🔥عذاب قبر به خاطر آزردن شوهر!
.
📝یکی از شاگردان #شیخ_رجبعلی_خیاط نقل میکند :
زنی بود که شوهرش سید و از دوستان جناب شیخ بود. او خیلی شوهرش را اذیّت میکرد پس از چندی آن زن فوت کرد هنگام دفنش جناب شیخ حضور داشت با چشم برزخی مشاهداتی کردند بعد فرمودند : روح این زن جدل میکند ، وقتی که خواستند او را دفن کنند اعمالش به شکل یک سگ سیاه درندهای شد . همین که خانم فهمید این سگ باید با او دفن شود متوجه شد چه بلایی در مسیر زندگی بر سر خود آورده شروع کرد به التماس و نعره زدن ، دیدم خیلی ناراحت است لذا از این سید خواهش کردم که حلالش کند او هم بخاطر من حلالش کرد . سگ رفت و او را دفن کردند.
.
📚منبع : کیمیای محبت ، ص ۱۴۱
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
هدایت شده از تبلیغات گسترده پایتا
🔰ماجرای عجیب دکتری که همه مردان را زن میدید...😱‼️
روزی من از #مطب دندان سازی خود سوار ماشین شدم، جمعیتی بالا آمد، سپس دیدم راننده #زن است، نگاه کردم همه زن هستند همه یک شکل و یک لباس! دیدم #بغل دستم هم زن است! خودم را جمع کردم و فکر کردم اشتباهی سوار شده ام. #اتوبوس نگه داشت و خانمی پیاده شد، آن زن که پیاده شد همه مرد شدند! سراسیمه به نزد #شیخ_رجبعلی_خیاط رفتم. قبل از اینکه حرفی بزنم ایشان از ماجرا خبر داشتند، و راز این مطلب را اینگونه افشا کردند که.....😳ادامه داستان👇
https://eitaa.com/joinchat/4183556176Cadc4dcc268
هدایت شده از زندگی از غسالخونه تا برزخ
📚داستان #امام_حسین(ع) و #شیخ_رجبعلی_خیاط
شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید:
« یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ حسین جان!ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم.
وقتی اینگونه آرزو می کند،می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ.
شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد.
وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد....
او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند:
شیخ رجبعلی!
روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ولی هیچ کدام جا خالی نکردند
و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند،دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی.
مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟
📚کتاب طوبای کربلا صفحه ۱۴۱
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5