ایتا - ؛کاتوره

از یه جایی به بعد انقدر خندمون میومد که نمی‌دونستیم باید چطوری بروزش بدیم و میدیدی کف زمین نشستیم نفسمون قطع شده داریم میمیریم 🙂🙂

1.2هزار مشاهده16:20

هدایت شده از ‌↯ژولیت

یه جاهایی من نفس کم میاوردم دیگه(: 🤣🤣🤣🤣🤣

1.2هزار مشاهده16:20

هدایت شده از -NoteBook

من و هستی نقش کنترل گر رو داشتیم(:

969 مشاهده16:21

مبینا و هستی ای که از ما دوتا کوچیکترن (((:

1.2هزار مشاهده16:21

مبینا جدی اینجوری بود که بچه ها چتونه ؟ 🙂🙂🙂

977 مشاهده16:22

من حتی خودم به فاطمه میگفتم چمونه

1.2هزار مشاهده16:23

اصلا دراگ ۱۰۰

1.2هزار مشاهده16:23

تازه با استادمونم عکس گرفتیمم 🤏🏻💞
@Kature 
@ItsJuliet 
@Maybebeautiful 
@myNoteBook

1.3هزار مشاهده16:24

هدایت شده از شاید‌ زیبا ~

بچه ها استادمون خیلی دوست دارم😫💘

1.1هزار مشاهده16:28

هدایت شده از ‌↯ژولیت

همون استادمون که حاضرم براش سر بدم😔🤣💗

1.3هزار مشاهده16:33

بعدشم کمک بچه های هیئت کردیم و فضاسازیو جمع کردیم

1 مشاهده16:33

و تمام کارامون مثل دو جفت پت و مت بود :)))

1 مشاهده16:33

مطالب بعدی