eitaa logo
خادم مجازی
156 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
330 ویدیو
7 فایل
بہ‌نامِ‌اللہ..🌱 دورهم‌جمع‌شدیم‌تابه‌حول‌وقوه‌الهے کمی‌ازشهادت‌وشهدابگیم‌و "رنگ‌بگیریم" •🕊 زیرمجموعہ‌کانالِ'عاشقانہ‌های‌حلال °• @Asheghaneh_halal •° •🕊 خادم‌کانال‌جهت‌انتقادیاپیشنهاد °• @nokar_mahdizahra •°
مشاهده در ایتا
دانلود
خادم مجازی
[ #عشق_نامہ💌 ] #نخل_های_بی_سر #قسمت_شصت_پنجم بچه‌ها پا به راه و آماده رفتن اند. صالح به كمك
[ 💌 ] آخه بيرون نرفتن من كه نبايد اينقدر تو رو نگران كنه . مي‌بيني كـه روزهـاي راهپيمايي و نماز، مي رم بيرون، اما روزهاي ديگـه نمـي تـونم؛ مـي دونـي ...😔😔 راستش ...😞😞 ـ راستش چي؟ راستش رو به من بگو. ☺️☺️ ناصر دستهايش را به پا مي‌چسباند و ميگويد: ـ ننه‌جون، واالله اون جورم كه تو دست و پاتو گم كردي و خيال مي كني نيس.🙂 من نمےتونم برم بيرون . مي دوني، وقتي مي رم اذيت مي شم. در و ديوار شهر برام غريب و نامانوسه؛😣😣 بعضي ها را بي تفاوت مي بيـنم؛ انگـار نـه انگـار كـه جنگه؛ اينا را كه ميبينم، ياد دوستهام و شهر، بيشتر اذيتم ميكنه.😫😫 حلقة اشكي از كناره گودي چـشم ناصـر خودنمـايي مـي كنـد و زبـانش از حركت مي افتد. 🙁🙁لبهايش چند بار بـه هـم مـي خـورد و چيـزي راه گفـتن را بـر گلويش مي بندد اما چشم هاي مادر رو به رويش باز و منتظر است . لبهـايش را به زور از روي هم برمي دارد و اشكهايش را از او مي‌دزدد: 😢😢 ـ اينه ننه جون؛ به خدا هيچي ديگه نيست.😥😥 قطره اشكي در چشم هاي مادر برق مي زند و مي خواهد راهي به بيـرون بـاز كند كه بر خود مسلط ميشود و راه را بر آن ميبندد و ناصر را دلداري ميدهد:😢🙂 ـ خوب ننه جون، همه كه مثل تو نيستن . يه عده فقط فكر خودشونن؛ يه عده هم در عوض از جون و دل، از جنگ و انقلاب دفـاع مـي كـنن . تـو خيلـي نميتوني به فكر اونايي باشي كه فقط خودشون و جيبشونو مي بينن.💵💵 ديـدي كه دكتر گفت بايد آرامش فكر داشته باشي، وگرنه، موج هـاي انفجـار و اون همه صدايي كه شنيدي، بالاخره كار خودشو ميكنه.🤯🤯 ناصر از جا كنده ميشود و پا به راه و عازم ميگويد: ـ نميشه ننه؛ خيلي چيزها و خيلي كسها رو نميشه نديده گرفت.😓😓 مادر همپايش از اتاق بيرون ميزند و ميپرسد: ـ ميري بيرون؟🤨🤨 ـ آره؛ ميرم تو حياط هتل. باران هنوز آرام آرام مي بارد و بر سر و روي بچه هـايي كـه در حيـاط هتـل بازي مي كنند مي نشيند. چند توپ🏐⚽️ پلاستيكي و دوچرخه، زيرپاي بچه هاسـت و🚲🚲 هر كدام، چندتايي را مشغو ل كرده است . ناصر كار هميشه اش را مي كند: يـا بـا آنها بازي مي كند و يا مانع خيابان رفتن شان مـي شـود و اگـر هـم لازم شـد، در دعواهاي زودگذرشان ميانجيگري مي كند.☝️✋ پسري كه دسـتش لاي گـچ اسـت و سرش را باند پيچيده اند، 🤕🤕كنار ديوار ايستاده، بازي را تماشا مـي كنـد و بـا خنـده ميخندد. چشم ناصر به پسرك مي افتد. دلش مي گيرد و دوباره غمش تـازه مـي شـود . 🙁🙁 ناصر هنوز او را ورانداز مي كند، كه زني به سراغ پسر مـي آيـد و او را بـا خـود ميبرد: ـ ننه‌جون هوا داره سرد مي شه؛ اين هوا برات خوب نيس؛ ديگه حالا بيا بـريم تو. ناصر قاطي جمع شده و گرم بازي است . بچه‌هـا او را مـي شناسـند و بـه او انس گرفته اند و توپ را برايش مي اندازنـد . تـوپ بـه طـرف در هتـل مـي رود.⚽️⚽️ دختركي مي دود و توپ را برمـي دارد؛ امـا رو بـه روي در اتـاق انتظامـات كـه مي‌رسد، مي ماند. توپ را وسط دسـت هـايش كاشـته و چـشمش را بـه داخـل انتظامات دوخته. ناصر حيرتزده دخترك را می‌يابد. [در دنیاے مدࢪن📱 به سبک قدیمے با تو سخن میگویم اے عشق دیرین♥️] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ ✌️🏻 ] ❇️ (حفظه‌الله): ▪️ شهید آیةالله بهشتی، یک انسان معتقد، مؤمن، مخلص، صادق، جدی در کار؛ آنچه می‌گفت، معتقد بود؛ و به آنچه معتقد بود، در عمل ملتزم بود. خطر را هم می‌شناخت؛ می‌دانست میدان، میدان مین است.[1389/04/07] [حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍] 🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #دردونہ👶‌] اینڪ پسرے از تو یتیم است در اینجا💔 در حسرتِ یڪ شب ڪه پدر داشته باشد.. برگرد، سفر طول‌ کشید ای‌ نفس‌ سبز تا کی‌ دل‌ من‌ چشم‌ به‌ در داشته‌ باشد [بابایے بغݪ کردن و بوسیدنت که هیچ حتی نشد یڪ دل سیر تو رو بو کنمـ😢] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانه🥀] ° • خصوصیات شھید بہشتے از زبانِ همسرش.. #همسر_شهید_بهشتی #شهید_بهشتی ° • [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
1_422997823_۱۱۷.mp3
5.4M
[ 🕊 ] 📝 موضوع: 📌 قسمت هجدهم برگرفته از کتاب مکیال المکارم 🔵 یاد مداوم امام زمان علیه السلام Eitaa.com/Khadem_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[ 🦋 ] مشھد برای من،😍 همہ اش مال دیگرآن!✋ [نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ ✌️🏻 ] ❇️ (حفظه‌الله): 🔹مردم قدر سردار شهید قاسم سلیمانی را دانستند و این ناشی از اخلاص است. یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت.[98/10/13] [حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍] 🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #دردونہ👶‌] چقدر خوشحال دارھ بازے میکنه!😄 ینے میدونہ آخرین بازیه ڪه با بابایے میکنه؟!(:💔 #دلتنگی.. #فرزند_شهید [بابایے بغݪ کردن و بوسیدنت که هیچ حتی نشد یڪ دل سیر تو رو بو کنمـ😢] Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
••🍃🕊•• #خادمانه | #چفیه #ختم_صلوات امروز بہ نیت: •• شهید محمد بلباسی •• ـــــــــــــــــــــــــ
••🍃🕊•• | امروز بہ نیت: •• شهید سجاد طاهر نیا •• ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📿🍃 مدافع حرم [🌷]ارسال صلوات ها [🌷] @Deltang_Karbala99 جمع صلـوات گذشتہ: • ۶۰۰ • ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇 @Khadem_Majazi ••🍃🕊••
[ 🥀] ° • خصوصیات شھید بہشتے از زبانِ همسرش..🖇❤️🌱 (قسمتِ دوم) ° • [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🌱 ] ❤️ در تلاشم نازنینم ، شاد و خندانت کنم دردها داری به دل ، با مهر درمانت کنم تا شود راحت خیالت، رفع گردد مشکلت گر بخواهی حاضرم ، جان را به قربانت کنم دست گرمت را فشارم جان فشانم دررهت گوهر عشق و سعادت را ، به دامانت کنم عهد کردم تا شود ، اقبال و بختت سربلند هر چه دارم در کف اخلاص ، احسانت کنم در غم و شادی شريک و محرم رازت شوم در دلم منزل کنی، در سینه مهمانت کنم شاهد خوشبختی ات باشم همیشه هر مکان با صبوری چاره ای ، بر یاس و حرمانت کنم با تو بستم عهد الفت، تا نفس دارم به تن گر نیاز افتد خودم را ، وقف پيمانت کنم [شݕ تار سحࢪ می گردد🌌 یڪ نفࢪ ماندھ از قوم که بࢪ میگردد✨] Eitaa.com/Khadem_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ 🦋 ] 😊رفتی حرم لبخند بزن! 🔻کی گفته امام رضا(ع) دلشکسته‌ها رو بیشتر تحویل می‌گیره؟! 🍃🌹 [نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ ✌️🏻 ] ❇️ (حفظه‌الله): 🔹روزی که ده‌ها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگ‌ ترین بدرقه‌ی جهان را شکل دادند، یکی از ایّام‌الله است.[98/10/27] [حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍] 🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ #دردونہ👶‌] بابا؟! چرا دیگہ منو راھ نمیدے تو بازے؟!..💔🚶‍♂ #فرزند_شهید_محمدخانی #شهید_محمدحسین_محمدخانی #عمارِحلب..(:❤️ [بابایے بغݪ کردن و بوسیدنت که هیچ حتی نشد یڪ دل سیر تو رو بو کنمـ😢] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀] ° • خصوصیات شھید بہشتے از زبانِ همسرش..🖇❤️🌱 (قسمتِ سوم) ° • [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
1_422999968_۱۱۸.mp3
3.87M
[ 🕊 ] 📝 موضوع: 📌 قسمت نوزدهم برگرفته از کتاب مکیال المکارم 🔵 راهکارهای عملی یاد امام زمان(عج) Eitaa.com/Khadem_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیدار با شهید زنده....mp3
394.3K
[ 🔉 ] دیدار شهدا در شب جمعه با امام حسین علیه السلام❤️🕊 👌👌 [در این هیاهـو با گوش دل بشـنو💓] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ ✌️🏻 ] ❇️ (حفظه‌الله): 🔹روزی که ده‌ها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگ‌ترین بدرقه‌ی جهان را شکل دادند، یکی از ایّام‌الله است. [98/10/27] [حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍] 🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀] ° • خصوصیات شھید بہشتے از زبانِ همسرش..🖇❤️🌱 (قسمتِ چهارم) ° • [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
1_423002068_۱۲۰.mp3
3.8M
[ 🕊 ] 📝 موضوع: 📌 قسمت بیستم برگرفته از کتاب مکیال المکارم 🔵 🔵 تعیین وقت نکردن برای ظهور Eitaa.com/Khadem_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[ 🌱 ] ⚘﷽⚘ سلام صاحب ما ، مهدے جان هرچند دیدگان ما از دیدار روے دلرباے زهرایےات ، محروم است اما قلبهاے شکسته‌ےما حضورِ مهربان و امیدآفرینت را احساس میکند . تو با دعاے خیرت با نوازش هاے مداومِ پدرانه ات با نگاه سبز و بارانےات با توجه گرم و حیات آفرینت همواره به ما امان میدهے از ما مراقبت میکنے و جان پناهمان هستے شکر خدا که در سایه سار توایم ... در افق آرزوهایم تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم.. [شݕ تار سحࢪ می گردد🌌 یڪ نفࢪ ماندھ از قوم که بࢪ میگردد✨] Eitaa.com/Khadem_Majazi
Fadaeian_komeil_991201_4.mp3
3.66M
[ 🔉 ] مثلا تو قبول کردی که کولبارمُ بَستم 👌👌👌 [در این هیاهـو با گوش دل بشـنو💓] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🦋 ] هیچ جای دنیا (🌏)• برا من مشهد نمیشه (☀️🕊)• [نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐] Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
[ #عشق_نامہ💌 ] #نخل_های_بی_سر #قسمت_شصت_ششم آخه بيرون نرفتن من كه نبايد اينقدر تو رو نگران كن
[ 💌 ] چند نفر از بچه ها صدا ميزنند: 🗣 ـ بنداز! ـ بنداز ديگه ... اَ ! اما دختر ثابت مانده و به اتاقك انتظامات زل زده . 👀 يكي از بچه هـا مـي رود و ميخواهد توپ را از او بگيرد كه ناصر تند خودش را به دخترك ميرساند و در اتاق انتظامات، دنبال چيزي ميگردد كه دل دختر را به خود مشغول كرده است . 🤔 مسئول انتظامات را مي بينـد كـه روي صـندلي نشـسته، بچـه اش را روي زانـو نشانده و موهاي او را شانه ميزند. 👀 توپ، با دستي كه دختري به آن مي زند، از بغل دخترك بيرون مـي پـرد و او را به خود مي آورد. دختر چشم از بچه اي كه روي زانوي مرد نشسته مـي كَنـد و به دنبال توپ ميدود. 🤨 دل ناصر فرو مي ريزد. قلبش ميتپد و كنار ديوار زمينگير مي شـود . نگـاهش را دنبال دخترك دور ميدهد؛ اما او رفته و توان ناصر را هم با خود برده است😞 ياد خرمشهر و شهدا، دوباره به ذهن ناصر مـي دود و دلـش را بـراي رفـتن، بيقرار مي كند. ريزش باران بيشتر شده است .🌨 چندتايي از بچه ها، حياط را تـرك كرده اند. باران، بر آنهايي هم كه مانده اند غالب مـي شـود و از حيـاط بيرونـشان ميكند.🏃‍♂ ناصر زير باراني كه بـر سـر و رويـش باريـدن گرفتـه و هـر آن تنـدتر ميشود، تنها مانده است .😔 از لابه لاي قطرات رشت باران، راه رفـتن مـي جويـد؛ راه رفتن به خرمشهر و جلب رضايت پدر و مادر . 😞 دانـه هـاي بـاران، هـر لحظـه درشت تر مي شود. ناصر تن سنگينش را از زمين مي كَند و مـي خواهـد بـه هتـل برگردد كه مرد نگهبان از اتاقك انتظامات بيرون ميآيد: ☺️ ـ چرا زير بارون نشستي؟ 🤔 ناصر سر برميگرداند و نگهبان را ميبيند. ـ بيا تو؛ بيا اينجا پيش من. ـ نه بايد برم. ـ ميري، دير نميشه. ـ چرا اتفاقاً دير ميشه. كلاه اوركت خاكي رنگش را به سر مي كشد و با عجله مي رود. امـا نگهبـان شگفت زده او را نگاه ميكند و منظور ناصر را از دير شدن نميفهمد.🤔 ـ حتماً ميدوني كه امشبه؟ ـ يقين دارم؛ حتي تاريخشو هم يادداشت كردم؛ همين امشبه. ـ پس چرا جهان آرا خودش هنوز نيومده؟ ـ خيلي هم دير نكرده؛ هنوز هوا روشنه؛ برنامة ما با تاريكي شروع ميشه.☺️ بچه ها منتظر نشسته اند، يا به ساعت نگاه مي كنند، يا به آفتـاب - كـه رنـگ باخته و در سر اشيب مغرب، خودش را پايين مـي كـشد تـا روي سـر بعثـي هـا غروب كند .- كوچك ترين صدايي كه از بيرون سنگر شنيده مي شود، بچـه هـا را به هواي جهان آرا بيرون مي كشد. 🥺 سنگرشان همان ساختمان سه طبقه اي است كه پيشتر هم در آن بودند . بالايش ديده باني مي دهند و چند جاي طبقـة ميـان ياش را سنگر ساخته اند و در پايين هم مهمات و وسايل زنـدگي شـان را ريختـه انـد .😞 بهروز، بالا ديده باني مي دهد و ناصر و فرهاد و صالح هـم پـشت كمين گـاه هـاي طبقة مياني پناه گرفته اند و منتظر جهانآرا و برنامه امشب اند. شليك هاي شبانة دشمن شروع شده و صداي گرومب گرومب آن به گـوش ميرسد.👂🏻 روزها آتششان خاموش است، اما شب شليك را شروع مي كننـد .😱 حـالا هم خورشيد نفس هاي آخرش را مي كشد و در تـدارك رفـتن اسـت😢 [در دنیاے مدࢪن📱 به سبک قدیمے با تو سخن میگویم اے عشق دیرین♥️] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ ✌️🏻 ] ❇️ (حفظه‌الله): 🔹حادثه‌ی یوم‌الله تشییع جنازه‌ی شهید و حادثه‌ی یوم‌الله در هم کوبیدن پایگاه آمریکایی از ذهن این مردم نخواهد رفت و روزبه‌روز ان‌شاءالله زنده‌تر خواهد شد.[98/10/27] [حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍] 🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خادم مجازی
••🍃🕊•• #خادمانه | #چفیه #ختم_صلوات امروز بہ نیت: •• شهید سجاد طاهر نیا •• ـــــــــــــــــــــــ
••🍃🕊•• | امروز بہ نیت: •• شهید عبدالله اسکندری •• ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📿🍃 مدافع حرم [🌷]ارسال صلوات ها [🌷] @Deltang_Karbala99 جمع صلـوات گذشتہ: • ۶۰۰ • ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇 @Khadem_Majazi ••🍃🕊••