:
مسح الرّسول جبینه
فله بریق فی الخدود
پیامبر به جبینش دست مى کشد، او را چهرهاى درخشان بود
ابواه من علیا قریش
جدّه خیر الجدود
والدینش از طبقه بالاى قریش بودند، و جدّش بهترین اجداد بود راوى گوید: و آن گاه اهل البیت از کربلا به سوى مدینه کوچیدند.
منبع: اللهوف، ابن طاوس ،ص،۱۹۷٫. @asharmadahiii
متن روضه اربعین امام حسین علیه السلام ـ ناشناس
باز آمدم ای همسفر ، ای تشنه کامم من زینبم پیروز بر گشته ز شامم
با کودکان خسته ات باز آمدم من با یک دل پر غصه و زار آمدم من
خواهم عزای روز عاشورا بگیرم شاید خدا لطفی کند اینجا بمیرم
اینجا تنت را استخوان بشکسته دیدم بر سینه ات شمر لعین بنشسته دیدم
دیدم نهاده خنجرش زیر گلویت آن لحظه دیدی من آمدم روبرویت
روز اربعین اهل بیت وارد کربلا شدند ، مثل برگ خزان زده ، از بالای شترها روی زمین افتادند ، یکی می گوید: حسینم ، یکی می گوید: برادرم ، یکی می گوید : پسرم ، عمه سادات زینب روضه می خواند گفت :
هُنا ذُ بِحَ الحسینَ بِسَیفِ شمرٍ هُنا قَد تَرَّبُوا مِنُُهُ الجَبینا
گفت : اینجا همان جائی است که شمر سر حسینم را جدا کرد ، اینجا همان جایی بود که پیشانی او را بر خاک زمین نهادند .
هُنا العَباسُ فی یومٍ عَبوسٍ حِیالَ الماءِ قَد اَمسی رَهِینا ً
(آمد کنار نهر علقمه ، زنها بیایید ، بنی اسد بیایید ، اینجا همان جایی است که روز عاشورا عباسم را جدا کردند )اینجا همان جایی است که روز عاشورا عباس را کنار فرات نگه داشته شد نگذاشتند به خیمه بیاید .
هُنا ذَبَحوا لرَّضِیعَ بِسَهمٍ حِقدِ فَما رَحِمُوا الصّغارَ المُرضَعِینا
همین جا بود با تیر کینه ، سر علی اصغر شیر خوار را بریدند ، حتی به کودکان شیر خوار رحم نکردند .
هُنا مَزَقوا الخِیامَ و حَرِّ قُوها و َ قُسِّمَ فَیثُنا فِی الخائِنِینا
همین جا بود که خیمه ها را آتش زدند ،اموال ما را به غارت بردند۱
۱٫ مقتل الحسین ابو مخنف ، ص ۲۰۱ ، سوگنامه آل محمد ، ص ۵۰۰ . @asharmadahiii
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
شوق زیارت است مرا اربعین رسید
دیگر چه طاقت است مرا؟ اربعین رسید
همه رفتند کربلا،امام صادق فرمود: لَو عَلَمَ الْنّاس ما فی زیاره قبر الحسین علیه السلام ، لَماتوا شَوقاً:اگه مردم می دونستند زیارت امام حسین چه خبره،درش چی نهفته است،از شوق می مردند.
یک سالِ آزگار دلم بود و این سوال
آیا لیاقت است مرا؟ اربعین رسید
گفتم که لااقل ز علامات مؤمنین
این یک علامت است مرا اربعین رسید
امام عسکری فرمود: عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ.مؤمن پنج نشانه داره،یکی زیارت اربعین ِ،آقای با کرم،مولای کریم،مارو هم زائر اربعین محسوب کن،ما هم امروز دلمون کربلاست، ما هم دلمون می خواست کنار قدم های جابر به کربلا برسیم ولی نشد
شور قیامت است به پا گِرد مضجعت
آه است و حسرت است مرا اربعین رسید
…
آقا من جا موندم،دلم می خواست اربعین با پای پیاده بیام کربلا.
…
من کیستم خسی که به میقات ره نیافت
شوق زیارت است مرا اربعین رسید.
داغ است و غربت است به دل، رفت کاروان
اشک است و خجلت است مرا اربعین رسید
جا مانده ام ز قافله ی کربلاییان
شوق شهادت است مرا اربعین رسید
من هم یکی ز چله نشینان ماتمت
اجر مصیبت است مرا اربعین رسید
أشْهَدُ اَنَّکَ تَشْهَدُ مَقامى وَ تَسْمَعُ کَلامى وَترُدُّ جَواب . آقا صدای من رو میشنوی، اگه ما هم بهت سلام بدیم،تو جواب میدی، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ، اَلسَّلامُ علی شیب الخضیب،السلام علی الخَدِّالتَّریب. ای حسین…..
از دور هم سلام مرا میدهی جواب
لطف تو عادت است مرا اربعین رسید
احسانِ بی حد است تو را ایها العزیز
اشکم بضاعت است مرا اربعین رسید
شاعر: میلاد عرفان پور
راهی شده ست سوی تو بسیار کاروان
با احترام, آمده اینبار کاروان
آقا خیلی زائرات با احترام میان کربلا،خیلی ها بهشون خدمت می کنند،کاروان امام حسین هم روز دوم وقتی رسید کربلا با عزت و احترام همه پیاده شدند،آقا فرمود: اِنزِلوا هذا مَوضِعُ کَربٍ وبَلاءٍ هاهُنا مُناخُ رِکابِنا، ومَحَطُّ رِحالِنا وسَفکُ دِمائِنا، همه پیاده بشید بارو بونه زمین بگذارید،اولیاء مخدره زینب با احترام پیاده شد،عباس مواظب ِ.
راهی شده ست سوی تو بسیار کاروان
با احترام, آمده اینبار کاروان
این کاروان نه سنگ, نه دشنام دیده است
اکرام دیده, سفره ی اطعام دیده است
این بار تازیانه نخورده است کودکی
بی یار و سر پناه، نمرده است کودکی
اینجا کسی ندیده به مقتل, تن حسین
سیلی کسی نخورده پس از خواندن حسین
ای حسین…..@asharmadahiii
1020.mp3
521.5K
🔰روز چهارشنبه روززیارتی
🌸 امام کاظم علیه السلام
🌸 امام رضا علیه السلام
🌸 امام جوادعلیه السلام
🌸 امام هادی علیه السلام
#التماس دعا 🤲. @asharmadahiii
به دلم داغ حرم را مگذارید فقط
به همین حال مرا وا مگذارید فقط
ببریدم ببریدم شده حتی در خواب
بین این شهر مرا جا مگذارید فقط
همه رفتند و شده قبرمن این شهر ...مرا
در مزارم تک و تنها مگذارید فقط
میزنیدم بزنید این همه تنبیه ولی
به دلم داغ حرم را مگذارید فقط
حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم
با دلم وعده فردا مگذارید فقط
بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم
روی این خواهش ما پا مگذارید فقط
اربعین پای پیاده نجف وکرببلا
حسرتش را به دل ما مگذارید فقط
تشنه روضه ام و اه فرات است بلند
آب را تشنه دریا مگذارید فقط
لای هر برگه قرآن چقدر برگ گل است
پا براین مصحف زیبا مگذارید فقط
داد زد این سرو این حلق من و سینه من
چیزی از پیکر من جا مگذارید فقط
مرد باشید ولی , تا که نکشتید مرا
پا سوی خیمه زنها مگذارید فقط. @asharmadahiii
یک اربعین برای تو حیران شدم حسین
مانند گیسوی تو پریشان شدم حسین
با چند قطره اشک دل من سبک نشد
ابری شدم به پای تو باران شدم حسین
زلفی اگر که ماند برای تو پیر شد
در اول بهار زمستان شدم حسین
کوفه به کوفه کوچه به کوچه گذر گذر
قاری شدی مفسر قرآن شدم حسین
دیدی چگونه آخر عمری دلم شکست
دیدی چگونه پاره گریبان شدم حسین
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
ای سایه بلند سرم ای برادرم!
آیینه ی ترک ترک در برابرم
بالم شکسته است و پرم پر نمی زند
اما هنوز مثل همیشه کبوترم
من قول داده ام که بگیرم سر تو را
از دست نیزه ها و برایت بیاورم
حالا سری برای تو آورده ام ولی
خاکستری و خاکی و ای خاک بر سرم!
بگذار اول سخن و شکوه ام تو را
ای ماه زینب از نگرانی درآورم
هر چند کوچه کوچه تماشا شدم ولی
راحت بخواب دست نخورده است معجرم
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
هم پیرهن که ماند برایم بدن نداشت
هم که تن تو روی زمین پیرهن نداشت
ای بی کفن برادرم ای بوریا نشین!
این چادرم لیاقت خلعت شدن نداشت؟
آن گونه ای که من وسط خیمه سوختم
پروانه هم دل و جگر سوختن نداشت
گل های باغت از همه رنگی گرفته اند
یعنی کسی نبود که دست بزن نداشت
مردی نبود اگر یل ام البنین که بود
هرگز کسی نگاه جسارت به من نداشت
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
هر چند در مسیر سرت ازدحام بود
اما درست مثل همیشه امام بود
بی تو سوار ناقه ی عریان شدم حسین!
من که به روی چشم علمدار جام بود
یادم نمی رود سر بالا نشین تو
بازیچه ی نگاه اهالی شام بود
در حرف های مرد و زن پشت بام ها
چیزی اگر نبود فقط احترام بود
با دست سنگ صورت تو خط خطی شده
از بس که آفتاب تو نزدیک بام شد
تو رفتی کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
دستی که چوب زد لب قرآنی تو را
زیر سوال برد مسلمانی تو را
بالای تخت رفتی و دستم نمی رسید
تا که رفو کنم سر پیشانی تو را
می خواستند پیش همه کوچکت کنند
اما خدات خواست سلیمانی تو را
ای کاش ما برادر و خواهر نمی شدیم
حیران نبودم این همه حیرانی تو را
این سر، شکسته هست ولی سرشکسته نیست
یعنی کسی ندید پشیمانی تو را
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم. @asharmadahiii
سر تو از سر نیزه به من توان می داد
امید بر دل مجروح بی کسان می داد
خودت که از سر نیزه به چشم خود دیدی
کنیزکی به یتیم تو خرده نان می داد
نماز جمعه کوفه شلوغ بود آن روز
گمان کنم که علی اکبرت اذان می داد
میان مجلس شان از کنیز تا گفتند:
سکینه دخترت از ترس داشت جان می داد
برای خوش گذرانی، یزید در مجلس
مدال نیزه زنی را که بر سنان می داد...
...رقیه دختر دردانه داشت دق می کرد
دوباره رأس اباالفضل را نشان می داد
هزار مرتبه گفتم نخوان عزیز دلم!
تو خواندی و صله ات را به خیزران می داد
همین که چوب جفا بر لبان تو می خورد
بدان که خواهر تو سخت امتحان می داد
نبودن تو ز یک سو و ضربۀ زنجیر
به جسم خواهر تو درد استخوان می داد. @asharmadahiii