امام خامنهای (حفظه الله تعالی) :
«بايد عمدهى تبليغ در جهت خاضع كردن دلها در مقابل اراده الهى و تسليم در مقابل خداى متعال باشد. اين، مهمترين كار است. تسليم در مقابل خداى متعال، مقدّمهى همهى خيرات و بركات است. اينكه باشد، آنوقت دلى كه آگاه از حوادث جارى دنياست، تكليف را براى صاحب خود معين مىكند.» 1372/11/17
#امام_خامنهای
#جمهوری_اسلامی
#نظام_اسلامی
#تبلیغ
کانال "حوزه وروحانیت"
https://eitaa.com/KhomeniKhamenei
#آقازاده_ها
امام خامنهای(حفظه الله تعالی) در دیدار اعضاى شوراىعالى حوزهى علميهى قم 1372/12/16
«بههرحال قضيهى مسكن [طلاب] بسيار مهم است.
اگر آقاى اراكى* بتوانند كمكى بفرمايند و براى اين منظور مبلغى بدهند، بسيار خوب است.
قاعدتاً وضع مالى آقاى اراكى بايد خوب باشد؛ چون فعلاً ايشان هستند و كس ديگرى نيست. الحمدللَّه دور و برِ ايشان هم دور و برِ خوبى است و اين باعث خوشحالى است.
من فكر مىكنم امثال ايشان آدمهاى واقعاً نظيف و طاهرى هستند و هرچه آنجاها پول برود آدم هيچ نگرانى ندارد. آدم دوست مىدارد كه هرچه بيشتر، نزد ايشان پول برود و بدهند كه براى همين كارهاى ماندگار حوزه خرج شود. چون پول را مىدهند و خرج مىشود؛ منتها اگر براى اين كارهاى ماندگار خرج نشد، براى كارهاى سطحى و زودگذر خرج خواهد شد.
دستگاه آقاى گلپايگانى**، حُسن بزرگى داشت و آن اين بود كه شخص ايشان در اين زمينهها نو نگر بودند. اوّلين مدرسهى كلاسدارِ به اصطلاح درجهبندى شدهى قم را قبل از مدرسهى حقّانى ايشان تشكيل دادند و هميشه به مسائل امتحان و از اين قبيل توجّه داشتند.
در سفر گذشته كه به قم آمديم، من خدمت ايشان رفتم و عيادتشان كردم. ضمن عيادت به ايشان گفتم به نظر من در زمان شما اين كارها بايد انجام گيرد و پيش برود. شما اهل اين كارها هستيد و اين فكر و بينش را داريد. آقاى اراكى، از سابق به چنين سبك و بينشهايى شناخته نشدند؛ لكن آقازادههاى ايشان بسيار خوبند.
آقازادهى ايشان آقاى مصلحى انصافاً آدم بسيار خوشفكر و روشنى است.
همهى اعضاى بيت ايشان الحمدللَّه اين گونهاند.
ايشان بسيار روشنفكر است.
همين كافى است ديگر. آقازاده كه خوب باشد، تأثيرش كمتر از خوب بودن خودِ آقا نيست.»
*مرحوم آیتاللهالعظمی اراکی(اعلی الله مقامه)
**مرحوم آیتالعظمی گلپایگانی (اعلی الله مقامه)
—————————————————————————————
#آقازاده_ها
#مرتضی_جوادی_آملی
#حسن_صافی_گلپایگانی
#سیدمحمدجواد_علوی_بروجردی
کانال "حوزه وروحانیت"
https://eitaa.com/KhomeniKhamenei
امام خامنهای (حفظه الله تعالی) :
«ما كار نداريم كه آن مقالهى علمى كه نوشته شده چقدر علمى است.
معلوم است كه يك طلبهى جوان نوشته است.
پيداست نو طلبهاى است كه تازه بال درآورده؛ نو پرندهاى است كه تازه بال و پرش درآمده است.
اين را آدم از لحن كلام مىفهمد.
مثلاً فرض كنيد براى بلوغ دختر، استدلالى مىكند و اگر دست يك محقّقِ حسابى بيفتد، ممكن است دهها اشكال وارد كند.
اما نفس عمل مهم است. اين جرأت مهم است.
طلبهى جوانى جرأت كند و راجع به اينكه زنان مىتوانند مفتى باشند، نظر بدهد.
اين بسيار مهم است. اينها را بايد رشد داد. حوزه به اين چيزها زنده است.»1372/11/17
کانال "حوزه وروحانیت"
https://eitaa.com/KhomeniKhamenei
امام خامنهای (مد ظله العالی) :
« [در حوزه] بايد اوضاع بهگونهاى باشد كه همه بتوانند آزادانه منتها طبق ضابطه حرفهايشان را بزنند.
به عنوان مثال اگر كسى مقالهاى نوشت و از ضوابط تفّقه بهاصطلاح متد فقاهت كه ما قبولش داريم تخطّى كرد، بايد يك نفر ديگر نقدى بنويسد مبنى بر اينكه در شمارهى پيش فلان آقا چنين نوشتند و بىخود تمسّك به اصل كردند.
مجراى اين اصل نبود؛ جاى تمسّك به اين روايت نبود.
اگر چنين شود، آنوقت كسى جرأت نمىكند حرف سست بزند.
بايد اين كار انجام گيرد.» 1372/11/17
#امام_خامنهای
#جمهوری_اسلامی
#نظام_اسلامی
#تبلیغ
#آزاداندیشی
#فقه_جواهری
کانال "حوزه وروحانیت"
https://eitaa.com/KhomeniKhamenei
#ابزارهای_دشمن_برای_کوبیدن_پایههای_تفکر_اسلامی
امام خامنهای (حفظه الله تعالی) :
«دشمنان اسلام مشغولند، و از بهترين ابزارها براى كوبيدن اسلام استفاده مىكنند. اين واقعيتى است.
در گذشتهها اگر مىگفتند «دشمنان، عليه اسلام فعّاليت مىكنند»، واقعاً موضوعِ افسانهوارى به ذهن ما مىرسيد.
اما امروز چنين فعّاليتى عينى و ملموس است.
همهى همّت دشمنان اين است كه پايهى تفكّر اسلامى را در ذهنها شُل كنند.
تفكر حكومت اسلامى؛ مهمترين نقطهى هدف دشمن البته، تفكّر اسلامى، مظاهرى دارد.
اساس قضيه هم از نظر آنها، عبارت است از فكرى كه نظام سياسىِ اسلامى بر آن مىچرخد؛ يعنى فكر نظام اسلامى و حكومت اسلامى.
هر چه را كه به اين ارتباط دارد، مىخواهند در ذهنها خراب كنند.
در عدّهاى به صورتِ ايجاد شبهه در خودِ خدا، در اصل دين و در اصل اسلام؛
در عدّهاى به صورتِ ايجاد شبهه در توانايى اسلام؛
در عدّهاى به صورتِ ايجاد شبهه در مسألهى اختلاط دين و سياست؛
در عدّهاى به صورتِ ايجاد شبهه در مسؤوليت به عهده گرفتنِ روحانيت و در عدّهاى به صورتِ ايجاد شبهه در اينكه «آيا اساساً مصلحت هست دين، دنيا را اداره كند؟» امروز اين فكر، در جاهايى به صورت دلسوزى براى دين، در حال رايج شدن است.
آن وقت نتيجه مىگيرند كه «نه؛ مصلحت نيست.
زيرا ادارهى دنيا، قهراً نوعى نگرانى و نارضايى از طرف اهل دنيا در خود دارد و دين نبايد خودش را در معرضِ نارضايى قرار دهد.» اين حرفِ حق به جانبى است ديگر.
مثل اين است كه به شما بگويند: «آقا! شما روحانى هستيد؛ خوب است رئيس سازمان اوقاف نشويد. به خاطر اينكه اگر كسى سازمان اوقاف و يا فلان موقوفه را در اختيار داشته باشد، بالاخره يك عدّه از او ناراضى مىشوند و مناسبِ لباس شما نيست كه كسى از دستتان ناراضى شود.» حرف، حرفِ ظاهرالصّلاحى است؛
اما با اين حساب، پيغمبر هم العياذ باللَّه بر خلاف مصلحت اسلام اقدام كرد كه آن همه آدم را كشت! يا اميرالمؤمنين عليهالصّلاة والسّلام آن همه آدم را در سه جنگ كشت!» 1373/3/9
#امام_خامنهای
#جمهوری_اسلامی
#نظام_اسلامی
#حوزه_انقلابی
#عالم_انقلابی
کانال "حوزه وروحانیت"
https://eitaa.com/KhomeniKhamenei
🔴 ما از لحاظ تبليغات، انصافاً عقبيم.
امام خامنهای (حفظه الله تعالی) :
«ذهن انسان، قابل تغيير و تبديل است.
حتّى خودِ ما نيز كه ذهنهايمان در طول ساليان دراز، با فكرى قالبگيرى شده است، يك وقت كه يك نفر مىنشيند و حرفى مىزند، ناگهان مىبينيم در دلمان اضطراب و تشويش پيدا شد.
با اين حساب، ببينيد وقتى كه اين حرفها را بزنند، بر سرِ يك جوان چه مىآيد؟
لذاست كه ما از لحاظ تبليغات، انصافاً عقبيم.»
1373/3/9
#امام_خامنهای
#جمهوری_اسلامی
#نظام_اسلامی
#حوزه_انقلابی
#عالم_انقلابی
کانال "حوزه وروحانیت"
https://eitaa.com/KhomeniKhamenei
◀️ تبليغات بايد نظاممند شود و مركزيت پيدا كند.
امام خامنهای (مدظله العالی) :
«تبليغات ما در دوران جمهورى اسلامى، به جاى اينكه بر طبق تشكيل يك نظام، سازماندهى، نظاممند و جهتگيرى شود و همه چيز مثل يك ماشين كار كند، همانطور مثل سابق است.
مثلاً يك نفر منبرى، در مجلسى بالاى منبر مىرود كه بندهى نوعى هم سالى چند نوبت در آنجا روضه دارم.
او بالاى منبر و جلوِ آن همه آدم، حرفى بىربط كه برخلاف همهى مسلّمات اسلامىِ ماست، مىزند و منِ نوعى هم همانطور نشستهام و گوش مىكنم!
واقعاً آن بالا حرف بىربطى مىزند! از همان حرفها كه در زمانهاىِ گذشته مىزدند و امثال ما كه طلبهاى معمولى بوديم، يقه مىدرانديم كه «چرا اين حرفها زده مىشود؟!»
هنوز همان حرفها را بالاى منبر مىزنند. يعنى تبليغات اينهاست؟!
اگر در جلسهاى بنده نشسته باشم و چنين حرفهايى زده شود، ممكن است عكسالعملى نشان دهم، تا مقدارى از تأثير آن حرفها كم شود.
ولى معلوم مىشود كه هنوز هم اين حرفها در گوش مردم هست.
بنابراين تبليغات بايد نظاممند شود و مركزيت پيدا كند.
بايد معلوم شود كه چه چيز گفته شود و به چه كسانى گفته شود.
بعضاً حرفى كه بايد به يك عامىِ بازارى زده شود، به يك دانشجو، و حرفى كه بايد به يك دانشجو زده شود، به يك عامىِ بازارى زده مىشود!
حتّى صدا و سيما هم از لحاظ تبليغات دينى در وضع بسيار بدى است.» 1373/3/9
#امام_خامنهای
#جمهوری_اسلامی
#نظام_اسلامی
#حوزه_انقلابی
#عالم_انقلابی
#تبلیغ_نظاممند
کانال "حوزه وروحانیت"
https://eitaa.com/KhomeniKhamenei
🔴 همينطور عاطل و باطل ماندهاند و دلشان خوش است به اينكه در جلسهى درس اصولِ آقاى فلان يا حلقهى درس فقهِ آقاى بهمان بروند و حدّاكثر جزوهاى بنويسند!!!
امام خامنهای (حفظه الله تعالی) :
«ما از لحاظ تبليغات، انصافاً عقبيم...
در راديو، بخشى به نام «تاريخ»، برنامههايى ارائه مىدهد كه بعضى از آنها بدك نيست.
يك برنامهاش كه صبحها پخش مىشود، «تقويم تاريخ» است. بنده بعضى صبحها كه به قصد كوهپيمايى از خانه بيرون مىروم، راديوى كوچكى به همراه دارم كه طبعاً روشن است و با آن برنامهها را گوش مىكنم. اين طور بگويم كه در فضاى آزاد كوهستان، اعصاب ما از ناحيهى برنامهى «تقويم تاريخ» مفصّل شلاّق مىخورد! با اينكه بارها آقايانِ گروه تاريخ را به اينجا دعوت كردم، عيوب كارشان را منعكس نمودم و گفتم كه چه كار بايد بشود، ولى باز هم اصلاح نمىشود! چرا؟
براى اينكه كار، دست آدمِ حسابىاش نيست.
يكى از مواردى كه به آنها گفتم اين بود كه «چرا در تقويم تاريخ، از چهرهها و دانشمندان اسلامى نمىگوييد؟» حال، به اصطلاح مىخواهند از دانشمندان اسلامى بگويند. چگونه عنوان مىكنند؟ ناگهان گوينده مىگويد: تقىالدّين علىبنفلانِ فلان، در جايى، در چنين روزى به دنيا آمد و يا وفات يافت. ايشان كسى است كه در علم حديث، سى سال زحمت كشيد، فلان استاد را ديد، فلان جا چنين حركتى كرد و... در اين تاريخ هم مُرد! همين مطالبى را كه در كتابها نوشتهاند، منعكس مىكنند. خوب؛ ما اطلاع پيدا مىكنيم كه يك نفر، سى سال دنبال حديث گشته و چهار جلد كتاب هم دربارهى حديث نوشته است.
وقتى گويندهى برنامه، اين مطلب را گفت، بلافاصله از فلان دانشمند اروپايى كه ميكروب سل را كشف كرد، يا فلان دستگاه را اختراع نمود و يا فلان كار بزرگ را انجام داد، مىگويد. اگر كسى مرتّب اين برنامه را گوش كند، مىبيند واقعاً روزى نيست كه مقايسهى به شدّت گمراه كنندهاى بين دو جريان، از طرف اين برنامه منعكس نگردد! آيا ما در بين دانشمندان اسلامى، كسانى را كه بشود يك ميراث فرهنگى به آنها نسبت داد و باعث افتخارمان باشند، نداريم تا مطرحشان كنيم؟!
آيا حقيقتِ زندگى دانشمندى كه شما مىگوييد سى سال دنبال حديث رفته است، همين است كه منعكس مىشود؟ آيا نمىشود اين مطلب را به زبانى گفت كه معلوم شود كارِ وى كار مهمّى بوده است، تا نگويند: «خوب؛ فلان دانشمند در ظرف سى سال، سى هزار حديث ياد گرفته است. مىخواست ياد نگيرد! چه اهميتى دارد؟!»
موادِ غلط، كيفيت القاى غلط و موضوعات گم و مبهم در زمينهى مسائل تاريخى اسلام، به وضوح در اين برنامه ديده مىشود.
ديگر كار از اين آسانتر هم وجود دارد كه برويم تاريخ را نگاه كنيم، ببينيم چه كسى چه وقت مُرده، يا فلان كس سردار بوده، نظامى بوده، سياسى بوده، عالم بوده و فلان كار را كرده است؟
بالاخره به روشنى نشان داده شود كه فلان دانشمند يا بهمان شخصيتى كه معرفى مىشود، اين اثر را روى تاريخ گذاشته است.
در صداى جمهورى اسلامى، امروز اين كار انجام نمىگيرد.
توجيه مىكنند. بعد از آنكه ما تأكيد كرديم راديو بايد چهرههاى اسلامى را معرفى كند، اين گونه معرفى مىكنند و مىگويند! اين قدر ما در تبليغات عقبيم! يعنى يك برنامهى معمولىِ علىالظّاهر بىتعرّض به اسلام، طبيعتش طورى است كه اگر كسى شش ماه آن را تعقيب كند، نسبت به گذشتهى ميراث اسلامى و علماى اسلام، قطعاً بىاعتنا خواهد شد.
يك وقت هم شنيدم همين برنامه، «بحرالعلوم» را معرفى مىكرد؛ آن هم چه معرفى كردنى! (مثل اينكه اين مورد را به عنوان مثال به شما گفتم و همان روزها تذكّرى به آنها داديد.) بحرالعلوم، شخصيتِ به آن عظمت را اين گونه معرفى كرد كه: «مهدىبنفلانِ فلان...» شنونده منتظر است ببيند اين مهدىبنفلان كيست؟ و گويندهى برنامه به اين اكتفا كرد كه «وى در روزى مثل امروز متولّد شد، چند سال نزد آقا باقر بهبهانى درس خواند و بعد هم از دنيا رفت!»
يعنى اين قدر ما در تبليغات عقبيم!؟
اين در حالى است كه حوزهى علميهى قمِ به اين عظمت، با اين همه جوان مستعد، با اين همه روشنفكر و با اين همه فاضل، مىتواند در چنين زمينههايى مؤثّر باشد.
واقعاً حوزه بسيار غنى است و افراد غنى هم در خود دارد. اين همه فضلا و جوانان مستعد در اين حوزه هستند؛ جوانانى كه از شدّت تلألؤ استعداد، اصلاً برق مىزنند و وقتى بعضى از آنها به اينجا مىآيند، آدم از ديدنشان حظّ مىبرد.
اما همينطور عاطل و باطل ماندهاند و دلشان خوش است به اينكه در جلسهى درس اصولِ آقاى فلان يا حلقهى درس فقهِ آقاى بهمان بروند و حدّاكثر جزوهاى بنويسند! اين است كارِ حوزهها؟!»1373/3/9
#امام_خامنهای
#جمهوری_اسلامی
#نظام_اسلامی
#حوزه_انقلابی
#عالم_انقلابی
#تبلیغ_نظاممند
کانال "حوزه وروحانیت"
https://eitaa.com/KhomeniKhamenei
#تبلیغ
#احساسات_استدلال
امام خامنهای (حفظه الله تعالی) :
«شما اگر در نهضتهاى انبيا ملاحظه كنيد، خواهيد ديد وقتىكه پيغمبران مبعوث مىشدند، در وهلهى اوّل كه عدّهاى دور آنها را مىگرفتند، عامل اصلى، منطق و استدلال نبود.
شما در تاريخ پيغمبر اسلام كه مدوّن و روشن هم هست، كجا سراغ داريد كه آن حضرت كسانى از كفّار قريش را كه مثلًا استعداد و قابليت داشتهاند، در مقابل خود نشانده و برايشان استدلال كرده باشد كه به اين دليل خدا هست، يا به اين دليل خدا واحد است، يا به اين دليل و استدلال عقلانى، بتهايى را كه مىپرستيد، باطلند؟
دليل و استدلال، زمانى كاربُرد دارد كه نهضت پيش رفته است.
در وهلهى اوّل، حركت، حركتى احساسى و عاطفى است.
در وهلهى اوّل اين است كه ناگهان فرياد مىزند: «نگاه كنيد به اين بتها و ببينيد كه اينها ناتوانند!» در وهلهى اوّل مىگويد نگاه كنيد كه خداى متعال واحد است: «قولوا لا اله الا الله تفلحوا.»
به چه دليل «لا اله الا الله» موجب فلاح است؟
اينجا كدام استقلال عقلانى و فلسفى وجود دارد؟
البته در خلال هر احساسى كه صادق باشد، يك برهان فلسفى خوابيده است.
اما بحث سرِ اين است كه نبى وقتى مىخواهد دعوت خود را شروع كند، استدلال فلسفى مطرح نمىسازد؛ بلكه احساس و عاطفهى صادق را مطرح مىكند.
البته آن احساس صادق، احساس بىمنطق و غلط نيست؛ احساسى است كه در درون خود، استدلالى هم دارد.
اوّل توجّه را به ظلمى كه در جامعه جارى است؛ اختلاف طبقاتىاى كه وجود دارد و فشارى كه «انداد الله» از جنس بشر و شياطين انس بر مردم وارد مىكنند، معطوف مىسازد.
اين، همان عواطف و احساسات است.
البته بعد كه حركت وارد جريانِ معقول و عادّى خود شد، نوبت استدلال منطقى هم مىرسد.
يعنى كسانى كه داراى تحمّل عقلى و پيشرفت فكرى هستند، به استدلالات عالى مىرسند.
ولى بعضى افراد هم، در همان درجات ابتدايى مىمانند. درعينحال، معلوم هم نيست آنهايى كه از لحاظ استدلال سطح بالاترى دارند، از لحاظ درجات معنوى هم، حتماً سطح بالاترى داشته باشند. نه؛ گاهى كسانى كه سطح استدلالىِ پايينترى دارند، اما جوشش عواطفشان بالاست، ارتباط و علقهشان با مبدأ غيبى بيشتر و محبتشان نسبت به پيغمبر، جوشانتر است و به درجات عالىترى مىرسند. قضيه اينگونه است.» 1373/3/17
#امام_خامنهای
#جمهوری_اسلامی
#نظام_اسلامی
#حوزه_انقلابی
#عالم_انقلابی
#تبلیغ_نظاممند
کانال "حوزه وروحانیت"
https://eitaa.com/KhomeniKhamenei
◀️ حتى اگر سندِ درست هم داشت؛ چون موجب گمراهى و انحراف است، نبايد نقل كنيد.
امام خامنهای (حفظه الله تعالی) :
«اينطور نباشد كه وقتى بالاى منبر مىرويم، يك مقدار لفّاظى كنيم و حرف بزنيم و اگر احياناً مطلبى هم ذكر مىكنيم، مطلب سستى باشد كه نه فقط ايمانها را زياد نمىكند، بلكه به تضعيف ايمانِ مستمعين مىپردازد.
...منابر متأسفانه بايد عرض كنم كه گاهى چنين مواردى ديده مىشود.
يعنى بعضاً گويندهاى در يك مجلس به نقل مطلبى مىپردازد كه هم از لحاظ استدلال و پايهى مدرك عقلى يا نقلى سست است و هم از لحاظ تأثير در ذهنِ يك مستمعِ مستبصر و اهل منطق و استدلال، ويرانگر است.
مثلًا در يك كتاب، بعضى مطالب نوشته شده است كه دليلى بر كذب و دروغ بودن آنها نداريم.
ممكن است راست باشد، ممكن است دروغ باشد. اگر شما آن مطالب را بيان كنيد - و لو مسلّم نيست خلاف واقع باشد - و با شنيدن آنها براى مستمعتان، كه جوانِ دانشجو يا محصّل يا رزمنده و يا انقلابى است - و بحمد اللّه، انقلاب ذهنها را باز و منفتح كرده است - نسبت به دين، سؤال و مسئله ايجاد مىشود و اشكال و عقده به وجود مىآيد، نبايد آن مطالب را بگوييد.
حتى اگر سندِ درست هم داشت؛ چون موجب گمراهى و انحراف است، نبايد نقل كنيد؛ چه رسد به اينكه اغلبِ اين مطالبِ مندرج در بعضى كتابها، سند درستى هم ندارد.
يك نفر از زبان ديگرى، مطلبى را مبنى بر اين مىشنود كه من در فلان سفر، فلانجا بودم، كه فلان اتّفاق افتاد. گوينده از روى مدرك يا بدون مدرك، چنان مطلبى را مىگويد.
شنونده هم آن را باور مىكند و در كتابى مىنويسد و اين كتاب به دست من و شما مىرسد. من و شما چرا بايد آن مطلب را كه نمىتواند در يك مجمع بزرگ، براى ذهنهاى مستبصر و هوشيار و آگاه توجيه شود، بازگو كنيم؟!
مگر هر مطلبى را هرجا نوشتند، انسان بايد بخواند و بازگو كند؟!
امروز عمومِ جوانان كشور - از دختر و پسر گرفته تا زن و مرد، و حتى غير جوانان - ذهنشان باز است.
اگر ديروز - قبل از انقلاب - جوانان دانشجو از اين ويژگى برخوردار بودند، امروز مخصوص آنها نيست و همه، مسائل را با چشم بصيرت و با استبصار نگاه مىكنند و مىخواهند بفهمند.
يك بخشِ مهم از حادثهى فرهنگى در جامعهى امروز ما اين است كه اينها در معرض شبهات قرار مىگيرند. يعنى دشمنان شبهه القا مىكنند.
دشمنان هم نه؛ منكرينِ فكرِ من و شما به القاى شبهه مىپردازند. مگر مىشود گفت هركس فكر ما را قبول ندارد، لال شود، حرف نزند، و هيچ شبههاى القا نكند؟ مگر مىشود اينطور گفت؟ بههرحال حرف مىزنند، مطلب مىپراكنند، به ايجاد ترديد مىپردازند و شبهات درست مىكنند. مهم اين است كه مطلبى كه شما مىگوييد، برطرفكنندهى شبهه باشد و آن را زياد نكند.
بعضى از افراد، بدون توجه به اين مسئوليت مهم، به بالاى منبر مىروند و حرفى مىزنند كه نه فقط گرهاى از ذهن مستمع باز نمىكند كه گرههايى هم به ذهن او مىافزايد.
اگر چنين اتّفاقى افتاد و ما در بالاى منبر حرفى زديم كه ده نفر جوان، پنج نفر جوان، يا حتى يك نفر جوان، در امر دين دچار ترديد شد و بعد از پاى سخنرانى ما برخاست و رفت و ما هم او را نشناختيم، بعداً چگونه مىشود جبران كرد؟ آيا اصلًا قابل جبران است؟ آيا خدا از ما خواهد گذشت؟ قضيه مشكل است.» 1373/3/17
#امام_خامنهای
#جمهوری_اسلامی
#نظام_اسلامی
#حوزه_انقلابی
#عالم_انقلابی
#تبلیغ_نظاممند
کانال "حوزه وروحانیت"
https://eitaa.com/KhomeniKhamenei
«هجرت هم مراحلى دارد. يك روز شايد مرادِ نبىِّ اكرم از هجرت، تشكيل مدنيت اسلامى بود كه لازم بود مردم از حالت زندگىِ رهايى كه اعراب، آن روز در «جزيرة العرب» داشتند، خارج شوند و يك مدنيت به وجود آورند.
تا وقتىكه مردم تابع مدنيت و تجمّع و اجتماعِ به اصطلاح شهرى نشوند، نمىشود نسخههاى الهى و اسلامى را روى آنها اجرا كرد و آنها را به جايى رساند...
هجرت به آنجا كه بايد هجرت كرد، يعنى نچسبيدن به يك مكان.
شايد امروز مصداقِ اين هجرت براى طلّاب علوم دينيه و فضلاى محترمى كه در حوزهها متمكّن و مستقرّند، اين باشد كه براى تبليغ به اكنافِ بلادِ اسلامى هجرت كنند.
عدّهاى هستند كه مىتوانند در شهرى مستقر شوند و آن را هدايت كنند.
اينها در خلال هزارها يا صدها نفر مثل خودشان، در قم ماندهاند و اثرى هم بر ايشان مترتّب نيست.
حد اكثر اين است كه درسى بگويند، كه اگر هم نگفتند، آن چند نفرى كه به درس اينها مىآيند، به يك درس ديگر مىروند. يعنى همان درس را از ديگرى خواهند شنيد.
الآن در كشور ما، شهرها و روستاهايى وجود دارد كه محتاجِ عالِمِ دينى است و علماى دينى بايد به آنجاها بروند.
البته بدون پيش شرط. چون بعضى به ما مىگويند بايد فلان امكانات، فلان تسهيلات، چه و چه، فراهم باشد تا ما برويم!
ما نمىگوييم كه احتياج به امور مادّى و شرايط زندگى نيست. البته كه احتياج هست.
اما اين را بايد جزو طلبات قهرى دانست. خوب؛ اين در همه جا وجود دارد. پس، نبايد آن را به عنوان «پيش شرط» فرض كرد.
بايد راه بيفتند و بايد همّت گماشته شود.» 1373/6/20
#هجرت
کانال "حوزه وروحانیت"
https://eitaa.com/KhomeniKhamenei
امام خامنهای (مدظله العالی) :
«بعضى از بزرگان هستند كه اگر به شهرهاى ديگر بروند، وجودشان در آنجاها انفع از قم خواهد بود.
حتى در بارهى بزرگان هم چنين چيزى وجود دارد.
خوب؛ يك نفر مثل آيتاللّه ميلانى رضوان الله تعالى عليه، از كربلا كه دَمِ گوش نجف بود و مثل ايشان در نجف و كربلا تعداد زيادى بودند، پا شد آمد مشهد و حوزهى علميهى بزرگى را به وجود آورد. اين، يك واقعيت است. حقيقتاً از بركات الهى براى حوزهى مشهد، وجود مرحوم آيتاللّه ميلانى بود. خوب؛ ايشان مىتوانست تا آخر عمر در كربلا بماند. آن وقت، عالمى در رديف چندين نفر مثل خودش بود. يعنى بعضى اگر علماً هم جلوتر نبودند، شايد از جهات ديگر، جلوتر از ايشان بودند. لكن ايشان به مشهد آمد و مايهى بركت شد.
پس، اين حرف، حتى دربارهى شخصيتهايى مثل مرحوم آيتاللّه ميلانى هم جارى است؛ تا از تراكم جلوگيرى شود.
اين هم هجرت؛ هجرت به جاهايى كه احتياج هست: به شهرها، حوزهها، حوزههاى بزرگ و حوزههاى كوچك، و بعد به داخل دستگاههاى دولتى، داخل ادارات، داخل كارخانهها - آنجاها كه طلبى و تمايلى هست - و بعد هجرت به خارج از كشور.» 1373/6/20
#امام_خامنهای
#جمهوری_اسلامی
#نظام_اسلامی
#حوزه_انقلابی
#عالم_انقلابی
#تبلیغ_نظاممند
#هجرت
کانال "حوزه وروحانیت"
https://eitaa.com/KhomeniKhamenei