#داستانک
مردی صبح از خواب بیدار شدو با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به سر کار آماده شد.
هنگامی که وارد اتاقش شد تا کلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز وصفحه تلویزیون دید. به آرامی خارج شد وبه همسرش گفت: دلبندم، کلیدهایم را از روی میز بیاور!
زن وارد شد تا کلید ها را بیاورد، دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته " یادت باشه دوستت دارم " و وقتی خواست از اتاق خارج شود، صفحه تلویزیون را دید که میان غبار روی صفحه نوشته شده بود " امشب شام مهمون من "
زن از اتاق خارج شد و کلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد. انگار خبر میداد که نامه اش به او رسیده.
این همان همسر عاقلیست که اگر در زندگی مشکلی هم باشد، مشکل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل میکند.
هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نکنید.
@KhanevadehMontazeran
#انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
#آقایان_بدانند
📌 هندوانۀ شب یلدا
🍉 دستفروش: هندوانه، هندوانۀ شب یلدا؛ بدوبدو آخرشه.
_ بابا! یلدا بیهندوانه هم میشه؟
+ چرا نشه؟ اصل شب یلدا به دور هم بودنشه.
- یعنی اونایی که تنهان یلدا ندارن؟ حتی با هندوانه؟!
+ چطور مگه؟
- آخه مامان اون روز تو جمکران گریه میکرد و میگفت: «آقاجون! شرمندهایم که اینقدر یلدای غیبتت طولانی شده، شرمنده که تنهایید.» بابا یلدای انتظار رو هم جشن میگیرن؟
📖 #داستانک
🌏☞→ @KhanevadehMontazeran ❄️
᪥ ⃟●═════᪥᪥᪥●⃟ ᪥ ⃟●᪥᪥᪥════●⃟᪥
التماس دعای فرج 🤝.