🌟💐🌟💐🌟💐 💐🌟💐🌟💐 🌟💐🌟💐 💐🌟💐 🌟💐 💐 💐قسمت پنجاه و يكم 🌟 🔱داستانهاى_هزار_و_يك_شب_دربار 🔰خاطرات_پروين_غفارى 🔱شوهر قانونی ام را از دست دادم و اکنون نیز کسی که مرا برای ارضای هوس هایش به کاخ شومش آورده به من ظنين شده و نسبت معاشرت با مردان غیر می دهد 😔😔🤦‍♀ ⚜اگر این ماجرا واقعیت هم داشته باشد ،مگر به جز این است که خشت خشت اين كاخ با خیانت بنا شده است⁉️ 🔱 مگر محمد رضا قبل از من با امثال فیروزه ، فرانچسکا ،مهری و دیوسالار سر نکرده است⁉️ ⚜ مگر او به همسر قانونی اش فوزيه نسبت رابطه نامشروع با امامى را نداده است ⁉️ 🔱من که زن صیغه ای هستم و تازه در صحت صیغه نیز شک دارم و حضور امامی امام جمعه تهران را در آن مهمانی شام و خواندن صیغه را نیز نمایشی بیش نمیدانم . ⚜چه سرنوشتی در انتظارم است. من اگر بد و فاسد هستم و از مصاحبت مردان و تحسین زیبایم از زبان آنان لذت می برم ، پرورده همین مکتب و همین کاخ تباهی هستم. 🔱 تهمت ها و بدبینی شاه و خواهرش آتش به قلبم زده است .من هم باید تلافی کنم و حالا كه شاه از مصاحبت من با مردان رنج می برد، او را خواهم آزرد و قلب مغرورش را خواهم شکست...💔❤️‍🔥 ادامه دارد.... ✍#امينه 📔برگرفته از كتاب تا سياهى در دام شاه 🌟💐🌟💐🌟💐🌟💐🌟💐 💐🌟 @Kharej_iran 💐🌟 🌟💐🌟💐🌟💐🌟💐🌟💐 💐 🌟💐 💐🌟💐 🌟💐🌟💐 💐🌟💐🌟💐 🌟💐🌟💐🌟💐

🌟💐🌟💐🌟💐 💐🌟💐🌟💐 🌟💐🌟💐 💐🌟💐 🌟💐 💐 💐قسمت پنجاه و دوم 🌟 🔱داستانهاى_هزار_و_يك_شب_دربار 🔰خاطرات_پروين_غفارى 🔱در این افکار غوطه ور بودم که محمدرضا از در وارد شد. با دیدن او از جای برخاستم . هنوز یاد بد اخمی و تهمت هایش آتش به درونم میزد .❤️‍🔥 ⚜بی آنکه چیزی بگوید به سویم آمد و مرا در آغوش گرفت .بوی تند مشروب از دهانش بیرون میزد .لحظه‌ای به چشمانم نگریست و گفت:🫂 _ پروین از نگاهت بوی جدایی میشنوم احساس می کنم از من سیر شده و دلت برای مردان دیگر پر می کشد 👥 🔱با حالت تندی او را پس زدم و بر روی صندلی نشستم و دیده بر گلهای قالی کف اتاق دوختم. پرخاشگرانه گفتم: _اعلیحضرت می دانند که در مدت این چند سال به جز یک خانه و چند انگشتر و ماهیانه ای جزئی كه همان هم صرف خرید لباس و آرایش من شده تا از حضرت ایشان دلبری کنم چیزی عايدم نشده است. اکنون هم که مانند یک زن بد کاره با من رفتار می شود و هر لحظه به من گوشزد می شود که دلم برای مردان دیگر تنگ شده است .اگر به راستی چنین است چرا مرا رها نمی کنید که به دنبال سرنوشت خود بروم حال چه شده است که حتی امیر صادقی راننده هم با چشمان دریده اش من را می خورد .شاید اعلیحضرت هم میخواهند مثل سلاطین گذشته کنیز خود را به یکی از خادمین خود ببخشند⁉️ آقای شاه شما مرا از محیط خانواده ام دزدید و در میان بستری از گناه هستی ام را که عفاف و پاك دامنى ام بود از من گرفتی در این کاخ هم که تا دلتان بخواهد مرد و زن در کنار هم می‌لولند پس چرا صحبت من با یک مرد این همه شما را نگران کرده است⁉️💥 ⚜محمدرضا برگشت و با چهره‌ای برافروخته به من نگریست فریاد زد: _پروین بارها گفتم تو مال منی و اگر فکر خیانت به سرت زده باشد جنازه ات از این کاخ بیرون خواهد رفت⚡️⚡️ 🔱 من با صدایی بلندتر فریاد کشیدم : _من یک زن هستم و دلم میخواهد خانه و بچه داشته باشم .شوهرم همیشه در کنارم باشد .من اکنون چه هستم حریف شبهای تار شما‼️ مثل یک هرجایی مرا می برید و می آورید گاهی در طول هفته همدیگر را نمی بینیم شما می خواهید در این یک هفته من حتی برای رفع دلتنگی به سینما نروم و یا حتی در یک مهمانی هم شرکت نکنم⁉️🤱🤰👨‍👩‍👦 ادامه دارد.... ✍#امينه 📔برگرفته از كتاب تا سياهى در دام شاه 🌟💐🌟💐🌟💐🌟💐🌟💐 💐🌟 @Kharej_iran 💐🌟 🌟💐🌟💐🌟💐🌟💐🌟💐 💐 🌟💐 💐🌟💐 🌟💐🌟💐 💐🌟💐🌟💐 🌟💐🌟💐🌟💐

... قيمت اول👇👇 #داستانهاى_هزار_و_يك_شب_دربار بزنيد روى نوشته لطفا 👆👆 ...

از طرف پدرت مهدى عج الله تعالى فرجه الشريف ❣ https://digipostal.ir/cd1in2x?fbclid=PAAabNIEhNfYt1vpHX_JjffXEi4RmI0QB-Xi2bgSQ1RwcohbL01P6LhZb7LP0 بزن رو آدرس و پيغام امام زمان تو گوش كن ❣🌿

#استوری 🔴 جنگ رسانه: میدانی که توش صدای ریختن یک سطل ماست، از صدای شلیک گلوله بلندتر میشه 🎞 ایلیا مدیا 💡 هوش سفید| سید علیرضا آل‌داود 🇮🇷 جنگ شناختی | سواد رسانه‌ای 👇 @aledavood 👈 عضو شوید

🏴 زیربنای فکری و تاریخچه تخریب قبور ائمه در بقیع

. امروز ميخوام دو تا چالش بگذارم اولش خوب فكر كنيد ، بعد پست بگذارم براتون خففففن 😉😁 .

. اول / پرچم دروغين چيه ⁉️ .

. دوم / تا حالا از « ماداماتو » چیزی شنیدین ⁉️ .

. امروز با ما همراه باشین تا دو مطلب مهم که شاید اصلا رسانه ای نشده براتون بگیم . شاید بهتر فلسفه #خارج_بدون_سانسور برای بعضی ها جا بیافته 😉 .