eitaa logo
کمیته خادمین شهدا استان همدان
598 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
21 فایل
کانال رسمی کمیته خادمین الشهداء استان همدان سایت خادمین کوله بار https://khademin.rahnoor.ir/ ارتباط با : برادر سیدمحمد حسینی مسئول خادمین استان همدان👇 @S_M_Hoseini98 برادر محمد قراگوزلو جانشین خادمین استان
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 کجایند مردان بی ادعا حکایتی از اسطوره معنوی دفاع مقدس مهندس 🔹حاج مهدی مدتی قبل از جنگ شهردار ارومیه بود. روزی در شهر سیل آمد و ایشان فرمانده گروه های جهادی و مردمی برای کمک به همشهریانش شده بود. 🔹در این حین پیرزنی به مهدی مراجعه و می گویند: جهیزیه دخترم که آن را به سختی و با کمک مردم تهیه کرده ایم در خانه است و الان آب وارد اتاق می‌شود، تو رو خدا کمکم کنید. حاج مهدی خودش تا کمر داخل آب می شود و نهایتاً جهیزیه آن دختر نجات پیدا می کند. 🔹در این حین پیرزن به او می گوید: درد و بلایت بخورد به سر شهردار بی غیرت ارومیه😄، او باید بیاید و غیرت و مردانگی را تو یاد بگیرد. اینگونه بود که پیرزن ناخواسته و همزمان هم برای مهدی دعا و هم او را نفرین می کرد! 💎👇 ✳️@Khademin_Shohada_B_HMD
🌿﷽🌿 📜کلام امیر (س) 🟢 علیهماالسلام : فروتنی رفعت می بخشد،تکبّر پست می‌گرداند التَّواضُعُ یَرفَعُ ، التَّکبُّرُ یَضَعُ کتاب «میزان الحکمه جلد۱۳» اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم 💎👇 ✳️@Khademin_Shohada_B_HMD
✳️ چند سوال اعتقادی داشتم. حسابی ذهنم را درگیر کرده بود و مغز سرم را پوکانده بود. از بس اذیتم می‌کرد که با خودم گفتم میروم قم پیش آیت الله بهجت و سوال هایم را از او میکنم. رفتم قم. شب، آقا را توی خواب دیدم. سوالاتم را از او پرسیدم. او هم پاسخ داد. جواب ها دقیق بود و قانع کننده. صبحش با خودم گفتم: خواب است دیگر،حجت نیست که. برداشتم و رفتم مسجد آقا. روز جمعه بود پیش آقا رفتم. همینکه خواستم سوالاتم را از او بکنم، گفت: جواب، همان هایی بود که در خواب به تو گفتم.تردید نکن! *** جوان‌ آمد سمت آقا و پاکت شکلاتی طرفش گرفت. آقا دست کرد توی پاکت و یک مشت شکلات برداشت. جوان‌ شاخ در آورد. با اینکه خوشحال شده بود، اما تعجب هم کرده بود. اولش فکر می‌کرد آقا می‌گوید ممنون و چیزی بر نمیدارد. فکر نمی‌کرد آقا شکلات بردارد، آنهم یک مشت. آقا شکلات ها را ریخت توی جیب بزرگِ آخوندی اش.بچه کوچکها را که میدید، یکی یک شکلات به آنها میداد. *** جوان‌، آقا را دم خانه دید. جلو رفت. بازویش را محکم گرفت و گفت: آقا التماس دعا التماس دعا. بازوی آقا را ول نمیکرد. فردایش بازوی آقا را دیدم. کبود شده بود. بازوی کوچک و ظریف آقا، تاب انگشتان قویِ جوان‌ را نداشت. روز بعد توی کوچه زنجیر کشیدیم که آقا اینقدر اذیت نشود. آقا که زنجیر را دید گفت: این ها را بردارید. بگذارید مردم راحت باشند. ما با این مردم متبرک می‌شویم! 📙 بِ مثل باران مثل بهجت. اثر جدید انتشارات شهید ابراهیم هادی درباره ( ره) ✳️@Khademin_Shohada_B_HMD
🌿﷽🌿 🟢 اِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام : مِنَ التَواضُعِ السَّلامُ عَلى كُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَن الْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الْمَجْلِسِ. [بحارالانوار ج 78] عليه السلام فرمود : سـلام كردن به هر كس كه بر او مى گذرى ونشستن در جايى كه پايين تر از جايگاه (توست) نشانه تواضـع و فـروتنى اسـت 💠👇 💠@Khademin_Shohada_B_HMD
☘﷽☘ 📜کلام‌امیـــــر 🌱| عـلـے عليه‌السلام : ثلاثٌ يُوجِبْنَ المَحبَّةَ: حُسنُ الخُلقِ و حُسنُ الرِّفقِ و التَّواضُعُ؛  سه خصلت موجب جلب محبّت مى‌شود: خوش‌خويى، ملايمت و فروتنى. 📚 کتاب «غُرَرُالحِكَم، حدیث ۴۶۸۴» 🌺 🌺 🌺 💠 💠@Khademin_Shohada_B_HMD
_از جبهه که برگشتیم یک شب آقای رجایی را به هیئت محلمان دعوت کردیم تا برای بچـه های هیئت صحبت کند. آن شب جمعیتی منتظر بود. هیئتی و غیر هیئتی به هوای ایشان آمده بودند. اما ساعت از ۹ شب گذشت و آقای رجایی نیامد! به نخست وزیـری تلفن زدم و پـرس وجـو کـردم؛ گفتند: «ایشان خیلی وقته که حرکت کرده و تا حالا باید رسیده باشد.» در همین حین که حیران آقای رجایی بودم و دنبالش می گشتم، یک نفر آمد و دم گوشم گفت: «آقا سید! یک نفـر بغـل دست من نشسته که با آقای رجـایی مو نمیـزنه!» دنبالش رفتم و دیدم، بلـــــه؛ خود آقای رجاییه! وسط جمعیت نشسته بود و صداش هم در نمی آمد! رفتم جلو و گفتم: «آقـا، سـلام. شمــا اینـجایی!؟ دو ساعته حيــرون شــما هستم؛ تیـم حفاظت را چی کار کردید؟!» گفت: «تیــم حفـاظت نمیخـوام! سـوار تاکـسی شـدم آمـدم!» ✨رئیس‌جمهور محبوب‌ایران‌‌🌺 💠@Khademin_Shohada_B_HMD