eitaa logo
دانلود
خدایا اصغرم طاقت ندارد.mp3
4.47M
به روی دست من جان می سپارد خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می سپارد نه ابری تا نمی باران ببارد نه آبی تا به روی لب گذارد لب خشکیده اش را می فشارد دقایق را به سختی می شمارد نه آبی مانده دیگر در سبوئی نه از علقم رسد مشک عموئی نه یاری تا کند امداد یاران نه سقّایی برای چاره جوئی به دریا رفته سقایم نیامد علمبردار تنهایم نیامد بدیدم مشک آب پاره پاره امید دشت غم هایم نیامد خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می سپارد عطش بُرده توان اصغرم را بسوزانیده باغ حیدرم را توانی در تن یاران نمانده ربوده تاب طفل پرپرم را اثر دیگر نمی بخشد لالائی تلذّی می کند از بی نوائی چه مظلومانه در آغوش مادر لبان را می مکد با غمفزائی خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می سپارد به میدان می برم طفل صغیرم یل شش ماهة بی آب و شیرم مگر رحمی کند دشمن به طفلم کنار طفل بی تابم بمیرم دلم آتش گرفته در غم او چو دیدم قطره های نم نم او به نوک نیزه ای سیراب خون شد سه شعبه گشته اینک همدم او خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می سپارد در این صحرای خونین بی پناهم فدا کردم صغیر بی گناهم به قنداقی که از خون گشته رنگین به چشمان ترم مانده نگاهم چه مظلومانه در خون غوطه ور شد شهادت گاهِ او دست پدر شد بگو ای سروری مانند اکبر حسین مغموم داغ این پسر شد خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می سپارد @Kashkulll
ای اهل عزا اجر شما با علی اصغر مهمان حسینیم بگو یا علی اصغر این کودک شش ماهه گل باغ رباب است پر پر شده در گلشن زهرا علی اصغر هر کس که به گهواره ی دل جا دهد او را او را بدهد در حرمش جا علی اصغر ای سینه زنان دامن شش ماهه بگیرید چون کرده به هر درد مداوا علی اصغر طفلش مشماری که بُود باب الحوائج پروندۀ ما را کند امضاء علی اصغر احرام عزا بند که با ناله بگوییم لالا پسر فاطمه لالا علی اصغر بر مجلس یاران حسین سر زند از لطف همراه عمو گیرد اگر پا علی اصغر.ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد خواهد که آب گوید اما زبان ندارد دیشب به گاهواره تا صبح دست وپا زد امروز روی دستم دیگر توان ندارد. ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد خواهد که آب گوید اما زبان ندارد دیشب به گاهواره تا صبح دست وپا زد امروز روی دستم دیگر توان ندارد. @Kashkulll
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا مانند آب دریاست که هر چه تشنه از آن بنوشد،‌ تشنه‌تر شود تا سرانجام او را می‌کشد. ➰ چیست دنیا؟! از خدا غافل شدن @Kashkulll
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی پاره های بدنت را جگرم سوخت علی ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی لخته خونی که برون از گلویت آوردم ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است نیزه بینم کفنت را جگرم سوخت علی یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی آن لبانی که اذان گفت، بهم ریخته است خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی داغ پرپر شدنت جای خود، امّا بینم داغ بی سر شدنت را جگرم سوخت علی این همه نیزه میان بدنت گم شده است با که گویم محنت را جگرم سوخت علی از همان دور شنیدم رجزت را پسرم این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی نعرة حیدری و نالة یا زهرایت می شنیدم سخنت را جگرم سوخت علی نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی گر نیایند جوانان حرم یاری من که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی.@Kashkulll
با سر ِنیزه تنت را چه به هم ریخته اند ذره ذره بدنت را چه به هم ریخته اند سنگها روی لب خشک تو جا خوش کردند این عقیق یمنت را چه به هم ریخته اند وسط معرکه ای رفتی و گیر افتادی سر فرصت بدنت را چه به هم ریخته اند تابه حالا نشده بود جوابم ندهی وای بر من دهنت را چه به هم ریخته اند چشم من تار شده به چه مداواش کنم یوسفم پیرهنت را چه به هم ریخته اند عمه ات آمده تا دست به معجر ببرد پدر بی کفنت را چه به هم ریخته اند ابروان تو حسینی ست و چشمت حسنی ست این حسین و حسنت را چه به هم ریخته اند. @Kashkulll
گیسو به خاک می کشی ای مصطفای من پای تنت به لرزه فتاده ست پای من قرآن من ورق ورق افتاده ای به خاک ذبح عظیم من شده ای در مِنای من در خون جاری از تن خود دست و پا مزن ای وسعت ضریح تنت کربلای من از بس صدا زدم ولدی حنجرم گرفت شاید محل دهی تو به سوز صدای من هرگز مجال نیست سخن با دهان پُر خون لخته مانع است بخوانی برای من آئینه بودی آینه بندان شدی علی زهرا و حیدر و نبی، مجتبای من از بس که نیزه خورده، تنت وا شده ز هم ای پیکر سوا شده و جابجای من خون محاسنم همه بر گردنت پسر از بس که بوسه ات زدم این شد حنای من. @Kashkulll
خواهم که بوسه ات زنم اما نمی شود جایی برای بوسه که پیدا نمی شود لب را به هم بزن و نفس زن که هیچ چیز شیرین تر از شنیدن بابا نمی شود این پیرمرد بی تو زمین گیر می شود بی شانه ی تو مانده اگر پا نمی شود هر عضو را که دیده ام از هم گشوده است جز چشم تو که بر رخ من وا نمی شود خشکم زده کنار تو و خنده هایشان خواهم بلند گردم از این جا نمی شود ای پاره پاره تن ز دل پاره پاره ام گفتم بغل کنم بدنت را نمی شود باید کفن به وسعت یک دشت آورم در یک کفن که پیکر تو جا نمی شود حجله گرفته پای تنت مادرم ببین اشکم حریف گریه ی زهرا نمی شود. @Kashkulll
(زیارت روز دوشنبه)امام حسن و امام حسین السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صِفْوَةَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صِرَاطَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَيَانَ حُكْمِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَاصِرَ دِينِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا السَّيِّدُ الزَّكِىُّ؛ سلام بر تو ای فرزند فرستاده پروردگار جهانیان، سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، سلام بر تو ای محبوب خدا، سلام بر تو ای برگزیده‌ی خدا، سلام بر تو ای امین خدا، سلام بر تو ای برهان حکم خدا، سلام بر تو ای نور خدا، سلام بر تو ای راه خدا، سلام بر تو ای بیان حکم خدا، سلام بر تو ای یار دین خدا، سلام بر تو ای سرور پاک‌نهاد؛ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْأَمِينُ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِيلِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْهَادِى الْمَهْدِىُّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الطَّاهِرُ الزَّكِىُّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا التَّقِىُّ النَّقِىُّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْحَقُّ الْحَقِيقُ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الشَّهِيدُ الصِّدِّيقُ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ. سلام بر تو ای نیکوکردار وفادار، سلام بر تو ای قیام‌کننده‌ی امین، سلام بر تو ای آگاه به تأویل، سلام بر تو ای راهنمای راه‌یافته، سلام بر تو ای پاک و پاکیزه، سلام بر تو ای پرهیزگار پاک‌دامن، سلام بر تو ای حقیقت راستین و آشکار، سلام بر تو ای شهید راست‌کردار، سلام بر تو ای ابا محمّد حسن بن علی و رحمت و برکات خدا بر تو باد. در زیارت حضرت امام حسین علیه‌السلام میگویی : السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِينَ ، أَشْهَدُ أَنَّكَ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ ، وَآتَيْتَ الزَّكَاةَ ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ ، وَعَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً ، وَجَاهَدْتَ فِى اللّٰهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتَّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ ، فَعَلَيْكَ السَّلامُ مِنِّى مَا بَقِيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ ، وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ؛ سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان، سلام بر تو ای فرزند سرور زنان جهانیان، گواهی می‌دهم که تو نماز را بپا داشتی و زکات را پرداختی و امر به معروف و نهی از منکر نمودی و خدا را خالصانه عبادت کردی و در راه خدا به نحو شایسته به جهاد برخاستی تا مرگ تو را دربر گرفت، از من بر تو سلام تا هستم و تا شب و روز باقی است و سلام بر خاندان پاک و پاکیزه‌ات؛ أَنَا يَا مَوْلَاىَ مَوْلىً لَكَ وَ لِآلِ بَيْتِكَ ، سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَجَهْرِكُمْ ، وَظَاهِرِكُمْ وَبَاطِنِكُمْ ، لَعَنَ اللّٰهُ أَعْداءَكُمْ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ ، وَأَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ تَعالىٰ مِنْهُمْ ، يَا مَوْلَاىَ يَا أَبا مُحَمَّدٍ ، يَا مَوْلَاىَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ ، هٰذا يَوْمُ الإِثْنَيْنِ وَهُوَ يَوْمُكُما وَبِاسْمِكُما وَأَنَا فِيهِ ضَيْفُكُما ، فَأَضِيفانِى وَأَحْسِنا ضِيَافَتِى ، فَنِعْمَ مَنِ اسْتُضِيفَ بِهِ أَنْتُمَا ، وَأَنَا فِيهِ مِنْ جِوارِكُما فَأَجِيرانِى ، فَإِنَّكُمَا مَأمُورانِ بِالضِّيافَةِ وَالْإِجارَةِ ، فَصَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكُمَا وَآلِكُمَا الطَّيِّبِينَ. ای مولای من، من دل‌بسته‌ی تو و خاندان تو هستم، در صلحم با آن‌که با شما در صلح است و در جنگم با آن‌که با شما در جنگ است، من به نهان و آشکار و ظاهر و باطن شما ایمان دارم، لعنت خدا بر دشمنانتان از گذشتگان و آیندگان، من از آنان به‌سوی خدا بیزاری می‌جویم، ای مولای من ای ابا محمّد، ای سرور من ای اباعبدالله، امروز روز دوشنبه است و روز شما دو بزرگوار و به نام شماست و من در این روز مهمان شما هستم، پذیرای من باشید و نیکو پذیرایی کنید، چه خوشبخت میهمانی است آن‌که شما میزبانش باشید و من در این روز از پناهندگان به شمایم، پس مرا پناه دهید، به یقین شما از سوی خدا مأمور به پذیرایی نمودن و پناه دادنید، خدا بر شما و خاندان پاکتان درود فرستد. @Kashkulll
📌شَمِربن ذی الجوشن یا سَنان بن اَنس یا خولی؟ 📌کدامیک قاتل امام حسین علیه السلام هستند؟ بین و ، شهادت امام (ع) توسط ‏ذي_الجوشن شهرت دارد، اما برخلاف این شهرت، دیدگاه مورخان کهن و حتی معاصر بر اساس اسناد بر این است که قاتل سیدالشهدا، است. ◀️طبق گزارش ، آنگاه که دشمنان از اطراف امام (ع) پراکنده شدند در حاليکه او گاهي با صورت روي زمين مي‌افتاد و گاهي برمي‌خاست. در اين حال سنان بن‌اَنس به او نزديک شد و با ضربتي بر امام زد که در اثر آن، امام نقش بر زمين شد. سنان، به بن‌‌يزيد اصبحي گفت: سر حسین(ع) را از بدن جدا کن!. خولي خواست اين کار را بکند، امّا دچار سستي شد و بر اندامش افتاد. سنان به او گفت:‌ خدا بازوانت را سست و دستانت را از بدن جدا کند. آنگاه خودش از اسب فرود آمد و سر مبارک امام حسین(ع) را از تن جدا کرد. سِنان بن‌اَنس شخصي احمق و سبک مغز بود، او در صدد به دست آوردن سر مبارک امام حسین(ع) به اميد جايزه بود. طبق روايت از امام (ع)، او از ترس اينکه مبادا سر امام به دستش نيفتد، هر يک از سپاه کوفه را که به امام نزديک مي‌شد، مورد حمله قرار داده، به عقب مي‌راند، تا اينکه بالاخره نزد حضرت فرود آمد و گلوي [مبارک] آنحضرت را بريد و سر [مبارک] را جدا کرد و آن را به خَوْلي بن‌يزيد داد. ◀️طبق گزارش شیخ (م381ق) نیز، سِنان بن‌اَنس ايادي ـ كه لعنت خدا بر او باد ـ پياده شد و ‎سن امام حسين(ع) را گرفت و با شمشير بر گلوي وي مي‎زد و مي‎گفت: «به خدا سوگند، سرت را از تنت جدا مي‎كنم در حالي كه مي‎دانم تو پسر رسول خدايي و از جهت پدر و مادر برترين مردمان هستي.» اگرچه امام را شمر می داند، اما بسیاری از مورخان آن را صحیح نمی دانند. چنانکه: ◀️قاضي نُعمان تميمي مغربي (م 363 ق) صاحب کتاب شرحُ الاخبار في فَضائل الائمة الاطهار، قاتل امام سنان می داند؛ ◀️ابن‌اثير(م630ق) در کتاب اُسْدُالْغَابَة في معرفة الصَّحابة دربارة قاتل امام حسين(ع) پس از نقل چند قول، مي‎گويد: صحيح آن است كه سِنان بن‌اَنس، حسين بن‌علي(ع) را كشت. ◀️يوسف بن‌قُزَغْلِي بغدادي معروف به سِبْط ابن‌جُوْزي (م654ق) در کتاب تَذكرةالخواص من الامّة بذكر خَصائص الائمة(ع) نیز چندين قول را بيان كرده و سپس گفته است كه صحيح‌تر آن است كه سِنان بن‌اَنس نَخَعِي با مشاركت شمر، حضرت را كشتند. 📚طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص453، 454. 📚شيخ صدوق، الامالي، مجلس30، ص 226. 📚خوارزمي، مقتل‌الحسين، ج2، ص36؛ 📚ابن‌اثير، اُسْدُ‌الْغابَة في معرفة الصَّحابَة، ج1، ص498.@Kashkulll
آسمان می‌سوزد از سوز نوای آب آب آه اگر در نینوا نم نم شود نایاب آب حاجتِ بعد از نمازِ مادرِ بی‌شیر، شیر چاره لب‌های خشک کودک بی‌تاب، آب وقت بیداری که غیر از تشنگی چیزی ندید شاید این کودک ببیند قطره‌ای در خواب آب روی لب‌هایش هزاران نکته تاول زده روی هر تاول نوشته "یا اولی الالباب" آب لب: خمار و چشم: مست و مشک: جام و اشک: می می‌شود آماده‌ی مهمانی مهتاب آب مرد دریا دل به سمت رود راه افتاده‌است دارد از شوق ملاقاتش دلی شاداب آب "بیدل" و دلدار کی از هم جدا خواهند شد "تا ابد گرداب در آب است و در گرداب آب" اشک می‌کوشد به هر نحوی شده جاری شود تا بریزد پشت پای او کمی ارباب آب تشنه برگشت از شریعه آبروی آب ریخت از سر شرمندگی شد چکه چکه آب آب موج‌ها آشفته ، نبضش نامنظم می‌زند از تمنای «برادر جان مرا دریاب» آب آب می‌نوشند و نامش را به نیکی می‌برند تا قیامت عکس سقا را گرفته قاب آب. @asharmadahiii
اشک عزا بریزید شام عزاست امشب نام حسین و عباس مشکل گشاست امشب باب الحوائج عبّاس حاجت دهنده ماست دارنده حوائج حاجت رواست امشب ای دیده گریه ها کن، ای دل تو ناله ها کن با سوز دل دعا کن وقت دعاست امشب ای که دلت شکسته ، غم به دلت نشسته ای دردمند خسته دردت دواست امشب باب الحوائج ما ، یا حضرت ابوالفضل آن دل که از تو دور است دور از خداست امشب مَرضای مسلمین را مد نظر بگیر تا این محفل از وجودش دارالشفاست امشب دلها همه پریشان ، هر دیده گشته گریان هر گوشه ای از ایران ، چون کربلا ست امشب امشب خدای قهار در ماتم علمدار جن و ملک عزادار ، شام عزاست امشب امشب شب تاسوعاست ، شب عباس است ، امشب گرفتارها بگویند عباس ، مریض دارها بگویند عباس ، دردمندها بگویند عباس ، دسته جمعی برویم در خانه قمر بنی هاشم ، میوة دل ام البنین ، باب الحوائج است . کسی را ناامید نمی کند . حوائج را در نظر بگیرید ، فرج امام زمان را از خدا بخواهید ، از امام زمان نقل می کنند که فرمود : هر جا روضه عموم عباس خوانده شود من سراسیمه می آیم ، آقا یک نظری به ما کن ، آقا بیا می خواهم روضه عمو جان ترا بخوانم حود عباس فرمود : روضه مرا این طوری بخوانید هر کسی از بالای بلندی بیفتد ، اول کاری که می کند دستهایش را جلوی صورتش می گیرد حایل می کند تا صورت صدمه نخورد . اما بمیرم برای عباس دست در بدن ندارد در آن حالت یک قت صدای ناله ای شنید یکی صدا می زند : پسرم عباس ، تاچشم باز کرد دید مادرش زهراست . تا دید فاطمه می گوید پسرم ، برای اوّلین بار یک نگاه طرف خیمه ها کرد صدا زد : برادر بیا برادرت را دریاب . زینب می گوید : یک وقت دیدم رنگ حسین پرید ، یک نگاه طرف خیمه ، یک نگاه طرف میدان ، با عجله آمد کنار بدن برادر ، صدا زد عباسم : تو مرا سید و سرور خواندی چه شد این بار برادر خواندی صدا زد حسین من : مادرت فاطمه آمد به سرم او مرا خواند و صدا زد پسرم. @asharmadahiii
خیمه‌ها آتش‌گرفته یا حسین عباس کو ؟ آن علم‌داری که می‌داد خیمه‌ها را پاس کو؟ آن‌که بوده بر حریم فاطمه حساس کو ؟ شیر میدان قاتل این خصم بی‌احساس کو ؟ خیمه‌ها آتش‌گرفته از شرار کینه‌ها گرد بی‌رحمی نشسته بر رخ آیینه‌ها بی‌کس و یاور خیام زاده زهرا شده بی‌پناهی لرزه افکنده درون سینه‌ها شمریان دور از دو چشم اکبر و عباس‌ها آتشی افکنده‌اند بر لاله‌زار یاس‌ها با عطش آتش‌گرفته خیمه پروانه‌ها وامصیبت از شکست شاخه احساس‌ها خیمه‌ها آتش‌گرفته یا حسین عباس کو ؟ حرمله این دفعه تیر آتشین می‌افکند خیمه‌های بی‌پناه را از ستون برمی‌کند خولی بی‌عاطفه همراه زجر ددمنش دست غارت بر خیام آل عصمت می‌زند خیمه بی عباس نام‌آور به یغما می‌رود هر طرف لب‌تشنه‌ای با چشم گریان می‌دود سیلی و شلاق بی‌رحمان در این بی‌یاوری هدیه بر گلگونه‌های طفل عطشان می‌شود خیمه‌ها آتش‌گرفته یا حسین عباس کو ؟ کودکی آتش‌گرفته بانگ عمو می‌زند پنجه‌های کوفیان یورش به گیسو می‌زند پاسبان خیمه‌ها ای حضرت ساقی بیا خنده‌های نابجا خنجر به ابرو می‌زند یا حسین برخیز و با عباس نام‌آور بگو خیمه‌ها تنها شده ، ای مهربان سقا عمو دیده بر راه تو هستند کودکان فاطمه خیمه‌ها را کن حفاظت از سپاه کینه‌جو خیمه‌ها آتش‌گرفته یا حسین عباس کو ؟ در کجا ماندی که بی تو خیمه‌ها را یار نیست ؟ در حریم مصطفی جز لشکر اغیار نیست ضرب سیلی روی نیلی در حرم گاهان ببین کودکان را یاوری جز عابد بیمار نیست سروری از بی‌پناهی‌ها به دشت بی‌کسی یا ابو فاضل کجایی کی به دادم می‌رسی؟ شعر غم با گریه بر گو هر محرم در عزا از ستیز آب‌وآتش موسم بی مونسی خیمه‌ها آتش‌گرفته یا حسین عباس کو ؟. @asharmadahiii
سردار سپاه کربلایی عباس در رزم چنان شیر خدایی عباس از خیمه صدای العطش می آید طفلان نگرانند که کجایی عباس حالا که دلهاتون آماده شد ، همراه ابی عبدالله بریم کنار بدن غرق به خون عباس ، آمد کنار بدن برادر ، عباس پاشو دشمن دارد ، به برادرت زخم زبان می زند ، ببین دشمن دارد هلهله می کند ، دیگر خیمه ها پاسبان ندارد . آمد کنار بدن برادر نشست سر برادر را به دامن گرفت ، خونهای چشمانش را پاک کرد صدا زد :الان انکسر ظهری ، خدا دیگر کمرم شکست (یاد شهدا ، امام ، همه فیض ببرند ) اما از بس بدن برادر قطعه قطعه شده امام حسین نتوانست به خیمه بیاورد سکینه و بچه ها منتظرند یک وقت دیدند امام حسین دارد می آیدیک دست عنان ذوالجناح را گرفته ، یک دست به کمر گرفته ، صدای ناله اهل حرم بلند شد (مجسم کن منظره را) سکینه صدا می زند : بابا ،عمو چه شده ، عزیز فاطمه آمد جلوی خیمه اباالفضل ، دست برد عمد خیمه را کشید . یعنی زینبم ، دخترم ، دیگر این خیمه علمدار ندارد . کنا رعلقمه بابا چه دیدی عمود خیمه را از چه کشیدی @asharmadahiii
مقتل و روضه : مقتل حضرت ابالفضل العباس (علیه السلام لما رأى وحدته ع أتى أخاه و قال يا أخي هل من رخصة؟ وقتی كه ابالفضل تنهائى برادر را ديد آمد خدمت حضرت امام حسین و گفت: يا أخاه! آيا رخصت جهاد به من مى‏دهى؟ فبكى الحسين ع بكاء شديدا  امام حسين عليه السلام گريه شديدى كرد  ثم قال يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي ‏ بعد فرمود: اى برادر! تو پرچمدار منى، اگه تو شهيد بشی لشكر من از هم می پاشد فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ. عباس علیه السلام عرضه داشت: آقا سينم تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. ميخواهم از  اين منافقین خونخواهى كنم.  فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ امام حسين عليه السلام فرمود: مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن.  فذهب العباس و وعظهم و حذرهم فلم ينفعهم  ابا الفضل رفت و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از اين جنايت بر حذر داشت، ولى اثرى نكرد.: فرجع إلى أخيه فأخبره  عباس به سوى امام حسين مراجعت و آن حضرت را آگاه نمود.  فسمع الأطفال ينادون العطش العطش ناگاه شنيد كه كودكان فرياد ميزنند العطش! العطش!  فركب فرسه و أخذ رمحه و القربة و قصد نحو الفرات حضرت عباس عليه السلام بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه‏ فرات گرديد.  فأحاط به أربعة آلاف ممن كانوا موكلين بالفرات  تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگوار را محاصره كردند.  و رموه بالنبال فكشفهم او را تير باران می کردند ولى او لشكر را شكافت  و قتل منهم على ما روي ثمانين رجلا حتى دخل الماء. و بنا بآنچه كه روايت شده تعداد هشتاد نفر از دشمن را كشت تا بر سر آب رسيد.  فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء ذكر عطش الحسين و أهل بيته فرمى الماء وقتى خواست مشتى آب بياشامد بياد تشنگى امام حسين و اهل بيت آن حضرت افتاد و آب را ريخت.  و ملأ القربة و حملها على كتفه الأيمن و توجه نحو الخيمة پس از اينكه مشك را پر از آب كرد و بدوش راست خود انداخت متوجه خيمه‏ها گرديد.  فقطعوا عليه‏ الطريق و أحاطوا به من كل جانب دشمنان سر راه بر آن حضرت گرفتند و از هر طرفى او را محاصره نمودند.  فحاربهم حتى ضربه نوفل الأزرق على يده اليمنى فقطعها حضرت عباس عليه السلام با آنان جنگید تا اينكه نوفل بن ازرق دست راست آن حضرت را قطع كرد.  فحمل القربة على كتفه الأيسر فضربه نوفل فقطع يده اليسرى من الزند  آن بزرگوار مشك را بدوش چپ انداخت و نوفل دست چپ وى را هم از بند جدا كرد.  فحمل القربة بأسنانه حضرت عباس عليه السلام بناچار مشك را به دندان گرفت.  فجاءه سهم فأصاب القربة و أريق ماؤها ناگاه تيرى به طرف آن بزرگوار آمد و به مشك آب اصابت نموده آب روى زمين ريخت ثم جاءه سهم آخر فأصاب صدره سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت! فانقلب عن فرسه  پس از اين جريان بود كه از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد  و صاح إلى أخيه الحسين أدركني و فرياد زد: يا اخا ادركنى.  فلما أتاه رآه صريعا فبكى وقتى امام حسين عليه السلام آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است گريان شد  و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي. امام حسين فرمود: يعنى الان پشتم شكست و راه چاره‏ام قليل و اندك شد . منبع مقتل : بحار الأنوار، ج‏45، ص: 41. @asharmadahiii
4_6025977044867744990.mp3
8.48M
پراززخمی قمرم قمرم نرورحمی به حرم به حرم به حرم داری میری برگردی این خداحافظی نداره برگردکه حرم محافظی نداره بعد ازتوحسین مبارزی نداره علمدارم هلال ماه من علمدارم پشت وپناه من علمدارم تویی سپاه من پراززخمی قمرم قمرم قمرم مرورحمی به حرم به حرم به حرم * چشاتواروم واکن ارومم کن دلم نگیره می میرم خداتوروازم نگیره سایه ات روازسراین حرم نگیره علمدارم پاشوعلم بزن علمدارم جلوم قدم بزن علمدارم سربه حرم بزن جلوم نشکن سپرم سپرم سپرم شکوند دشمن کمرم کمرم کمرم پیچیده بوی مادربازم دلو ازم ربوده احساسم بهم میگه علقمه بوده عباسم دیدی که صورتش کبوده علمدارم به اشک مادرم علمدارم پاشوبرادرم علمدارم بی توکجابرم ببین خون جگرم جگرم جگرم پریشونه خواهرم خواهرم. @Kashkulll
Zohr09Moharram1394[02].mp3
7.81M
[( آب به لب های تو رو زده موج به پای تو زانو زده )2 ( ماه خیمه به ماه فلک ماه روی تو پهلو زده ) 2] 2 ( به ابروی تو ماشاالله به گیسوی تو ماشاالله )2 پناه حرم جان زینب به ابروی تو ماشاالله به بازوی تو ماشاالله یل کرببلا ماشاالله .... * هر کجا صحبت از شیر شده دشمن تو زمین گیر شده در مصافت کسی که میاد یعنی از زندگی سیر شده ( به صاحب علم ماشاالله به تیغ دو دم ماشا الله ) 2 ( رقیه میگه با لبخندش عموی حرم ماشاالله ... )2 به ابروی تو ماشاالله به گیسوی تو ماشاالله پناه حرم جان زینب به بازوی تو ماشاالله یل کرببلا ماشاالله ... * ( ای کمان ابروی علقمه تنها رفتی سوی علقمه ) 2 ( تا که خوردی زمین گفت حسین ماه گرفته توی علقمه )2 (به آه حرم ، ای وای ، ای وای به دست قلم ، ای وای ، ای وای)3 تو خیمه دیگه بعد از تو نیست کسی محترم ، ای وای ، ای وای 2 *برید گوشواره هاتون درآرید ، برید معجراتونو محکم کنید ، عمه سادات دستش و گذاشت رو سرش "واضیعتا" ای حسین .....بگو تا نفست قطع شه*. @Kashkulll
4_5927056487682672371.mp3
4.91M
پیغام‌ِ کربلا به نجف برد؛ جبرئیل ●♪♫ یا مرتضی علی پسری داشتی؛ چه شد؟ ●♪♫ پیغامِ علقمه به نجف برد؛ جبرئیل ●♪♫ یا مرتضی علی؛ قمری داشتی چه شد؟ ●♪♫ ام الائمه گفت؛ نوحو علی الحسین ●♪♫  نورِ ازل حسین؛ سلام علی الحسین ●♪♫ پیغامِ علقمه به بقیع برد، جبرئیل ●♪♫ ام البنین؛ بگو پسری داشتی چه شد؟ ●♪♫ ام الائمه گفت؛ نوحو علی الحسین ●♪♫ نور ازل حسین؛ سلامٌ علی الحسین ●♪♫ @Kashkulll
mirdamad-shab-09-moharam-92-09.mp3
6.84M
العطش خیمه ها، ناله و اشک رباب ساقی لب تشنه رفت، در پی یک قطره آب زاده ام البنین رفت ولی بر نگشت سوخت دل مادری آب میسر نگشت امید زینب شد نا امید جی بالماء لسکینه ای شهید موج دریا، مشک سقا، اشک زهرا یا ابالفضل، یا ابالفضل، یا ابالفضل مشک و علم یک طرف، دست قلم یک طرف العطش کودکان بین حرم یک طرف ناله ی ادرک اخاک، می رسد از علقمه زاده ی ام البنین شده پسر فاطمه ابروی پیوسته شد جدا کربلا تازه شد کربلا ای تشنه لب، عشق زینب، کاشف الکرب یا ابالفضل، یا ابالفضل، یا ابالفضل بعد تو دیگر حسین بی کس و تنها شده پای حرامی ببین بین حرم باز شده کرب و بلا والسلام کار حسین شد تمام میرود امشب اسیر زنیب او سوی شام ای وای از چشم نا محرمان ای وای از خنده های زبان. @Kashkulll
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى جَعَلَ اللَّيْلَ لِباساً، وَالنَّوْمَ سُباتاً، وَجَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً، لَكَ الْحَمْدُ أَنْ بَعَثْتَنِى مِنْ مَرْقَدِى وَلَوْ شِئْتَ جَعَلْتَهُ سَرْمَداً، حَمْداً دائِماً لَايَنْقِطعُ أَبَداً، وَلَا يُحْصِى لَهُ الْخَلائِقُ عَدَداً، اللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ أَنْ خَلَقْتَ فَسَوَّيْتَ، وَقَدَّرْتَ وَقَضَيْتَ، وَ أَمَتَّ وَ أَحْيَيْتَ، وَأَمْرَضْتَ وَشَفَيْتَ، وَعافَيْتَ وَ أَبْلَيْتَ، وَعَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَيْتَ، وَعَلَى الْمُلْكِ احْتَوَيْتَ؛به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است، ستایش خدا را که شب را پوشش و خواب را مایه آرامش و روز را زمینه تکاپو قرار داده، ستایش فقط شایسته توست که مرا از خوابگاهم برانگیختی و اگر می‌خواستی خوابم را جاودان می‌ساختی، ستایش دائم که هرگز پایان نیابد و سپاس بیکران ‌که آفریدگان از شمارش آن ناتوان‌اند، خدایا! ستایش تنها شایسته توست که آفریدی و سامان دادی و اندازه مقرر نمودی و فرمان دادی و میراندی و زنده کردی و بیمار نمودی و درمان کردی و بهبودی عنایت فرمودی و فرسوده ساختی و بر عرش هستی استیلا یافتی و بر فرمانروایی جهان چیره گشتی؛أَدْعُوكَ دُعَاءَ مَنْ ضَعُفَتْ وَسِيلَتُهُ، وَانْقَطَعَتْ حِيلَتُهُ، وَاقْتَرَبَ أَجَلُهُ، وَتَدَانَىٰ فِى الدُّنْيَا أَمَلُهُ، واشْتَدَّتْ إِلَىٰ رَحْمَتِكَ فاقَتُهُ، وَعَظُمَتْ لِتَفْرِيطِهِ حَسْرَتُهُ، وَكَثُرَتْ زَلَّتُهُ وَعَثْرَتُهُ، وَخَلُصَتْ لِوَجْهِكَ تَوْبَتُهُ، فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيِّينَ، وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، وَارْزُقْنِى شَفاعَةَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَلَا تَحْرِمْنِى صُحْبَتَهُ، إِنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ. اللّٰهُمَّ اقْضِ لِى فِى الْأَرْبَعاءِ أَرْبَعاً: اجْعَلْ قُوَّتِى فِى طَاعَتِكَ، وَنَشَاطِى فِى عِبَادَتِكَ، وَرَغْبَتِى فِى ثَوَابِكَ، وَزُهْدِى فِيَما يُوجِبُ لِى أَلِيمَ عِقَابِكَ، إِنَّكَ لَطِيفٌ لِمَا تَشَاءُ.تو را می‌خوانم همچون کسی که وسیله‌اش ناکارا گشته و رشته‌ی چاره‌اش گسسته و مرگش نزدیک شده و آرزویش در دنیا کاستی یافته و سخت بر رحمت تو نیازمند گشته و حیرتش بر اثر کوتاهی فزونی یافته و لغزش و افتادنش فزونی یافته و بازگشتش به‌سوی تو خالص شده است، پس بر محمّد خاتم پیامبران و بر خاندان پاکیزه و پاک‌نهاد او درود فرست و شفاعت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش باد) را روزی‌ام فرما و از هم‌نشینی با او محرومم مساز، همانا تویی مهربان‌ترین مهربانان، خدایا! در چهارشنبه چهار حاجت مرا روا ساز: نیرویم را در طاعت خود و نشاطم را در بندگی خویش و رغبتم را در پاداشت و بی‌رغبتی‌ام را در آنچه موجب عذاب دردناک توست قرار ده، همانا تو به هر که بخواهی مهربانی..@Kashkulll
📿 🔘 اعمال روز عاشورا @Kashkulll
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِىَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَخَالِصَتَهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ، وَوَارِثَ الْمُرْسَلِينَ، وَحُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، يَا مَوْلاىَ يَا أَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَنَا مَوْلىً لَكَ وَلِآلِ بَيْتِكَ، وَهٰذَا يَوْمُكَ وَهُوَ يَوْمُ الْخَمِيسِ، وَأَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَمُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ، فَأَحْسِنْ ضِيافَتِى وَإِجارَتِى بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَاهِرِينَ. سلام بر تو ای ولی خدا، سلام بر تو ای حجّت حق و بنده‌ی پاک خدا، سلام بر تو ای پیشوای مؤمنان و وارث پیامبران و برهان محکم پروردگار جهانیان، درود خدا بر تو و اهل‌بیت پاکیزه و پاکت باد، ای سرور من، ای ابا محمّد حسن بن علی، من دل‌بسته تو و اهل‌بیت توأم، این روز، روز پنجشنبه و روز توست و من در آن میهمان و پناهنده به توأم، پس به نیکی پذیرایم باش و پناهم ده، به حق خاندان پاکیزه و پاکت.@Kashkulll
ݥــــَـــجݩــۅݩ أݪـځـــــُـــښینٍْ؏_۲۰۲۱_۰۸_۱۹_۰۸_۱۵_۰۶_۴۹۳.mp3
5.22M
🔊_•°| حجت الاسلام میرزامحمدی یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ ▪️ روضه سنگین گودال قتلگاه سلام الله علیه @Kashkulll