eitaa logo
دانلود
⬛️ (ص) فرمودند: ◼️ إِنَّ لِقَتْلِ اَلْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ اَلْمُؤْمِنِينَ لاَ تَبْرُدُ أَبَداً ▪️ برای شهادت حسین علیه السلام، حرارت و گرمایی در دلهای مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود. 📖 مستدرک الوسائل، ج10، ص318. @asharmadahiii
🖤 (ص) فرمودند: 🌴 مَن أحَبَّ قَوما حُشِرَ مَعَهُم و مَن أحَبَّ عَمَلَ قَومٍ اُشرِکَ فی عَمَلِهِم 🍃 هر کس گروهی را دوست داشته باشد، با آنها محشور گردد، و هر کس عمل جماعتی را دوست داشته باشد،‌در عمل آنان شریک خواهد بود. 📖 بحارالانوار، ج 65، ص 130 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@asharmadahiii
D1737211T12886383(Web).mp3
4.4M
🔖منبر کوتاه🔖 🌷مواعظ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام حسن مجتبی علیه السلام صلی الله علیه و آله علیه السلام 👌👌@asharmadahiii
جایگاه امام حسین علیه السلام ✨ روزى عرب بادیه نشینی حضور صلى الله عليه وآله شرفياب شد و عرض‏ كرد، اى رسول خدا ! من بچّه‏ آهويى شكار كرده‏ ام، اينك آن را براى دو فرزند تو و ‏ عليهما السلام آورده ‏ام پيامبر خداصلى الله عليه وآله آن را پذيرفت و براى او دعاى خير كرد، امام حسن‏ عليه السلام در كنار جدّ بزرگوارش ايستاده بود ، بچّه ‏آهو را خواست پيامبر خدا نيز به او عطا كرد،ساعتى نگذشت كه امام حسين‏ عليه السلام‏ آمد، ديد برادرش با بچّه آهويى بازى مى ‏كند،به امام حسن ع فرمودند:برادرم! اين بچّه ‏آهو را از كجا آورده ‏اى؟امام حسن‏ عليه السلام فرمودند : جدّم رسول خداصلى الله عليه وآله به من عطا فرموده است،امام حسين ‏عليه السلام با سرعت به سوى پيامبر خدا(ص) شتافت و گفت : اى جدّ بزرگوار ! براى برادرم  بچّه ‏آهويى عطا كرده‏ اى كه با آن بازى مى‏ كند، آيا مثل آن را به من عطا نمى‏ كنى؟امام حسين(ع)درخواست خود را تكرار مى‏ كرد و رسول خدا ساكت بود،در عين حال فرزندش را با مهربانى دلدارى می داد و با سخنان‏ مهرآميزى مهربانى مى‏ نمود تا اين كه امام حسين‏ عليه السلام اصرار كرد و نزديك ‏بود كه گريه كند، (راوى گويد:) در همين حال كنار در مسجد سر و صدايى بلند شد،نگاه كرديم و ديديم آهويى با بچّه خود می آید كه گرگى پشت سرش‏ است و آن دو را سوى پيامبر خدا(ص) مى ‏راند،وقتى به حضور حضرت رسيدند آهو با زبان فصيح گفت:اى رسول‏ خدا ! من دو بچّه داشتم،يكى از آنها را شكارچى شكار كرد و به سوى شما آورد ، اين يكى براى من باقى مانده بود كه دلم با آن خوش بود، همين الآن‏ که مشغول شير دادن آن بودم، ناگاه شنيدم گوينده ‏اى مى‏ گفت:" أسرعي أسرعي يا غزالة! بخشفك إلى النبيّ محمّد(ص)وأوصليه ‏سريعاً، لأنّ الحسين‏ عليه السلام واقف بين يدي جدّه وقد همّ أن يبكي‏ والملائكة بأجمعهم قد رفعوا رؤوسهم من صوامع العبادة، ولو بكى الحسين‏ عليه السلام لبكت الملائكة المقرّبون لبكائه،اى آهو! با سرعت برخيز و بچّه خود را فورى به پيامبر خدا محمّد مصطفى(ص)برسان،زيرا كه هم اكنون فرزندش امام حسين‏(ع)در برابر جدّش ايستاده و مى‏ خواه گريه كند . همه فرشتگان سراز عبادتگاهشان ‏برداشته و نظاره‏ گر اين منظره‏ اند اگر امام حسين(ع)گريه كند همه ی فرشتگان ‏ مقرّب به جهت گريه او، گريه خواهند كرد. " همچنين شنيدم كه گوينده ‏اى می گفت: اى آهو! پيش از آن كه اشك‏ حسين‏ عليه السلام بر صورتش جارى شود با سرعت خود را به او برسان! و گرنه ‏اين گرگ را به تو مسلّط مى‏ كنم تا تو را با بچّه‏ ات بخورد.اى رسول خدا ! هم‏ اكنون من مسافت زيادى را طى كرده‏ ام، ولى چون ‏زمين زير پايم در نورديده شد، با سرعت خودم را به حضور شما رساندم، من خداى را ستايش می كنم كه پيش از آن كه اشك امام حسین(ع)به صورتش ‏جارى شود در حضور شما حاضر شدم،در اين هنگام ياران رسول خدا(ص)زبان به تهليل و تكبير بلند كردند و پيامبر خدا(ص)در حق آهو نموده و براى او خواست امام حسين‏(ع)بچّه ‏آهو را گرفته و نزد مادرش حضرت فاطمه سلام الله علیها آمد و آن‏ حضرت نيز خوشحال و مسرور گشت 📚 منبع كمال الدين ، ج ۱ ، ص ۲۸۲ بحار الأنوار ، ج ۴۳ ، ص ۲۵۸ . @asharmadahiii