[ #صبورانه🥀]
•
°
سالگرد ازدواجمون🤭🌹
شاید خیلے از آقایـون یادشون بره
ڪہ روزهاے ازدواج، عقد، تولد وعید😍❤️
چـه روزهایےست، اما محمدم
تمام این روزها ࢪو یادش بود..
و امڪان نداشت اونھارو
فراموش ڪنه؛ حتےٰ اگـه من تهران بودم
البتـهـ این یادآورےها همیشه
با هدیهی مادے همراھ نبود.
هر بار نامه مےنوشت و از این روزها
یاد مےڪرد(:📝❤️
توۍ نامه ها مسئولیت من و خودش ࢪو مےنوشت.
نامہاے نبود ڪه بنویسه و
از امـام (رحمة اللّٰھ) یادے نڪنه!🌸🌷
محمد با همین شیوه روزهاےِ خاصِ زندگی
ࢪو یادآور مےشد.😌
همه این نامہها ࢪو دارم و هنوز برام عزیزند(:❤️
هر بار ڪه اونهارو مےخونم ،
مبینم چطـور این جوون25سالـه
روحیهی اینطور لطیف و عمیق داشت!روحیهای کہ بین معرڪهی
جبهـه و جنگ، پایدار موند...🦋🕊🌸
🎙راوے:همسر شھید
#همیر_شهید_محمد_جهان_آرا
#شهید_محمد_جهان_آرا
°
•
[یا بࢪگرد...
یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[• #صبورانه🖇💌 •]
مهریہ ما یڪ جلد
کلام الله مجید بود و یڪ سکہ طلآ
سکہ را کہ بعد عقد بخشیدم
اما آن یڪ جلد قرآن را
محمد بعد از ازدواج خـرید
و در صفحہ اولش اینطور نوشت :
امید بہ این است کہ این ڪتاب
اساس حرکت مشترکِ مآ باشد
و نہ چیز دیگر ؛ کہ همہ چیز
فنا پذیر است جز این کتاب
حالا هر چند وقت یکبار وقتے
خستگے بر من غلبہ مےکند
این نوشتہ ها را مےخوانم
و آرام مےگیرم..♥️
روایتے از همسرِ↓
#شهید_محمد_جهان_آرا
『 بـادِيدَنِدوسْٺیاهوایـشــ
ديگـࢪچہڪُنَدکسۍجہانرا..؟!🍓♥️』
Eitaa.com/Khadem_Majazi