«اگر دوباره زمان داشتیم، چه میکردیم؟»
گاهی وقتا که با خودم خلوت میکنم، یه سوال همیشه ذهنم رو درگیر میکنه:
چرا نفهمیدم؟ چرا وقتی همه چیز جلوم بود و فرصت هنوز بود، قدر لحظهها رو ندونستم؟
چرا اینقدر دیر فهمیدم که زمان، همیشه بیصدا میگذره و هیچوقت منتظر ما نمیمونه؟💔
ما همیشه فکر میکنیم وقت داریم، هنوز فرصت هست...
ولی خیلی وقتا نمیفهمیم که هر لحظهای که از دست میره، دیگه هیچوقت برنمیگرده.
اون لحظههایی که گفتیم "بعداً"، همون لحظههایی بودن که امروز دیگه وجود ندارن.
و امروز... دلم پر از حسرت شده.
حسرتِ حرفهایی که نگفتم، کارهایی که نکردم،
و آدمهایی که قدرشون رو وقتی بودن، ندونستم...
چرا همیشه باید وقتی از دستشون دادیم، بفهمیم که اشتباه کردیم؟
چرا فهمیدنهامون همیشه اینقدر دیر میان؟
احساس میکنم خیلی چیزا هنوز ناتموم موندن...
دلتنگیهایی که گفته نشدن،
محبتهایی که باید بیشتر میکردیم،
اشکهایی که باید ریخته میشدن،
و لحظههایی که باید با تمام وجود زندگی میکردیم... اما نکردیم.
گاهی حتی نمیدونی دقیقاً چی توی دلت سنگینی میکنه،
اما یه حس خالیِ عمیق بهت میگه که زندگی، همون لحظههایی بود که ساده ازشون گذشتیم.
شاید وقتشه بفهمیم که همین «الآن»، همین «امروز»،خیلی مهمتر از فرداییه که هیچوقت نمیاد.
محکم بغلشون کن... لحظههاتو، عزیزاتو، زندگی رو...
شاید این، آخرین فرصته.⌛️
#دلنوشته #حسرت #قدر_بدونیم #زندگی_کوتاهه
#امروز_زندگی_کن #فرصت_زندگی #لحظه_ها