هفت سالگی آغاز تمرین برای پذیرش محدودیت‌های معقول که موجب افزایش عقل است، از هفت سالگی است. وقتی پدر و مادر، مربّیان و اطرافیان موثر، خود با لبخند رضایت این محدودیت‌ها را بپذیرند، بهترین اثر تربیتی را بر نوجوان باقی می‌گذارند والا موجب سلطه هوس بر او شده‌اند و راه خوشبختی‌اش را مسدود کرده‌اند. #استاد_پناهیان 🌷 🏡@Khanehtma

جلسه قبل "طرح جامع تنهامسیر"( مختص نوجوانان)🎊 #جلسه_چهارم🌷 📝موضوع: انواع رنج ( #درس_های_استاد_حسینی) راههای رسیدن به حال خوب 🤔 انواع رنج و تعریف آن درقالب مثال 🤔 در طرح جامع تنهامسیر آرامش به پاسخ سوال هاتون می‌رسید 👏👏 🏡@Khanehtma

❇️ زندگی یعنی مدیریت رنج و لذت 💥 بسیاااار زیبا 💥 استاد پناهیان 🏡@Khanehtma

سلام و ارادت در خدمت شما بزرگواران هستیم با جلسه کاربردي امروز 🌷😊

#عبور_از_لذتهای_پست 42 💎 " عبادت و مبارزه با نفس "💎 🔷 یکی از بخش های مهم مباحثِ تنها مسیر، ← ارتباط بین مبارزه با نفس و سایر مفاهیم دینی هست→ ☘ مثلاً باید بررسی کنیم که "رابطه عبادت و مبارزه با نفس" چیه؟ ‼️〽️‼️〽️‼️ 🌐ببینید عبادت با هوای نفس کمی "متفاوت" هست ➖عبادت👈 " یه ارتباطِ مستقیم با خداوند متعال " هست ➖در حالی که مبارزه با نفس 👈 "زمینه سازِ عبادت "محسوب میشه 🌸در واقع ما با مبارزه با نفس ،خودمون رو برای ارتباط با خدا پاک میکنیم😌✔️

#عبور_از_لذتهای_پست 🔰"ارتباط بین مبارزه با نفس و عبادت" به این شکل هست که : ⬅️ اگه کسی مثلاً صبح تا ظهر مشغولِ مبارزه با نفس باشه نماز ظهر و عصر بیشتر بهش میچسبه و "عباداتش رونق بیشتری" داره 💕✅🌸🕊 🔶در واقع "" نماز ، جایزه اون مبارزه با نفس هایی هست که در طول صبح تا ظهر کردیم""👌 (خیییلی مهم👆)✔️ ➖نماز یه نوع "دیدارِ خداوند متعال" هست ؛ 🔶وقتی که صبح تا ظهر مبارزه با نفس کردی، همش توی دلت میگی نمیدونم چرا اینقدر میخوام خدا رو ببینم....😌😍 🏡@Khanehtma

#تلنگر 💢هرپرهیزکاری گذشته ای دارد و هر گناه کاری آینده ای! ⚠️ پس قضاوت نکن. 🔆می‌دانم اگر: قضاوت نادرستی درمورد کسی بکنم، دنیا تمام تلاشش را می‌کند تا مرا در شرایط او قرار دهد... تابه من ثابت کند. در تاریکی همه ما شبیه یکدیگریم. 〽️محتاط باشیم، در"سرزنش" و"قضاوت کردن" ديگران، وقتی نه از دیروز او خبر نداریم، نه از فردای خودمان" درود بر شما ✋ ⛄️❄️صبح زمستونیتون بخیر، روزتان لبریز از آرامش وسلامتی... موفق و کامروا باشید. 🌧️🌧️🌧️🌧️🌧️🌧️🌧️⛄⛄⛄⛄⛄⛄☔☔☔☔☔☔☔ 🏡 @Khanehtma

▫️هفده سالش که شد ازدواج کرد؛ با دختر خاله‌اش. عروسی‌شان خانه پدرزنش بود؛ توی برّ بیابان. همه را که دعوت کرده بودند، شده بودند پنج شش نفر. موقع خرید حلقه، گفت: من حلقه نمی‌خوام. چیزی نگفتم. من هم پیش‌تر گفته بودم که آئینه شمعدان نمی‌خواهم. مشهد که رفتیم، برایشان به جای حلقه، یک انگشتر عقیق خریدم. بعد از شهادت ناصر، وسایلش را برایم آوردند. انگشتر عقیقش هنوز خونی بود. #شهید_محمد_بروجردی🕊 شادی روح مطهرشهدای اسلام صلوات🌹 🏡 @Khanehtma