📕 داستان مشاورۀ پدر یک پسر کاهلنماز با استاد پناهیان
ـ بچۀ من نماز نمیخواند. در نمازش کاهلی میکند. الان هجده-نوزده سالش است و دانشگاه میرود، ولی من ناراحتم که چرا در نمازش کاهلی میکند. در حالی که ما در تربیتش چیزی کم نگذاشتهایم. شما بفرمایید به او چه بگوییم؟
ـ نماز را چطوری به پسرت معرفی کردهای؟
ـ بالاخره یکجوری معرفی کردیم.
ـ نه! دقیقاً بگو چگونه معرفی کردی؟
یک مقدار از تعریفهای رایج در مورد نماز گفت، تا کمکم رسید به این جملات که
«نماز عشقبازی با خداست، مناجات با معبود است، راز و نیاز با پروردگار عالم است و ...»
با این نوع تعریف کردن از نماز لابد وقتی فرزند او سر نماز ایستاده، پیش خودش گفته: «راز و نیاز کجاست؟ من اگر رازی داشته باشم، همینجوری به خدا میگویم!»
یعنی این جوان، سر نماز ایستاده و دیده که از عشقبازی و حال معنوی خبری نیست.
بعدش هم به خدا گفته: «الان حال عشقبازی ندارم. خدایا بعداً برای عشقبازی میآیم. الان من وسط کار و درسم هستم.»
به آن پدر محترم گفتم: «خُب، شما نماز را اشتباه معرفی کردهای. بچهات مدتی سراغ نماز میرود، بعد که از نماز لذت نمیبرد، دیگر سراغ آن نمیرود.
چون فکر میکند از نماز طرفی نبسته است. لذا خودش را شکستخوردۀ در نماز میبیند.»
📚 #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم؟ / علیرضا #پناهیان/ ص51
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ادامه_مطالب_فردا_ظهر
#حی_علی_صلاه_العشق
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
📕 این خداست نه پسرخالهات!
📚 خاطره ای از جبهه و نماز خواندن خاص یک رفیق
💠 در جبهه مدتی با یک بندۀ خدایی محشور بودیم. این رفیق ما وقتی سجده میرفت، در خودش جمع میشد به طوری که فاصلۀ بین مهر تا زانوی او، نزدیک یک وجب میشد و به جای نوک پا، پشت پایش را روی زمین قرار میداد
و این نماز باطل است چون موقع سجده باید فاصلۀ مهر تا زانو به قدر کافی باشد تا زانو درست روی زمین قرار بگیرد و به آن تکیه شود، و همچنین باید سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد.
این رفیق ما وقتی در سجده ذکر «سُبْحانَ رَبّیَ الاَعلی وَ بِحَمدِه» را میخواند با لحن خیلی کشیده و خاصی میگفت: «سُبان رَبّیَ العَلی».
💠 البته او در عالم خودش بود و قشنگ هم میخواند، یعنی صوتش قشنگ بود، ولی تلفظش اشتباه بود؛ به جای «اَعْلی» میگفت: «عَلی» و به جای «سُبْحان» میگفت «سُبان».
💠با خودم کلنجار میرفتم که خدایا چکار کنم؟ بگویم؟ نگویم؟ عیب رفیقم را لاپوشانی کنم تا رفاقتمان به هم نخورَد یا به او بگویم تا از اشتباه در بیاید؟
بالاخره یک لحظه تصمیمم را گرفتم و گفتم؛ بگذار عیب رفیقم را به خودش بگویم.
به او گفتم:
ـ چرا موقع سجده، اینجوری در خودت جمع میشدی؟ چرا آنجوری ناله میزدی؟ نالهات قشنگ بود، اما قرائتت غلط بود.
ـ من اینجوری بیشتر با خدا حال میکنم!
ـ اشتباه میکنی که میخواهی با خدا حال کنی!
خدا اگر میخواست، بلد بود احکام نماز را سادهتر کند تا ما آزاد باشیم و راحت با او حال کنیم.
آیا خدا عقلش به این حرفها نمیرسید که این احکام سفت و سخت را گذاشته است؟!
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
استاد #پناهیان
#ادامه_مطالب_فردا_ظهر
#حی_علی_صلاه_العشق
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
📕 داستان مشاورۀ پدر یک پسر کاهلنماز با استاد پناهیان
ـ بچۀ من نماز نمیخواند. در نمازش کاهلی میکند. الان هجده-نوزده سالش است و دانشگاه میرود، ولی من ناراحتم که چرا در نمازش کاهلی میکند. در حالی که ما در تربیتش چیزی کم نگذاشتهایم. شما بفرمایید به او چه بگوییم؟
ـ نماز را چطوری به پسرت معرفی کردهای؟
ـ بالاخره یکجوری معرفی کردیم.
ـ نه! دقیقاً بگو چگونه معرفی کردی؟
یک مقدار از تعریفهای رایج در مورد نماز گفت، تا کمکم رسید به این جملات که
«نماز عشقبازی با خداست، مناجات با معبود است، راز و نیاز با پروردگار عالم است و ...»
با این نوع تعریف کردن از نماز لابد وقتی فرزند او سر نماز ایستاده، پیش خودش گفته: «راز و نیاز کجاست؟ من اگر رازی داشته باشم، همینجوری به خدا میگویم!»
یعنی این جوان، سر نماز ایستاده و دیده که از عشقبازی و حال معنوی خبری نیست.
بعدش هم به خدا گفته: «الان حال عشقبازی ندارم. خدایا بعداً برای عشقبازی میآیم. الان من وسط کار و درسم هستم.»
به آن پدر محترم گفتم: «خُب، شما نماز را اشتباه معرفی کردهای. بچهات مدتی سراغ نماز میرود، بعد که از نماز لذت نمیبرد، دیگر سراغ آن نمیرود.
چون فکر میکند از نماز طرفی نبسته است. لذا خودش را شکستخوردۀ در نماز میبیند.»
📚 #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم؟ / علیرضا #پناهیان/ ص51
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ادامه_مطالب_فردا_ظهر
#حی_علی_صلاه_العشق
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
📕 این خداست نه پسرخالهات!
📚 خاطره ای از جبهه و نماز خواندن خاص یک رفیق
💠 در جبهه مدتی با یک بندۀ خدایی محشور بودیم. این رفیق ما وقتی سجده میرفت، در خودش جمع میشد به طوری که فاصلۀ بین مهر تا زانوی او، نزدیک یک وجب میشد و به جای نوک پا، پشت پایش را روی زمین قرار میداد
و این نماز باطل است چون موقع سجده باید فاصلۀ مهر تا زانو به قدر کافی باشد تا زانو درست روی زمین قرار بگیرد و به آن تکیه شود، و همچنین باید سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد.
این رفیق ما وقتی در سجده ذکر «سُبْحانَ رَبّیَ الاَعلی وَ بِحَمدِه» را میخواند با لحن خیلی کشیده و خاصی میگفت: «سُبان رَبّیَ العَلی».
💠 البته او در عالم خودش بود و قشنگ هم میخواند، یعنی صوتش قشنگ بود، ولی تلفظش اشتباه بود؛ به جای «اَعْلی» میگفت: «عَلی» و به جای «سُبْحان» میگفت «سُبان».
💠با خودم کلنجار میرفتم که خدایا چکار کنم؟ بگویم؟ نگویم؟ عیب رفیقم را لاپوشانی کنم تا رفاقتمان به هم نخورَد یا به او بگویم تا از اشتباه در بیاید؟
بالاخره یک لحظه تصمیمم را گرفتم و گفتم؛ بگذار عیب رفیقم را به خودش بگویم.
به او گفتم:
ـ چرا موقع سجده، اینجوری در خودت جمع میشدی؟ چرا آنجوری ناله میزدی؟ نالهات قشنگ بود، اما قرائتت غلط بود.
ـ من اینجوری بیشتر با خدا حال میکنم!
ـ اشتباه میکنی که میخواهی با خدا حال کنی!
خدا اگر میخواست، بلد بود احکام نماز را سادهتر کند تا ما آزاد باشیم و راحت با او حال کنیم.
آیا خدا عقلش به این حرفها نمیرسید که این احکام سفت و سخت را گذاشته است؟!
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
استاد #پناهیان
#ادامه_مطالب_فردا_ظهر
#حی_علی_صلاه_العشق
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
📕 این خداست نه پسرخالهات!
📚 خاطره ای از جبهه و نماز خواندن خاص یک رفیق
💠 در جبهه مدتی با یک بندۀ خدایی محشور بودیم. این رفیق ما وقتی سجده میرفت، در خودش جمع میشد به طوری که فاصلۀ بین مهر تا زانوی او، نزدیک یک وجب میشد و به جای نوک پا، پشت پایش را روی زمین قرار میداد
و این نماز باطل است چون موقع سجده باید فاصلۀ مهر تا زانو به قدر کافی باشد تا زانو درست روی زمین قرار بگیرد و به آن تکیه شود، و همچنین باید سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد.
این رفیق ما وقتی در سجده ذکر «سُبْحانَ رَبّیَ الاَعلی وَ بِحَمدِه» را میخواند با لحن خیلی کشیده و خاصی میگفت: «سُبان رَبّیَ العَلی».
💠 البته او در عالم خودش بود و قشنگ هم میخواند، یعنی صوتش قشنگ بود، ولی تلفظش اشتباه بود؛ به جای «اَعْلی» میگفت: «عَلی» و به جای «سُبْحان» میگفت «سُبان».
💠با خودم کلنجار میرفتم که خدایا چکار کنم؟ بگویم؟ نگویم؟ عیب رفیقم را لاپوشانی کنم تا رفاقتمان به هم نخورَد یا به او بگویم تا از اشتباه در بیاید؟
بالاخره یک لحظه تصمیمم را گرفتم و گفتم؛ بگذار عیب رفیقم را به خودش بگویم.
به او گفتم:
ـ چرا موقع سجده، اینجوری در خودت جمع میشدی؟ چرا آنجوری ناله میزدی؟ نالهات قشنگ بود، اما قرائتت غلط بود.
ـ من اینجوری بیشتر با خدا حال میکنم!
ـ اشتباه میکنی که میخواهی با خدا حال کنی!
خدا اگر میخواست، بلد بود احکام نماز را سادهتر کند تا ما آزاد باشیم و راحت با او حال کنیم.
آیا خدا عقلش به این حرفها نمیرسید که این احکام سفت و سخت را گذاشته است؟!
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
استاد #پناهیان
#ادامه_مطالب_فردا_ظهر
#حی_علی_صلاه_العشق
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
📕 این خداست نه پسرخالهات!
📚 خاطره ای از جبهه و نماز خواندن خاص یک رفیق
💠 در جبهه مدتی با یک بندۀ خدایی محشور بودیم. این رفیق ما وقتی سجده میرفت، در خودش جمع میشد به طوری که فاصلۀ بین مهر تا زانوی او، نزدیک یک وجب میشد و به جای نوک پا، پشت پایش را روی زمین قرار میداد
و این نماز باطل است چون موقع سجده باید فاصلۀ مهر تا زانو به قدر کافی باشد تا زانو درست روی زمین قرار بگیرد و به آن تکیه شود، و همچنین باید سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد.
این رفیق ما وقتی در سجده ذکر «سُبْحانَ رَبّیَ الاَعلی وَ بِحَمدِه» را میخواند با لحن خیلی کشیده و خاصی میگفت: «سُبان رَبّیَ العَلی».
💠 البته او در عالم خودش بود و قشنگ هم میخواند، یعنی صوتش قشنگ بود، ولی تلفظش اشتباه بود؛ به جای «اَعْلی» میگفت: «عَلی» و به جای «سُبْحان» میگفت «سُبان».
💠با خودم کلنجار میرفتم که خدایا چکار کنم؟ بگویم؟ نگویم؟ عیب رفیقم را لاپوشانی کنم تا رفاقتمان به هم نخورَد یا به او بگویم تا از اشتباه در بیاید؟
بالاخره یک لحظه تصمیمم را گرفتم و گفتم؛ بگذار عیب رفیقم را به خودش بگویم.
به او گفتم:
ـ چرا موقع سجده، اینجوری در خودت جمع میشدی؟ چرا آنجوری ناله میزدی؟ نالهات قشنگ بود، اما قرائتت غلط بود.
ـ من اینجوری بیشتر با خدا حال میکنم!
ـ اشتباه میکنی که میخواهی با خدا حال کنی!
خدا اگر میخواست، بلد بود احکام نماز را سادهتر کند تا ما آزاد باشیم و راحت با او حال کنیم.
آیا خدا عقلش به این حرفها نمیرسید که این احکام سفت و سخت را گذاشته است؟!
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
استاد #پناهیان
#ادامه_مطالب_فردا_ظهر
#حی_علی_صلاه_العشق
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
📕 این خداست نه پسرخالهات!
📚 خاطره ای از جبهه و نماز خواندن خاص یک رفیق
💠 در جبهه مدتی با یک بندۀ خدایی محشور بودیم. این رفیق ما وقتی سجده میرفت، در خودش جمع میشد به طوری که فاصلۀ بین مهر تا زانوی او، نزدیک یک وجب میشد و به جای نوک پا، پشت پایش را روی زمین قرار میداد
و این نماز باطل است چون موقع سجده باید فاصلۀ مهر تا زانو به قدر کافی باشد تا زانو درست روی زمین قرار بگیرد و به آن تکیه شود، و همچنین باید سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد.
این رفیق ما وقتی در سجده ذکر «سُبْحانَ رَبّیَ الاَعلی وَ بِحَمدِه» را میخواند با لحن خیلی کشیده و خاصی میگفت: «سُبان رَبّیَ العَلی».
💠 البته او در عالم خودش بود و قشنگ هم میخواند، یعنی صوتش قشنگ بود، ولی تلفظش اشتباه بود؛ به جای «اَعْلی» میگفت: «عَلی» و به جای «سُبْحان» میگفت «سُبان».
💠با خودم کلنجار میرفتم که خدایا چکار کنم؟ بگویم؟ نگویم؟ عیب رفیقم را لاپوشانی کنم تا رفاقتمان به هم نخورَد یا به او بگویم تا از اشتباه در بیاید؟
بالاخره یک لحظه تصمیمم را گرفتم و گفتم؛ بگذار عیب رفیقم را به خودش بگویم.
به او گفتم:
ـ چرا موقع سجده، اینجوری در خودت جمع میشدی؟ چرا آنجوری ناله میزدی؟ نالهات قشنگ بود، اما قرائتت غلط بود.
ـ من اینجوری بیشتر با خدا حال میکنم!
ـ اشتباه میکنی که میخواهی با خدا حال کنی!
خدا اگر میخواست، بلد بود احکام نماز را سادهتر کند تا ما آزاد باشیم و راحت با او حال کنیم.
آیا خدا عقلش به این حرفها نمیرسید که این احکام سفت و سخت را گذاشته است؟!
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
استاد #پناهیان
#ادامه_مطالب_فردا_ظهر
#حی_علی_صلاه_العشق
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆