eitaa logo
🇮🇷 ناحیه امام حسین«ع» کرج
946 دنبال‌کننده
56هزار عکس
8.7هزار ویدیو
717 فایل
#انقلاب_ادامه_دارد #تمدن_نوین_اسلامی #جوان_مومن_انقلابی کانال اصلی @Basijnewsir_Karaj
مشاهده در ایتا
دانلود
..وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ ۖ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ... و براى آنان همسرانى پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود. (بقره/25) مختصری از تفسیر آیه همسران پاک جالب این که: تنها وصفى که براى همسران بهشتى در این آیه بیان شده وصف مُطَهَّرَة پاک و پاکیزه است و این اشاره اى است به این که: اولین و مهم ترین شرط همسر، پاکى و پاکیزگى است، و غیر از آن همه تحت الشعاع آن قرار دارد، حدیث معروفى که از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده نیز این حقیقت را روشن مى کند: إِیّاکُمْ وَ خَضْراءَ الدِّمَنِ قِیلَ یا رَسُولَ اللّهِ! وَ ما خَضْراءُ الدِّمَنِ؟ قالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْناءُ فِی مَنْبِتِ السَّوْءِ!: از گیاهان سرسبزى که بر مزبله ها مى روید بپرهیزید! عرض کردند: اى پیامبر! منظور شما از این گیاهان چیست؟ فرمود: زن زیبائى است که در خانواده آلوده اى پرورش یافته. تفسیر نمونه جلد اول @basijnahie3
فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ   سپس آدم از پروردگارش کلماتى دریافت داشت. (و با آنها توبه کرد.) و خداوند توبه او را پذیرفت. زیرا او توبه پذیر و مهربان است. (بقره/37) مختصری از تفسیر آیه در اینجا سه تفسیر وجود دارد که مکمّل یکدیگرند: ۱ ـ آنچه آدم(علیه السلام) مرتکب شد  ترک اولى  و یا به عبارت دیگر  گناه نسبى  بود نه  گناه مطلق . گناه مطلق گناهى است که از هر کس سر زند گناه است، و درخور مجازات (مانند شرک، کفر، ظلم و تجاوز) و گناه نسبى آن است که گاه بعضى اعمال مباح و یا حتى مستحب، درخور مقام افراد بزرگ نیست، آنها باید از این اعمال چشم بپوشند، و به کار مهم تر پردازند، در غیر این صورت، ترک اولى کرده اند،  فى المثل نمازى را که ما مى خوانیم قسمتى از آن با حضور قلب و قسمتى بى حضور قلب مى گذرد درخور شأن ما است، اما این نماز، هرگز درخور مقام شخصى همچون پیامبر(صلى الله علیه وآله) و على(علیه السلام) نیست، او باید سراسر نمازش غرق در حضور در پیشگاه خدا باشد، و اگر غیر این کند حرامى مرتکب نشده اما ترک اولى کرده است. آدم(علیه السلام) نیز سزاوار بود از آن درخت نخورد هر چند براى او ممنوع نبود بلکه  مکروه  بود. ۲ ـ نهى خداوند در اینجا نهى ارشادى است، یعنى همانند دستور طبیب که مى گوید: فلان غذا را نخور که بیمار مى شوى، خداوند نیز به آدم(علیه السلام) فرمود: اگر از درخت ممنوع بخورى از بهشت بیرون خواهى رفت، و به درد و رنج خواهى افتاد، بنابراین، آدم مخالفت فرمان خدا نکرد، بلکه مخالفت نهى ارشادى کرد. ۳ ـ اساساً بهشت جاى تکلیف نبود بلکه دورانى بود براى آزمایش و آمادگى آدم(علیه السلام) براى آمدن در روى زمین و این نهى تنها جنبه آزمایشى داشت. تفسیر نمونه جلد اول @basijnahie3
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ اى بنى اسرائیل! نعمتم را، که به شما ارزانى داشتم به یاد آورید. و به پیمان من وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. و (در این راه) تنها از من بترسید! (بقره/40) مختصری از تفسیر آیه  یاد نعمت هاى خدا داستان خلافت آدم(علیه السلام) در زمین و بزرگداشت او از سوى فرشتگان، و سپس فراموش کردن پیمان الهى و خارج شدن او از بهشت و همچنین توبه او را در آیات گذشته شنیدیم، و از این ماجرا این اصل اساسى روشن شد که در این جهان، همواره دو نیروى مختلف حق و باطل در برابر هم قرار دارند و مشغول مبارزه اند، آن کس که تابع شیطان شود، راه باطل را انتخاب کند، سرانجامش دور شدن از بهشت و سعادت و گرفتارى در رنج و درد است، و به دنبال آن پشیمانى. به عکس، آنها که خط فرمان پروردگار را بدون اعتنا به وسوسه هاى شیاطین و باطل گرایان ادامه دهند، پاک و آسوده از درد و رنج خواهند زیست. در حقیقت این سه دستور (یادآورى نعمت هاى بزرگ خدا، وفاى به عهد پروردگار، و ترس از نافرمانى او) اساس تمام برنامه هاى الهى را تشکیل مى دهد. یاد نعمت هاى او، انسان را به معرفت او دعوت مى کند، و حس شکرگزارى را در انسان بر مى انگیزد، سپس توجه به این نکته که این نعمت ها بى قید و شرط نیست و در کنار آن خدا عهد و پیمانى گرفته، انسان را متوجه تکالیف و مسئولیت هایش مى کند، و بعد از آن نترسیدن از هیچ کس و هیچ مقام در راه انجام وظیفه، سبب مى شود انسان همه موانع را در این راه از پیش پاى خود بر دارد و به مسئولیت ها و تعهدهایش وفا کند; چرا که یکى از موانع مهم این راه ترس هاى بى دلیل از این و آن است، به خصوص در مورد بنى اسرائیل، که سال ها زیر سیطره فرعونیان قرار داشتند و ترس جزء بافت وجود آنها شده بود. تفسیر نمونه جلد اول @basijnahie3
بسم الله الرحمن الرحیم مختصری از تفسیر آیات ۴۱ تا ۴۳ سودپرستى یهود به دنبال پیمانى که خداوند از یهود گرفته بود، از جمله پیمان ایمان به پیامبران الهى و اطاعت فرمان هاى او، در سه آیه مورد بحث به نُه بخش از دستوراتى که به یهود داده شده اشاره مى کند. نخست مى فرماید:  به آیاتى که بر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نازل شده ایمان بیاورید.. آنگاه مى افزاید:  شما نخستین کسى نباشید که به این کتاب آسمانى کفر می ورزید و آن را انکار مى کنید... آرى، بسیار از یهودیان مردمى لجوجند، و اگر این لجاجت نبود باید آنها خیلى زودتر از دیگران ایمان آورده باشند. در سومین جمله مى گوید:  شما آیات مرا به بهاى اندکى نفروشید  و آن را با یک میهمانى سالیانه معاوضه نکنید. چهارمین دستور مى گوید:  تنها از من بپرهیزید  (وَ إِیّایَ فَاتَّقُونِ). در پنجمین دستور، مى فرماید:  حق را با باطل نیامیزید  که مردم به اشتباه بیفتند. و در ششمین دستور، از کتمان حق نهى کرده مى گوید:  حق را مکتوم ندارید در حالى که شما مى دانید و آگاهید. و بالاخره هفتمین و هشتمین و نهمین دستور را به این صورت بازگو مى کند:  نماز را به پا دارید، زکات را ادا کنید، و (عبادت دسته جمعى را فراموش ننمائید) با رکوع کنندگان رکوع نمائید. (خارج از متن تفسیر: اگر دقت کنید بسیاری از این توصیه ها شامل حال مسلمانان و مومنان نیز بوده و خاص یهود نیست. کمااینکه در جای جای قرآن آیات آن وجود دارد.)  تفسیر نمونه جلد اول @basijnahie3
ا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ اى بنى اسرائیل! نعمتم را که به شما ارزانى داشتم به خاطر بیاورید. و (نیز به یاد آورید که) من، شما را بر جهانیان، برترى بخشیدم. (بقره/47) مختصری از تفسیر آیه خیال هاى باطل یهود در این آیات، بار دیگر خداوند روى سخن را به بنى اسرائیل کرده و نعمت هاى خدا را به آنها یادآور مى شود آنگاه از میان این نعمت ها به نعمت فضیلت و برترى یافتن بر مردم زمان خود که ترکیبى از نعمت هاى مختلف است اشاره کرده. شاید بعضى تصور کنند منظور از فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمینَ این باشد که آنها را بر تمام جهانیان در تمام ادوار برترى بخشیده است. ولى با توجه به سایر آیات قرآن روشن مى شود: مقصود برترى آنها نسبت به افراد محیط و عصر خودشان است; زیرا در قرآن مى خوانیم: کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاس...: شما (مسلمانان) بهترین امتى بودید که براى نفع انسان ها آفریده شده اید... تفسیر نمونه جلد اول @basijnahie3
بسم الله الرحمن الرحیم: فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ امّا افراد ستمکار، این سخن را به غیر آنچه به آنها گفته شده بود، (به صورتى استهزاآمیز) تغییر دادند. لذا بر ستمکاران، در برابر این نافرمانى،عذابى از آسمان فرستادیم. (بقره/59) مختصری از تفسیر آیه این نکته نیز شایان توجه است که قرآن در آیه فوق به جاى فَأَنْزَلْنا عَلَیْهِم مى گوید فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذینَ ظَلَمُوا تا روشن گردد این عذاب و مجازات الهى تنها دامان ستمگران بنى اسرائیل را گرفت و هرگز خشک و تَر با هم نسوختند. علاوه بر این، در پایان آیه جمله بِما کانُوا یَفْسُقُونَ را ذکر مى کند تا آن هم تأکید بیشترى بر این موضوع باشد، که ظلم و فسقشان علت مجازاتشان گردید. با توجه به این که تعبیرات جمله مزبور، نشان مى دهد: آنها بر این اعمال سوء اصرار داشتند و آن را ادامه مى دادند، معلوم مى شود هنگامى که گناه به صورت یک عادت و حالت در جامعه متمرکز گردید، احتمال نزول عذاب الهى در آن هنگام بسیار است.(دقت کنید) تفسیر نمونه جلد اول @basijnahie3
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر آیات ۶۷ الی ۷۴ سوره بقره ماجراى گاو بنى اسرائیل مختصری از تفسیر آیه در این آیات، بر خلاف آنچه تا به حال در سوره بقره پیرامون بنى اسرائیل خوانده ایم که همه به طور فشرده و خلاصه بود، ماجرائى به صورت مشروح آمده است، شاید به این دلیل که این داستان تنها یک بار در قرآن ذکر شده. به علاوه نکات آموزنده فراوانى در آن وجود دارد که ایجاب چنین شرحى مى کند، از جمله: بهانه جوئى شدید بنى اسرائیل در سراسر این داستان نمایان است، و نیز درجه ایمان آنان را به گفتار موسى(علیه السلام) مشخص مى کند و از همه مهم تر این که گواه زنده اى است بر امکان رستاخیز. ماجرا (آن گونه که از قرآن و تفاسیر بر مى آید) چنین بود: یک نفر از بنى اسرائیل به طرز مرموزى کشته مى شود، در حالى که قاتل به هیچ وجه معلوم نیست. در میان قبائل و اسباط بنى اسرائیل نزاع در مى گیرد، هر یک آن را به طایفه و افراد قبیله دیگر نسبت مى دهد و خویش را تبرئه مى کند داورى را براى فصل خصومت نزد موسى(علیه السلام) مى برند و حل مشکل را از او خواستار مى شوند، و چون از طرق عادى حل این قضیه ممکن نبود، و از طرفى ادامه این کشمکش ممکن بود منجر به فتنه عظیمى در میان بنى اسرائیل گردد، موسى با استمداد از لطف پروردگار از طریق اعجاز آمیزى به حل این مشکل چنان که در تفسیر آیات مى خوانید مى پردازد. در صورت تمایل ادامه داستان را در فایل زیر مطالعه نمایید تفسیر نمونه جلد اول @basijnahie3
بسم الله الرحمن الرحیم, [۳۰.۰۱.۲۱ ۰۶:۳۴] بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر آیات ۶۷ الی ۷۴ ماجرای گاو بنی اسرائیل مختصری از تفسیر آیه نیکى به پدر مفسران در اینجا یادآور مى شوند این گاو در آن محیط منحصر به فرد بوده است و بنى اسرائیل آن را به قیمت بسیار گزافى خریدند. مى گویند: صاحب این گاو مرد نیکوکارى بود و نسبت به پدر خویش احترام فراوان قائل مى شد، در یکى از روزها که پدرش در خواب بود معامله پر سودى براى او پیش آمد، ولى او به خاطر این که پدرش ناراحت نشود، حاضر نشد وى را بیدار سازد و کلید صندوق را از او بگیرد، در نتیجه از معامله صرف نظر کرد. و به قول بعضى از مفسران فروشنده حاضر مى شود آن جنس را به هفتاد هزار بفروشد به این شرط که نقد بپردازد، و پرداختن پول نقد منوط به این بوده است که پدر را بیدار کند و کلید صندوق ها را از او بگیرد، ولى جوان مزبور حاضر مى گردد که به هشتاد هزار بخرد ولى پول را پس از بیدارى پدر بپردازد! بالاخره معامله انجام نشد. خداوند به جبران این گذشت جوان، معامله پرسود بالا را براى او فراهم مى سازد. بعضى از مفسران نیز مى گویند: پدر پس از بیدار شدن از ماجرا آگاه مى شود و گاو مزبور را به پاداش این عمل به پسر خود مى بخشد که سر انجام آن سود فراوان را براى او به بار مى آورد. پیامبر در این مورد مى فرماید: انْظُرُوا إِلَى الْبِرِّ ما بَلَغَ بِأَهْلِهِ: نیکى را بنگرید که با نیکو کار چه مى کند ؟! تفسیر نمونه جلد اول @basijnahie3
بسم الله الرحمن الرحیم, [۲۲.۰۲.۲۱ ۰۶:۰۱] بسم الله الرحمن الرحیم الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۗ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ کسانى که کتاب آسمانى به آنها داده ایم [= یهود و نصارى ]و آن را چنان که شایسته آن است مى خوانند (و عمل مى کنند). آنها به پیامبر اسلام ایمان مى آورند. و کسانى که به او کافر شوند، زیانکارند. (بقره/121) مختصری از تفسیر آیه ۴ ـ حق تلاوت چیست؟ این تعبیر، تعبیر پر معنائى است و خط روشنى براى ما در برابر قرآن مجید و کتب آسمانى مشخص مى سازد; چرا که مردم در برابر این آیات الهى چند گروهند: ۱_ گروهى تمام اصرارشان بر اداى الفاظ و حروف از مخارج آن است آنها دائماً در فکر وقف و وصل و حروف یرملون و شدّ و مدّند و کمترین اهمیتى به محتوا و معنى نمى دهند، چه رسد به عمل کردن به آن، به گفته قرآن اینها همانند حیوانى هستند که کتاب هائى بر او حمل شده باشد (کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً). ۲_ گروهى دیگر، از الفاظ فراتر رفته، در معانى دقت مى کنند و در ریزه کارى ها و نکات قرآن مى اندیشند و از علوم آن آگاهند اما از عمل خبرى نیست!. ۳_ ولى گروه سومى هستند که مؤمنان راستینند، قرآن را به عنوان یک کتاب عمل، و یک برنامه کامل زندگى پذیرفته اند، خواندن الفاظ و اندیشه در معانى و درک مفاهیم این کتاب بزرگ را مقدمه اى براى عمل مى دانند، و لذا هر زمان قرآن مى خوانند روح تازه اى در کالبد آنها پیدا مى شود، تصمیم و اراده تازه، آمادگى و اعمال تازه، و این است حق تلاوت.