🌷 شهید مدافع حرم محمد حسین جوادی 🌷
✍🏻 از مهربانی اش هر چه بگویم ، کم است. خیلی #مهربان و #کریم بود. به من و پدرش احترام می گذاشت وهمیشه نمازش اول وقت بود . برای امام حسین(ع) هر کاری می کرد . حسینی بود .
مادر با شوق و ذوق از محمد حسینش برایمان می گفت. محمد حسینی که جوانی اش را فدای حضرت زینب س کرده بود.
✍🏻 چهارساله بود که از افغانستان به سوریه مهاجرت کردیم و بیست سال همان جا زندگی کردیم . می خواستیم بعد بیست سال به افغانستان برگردیم که محکم و قرص گفت :«من آب و نمک سوریه را خورده ام همین جا می مانم و با شما نمی آیم.»
هر چه اصرارش کردیم نیامد . با خانمش ماند.
✍🏻شهید محمد حسین جوادی از نیروهای حزب الله بود . خادم حرم بی بی سکینه (سلاپ الله علیها) بود.
همه دوستش داشتند . به خصوص سید حسن نصرالله . خیلی دست و دلباز بود.
هر شب به خانه هایی که می شناخت ، نان می گرفت و می برد.
✍🏻 از خارج رفتن بدش می آمد. یکبار وقتی که نوجوان بود به او گفتم:«محمد حسین ، خیلی از افغان ها دارند به خارج مهاجرت می کنند ، تو موافقی ما هم به خارج برویم ؟!»
گفت:«نه ...!» گفتم:«ما اینجا امکاناتمون کم هستش ، اما اونجا امکانات بیشتری را در اختیارمان می گذارند.» در همین لحظات صدای اذان از بلندگوهای مسجد آمد. به من گفت :«مامان، مااگر خارج برویم به جای شنیدن صدای اذان از مسجد باید صدای کلیسا ها را بشنویم.»
✍🏻 خداوند به شهید یک دختر و یک پسر عطا نموده است. هم اکنون ۶و۹ ساله هستند. در دمشق زندگی می کنند.
✍🏻 شب بود. حدود ساعت های ۴و۵ بعد از ظهر روز پنج شنبه بود . برادر بزرگش در اینترنت داشت کارهایش را انجام می داد که داد زد :
محمد حسین شهید شد... ما هنوز تا آن موقع خبر نداشتیم . شوکه شدیم .
به ما گفتند :« تیر به پایش اصابت کرده است. خونریزی شدیدی هم داشت چون امکانات کم بود قبل از رسیدن به بیمارستان به شهادت رسید .
مادر اشک در چشمانش حلقه می زند و به عکس پسرش نگاه می اندازد...
هروقت دلم برایش تنگ می شود با او حرف میزنم. در بیداری استشمامش می کنم . هرجا می روم او با من می آید ...
✍🏻 شهید محمد حسین جوادی در کنار ضریح آرام خوابیده است ...
ای کاش عنایتی به ما زمینی ها هم بکند ...
#خواهران
#چهارشنبههای_شهدایی
#شهید_مدافع_حرم_محمدحسین_جوادی
#کانون_خادمین_گمنام_شهدا
🆔 @KhGShohada_ir