[ #نگاࢪ_خانہ😍 ]
با نعـره یا حسـین •|علیه السلام|• جان مے گیریم
ما حامے دین و دشمن تڪفیریم
سوگـند بہ بانوے دو عالـم زینب •|سلام الله علیها|•
در حـال حفاظت از حـرم مے میریم
#وفات_حضرت_زینب
[و دݪ بہ آستان پر مہرت بستم♥]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
هدایت شده از هیئت مجازی 🚩
⟮•°🥀🖤°•⟯
.
.
|• #خادمانه✍ •|
امام صادق(ع): 😇
خداوند درهای آسمان را برای آن باز
میکند، فرشتگان بهاجابت آن بشارت
میدهند و پاداشی کمتر از بهشت ندارد.
#اعمالامداوودبهاینشرحاست😊👇
1⃣ابتدا باید ایام البیض یعنی سه
روزهای سیزدهم و چهاردهم و
پانزدهم ماه رجب را روزه گرفت؛
2⃣سپس در روز پانزدهم هنگام ظهر غسل کرد و نماز ظهر و عصر را
بهجا آورد، همراه با رکوع و سجود
نیکو و در مکان خلوتی که چیز انسان
را مشغول نکند و کسی با او سخن نگوید.
3⃣پس از پایان نماز، رو به قبله این سورهها را قرائت کرد:
🌱صد بار سوره حمد
🌱صد بار سوره اخلاص
🌱ده بار آیة الکرسی
4⃣یک بار هریک از سورههای انعام،
بنیإسرائیل،کهف، لقمان، یس،صافات،
سجده، شوری ، دخان، فتح، واقعه،
ملک، قلم، انشقاق و سورههای بعد از
آن تا آخر قرآن؛
5⃣و در آخر دعای استفتاح یا همان
دعای ام داوود خوانده میشود.
#التماس_دعای_فرج🦋
•.↠🖤『 @heiyat_majazi 』჻
⟮•°🥀🖤°•⟯
[ #شهیدانہ❣]
السلام اے دختر شاھ نجف🍃
السلام اے صابࢪ صحراے طف
ڪلنا فداڪ یا یا زینب •|سلام الله علیها|•
#وفات_حضرت_زینب
#ام_المصائب
[شهدا گاهے نگاهے به زیࢪ پایتان بیاندارید🍃]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #رئوفانہ🦋 ]
خاطراتمراڪمےباݪاوپایینمیڪنم ؛
تابہمشہدمیرسدحالمدگرگونمیشود💔
-یآرئوفِمن(:
[نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #عشق_نامہ💌 ]
#دل_آرام_من | #قسمت_شانزدهم
قلبم شکست💔گفتم:«حالا بدون امین چه کنم؟ما هزار امید و آرزو با هم داشتیم.
قرار بود کارهای زیادی باهم انجام دهیم.
با خودم میگفتم حالا باید بدون او چه کنم؟»
پیکر را که آوردند دنبال امین میدویدم🏃نگذاشتم مادرم متوجه شود،فقط گفتم بگذارید با امین تنها باشم..😔
مکانی در معراج شهدا با هم تنها ماندیم.
گفتم:«امینم؛ این رسمش نبود!تو راضی نبودی حتی دستهایم با چاقوی آشپزخانه زخم شود😭یادت هست وقتی دستم کمترین خراشی برمیداشت روی سینهات میزدیی و میگفتی شوهرت بمیرد زهرا جان!😢
توکه تحمل ناراحتی من را نداشتی چطور دلت آمد که مرا تنها بگذاری؟»😢
خیلی گریه کردم😭انگار که از کسی خیلی ناراحت و دلگیر باشی برایش گلایه میکردم و میگفتم این رسمش نبود بیمعرفت!
خدا شاهد است دیدم از گوشه چشمش یک قطره اشک بیرون زد..😭
تا قطره اشک را دیدم با خودم گفتم:
«از کجا معلوم امین برای شهادت رفته بود که بخواهم او را سرزنش کنم؟🤔او رفت تا دِینَش را ادا کند.حالا اگر گلچین شده و خدا دوست داشته او را با شهادت ببرد امین مقصر نیست»
گفتم:«امین عزیزم،شهادت مبارکت باشد😔اما آن دنیا هوای مرا داشته باش و شفاعتم کن.»
آخرین تلاشها و التماسهایم بود«امین؛ مواظبم باش،مثل همان موقعها که پشتم بودی و همیشه میگفتی فقط من و تو هستیم که برای هم میمانیم.»😔
با دیدن اشک امینم مطمئن شدم دل امین با من است که من با این همه وابستگی حالا قرار است بدون او چه کنم..😔
گفتم:«حلالت کردم به جز خوبی هیچچیز از تو ندیدم.»
چند روز بعد از شهادتش انتظار داشتم حداقل بیاید با من حرف بزند.دائماً گلایه داشتم از خدا،از اطرافیانم،از همه آدم و عالم!
دائم از خودم میپرسیدم:«چرا امین رفت؟ چرا بقیه مانع از رفتن امین نشدند؟»
دائماً ناراحت و دلگیر بودم☹️
منتظر بودم بیاید منتکشی!😭
امین حاضر نبود ناراحتی مرا ببیند حالا چطور حاضر بود مرا با این داغ بزرگ بگذارد و برود؟
بعد از دو سه روز دیدم دیگر فایدهای ندارد☹️فکر کردم باید معاملهای کنم.
گفتم:«خدایا! شوهرم را در راه تو بخشیدم. خود و خانوادهام هم فدای حضرت زینب(سلام الله علیها)و امام حسین(علیه السلام). انشاءالله همه ما مثل امین عاقبت به خیر شویم.فقط شوهرم بیاید با من حرف بزند.بیاید جواب سؤالهایم را بدهد.با من حرف بزند تا کمی آرام شوم.اینکه دیگر توقع زیادی نیست...»
همان شب خواب دیدم😴که گویا خانه ما بخشی از یک مسجد است.با خانمی که نمیشناختم همراه بودم و به او گفتم:«به من میگویند شوهرت شهید شده😥خدا کند امین زنده باشد و تمام بنرها و تابلوهای شهادت او جمع شده باشد.»
جلوی در که رسیدم دیدم هیچ بنر و پلاکاردی نیست!گفتم:«پس شوهرم شهید نشده!»
به سمت مسجد که احساس میکردم خانه ما است رفتم.در را که باز کردم دیدم شوهرم نشسته!😦
دویدم و با رسیدن به امین،بوسیدمش!
گفتم:«وای امین😦اگر بدانی این چند وقت چه خوابهای بدی دیدهام!»
[در دنیاے مدࢪن📱
به سبک قدیمے با تو سخن میگویم اے عشق دیرین♥️]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنه_ای (مدظله العالی):
🔹یافتن پیکرهاى مطهر شهداى مفقودالاثر
خدمت به روحیه ملى و عموم مردم است و
کسانى که این کار مهم و سخت را دنبال مى
کنند در واقع با خارج کردن پیکرهاى مطهر
شهدا از غربت، به اضطراب و دلهره خانواده
هاى معظم آنان پایان دهند و بدون تردید این
عزیزان با کار طاقت فرساى خود خدمت
ارزشمندى شهدا و خانوادههاى معظم آنان
انجام مىدهند.
🗓تاریخ: ۱۳۷۶/۰۷/۰۷
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌸| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #قراࢪ_عاشقانہ💗 ]
بࢪ اینڪه مریـد حیدࢪم مینازمـ😌
همراھ خـدا بہ دلـبرم مینازمـ😍
دیدم ڪه حـرامزادھ شد دشمن تو😤
بـر دامـن پاڪ مـادرم مینازمـ😇
[ السلام علیڪ یا امیرالمومنین✋🏻 ]
[دلم بھ آن مستحبی خوش است
کہ جوابش واجݕ استـ😇]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #سپیدانھ🌅 ]
✨مے گویند ڪه ابتداے صبـح
✨ࢪزق بندگانت را تقسیم میڪنے😇
✨مے شود رزق من امـروز ࢪفاقتی️ باشد از جنـس شہـیدان ..
✨با عطࢪ شہادت🍀
[و صبح بے تو مانند شب تاریڪ است🍀]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
••🍃🕊•• #خادمانه | #چفیه #ختم_صلوات امروز بہ نیت: •• شهید هادی جعفری •• ــــــــــــــــــــــــــ
••🍃🕊••
#خادمانه | #چفیه
#ختم_صلوات امروز بہ نیت:
•• شهید ستار اورنگ ••
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📿🍃
#شهید مدافع حرم
[🌷]ارسال صلوات ها
[🌷] @Deltang_Karbala99
جمع صلـوات گذشتہ:
• ۶۰۰ •
ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇
@Khadem_Majazi
••🍃🕊••
[ #نگاࢪ_خانہ😍 ]
ما شیعہ ایمـ و شیعہ ے مولا شدن خـوش استـ😌
در بین نوڪران علے •|علیه السلام|• جا شدݩ خـوش استـ♥
#ماه_رجب
[و دݪ بہ آستان پر مہرت بستم♥]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #شهیدانہ❣]
یکے از فرمانده ها مےگفت:🗣
شهید امین ڪریمي ڪه به شهادت رسید،
خبر شهادتشو تو هیئت به بچهها دادیم...
مےگفت:🗣
بعد از خبر شهادت امین بچهها همه
بیتاب شده بودن و...محمّد هم حتما
اونجا دیگه نمیتونه طاقت بیاره...
امین ڪریمی شب تاسوعا شهید شد
و محمدرضا دهقان آخرین شب محرّم
در عملیات محرم...🖤
هردو شهید هم یڪجا دفن شدند...🙃
امامزاده علےاڪبر چیذر
چه زیباست داستان هاے شھدا...😇
خدایا ڪمڪ ڪن ما را ڪه ادامه دهیم
راه و آرمان شھــ🕊ـــدایمان را...
#شهید_امین_کریمی
#شهید_محمدرضا_دهقان
[شهدا گاهے نگاهے به زیࢪ پایتان بیاندارید🍃]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #جاماندھ😓 ]
برای دیدن یکی از دوست های #جانبازم، رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است.
فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد. که نبود.
بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبودش، فرصتی شد به اتاق ها سری بزنم...
(ادامه دارد...🌱)
[من سࢪما زده را دریاب و بگیࢪ زمین گیر شدمـ😥]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنه_ای (مدظله العالی):
🔹آن انسانى که در راه دفاع از ملت و کشور
و عدالت و حقیقت و ایستادگى در مقابل تجاوز
و زورگویى و دستاندازىِ مراکز قدرت جهانى وارد
میدان مىشود، براى ارزش مىجنگد. اگر هیچ
کس هم او را نشناسد و گمنام بمیرد و گمنام
بماند، در ملکوت آسمانها فرشتگان الهى او را با
سرِ انگشت به هم نشان مىدهند؛ او نمىمیرد:
«و لا تحسبنّ الّذین قتلوا فى سبیل اللَّه امواتا»؛
اینها را مرده مپندارید؛ اینها زندگان جاوید و منبع
الهامند.
🗓تاریخ: ۱۳۸۸/۰۷/۲۲
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌸| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #قراࢪ_عاشقانہ💗 ]
به تو از دوࢪ سلامـ✋🏻
به حسیـݩ •|علیه السلام|• از طࢪف وصلہ
ناجوࢪ سلامـ🍃
[ السلام علیڪ یا اباعبدلله✋🏻 ]
[دلم بھ آن مستحبی خوش است
کہ جوابش واجݕ استـ😇]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #سپیدانھ🌅 ]
و شہیدان روایتگر عاشقے در زمین اند…🌱
•صبح و باࢪان و غزل در دسټ دوسٺ
صبح زیباۍِ شقایـقها بخیر🌻
خندھ لبهاے تو،یڪ جرعہ عشق
اِے گلم! این صبح عاشقها بخیـࢪ🌸
[و صبح بے تو مانند شب تاریڪ است🍀]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانہ🥀 ]
مصطفے سعی مےڪرد سیستم مخابراتی را ببرد در دل دشمن💥ڪہ بچہهامےجنگیدن تا تلفن را وصل ڪند.☎️
می گفت: گناہ دارند)): بگذار بچہها بتوانند راحت با خانوادههایشان💕تماس بگیرند تا هم روحیہشان بالا رود💪🏻 هم آنہا نگران نشوند.😍
هرجا هم تلفن وصل مےڪرد زنگ می زد با من تست کند.👀
موقع تست تلفن زنگ مےزد با لہجه عربے مےگفت: ابوسدیڪ🙊یعنے ببوسمت..😍❤️🍃
من هم عربےام خوب بود مےگفتم السلام و علیڪم یا بعلۍ😌😍و باهم ڪلی شوخے مےڪردیم.😄💗
#شهید_مصطفی_زال_نژاد
#عاشقانه_شهدا
[یا بࢪگرد...
یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #دردونہ👼 ]
سخت است که شبها شب بخیر گفتن بابا را بهانه کنی. . !
سخت است که صبحها بخواهی با نوازش پدر بیدار شوی. . !
سخت است به هر حال نبود حضور پدر ((:💔
[بابایے بغݪ کردن و بوسیدنت که هیچ
حتی نشد یڪ دل سیر تو رو بو کنمـ😢]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #نگاࢪ_خانہ😍 ]
دلـم براے حࢪمت پر میزنھ
سینہ براے تو دلبࢪ میزنھ♡
واسمـ نگاهتـ نفسہ😍
نفس بدوݩ تو بسہ
[و دݪ بہ آستان پر مہرت بستم♥]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #شهیدانہ❣]
اومد بهم گفت:
میشه ساعت ۴صبح بیدارم کنی
تا داروهامو بخورم..
ساعت ۴صبح بیدارش کردم
تشکر کرد:)
بلند شد از سنگر رفت بیرون..
بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت
اما نیومد..
نگرانش شدم
رفتم دنبالش
دیدم یه قبر کنده
توش نماز شب میخونه
و زار زار گریه میڪنه..
بهش گفتم:
مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی..
میخواستی نماز شب بخونی
چرا به دروغ گفتی مریضم
و میخام داروهام رو بخورم..!!
برگشت و گفت:
خدا شاهده من مریضم
چشمای من مریضه
دلم مریضه
من ۱۶سالمه..
چشام مریضه..
چون توی این ۱۶سال امامزمان رو ندیده..
دلم مریضه..
بعد از ۱۶سال هنوز نتونستم
با خدا خوب ارتباط برقرار کنم..
گوشام مریضه..
هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم..
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
[شهدا گاهے نگاهے به زیࢪ پایتان بیاندارید🍃]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنه_ای (مدظله العالی):
🔹پاسدار انقلاب اسلامی آگاهانه راه
حسین (علیه السلام) را که ادامه راه انبیاء
الهی است انتخاب می کند و در این راه،
فروغ خون اصحاب حسین (علیه السلام)
و شهیدان گلگون کفن کربلا را چراغ راه
خویش قرار می دهد.
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌸| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانہ🥀 ]
میلاد پیامبر اڪرمﷺ بود ڪہ
مهریہ را معین ڪردند.✨💕
همان روز هم با حضور فامیلها یڪ مراسم عقد سادھ برگزار ڪردیم🎉🛍
صیغہ عقد را ڪہ خواندند
رفتیم با هم صحبت کنیم😍🙈
دیدیم دنبال چیزی مےگردد؛🤔
گفت: «اینجا یه مُهر هست؟»
پرسیدم«مُهر براے چی؟
مگہ نماز نخوندے؟!»
گفت: «حالا تو یہ مُهر بده.»😅
گفتم: «تا نگۍ براے چی مےخوای،
نمےدم.»😌🙊
مےخواست #نماز_شڪر بخواند
ڪہ خدا در روز میلاد رسولاللّٰھﷺ
به او #همسر عطا ڪردھ!!🙊😍
ایستادیم و با هم نماز شڪر خواندیم...🖇❤️
#همسر_شهید_عبدالله_میثمی💕🌱
#شهید_عبدلله_میثمی
[یا بࢪگرد...
یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #دردونہ👼 ]
من 5 روز مانده به چهلمین روز شهادت پدرم به دنیا آمدم، پدر را ندیدم اما از تعریفها و خاطراتی که از پدربزرگم، مادرم و اطرافیانم شنیدم، پدرم را شناختم و هر چه بیشتر با خصوصیات اخلاقی پدرم آشنا میشوم بیشتر پی میبرم که چقدر شبیه پدرم هستم.7 ساله بودم که برای اولین بار فهمیدم پدرم شهید شده و یک بار هم روی پدر را ندیدم ولی امروز در همان مسیری حرکت میکنم که دیروز پدرم رفته است.
#بخشیازمصاحبهیفرزندشهیدقدرتبابا(:
#فرزندشہید💔🌸
[بابایے بغݪ کردن و بوسیدنت که هیچ
حتی نشد یڪ دل سیر تو رو بو کنمـ😢]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
••🍃🕊•• #خادمانه | #چفیه #ختم_صلوات امروز بہ نیت: •• شهید ستار اورنگ •• ــــــــــــــــــــــــــ
••🍃🕊••
#خادمانه | #چفیه
#ختم_صلوات امروز بہ نیت:
•• سردار شهید حاج اسماعیل حیدری ••
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📿🍃
#شهید مدافع حرم
[🌷]ارسال صلوات ها
[🌷] @Deltang_Karbala99
جمع صلـوات گذشتہ:
• ۶۰۰ •
ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇
@Khadem_Majazi
••🍃🕊••
[ #نگاࢪ_خانہ😍 ]
آید آن ࢪوز ڪه ببینند همہ عالمیاݩ
دࢪ بقیع حضرت مهدے ﷻ حرمے مۍ سازد😌✋🏻
[و دݪ بہ آستان پر مہرت بستم♥]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #شهیدانہ❣]
گفتیم حاجے! چرا با این بچہها اینقدر صمیمے هستی و بهشون محبت میڪنے؟!🤔
گفت: انقلابے بودن و انقلابے ماندن وظیفه است
تربیت "نسلِ انقلابے" مهم است☺️❤️
#شهید_حاج_رحیم_کابلی🌹
#تربیت_نسل_جدید
[شهدا گاهے نگاهے به زیࢪ پایتان بیاندارید🍃]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
[ #جاماندھ😓 ] برای دیدن یکی از دوست های #جانبازم، رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی تر
[ #جاماندھ😓 ]
بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبودش، فرصتی شد به اتاق ها سری بزنم.
اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از دو دست. و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها...
(ادامه دارد...🌱)
[من سࢪما زده را دریاب و بگیࢪ زمین گیر شدمـ😥]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ #رئوفانہ🦋 ]
یا #امام_رضا سلام 👋
سلام ای سایه سرم 🌸
صبح بخیر اقاجان 🍀
[نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #عشق_نامہ💌 ]
#دل_آرام_من | #قسمت_هفدهم
امین آنکارد کرده👱و خیلی نورانی با لباس سبز،از جایش بلند شد،پیشانی مرا بوسید و گفت:«زهرا جان!من شهید شدم..😊
در خواب😴همه چیز برایم مرور شد و یادم آمد که شهید شده..
گفت:«من باید زود برگردم و نمیتوانم زیاد حرف بزنم.»☹️
گفتم:«باشه حرف نزن😤من از حضرت زینب (سلام الله علیها)و از خدا خواستهام که بیایی و جواب سؤالات مرا بدهی!پس زیاد حرف نزن دلم میخواهد بیشتر پیش من بمانی»
گفت:«یک خودکار🖊بده تا بنویسم»
گفتم:«تو به من نگفته بودی میروی شهید میشوی،گفتی میروی تا دِینَت را ادا کنی. به من قول داده بودی مراقب خودت باشی» خندید😀وگفت:«من در آن دنیا مذهبی زندگی کرده بودم.اسمم جزء لیست شهدا بود...📃 »
میخواستم سریع همه سؤالاتم را بپرسم! گفتم:«در قبال این مصیبتی که روی قلب من گذاشتی و میدانی که دردی بزرگتر از این برای من نبود،چطور دلت آمد مرا تنها بگذاری؟»😢(همیشه وقتی خبر شهادت همسر کسی را میشنیدم به شوهرم میگفتم انشاءالله هیچوقت هیچکس چنین مصیبتی نبیند😔حاضر بودم بمیرم اما خدای نکرده هیچ وقت چنین داغی را نبینم)
امین یک برگه از جیباش در آورد که دور تا دور آن شبیه آیات قرآن،اسم خداوند و ..نوشته شده بود خودکار را از من گرفت🖊نوشت "همسر مهربانم،"دقیقاً عین این دو کلمه به همراه ویرگول را روی کاغذ نوشت.بعد گفت: «آره میدانم خیلی سخت است.ما در این دنیا آبرو داریم.خودم در این دنیا شفاعتت میکنم.»😊
انگار در لیستی که قرار بود شفاعت کند اسم مرا هم نوشت..😍
گفتم:«در این دنیا چی؟»🤔
گفت:«من نباید زیاد حرف بزنم..»😶
با این حال انگار خودش هم طاقت نداشت حرف نزند☹️
احساس میکردم بیشتر دلش میخواهد حرف بزند تا بنویسد.
گفت:«در این دنیا هم خودم مراقبت هستم. حواسم به تو هست» یک دفعه از خواب پریدم!اذان صبح بود..
بعد آن خواب آرام شدم.
با خودم میگفتم:اگر شوهرم به مرگ عادی میمُرد چه میکردم؟الآن میدانم شهیده و شهید زنده است و همیشه کنارم میماند، صدایم را میشنود😊
آن دنیا هم دستش باز است و شفاعتم میکند. چه بهتر از اینکه در آن دنیا چنین مجوزی دارم.
چه چیزی از این میتواند بالاتر باشد؟ آرام و قرار گرفتم..😌
شوهر من به آرزویش رسیده بود و همین مرا آرام میکرد..
از طرفی اگر امین به مرگ طبیعی میمُرد باید برایش ناراحتی میکردم.خصوصاً اینکه در آن صورت نمیدانستم وضعیتاش خوب است یا نه!
اما اکنون میدانم خوش است و من به خوشی او خوشم و فقط ناراحتیام از این است که امینم در کنارم نیست..😔
دیگران هم بعد از شهادتش خواب او را دیدند😴یکی از افراد میگفت:خواب دیدم تشییع شهید در سوریه برگزار شد و به جای اینکه تابوت او در دست مردم باشد،پیکر امین با لباس سفید و شال سیاه عزای اباعبدالله بر گردن،در دستانشان بود.
میگفت:دیدم یک دختر بچه 3تا4 ساله در جلوی تشییعکنندگان به صورتی که صورتش رو به شهید بود،برخلاف مسیر حرکت دیگران حرکت میکرد و شعر میخواند..😢
میگفتاز شهید پرسیدم:«این دختر بچه کیست؟»
امین لبخند زد و گفت:«این دختر از خاندان اهلبیت است!»
انگار که به پیشواز شهید آمده بود!
میگفت دیدم مردم مشایعت کننده هم به جای اینکه گریه کنند،کل میکشیدند و شادی میکردند!
شخص دیگری هم خواب دیده بود امین مداح امام حسین (علیه السلام) شده است!😦
[در دنیاے مدࢪن📱
به سبک قدیمے با تو سخن میگویم اے عشق دیرین♥️]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنه_ای (مدظله العالی):
🔹امروز، به فضل همین شهادتها و به برکت
خون شهدا، ملت ما، ملت سربلند و آبرومندی
است و ملتها آبرو و عزت را این گونه باید
پیدا کنند.
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌸| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #قراࢪ_عاشقانہ💗 ]
ما با یڪ سلام روز خود را آغاز مے ڪنیم
ماییم و شوق علیک السلـامتان😍
[ السلام علیڪ یا علی ابن موسی الرضا✋🏻 ]
[دلم بھ آن مستحبی خوش است
کہ جوابش واجݕ استـ😇]
Eitaa.com/Khadem_Majazi