eitaa logo
کمیته خادمین شهدا استان همدان
640 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
21 فایل
کانال رسمی کمیته خادمین الشهداء استان همدان سایت خادمین کوله بار https://khademin.rahnoor.ir/ ارتباط با : برادر سیدمحمد حسینی مسئول خادمین استان همدان👇 @S_M_Hoseini98
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅◈🍃🌹🍃◈┅┄ چند خانم رفتند جلو تا سؤالاتشون رو بپرسن. در تمام‌ مدت سرش بالا نیومد. نگاهش هم به زمین بود. خانوما که رفتن، رفتم جلو گفتم: تو چرا انقدر سرت پایینه؟ نگاهم نمی‌ندازی به طرف که داره حرف می‌زنه باهات، اینا فکر می‌کنن تو خشک‌ و متعصبی و اثر حرفات کم می‌شه. گفت: من به نامحرم نگاه نمی‌کنم تا خدا به من نگاه کنه! 🍃 شهید عبدالحمید دیالمه
من از میان شما ،منتظر کسی بودم که هرگز نیامد ... شهید مفقودالاثر 🔥😔
اگر می‌خواهید تاثیرگذار باشید اگر می‌خواهید به عمر و خدمت و جایگاهتون ظلم نکرده باشید ما راهی به جز اینکه یک شهید زنده در این عصر باشیم نداریم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺لحظاتی از جشن پتوی رزمندگان‌ فاطمیون این دیار تا همیشه مفتخر به خنده‌ شماست نه،شما پرنده نیستید،آسمان پرنده‌ی شماست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
به‌نقل‌از‌همرزم‌شهید : شب‌قبل‌ازشهادت‌ بود. یہ‌ماشین‌مهمات‌تحویل‌من‌بود.🚖 من‌هم‌قسمت‌موشکی‌بودم‌و‌هم‌ نیروی‌آزادادوات.‌اون‌شب‌هوا‌واقعا‌ سردبود❄️ اومد‌پیش‌من‌گفت: " علےجان‌توۍچادر‌⛺️جا‌نیست‌من‌بخوابم. پتوهم‌نیست🤦🏻‍♂" گفتم : تو‌همش‌از‌غافلہ‌عقبےبیا‌پیش‌‌خودم گفتم:بیا‌این‌پتو ؛اینم‌سوءیچ 🔑 برو‌جلو‌ماشین‌🚘بخواب،‌من‌عقب‌میخوابم.. ساعت‌3شب‌من‌بلند‌شدم‌رفتم‌بیرون🚶🏻‍♂ دیدم‌پتوروانداختہ‌رو‌دوش‌خودش‌ داره‌نمازمیخونہ📿 (وقتی‌میگم‌ساعت‌(۳)صبح‌یعنےخداشاهده اینقدرهواسرده‌نمیتونےازپتوبیاۍبیرون!!) گفتم: بااینکارا‌شهید‌نمیشےپسر ..حرفےنزد🖐🏻 منم‌رفتم‌خوابیدم. صبح‌نیم‌ساعت‌زودتراز‌من‌رفت‌خط و‌همون‌روزشهید‌شد:")
🍃یازهراسلام الله علیها 🍃یا شهیده 🥀 🌴رمـــــــزـ عملیاتــ ـــــــ🌴 ..وتنها بامعبودش ،چــه میگــوید و چه میشنود که مقامش*عنــدربــهم یرزقون*میشود..که ملائک آسمانی را بدان، راهـی نیست... 🍃یاعلی علیه السلام 🍃یاشهید 🌷
_حق با من بود. هر وقت فکرش را می‌کردم، می‌دیدم حق با من بوده. ولی چیزی نگفتم. بالاخره فرمانده بود. یکی دو ماه هم بزرگ‌تر بود. فکر کردم: بگذار از عملیات برگردیم، با دلیل ثابت می‌کنم براش. از عملیات برگشتیم. حسش نبود. فکر کردم: ولش کن. مهم نیست. بی خیال. پشت بی‌سیم صدایش می‌لرزید. مکث کرد. گفتم: بگو حاجی. چی می‌خواستی بگی؟ گفت: فلانی! دو سال پیش یادته؟ توی بدر؟ حق با تو بود. حالا که فکر می‌کنم، می‌بینم حق با تو بوده. من معذرت می‌خوام ازت. ...🕊🌹 #🌷
به ما خرده نگیرید که چرا انقدر از حجاب میگوییم؛ به ازای هر زینب، عباس‌ها داده‌ایم در جبهه‌ها...
💐 💌همه شما عزیزان وصایای گلگون کفن ایران را شنیده اید و سر تکان داده و افسوس برای آنها خورده و بعد از چند روزی همه را فراموش کرده اید، بی به بی خود ادامه می دهد با آنکه از شنیده که خواهرم تو از خون ما مؤثرتر است ، غیبت کننده به کار خود ، رباخوار به رباخواری خود و .... ادامه می دهند . 🌹 🕊