فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیه الکرسی واقعا زیبا - ترجمه ، صوت ، تصویر
@KhanevadehMontazeran
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
زمان تشییع پیکر مطهر آیتالله حاج آقا مرتضی تهرانی اعلام شد
پیکر مطهر حضرت آیتالله حاج آقا مرتضی تهرانی دوشنبه ۱ مرداد ۹۷ در تهران تشییع میشود.
یکر مطهر حضرت آیت الله مرتضی تهرانی بعد از طواف در حرم مطهر رضوی(ع) امروز به تهران منتقل میشود.
سایر برنامهها متعاقباً اعلام خواهد شد. از علاقهمندان به این شخصیت عالم اسلام تقاضا میشود به مشهد سفر نکنند.
@KhanevadehMontazeran
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
زمان تشییع پیکر مطهر آیتالله حاج آقا مرتضی تهرانی اعلام شد پیکر مطهر حضرت آیتالله حاج آقا مرتضی ته
پیام تسلیت در پی درگذشت آیتالله حاج آقا مرتضی تهرانی
بسم الله الرحمن الرحیم
با تأثر و تأسف اطلاع یافتم که عالم ربانی و معلم اخلاق آیةالله آقای حاج آقا مرتضی تهرانی رحمةاللهعلیه دار فانی را وداع گفته و انشاءالله به مأمن رضای الهی در جوار مرقد حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام بار یافتهاند.
سرشار از نورانیت
عمر بابرکت این فقیه عالیقدر و سالک الی الله سرشار از نورانیت و صفا و خدمت به دین و اخلاق بود و جمع زیادی از جوانان پاکنهاد و فاضل از سرچشمهی فضائل علمی و اخلاقی ایشان بهرهمند گشته و در صراط مستقیم ثبات یافتهاند.
تسلیت صمیمانه
این مصیبت را به خاندان گرامی و فرزندان محترم و دیگر وابستگان و به شاگردان و ارادتمندان ایشان صمیمانه تسلیت عرض میکنم و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسئلت مینمایم.
سیّد علی خامنهای
۳۰ تیرماه ۱۳۹۷
@KhanevadehMontazeran
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#شبنشینی_بامقام_معظم_رهبری
رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار سفرا و مسئولان وزارت خارجه تصور حل مشکلات کشور با #مذاکره یا رابطه با #آمریکا را خطایی واضح خواندند و افزودند: آمریکا با اصل نظام اسلامی مشکل اساسی و مبنایی دارد، ضمن اینکه کشورهای فراوانی در افریقا، آسیا و آمریکای لاتین هستند که با آمریکا رابطه دارند اما همچنان با مشکلات فراوان دست به گریبانند.
ایشان مخالفت آمریکا با «توان هستهای و قدرت غنیسازی بالا و نیز حضور ایران در منطقه» را ناشی از خصومت عمیق آنها با عناصر اقتدار نظام اسلامی برشمردند و افزودند: حضور منطقهای جزو عناصر #قدرت و #امنیت ایران است و عقبه راهبردی کشور محسوب میشود، به همین علت دشمنان با آن مخالفند.
۹۷/۴/۳۰
@KhanevadehMontazeran
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
1_18769431.mp3
448.6K
70 بار قبل از خواب ذکر استغفار
المعترف بذنوبی
فاغفرلی...!
🌺🌺🌺
#آموزنده
👈عالمی را پرسيدند كدام يك براى بنده پر سودتر است؟!
تسـبيـح گفـتن يا استغفار كردن؟!
👈گفت: هنگامى كه لباس پاك باشد
بـوى خـوش و گـلاب بهـتـر اسـت
و هنگامى كه لباس چركـين باشـد
صـابـون و آب گـرم بـهـتـر اســت.
.
.
تسبيـح بـوى خـوش انسـان هاى پـاك،
و اسـتـغـفـار صابون گناهکاران هست.
💥حال بنگر کدام برای تو پرسودتر است؟!
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
التماس دعای فرج بسم الله الرحمن الرحیم الهی عظم البلاء.... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب_کبری_سلا
یا بن الحسن روحی فداک یا ابن الحسن جانم فدای تو متی ترانا و نراک کی میرسد که ما را نظاره کنی و ما جمال نورانیت را نظاره کنیم.
همه با هم دعای فرج رو بخونیم
🍂سال هشتاد و نه که برای دومین بار مشرف شدیم به کربلا ،من چندبار به آقا محمد گفتم برای خودمون کفن بخریم و ببریم حرم امام حسین برای طواف ،ولی ایشون همش طفره میرفت میگفت بالاخره یه کفن پیدا میشه که ما رو بذارن توش..
بعد چند بار که اصرار کردم ناراحت شد و گفت دوتا کفن میخوای ببری پیش بی کفن؟؟؟
اون روز خیلی شرمنده شدم😔
ولی محمدجان نمیدونستم که قراره تو هم یه روز بی کفن تو غربت...😔
همسرشهیدمحمدبلباسی
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
برای اینکه تعداد پیام ها زیاد نشه و شما اذیت نشید متن ها رو طولانی خدمتتون ارسال میکنم امیدوارم حو
🔸 نماز یکشنبه های ماه ذی القعده
💠 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
🌱 پروردگارا...
ببخش مرا...
آنقدر که #حسرت نداشتههایم را خوردم، #شاکر داشتههایم نبودم..💛
💟 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
🔸 نماز یکشنبه های ماه ذی القعده 💠 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
توبهای منقول از پیامبر اکرم صلوات الله علیه و فضیلت توبه و استغفار
برای به دست آوردن طاعت خدا در این ماه قبل از هر چیز از تمام مسائلی که قبلاً گرفتار آن بودی توبه کن؛ توبهای صادقانه.
روایت شده که رسول خدا صلوات الله علیه در روز یکشنبه ماه ذیالقعده فرمود: مردم! کدام یک از شما میخواهید توبه کنید؟ راوی میگوید: گفتیم: رسول خدا! همه ما میخواهیم توبه کنیم. حضرت فرمودند: غسل کرده، وضو گرفته و چهار رکعت نماز به جا آورید. در هر رکعت یک بار (فاتحةالکتاب)، سه بار (قل هو الله احد) و یک بار معوذتین (قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق) بخوانید. آنگاه هفتاد بار استغفار نموده و در پایان (لا حول و لا قوة الا بالله) بگویید. سپس بگویید: «یا عزیز! یا غفار! اغفرلی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات فانه لا یغفر الذنوب الا انت» ای عزیز! ای بخشاینده! گناهان من و گناهان تمام مردان و زنان مؤمن را ببخش که جز تو کسی گناهان را نمیبخشد.
رسول خدا صلوات الله علیه فرمودند: کسی که سه روز از ماه حرام، پنجشنبه، جمعه و شنبه را روزه بگیرد، خداوند عبادت یک سال را برای او مینویسد
آنگاه فرمود: بندهای از امت من چنین عملی را انجام نمیدهد مگر این که از آسمان به او ندا میرسد: بنده خدا! عمل را از نو شروع کن که توبه تو قبول، و گناهانت بخشیده شد. فرشته دیگری از زیر عرش ندا میکند: ای بنده! مبارک باد بر تو و بر خانواده و خاندانت. منادی دیگری صدا میزند: در روز قیامت، دشمنانت را از تو راضی مینمایند. فرشته دیگری ندا میکند: ای بنده! با ایمان از دنیا میروی؛ دینت از تو گرفته نشده و قبر تو نورانی و وسیع خواهد شد. منادی دیگر صدا میزند: پدر و مادرت از تو راضی میشوند، گرچه خشمگین باشند؛ پدر و مادر و خاندانت بخشیده شده و در دنیا و آخرت خوش رزق خواهی بود. جبرئیل ندا میکند: من با فرشته مرگ پیش تو آمده و به او دستور میدهم که با تو خوش رفتار بوده، به خاطر مرگ آسیبی به تو نرسانیده و به نرمی روح را از بدنت خارج نماید. گفتیم: رسول خدا! اگر کسی در زمان دیگری چنین بگوید چطور؟ فرمودند: چیزهایی را که گفتم برای او نیز خواهد بود. جبرئیل این مطالب را در شب معراج به من گفت.
امام باقر علیهالسلام فرمودند: خداوند از توبه بنده خود بیش از شخصی که در شب دراز و بسیار تاریک مرکب سواری و آذوقه خود را گم کرده و سپس پیدا کند، خوشحال میشود.
@KhanevadehMontazeran
معنای استغفار در کلام امام علی (ع)
و نیز از امیر المؤمنین علیهالسلام روایت شده است که به شخصی که در حضور حضرت گفت: استغفرالله، فرمودند: مادرت به عزایت بنشیند. میدانی استغفار چیست؟ استغفار درجه بلند مرتبگان بوده و شش شرط دارد: اول - پشیمانی از گذشته. دوم - تصمیم بگیری که هیچگاه آن را انجام ندهی. سوم - این که حقوق تمام مخلوقات را ادا کرده تا جایی که خداوند را سبکبار دیدار نمایی. چهارم - تمام واجباتی را که ضایع کردهای جبران نمایی. پنجم - گوشتی را که از مال حرام روییده با اندوه ذوب کرده تا پوست به استخوان بچسبد و گوشت جدیدی به وجود آید. ششم - رنج فرمان برداری را به جسم بچشانی، همان گونه که شیرینی گناه را به آن چشانیده ای. و در این هنگام بگو: استغفرالله.
🔸 نماز یکشنبه های ماه ذی القعده
💠 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
در کتاب جمال الصالحین آمده است
امام صادق عليه السلام فرمودند:
همانا از حقوق ما بر شيعيان ما اين است كه بعد از هر نماز واجب دستهايشان را بر چانه گذاشته و سه مرتبه بگويند :
يا رَبَّ مُحَمَّدٍ عَجِّلْ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ ،
يا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِحْفَظْ غَيْبَةَ مُحَمَّدٍ ،
يا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِنْتَقِمْ لِابْنَةِ مُحَمَّدٍ عليهما السلام .
.
📕مکیال المکارم/ج2
💠 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
#حق
هدایت شده از 🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم
#رمان_دا
#قسمت_پنجاه_و_سوم:
وقتی کار زن تمام شد,پارچه آوردم.او را توی کفن پیچیدم و به خودم گفتم:خدایا این قسمتی بود نصیب من شد.این چه کاریه من باید بکنم.من کجا و اینجا کجا؟چطور من اینقدر بی رحم و سنگدل شده ام که جنازه می شویم.از خودم بیزار شده بودم.با این حال شهید بعدی را برداشتم,بعدی و بعدی.
به بعضی چیزها نمی توانستم دست بزنم.جنین های سقط شده ای که موج انفجار باعث شده بود,قیافه های وحشتناکی داشته باشند,بدجور مرا می ترساندند.بچه های کوچک را هم دلم نمی امد بردارم.آن ها وجودم را می سوزاندند.موقع شستن دختر بچه ها و پسر بچه ها فقط به بقیه کمک می کردم.نوزاد شش ,هفت ماهه ای خیلی دلم را سوزاند.می رفتم و می امدم,نگاهم به او افتاد.معلوم بود او را از بیمارستان آورده اند.زیر گلویش گاز گذاشته چسب زده بودند.دور سینه اش را هم بانداژ کرده بودند.بچه با وجود پوست تیره رنگش خیلی قشنگ بود.مژه های بلند و موهای حلقه حلقه سرش ,قیافه اش رغا دوست داشتنی کرده بود.وقتی گفتند:اونو بذار بالا گریه ام گرفت.گفتم:نمی تونم.دستی به ساق پایش کشیدم.زبر بود.معلوم بود چهار دست و پا راه می رفته که ابن طور پوستش خشن شده.صدای غرش هواپیماها که در ارتفاع پایین پرواز می کردند و دیوار صوتی را شکستندعقلبم را تکان داد.همه دست از کار کشیدند و زیر لب دعا خواندند.من نگاهم روی بچه مانده بود.یاد زینب و سعید و حسن افتادم.دلم بدجور هوایشان را کرد.نگرانشان شدم.توی دلم به خدا التماس کردم:خودت بچه ها را حفظ کن.خودت نگه دار خانواده ام باش.صدای انفجار ها که آمد,همه می گفتند:خدا کنه پل را نزده باشن.
چون پل تنها راه رسیدن ما به آبادان بود,عراقی ها می خواشستند ارتباط ما را با آنجا قطع کنند.زنی که جلوی در ایستاده بود,توی این شرایط با فریاد پرسید:کار اون بچه تمام نشد؟باباش وایستاده سراغش رو می گیره.کلمه بابا که امد تصمیم گرفتم,حمله هوایی که تمام شد بروم سراغ بابا.خودش گفته بود ازشان خواسته اند قبر بکنند.پس حتما اینجا توی جنت آباد بود.از صبح مترصد بودم این کار بکنم ولی فرصتی دست نداده بود.دلتنگش بودم.از طرفی با اینکه اجاز داده بود در جنت اباد کار کنم,خیالم کاملا راحت نبود.چون دا راضی نبود.من می خواستم محض محکم کاری هم که شده با بابا در این مورد حرف بزنم تا صحبت های دا رای او را تغییر ندهد.نزدیکی های ظهر بالاخره از غسالخانه بیرون زدم.از لا به لای قبر ها جلو رفتم.می دانستم کدام قسمت ,قبر جدید می کنند..از دور که چشمم بهش افتاد دلم غنج رفت.از دیور زظهر او را ندیده بودم.با چند نفر مشغول بود.کلنگ می زد و با بیل ,سنگ و خاک ها را بیرون می ریختند.هر چه نزدیک تر می شدم نیم تنه اش را واضح تر می دیدم.پیراهن سفید با راه ها ی آبی و شلوار طوسی تنش بود.می دانستم جسمش اینجا کار می کند و روحش در تب و تاب رفتن به مناطق درگیری است.خواستم به طرفش بدوم ولی می دانستم جلوی همکارانش از این کار خوشش نمی اید.قدم هایم را بلند تر برداشتم.چند قدم مانده به او از پشت سرش گفتم:سلام بابا.
سر بلند کرد و به عقب برگشت.با لحن شادی گفت:سلام مامانم خوبی؟کجایی؟
گفتم:تو غسالخونه ام.
بیل را رها کرد و از گودال قبر بالا امد.آویزان گردنش شدم و بوسیدمش.او هم مرا بوسید.دست هایش را که تا چند لحظه پیش بیل می زدند,گرفتم و به کف و پشت دستانش که از سختی و شدت کار قرمز و زمخت شده بود,دست کشیدم.چندبارآن ها را بوسیدم.بابا هی می گفت:نکن.زشته جلوی مردم.بعد پرسید:چه کار می کنی اونجا؟
گفتم:کار که زیاده.شهدا خیلی اند.
باز پرسید:نمی ترسی؟
گفتم:اولش می ترسیدم.ولی حالا دیگه ترسم ریخته.با یان حال یه وقت هایی یه حالی می شم.به هم می ریزم.
گفت:این ها هم مثل ما انسانند.ترس نداره.این ها هم زنده بودند مثل ما,ولی الان زنده ترند.فرقمون اینه که این ها رفتن به دیار باقی و ما موندیم توی این دنیای فانی.
پرسیدم:بابا چرا اینقدر گرفته ای؟
گفت:چرا ناراحت نباشم.وقتی جوونامون دارن پرپر می شن.زن و بچه های مردم دارن قتل عام می شن.ما به جا اینکه بریم بجنگیم,گذاشتنمون قبر بکنیم.من که می رم.این ها هر کاری می خوان بکنن.اصلا اخراجم کنن.غیبت بزنن.من از فردا می رم.خودشون پشت میز نشستن به ما هم می گن بیایم قبر بکنیم.برای اینکه کمی آرامش کنم,گفتم:باب کار با کار چه فرقی می کنه؟خدمت,خدمته.گفت:نه فرق می کنه.منی که طرز استفاده از اسلحه رو می دونم با اونی که نمی دونه,فرقمون اینه که من بهتر می تونم کار انجام بدم.من وظیفه دارم برم با بعثی های کافر بجنگم.
کتاب دا/خاطرات سیده زهرا حسینی
ادامه دارد.......
📝اجتماع و دورهمی خانواده منتظران
⭕️ارسال فقط با لینک
ارسال و کپی برداری بدون لینک از نظر شرعی حرام بوده و پیگرد الهی دارد.⛔️
📩
http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
6khaterateostad.pdf
457.1K
هدیه ی امروز
دانلود فایل pdf خاطرات – از زبان استاد قرائتی
لطفاً فقط با لینک ارسال کنید
@KhanevadehMontazeran
#خانواده_منتظران