خادم مجازی
[ #عشق_نامہ💌 ] #نخل_های_بی_سر #قسمت_شصت_پنجم بچهها پا به راه و آماده رفتن اند. صالح به كمك
[ #عشق_نامہ💌 ]
#نخل_های_بی_سر
#قسمت_شصت_ششم
آخه بيرون نرفتن من كه نبايد اينقدر تو
رو نگران كنه . ميبيني كـه روزهـاي
راهپيمايي و نماز، مي رم بيرون، اما روزهاي ديگـه نمـي تـونم؛ مـي دونـي ...😔😔
راستش ...😞😞
ـ راستش چي؟ راستش رو به من بگو. ☺️☺️
ناصر دستهايش را به پا ميچسباند و ميگويد:
ـ ننهجون، واالله اون جورم كه تو دست
و پاتو گم كردي و خيال مي كني نيس.🙂
من نمےتونم برم بيرون . مي دوني، وقتي مي رم اذيت مي شم. در و ديوار شهر
برام غريب و نامانوسه؛😣😣 بعضي ها را بي تفاوت مي بيـنم؛ انگـار نـه انگـار كـه جنگه؛ اينا را كه ميبينم، ياد دوستهام و شهر، بيشتر اذيتم ميكنه.😫😫
حلقة اشكي از كناره گودي چـشم ناصـر خودنمـايي مـي كنـد و زبـانش از
حركت مي افتد. 🙁🙁لبهايش چند بار بـه هـم مـي خـورد و چيـزي راه گفـتن را بـر گلويش مي بندد اما چشم هاي مادر رو به رويش باز و منتظر است . لبهـايش را به زور از روي هم برمي دارد و اشكهايش را از او ميدزدد: 😢😢
ـ اينه ننه جون؛ به خدا هيچي ديگه نيست.😥😥
قطره اشكي در چشم هاي مادر برق مي زند و مي خواهد راهي به بيـرون بـاز
كند كه بر خود مسلط ميشود و راه را بر آن ميبندد و ناصر را دلداري ميدهد:😢🙂
ـ خوب ننه جون، همه كه مثل تو نيستن . يه عده فقط فكر خودشونن؛ يه عده
هم در عوض از جون و دل، از جنگ و انقلاب دفـاع مـي كـنن . تـو خيلـي
نميتوني به فكر اونايي باشي كه فقط خودشون و جيبشونو مي بينن.💵💵
ديـدي كه دكتر گفت بايد آرامش فكر داشته باشي، وگرنه، موج هـاي انفجـار
و اون همه صدايي كه شنيدي، بالاخره كار خودشو ميكنه.🤯🤯
ناصر از جا كنده ميشود و پا به راه و عازم ميگويد:
ـ نميشه ننه؛ خيلي چيزها و خيلي كسها رو نميشه نديده گرفت.😓😓
مادر همپايش از اتاق بيرون ميزند و ميپرسد:
ـ ميري بيرون؟🤨🤨
ـ آره؛ ميرم تو حياط هتل.
باران هنوز آرام آرام مي بارد و بر سر
و روي بچه هـايي كـه در حيـاط هتـل
بازي مي كنند مي نشيند. چند توپ🏐⚽️ پلاستيكي و دوچرخه، زيرپاي بچه هاسـت و🚲🚲
هر كدام، چندتايي را مشغو ل كرده است . ناصر كار هميشه اش را مي كند: يـا بـا آنها بازي مي كند و يا مانع خيابان رفتن شان مـي شـود و اگـر هـم لازم شـد، در دعواهاي زودگذرشان ميانجيگري مي كند.☝️✋
پسري كه دسـتش لاي گـچ اسـت و
سرش را باند پيچيده اند، 🤕🤕كنار ديوار ايستاده، بازي را تماشا مـي كنـد
و بـا خنـده ميخندد.
چشم ناصر به پسرك مي افتد. دلش مي گيرد و دوباره غمش تـازه مـي شـود . 🙁🙁
ناصر هنوز او را ورانداز مي كند، كه زني به سراغ پسر مـي آيـد و او را بـا خـود
ميبرد:
ـ ننهجون هوا داره سرد مي شه؛ اين هوا برات خوب نيس؛ ديگه حالا بيا بـريم
تو.
ناصر قاطي جمع شده و گرم بازي است . بچههـا او را مـي شناسـند و بـه او
انس گرفته اند و توپ را برايش مي اندازنـد . تـوپ بـه طـرف در هتـل مـي رود.⚽️⚽️
دختركي مي دود و توپ را برمـي دارد؛ امـا رو بـه روي در اتـاق انتظامـات كـه
ميرسد، مي ماند. توپ را وسط دسـت هـايش كاشـته و چـشمش را بـه داخـل
انتظامات دوخته. ناصر حيرتزده دخترك را میيابد.
#ادامه_دارد
[در دنیاے مدࢪن📱
به سبک قدیمے با تو سخن میگویم اے عشق دیرین♥️]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنهاے(حفظهالله):
▪️ شهید آیةالله بهشتی، یک انسان
معتقد، مؤمن، مخلص، صادق، جدی
در کار؛ آنچه میگفت، معتقد بود؛ و
به آنچه معتقد بود، در عمل ملتزم بود.
خطر را هم میشناخت؛ میدانست
میدان، میدان مین است.[1389/04/07]
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
1_422997823_۱۱۷.mp3
5.4M
[ #کبوترانہ🕊 ]
📝 موضوع: #وظایف_منتظران
📌 قسمت هجدهم
برگرفته از کتاب مکیال المکارم
🔵 یاد مداوم امام زمان علیه السلام
#استاد_ابراهیم_افشاری
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #رئوفانہ🦋 ]
مشھد برای من،😍
همہ اش مال دیگرآن!✋
[نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنهاے(حفظهالله):
🔹مردم قدر سردار شهید قاسم
سلیمانی را دانستند و این ناشی از
اخلاص است. یک اخلاص بزرگی در
آن مرد وجود داشت.[98/10/13]
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
••🍃🕊•• #خادمانه | #چفیه #ختم_صلوات امروز بہ نیت: •• شهید محمد بلباسی •• ـــــــــــــــــــــــــ
••🍃🕊••
#خادمانه | #چفیه
#ختم_صلوات امروز بہ نیت:
•• شهید سجاد طاهر نیا ••
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📿🍃
#شهید مدافع حرم
[🌷]ارسال صلوات ها
[🌷] @Deltang_Karbala99
جمع صلـوات گذشتہ:
• ۶۰۰ •
ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇
@Khadem_Majazi
••🍃🕊••
[ #صبورانه🥀]
°
•
خصوصیات شھید بہشتے از زبانِ همسرش..🖇❤️🌱
(قسمتِ دوم)
#همسر_شهید_بهشتی
#شهید_بهشتی
°
•
[یا بࢪگرد...
یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #عجݪ_فࢪجہ🌱 ]
#سلام_مولا_جانم ❤️
در تلاشم نازنینم ، شاد و خندانت کنم
دردها داری به دل ، با مهر درمانت کنم
تا شود راحت خیالت، رفع گردد مشکلت
گر بخواهی حاضرم ، جان را به قربانت کنم
دست گرمت را فشارم جان فشانم دررهت
گوهر عشق و سعادت را ، به دامانت کنم
عهد کردم تا شود ، اقبال و بختت سربلند
هر چه دارم در کف اخلاص ، احسانت کنم
در غم و شادی شريک و محرم رازت شوم
در دلم منزل کنی، در سینه مهمانت کنم
شاهد خوشبختی ات باشم همیشه هر مکان
با صبوری چاره ای ، بر یاس و حرمانت کنم
با تو بستم عهد الفت، تا نفس دارم به تن
گر نیاز افتد خودم را ، وقف پيمانت کنم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
[شݕ تار سحࢪ می گردد🌌
یڪ نفࢪ ماندھ از قوم که بࢪ میگردد✨]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ #رئوفانہ🦋 ]
😊رفتی حرم لبخند بزن!
🔻کی گفته امام رضا(ع) دلشکستهها
رو بیشتر تحویل میگیره؟!
#امام_رضا🍃🌹
#پناهیان
[نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنهاے(حفظهالله):
🔹روزی که دهها میلیون در ایران،
و صدها هزار در عراق و بعضی
کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده
سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگ
ترین بدرقهی جهان را شکل دادند،
یکی از ایّامالله است.[98/10/27]
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ #دردونہ👶]
بابا؟!
چرا دیگہ منو راھ نمیدے تو بازے؟!..💔🚶♂
#فرزند_شهید_محمدخانی
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#عمارِحلب..(:❤️
[بابایے بغݪ کردن و بوسیدنت که هیچ
حتی نشد یڪ دل سیر تو رو بو کنمـ😢]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانه🥀]
°
•
خصوصیات شھید بہشتے از زبانِ همسرش..🖇❤️🌱
(قسمتِ سوم)
#همسر_شهید_بهشتی
#شهید_بهشتی
°
•
[یا بࢪگرد...
یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
1_422999968_۱۱۸.mp3
3.87M
[ #کبوترانہ🕊 ]
📝 موضوع: #وظایف_منتظران
📌 قسمت نوزدهم
برگرفته از کتاب مکیال المکارم
🔵 راهکارهای عملی یاد امام زمان(عج)
#استاد_ابراهیم_افشاری
Eitaa.com/Khadem_Majazi
دیدار با شهید زنده....mp3
394.3K
[ #نقارھ_خونہ🔉 ]
دیدار شهدا در شب جمعه با امام حسین علیه السلام❤️🕊
#حاج_حسین_یکتا
#بسیار_زیبا👌👌
#شهدا_شرمنده_ایم_که_مدام_شرممده_ایم
[در این هیاهـو
با گوش دل بشـنو💓]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنهاے(حفظهالله):
🔹روزی که دهها میلیون در ایران، و
صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای
دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس
به خیابانها آمدند و بزرگترین بدرقهی
جهان را شکل دادند، یکی از ایّامالله
است. [98/10/27]
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانه🥀]
°
•
خصوصیات شھید بہشتے از زبانِ همسرش..🖇❤️🌱
(قسمتِ چهارم)
#همسر_شهید_بهشتی
#شهید_بهشتی
°
•
[یا بࢪگرد...
یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
1_423002068_۱۲۰.mp3
3.8M
[ #کبوترانہ🕊 ]
📝 موضوع: #وظایف_منتظران
📌 قسمت بیستم
برگرفته از کتاب مکیال المکارم
🔵 🔵 تعیین وقت نکردن برای ظهور
#استاد_ابراهیم_افشاری
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #عجݪ_فࢪجہ🌱 ]
⚘﷽⚘
سلام صاحب ما ، مهدے جان
هرچند دیدگان ما از دیدار روے دلرباے زهرایےات ، محروم است اما قلبهاے شکستهےما حضورِ مهربان و امیدآفرینت را احساس میکند .
تو با دعاے خیرت
با نوازش هاے مداومِ پدرانه ات
با نگاه سبز و بارانےات
با توجه گرم و حیات آفرینت
همواره به ما امان میدهے
از ما مراقبت میکنے و جان پناهمان هستے
شکر خدا که در سایه سار توایم ...
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم..
[شݕ تار سحࢪ می گردد🌌
یڪ نفࢪ ماندھ از قوم که بࢪ میگردد✨]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
Fadaeian_komeil_991201_4.mp3
3.66M
[ #نقارھ_خونہ🔉 ]
مثلا تو قبول کردی که کولبارمُ بَستم
#کربلایی_سیدرضا_نریمانی
#پیشنهاد_دانلود👌👌👌
#شهدا
[در این هیاهـو
با گوش دل بشـنو💓]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #رئوفانہ🦋 ]
هیچ جای دنیا (🌏)•
برا من مشهد نمیشه (☀️🕊)•
#استوری
[نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
[ #عشق_نامہ💌 ] #نخل_های_بی_سر #قسمت_شصت_ششم آخه بيرون نرفتن من كه نبايد اينقدر تو رو نگران كن
[ #عشق_نامہ💌 ]
#نخل_های_بی_سر
#قسمت_شصت_هفتم
چند نفر از بچه ها صدا ميزنند: 🗣
ـ بنداز!
ـ بنداز ديگه ... اَ !
اما دختر ثابت مانده و به اتاقك انتظامات زل زده . 👀
يكي از بچه هـا مـي رود و ميخواهد توپ را از او بگيرد كه ناصر تند خودش را به دخترك ميرساند و در اتاق انتظامات، دنبال چيزي ميگردد كه دل دختر را به خود مشغول كرده است . 🤔
مسئول انتظامات را مي بينـد كـه روي صـندلي نشـسته، بچـه اش را روي زانـو نشانده و موهاي او را شانه ميزند. 👀
توپ، با دستي كه دختري به آن مي زند، از بغل دخترك بيرون مـي پـرد و او را به خود مي آورد. دختر چشم از بچه اي كه روي زانوي مرد نشسته مـي كَنـد و به دنبال توپ ميدود. 🤨
دل ناصر فرو مي ريزد. قلبش ميتپد و كنار ديوار زمينگير مي شـود . نگـاهش را دنبال دخترك دور ميدهد؛ اما او رفته و توان ناصر را هم با خود برده است😞
ياد خرمشهر و شهدا، دوباره به ذهن ناصر مـي دود و دلـش را بـراي رفـتن، بيقرار مي كند. ريزش باران بيشتر شده است .🌨
چندتايي از بچه ها، حياط را تـرك كرده اند. باران، بر آنهايي هم كه مانده اند غالب مـي شـود و از حيـاط بيرونـشان ميكند.🏃♂
ناصر زير باراني كه بـر سـر و رويـش باريـدن گرفتـه و هـر آن تنـدتر ميشود، تنها مانده است .😔
از لابه لاي قطرات رشت باران، راه رفـتن مـي جويـد؛ راه رفتن به خرمشهر و جلب رضايت پدر و مادر . 😞
دانـه هـاي بـاران، هـر لحظـه درشت تر مي شود. ناصر تن سنگينش را از زمين مي كَند و مـي خواهـد بـه هتـل برگردد كه مرد نگهبان از اتاقك انتظامات بيرون ميآيد: ☺️
ـ چرا زير بارون نشستي؟ 🤔
ناصر سر برميگرداند و نگهبان را ميبيند.
ـ بيا تو؛ بيا اينجا پيش من.
ـ نه بايد برم.
ـ ميري، دير نميشه.
ـ چرا اتفاقاً دير ميشه.
كلاه اوركت خاكي رنگش را به سر مي كشد و با عجله مي رود. امـا نگهبـان
شگفت زده او را نگاه ميكند و منظور ناصر را از دير شدن نميفهمد.🤔
ـ حتماً ميدوني كه امشبه؟
ـ يقين دارم؛ حتي تاريخشو هم يادداشت كردم؛ همين امشبه.
ـ پس چرا جهان آرا خودش هنوز نيومده؟
ـ خيلي هم دير نكرده؛ هنوز هوا روشنه؛ برنامة ما با تاريكي شروع ميشه.☺️
بچه ها منتظر نشسته اند، يا به ساعت نگاه مي كنند، يا به آفتـاب - كـه رنـگ باخته و در سر اشيب مغرب، خودش را پايين مـي كـشد تـا روي سـر بعثـي هـا غروب كند .- كوچك ترين صدايي كه از بيرون سنگر شنيده مي شود، بچـه هـا را
به هواي جهان آرا بيرون مي كشد. 🥺
سنگرشان همان ساختمان سه طبقه اي است كه
پيشتر هم در آن بودند . بالايش ديده باني مي دهند و چند جاي طبقـة ميـان ياش
را سنگر ساخته اند و در پايين هم مهمات و وسايل زنـدگي شـان را ريختـه انـد .😞
بهروز، بالا ديده باني مي دهد و ناصر و فرهاد و صالح هـم پـشت كمين گـاه هـاي
طبقة مياني پناه گرفته اند و منتظر جهانآرا و برنامه امشب اند.
شليك هاي شبانة دشمن شروع شده و صداي گرومب گرومب آن به گـوش ميرسد.👂🏻
روزها آتششان خاموش است، اما شب شليك را شروع مي كننـد .😱
حـالا هم خورشيد نفس هاي آخرش را مي كشد و در تـدارك رفـتن اسـت😢
[در دنیاے مدࢪن📱
به سبک قدیمے با تو سخن میگویم اے عشق دیرین♥️]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنهاے(حفظهالله):
🔹حادثهی یومالله تشییع جنازهی شهید و
حادثهی یومالله در هم کوبیدن پایگاه آمریکایی
از ذهن این مردم نخواهد رفت و روزبهروز
انشاءالله زندهتر خواهد شد.[98/10/27]
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
••🍃🕊•• #خادمانه | #چفیه #ختم_صلوات امروز بہ نیت: •• شهید سجاد طاهر نیا •• ـــــــــــــــــــــــ
••🍃🕊••
#خادمانه | #چفیه
#ختم_صلوات امروز بہ نیت:
•• شهید عبدالله اسکندری ••
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📿🍃
#شهید مدافع حرم
[🌷]ارسال صلوات ها
[🌷] @Deltang_Karbala99
جمع صلـوات گذشتہ:
• ۶۰۰ •
ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇
@Khadem_Majazi
••🍃🕊••