eitaa logo
خُزّانُ العِلم
41 دنبال‌کننده
217 عکس
960 ویدیو
1 فایل
🍃💚﷽💚🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از عطر1و1
🔹 عالم برزخ🔹 ▪️شفاعت امام حسین (علیه السلام) در مورد تاخیر عمر آیت الله حائری (رحمة الله علیه): مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبد الکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم از مراجع وارسته و علمای بزرگ و موفق تشیُّع بود که در سال 1355 قمری در قم از دنیا رفت و مرقد شریفش در مسجد بالا در مرقد منور حضرت معصومه (سلام الله علیه) قرار دارد. یکی از عجائبی که افراد موثق از جمله آیت الله فرید محسنی (رحمة الله علیه) نقل نموده اند ماجرای زیر است: هنگامی که آیت الله حائری، سرپرست حوزه علمیه اراک (قبل از سال 1340قمری) بودند، برای مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی اراکی نقل کردند: در آن هنگام که در کربلا بودم و به درس و بحث اشتغال داشتم، شبی که شب سه شنبه بود در عالم خواب دیدم، شخصی به من گفت: ای شیخ عبد الکریم ! کارها را انجام بده که سه روز دیگر خواهی مُرد. من از خواب بیدار شدم و حیران بودم و به خود می گفتم: البته خواب است شاید تعبیر نداشته باشد روز سه شنبه و چهار شنبه، مشغول درس و بحث بودم، تا اینکه آنچه در عالم خواب دیده بودم از خاطرم رفت، روز پنجشنبه که تعطیل بودم، با بعضی از رفقا به طرف باغ مرحوم سید جواد رفتیم، در آنجا قدری گردش و مباحثه علمی نمودیم تا ظهر شد، نهار را همان جا صرف کردیم، پس از نهار، ساعتی خوابیدیم، در همین هنگام لرزه شدیدی مرا فرا گرفت، رفقا در آنجا عبا و روانداز داشتند، روی من انداختند، ولی همچنان بدنم لرزه داشت و در میان آتش تب افتاده بودم، حس کردم که حالم بسیار و خیم است، به رفقا گفتم، زودتر مرا به خانه برسانید، آنها وسیله ای فراهم کرده، زود مرا به شهر کربلا آورده و به خانه ام رساندند، در خانه بی حال و حس، در بستر افتاده بودم، بسیار حالم دگرگون شد و در این میان به یاد خواب سه شب قبل افتادم، علائم مرگ را مشاهده کردم و با در نظر گرفتن خوابی که دیده بودم احساس کردم که پایان عمرم نزدیک شده است، در این حال، ناگهان دیدم دو نفر ظاهر شدند و در جانب راست و چپ من نشستند، و به همدیگر نگاه می کردند و به همدیگر می گفتند، اجل این مرد رسیده، مشغول قبض روحش گردیم، در این هنگام با قلبی صاف و خالص به ساحت مقدس امام حسین (علیه السلام) متوسل شدم و عرض کردم: ای حسین عزیز، دستم خالی است، کاری نکردم و برای خود توشه ای فراهم ننموده ام، شما را به حق مادرتان حضرت زهرا (سلام الله علیها) از من شَفاعت کنید، که خدا مرگ مرا به تاخیر اندازد، تا خود را برای سفر آخرت آماده سازم، هماندم دیدم شخصی نزد آن دو نفر که می خواستند روحم را قبض کنند آمد و به آنها گفت: حضرت سید الشهدا (علیه السلام) فرمودند: شیخ عبد الکریم به ما متوسل شده و ما هم در پیشگاه خدا از او شَفاعت کردیم تا عمرش را به تاخیر بیندازد، خداوند شفاعت ما را پذیرفت، بنابراین شما روح او را قبض نکنید. در این وقت آن دو نفر به هم نگاه کردند و به آن شخص گفتند سمعاً وطاعهً، آنگاه دیدم آن دو نفر همراه فرستاده امام حسین (علیه السلام) به سوی آسمان پرواز کرده و رفتند، در این هنگام احساس سلامتی و عافیت کردم، صدای گریه و زاری بستگان را شنیدم، که به سر و صورت می زدند، آهسته دستم را حرکت دادم و چشم را گشودم، دیدم چشمم را بستند و به رویم روپوشی انداختند، خواستم پاهایم را بگشایم، متوجه شدم که انگشت بزرگ پایم را بسته اند، دستم را برای بلند کردن چیزی بلند کردم، شنیدم می گویند آرام شوید، گریه نکنید، که بدن حرکت دارد، آرام شدند، رو اندازی که به رویم انداخته بودند، برداشتند، چشم را گشودم و بند پایم را باز کردند، با دست به دهانم اشاره کردم که به من آب بدهید، ! آب را به دهانم ریختند، کم کم از جا برخاسته و نشستم، تا پانزده روز ضعف و کسالت داشتم و بحمد الله به طور کلی از آن حالت، خوب شدم، و این موهبت به برکت لطف مولایم امام حسین (علیه السلام) بود، آری به خدا سوگند. 📚عالم برزخ در چند قدمی ما ✍🏻محمد محمدی اشتهاردی‏ 📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از حرف های خصوصی
🔴 امام زمان (عج): یادم کردی یادت کردم 🔵 آیه الله عبدالقائم شوشترى که مدتى امام جمعه شاهین شهر اصفهان بود، مى‌گفت که در مسجد مقدّس جمکران، نماز امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) ونماز تحیّت را خواندم، بعد در حیاط مسجد، زیر آسمان دو رکعت نماز استغاثه به صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه) را خواندم و بعد از نماز دعاى «سلام الله الکامل التام…» را زمزمه کردم و همواره یاد مولاى عزیزم بودم. 🌕 به منزل آمدم واستراحت کردم، در عالم رؤیا روى پلى کنار حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) حضرت بقیه الله الاعظم  ـروحى فداه ـ را مشاهده کردم، حضرت رو به من کردند وبا انگشت به سینه من زدند وفرمودند: «یادم کردى یادت کردم». ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 عبدالحمید می‌خواهد دولت معاویه را در ایران تشکیل دهد؟ ♨️ درخواست اجرای سیاست‌های معاویه ( پدر یزید لعنت الله علیه ) از عبدالحمید و مدح عجیب معاویه جلوی عبدالحمید را ببینید تا بهتر فتنه را درک کنیم... کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ نـئـولـیـبـنـافـیـسـمـ!! بـررسـی لـایـحـه نـهـایـی عـفـاف و‌ حـجـابـ ▪️بـا انـتـشـار رسـمـی لـایـحـه حـجـاب تـوسـط دولـت و ارسـال آن بـه مـجـلـسـ، در ایـن ویـدئـو بـه بـررسـی نـقـاط ضـعـف و قـوت آن مـیـ‌پـردازیـمـ ▪️لـایـحـه ای کـه بـا فـراهـم کـردن امـکـان پـرداخـت هـزیـنـه بـرهـنـگـی بـرای اقـشـار مـرفـهـ،... (تـا انـتـهـا بـبـیـنـیـد) کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کشته شدن ۱۲ یا۲۱ نفرازطالبان دردرگیر۶ خرداد۴۰۲ درمرز میلک زابل کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از همسایه بالایی شاکیه اینجوری داره جبران میکنه 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امنیت ماشین پلاستیکی اسباب بازی خیلی بیشتر از سایپا و ایرانخودرو خودتون ببینید.... کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️کی گفته حجاب مهمه؟ ❗️باید دلت پاک باشه ❗️حجاب ظاهری که مهم نیست 👌🏻 تعریف جالب و طنز از حجاب 🎙 با بیان شیرین آقای دکتر عزیزی کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استیکر1و1
🔸 جمجمه سرد! در زمان خلافت عثمان ، شخصی كاسه سر كافری را كه سالها قبل مرده بود، از قبرستان برگرفت و نزد عثمان آمد و گفت : اگر كافر می سوزد، پس چرا اين كاسه سر، نسوخته و حتی گرم و داغ نيست ؟ عثمان از جواب ، درماند، به حضور امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام رفتند علی علیه السلام حاضر شد، عثمان به سؤ ال كننده گفت : سؤالت را بازگو. او سؤال خود را تكرار كرد، علي علیه السلام دستور داد يك قطعه سنگ چخماق آوردند، فرمود: اين سنگ در ظاهر سرد است ، ولی در درون آتش دارد كه اگر اين سنگ را به سنگی بزنيم ، از آن آتش بيرون می جهد، جمجمه كافر نيز در درون آتش دارد. در اين هنگام عثمان گفت : اگر علی نبود عثمان هلاك می شد. کانال 🚀 @stickernew 🇮🇷 🚀 @stickernew 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استیکر1و1
🔘 "سقاخانه اسماعیل طلا" در زمان فتحعلی شاه قاجار از طرف يكی از دولت‌های خارجی بسته‌ای به عنوان هديه به دربار رسيد و شاه قصد گشودن آن را كرد. "اسماعيل ‌خان" كه جزء ملتزمين بود و از فرماندهان فتحعلی شاه، از شاه استدعا كرد اين كار در محوطه كاخ به وسيله خدمتگزاران انجام شود؛ چرا که احتمال سوء قصد را نمی توان از نظر دور داشت. اتفاقا هنگام باز كردن بسته ،بسته منفجر شد و خساراتی هم به بار آورد. فتحعلی شاه با اطلاع از اين امر، دستور داد برای اين دورانديشی، هم وزن سردار اسماعيل‌ خان سكه‌های طلا به او مرحمت شود؛ چنين كردند و اسماعيل خان معروف به "زر ريز خان" شد! اسماعیل خان هم که ارادت ویژه ای به امام رضا علیه السلام داشت، طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب کرد! تا گنبد و پایه‌های سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود از آن زمان این سقاخانه را به "سقاخانه اسماعیل طلا" می شناسند! کانال عطر1و1 👇👇👇 🚀 @stickernew 🇮🇷 🚀 @stickernew 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطرخاص
📚 روزگاری ساعت سازی بود که ساعت نیز تعمیر می کرد. روزی مردی با ساعت خرابی وارد مغازه شد.گفت:«ساعتم خراب شده فکر می کنید که می توانید درستش کنید؟» ساعت ساز جواب داد:«خوب؛ البته سعی خودم را می کنم.»مرد گفت:«متشکرم اما این ساعت برای من خیلی ارزشمند است.»و ساعتش را برداشت و رفت. بعد از او مرد دیگری وارد مغازه شد و گفت:«ساعتم کار نمی کند اما اگر این چیز کوچک را اینجا بگذاری و آن یکی را هم اینجا، مطمئنم مثل روز اولش کار می کند.»ساعت ساز چیزی نگفت. ساعت را گرفت و همان کاری را کرد که مرد گفته بود. ظهر نشده بود که مرد دیگری وارد مغازه شد.ساعتش را گذاشت و گفت:« یک ساعت دیگر بر می گردم تا ببرمش.» این را گفت و مغازه را ترک کرد. قبل از اینکه مغازه تعطیل شود؛ چهارمین مرد وارد مغازه شد.گفت:«قربان ساعتم کار نمی کند.من هم چیزی راجع به تعمیر ساعت نمی دانم لطفا هروقت آماده شد خبرم کنید.» به نظر شما از میان چهار مرد که به مغازه آمدند؛ کدام یک ساعتشان تعمیر شد؟؟ ما اغلب مشکلاتمان را نزد خدا می بریم و در باز گشت آنها را باخود بر می گردانیم. گاهی برای خدا تعیین می کنیم که چگونه گره از کار ما بگشاید. برای خدا زمان تعییین می کنیم که تا چه زمانی باید دعای ما را برآورده سازد. درست مثل مردانی که به ساعت سازی آمدند.باید مشکل را به خدا واگذار کنیم. او خود پس از حل آن ما را خبر می کند شما هم دعوتید 💫 اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج💫 #؏َـجِّل_لِوَلیِڪَ_الفَـرَج کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
📚 آورده اند که روزی ابوریحان بیرونی به همراه یکی از شاگردانش برای بررسی ستارگان از شهر محل سکونتش بیرون شد و در بیابان کنار یک آسیاب بیتوته نمود تا اینکه غروب شد. کمی از شب گذشت که آسیابان بیرون آمد و خطاب به ابوریحان و شاگردش گفت که می خواهد در آسیاب را ببندد اگر می خواهید درون بیایید همین اکنون با من به درون آیید، چون من گوشهایم نمی شنود و امشب هم باران می آید شما خیس می شوید و نیمه شب هم هر چقدر در را بکوبید من نمی شنوم وشما باید زیر باران بمانید!... ناگهان شاگرد ابوریحان سخنان آسیابان را قطع کرد و گفت: اینکه اینجا نشسته بزرگترین دانشمند و ریاضی دان و همچنین منجم جهان است و طبق برآورد ایشان امشب باران نمی آید! آسیابان گفت به هر حال من گفتم. من گوشهام نمی شنود و شب اگر شما در را بکوبید من متوجه نمی شوم... شب از نیمه گذشت باران شدیدی شروع به باریدن کرد و ابوریحان و شاگردش هر چه بر در آسیاب کوفتند آسیابان بیدار نشد که نشد... تا اینکه صبح شد و آسیابان بیرون آمد و دید که شاگرد و استاد هر دو از شدت سرما به خود می لرزند و هر دو با هم به آسیابان گفتند که تو از کجا می دانستی که دیشب باران می آید؟! آسیابان پاسخ داد من نمی دانستم، سگ من می دانست! ابوریحان گفت: آخر چگونه سگ می داند که باران می آید؟ آسیابان گفت: هر شبی که قرار است باران بیاید سگ به درون آسیاب می آید تا خیس نشود! ناگهان ابوریحان آواز داد و گفت: خدایا آنقدر می دانم که می دانم به اندازه یک سگ، هنوز نمی دانم. شما هم دعوتید 💫 اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج💫 #؏َـجِّل_لِوَلیِڪَ_الفَـرَج کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
▬▬▬▬▬▬▬ 🛎 دقت کردین فقط توی یک هفته اخیر کلی داشتیم؟ 👈 رفت و آمد های دیپلماتیک اندونزی و ترکمنستان و پاکستان و عمان و عراق رونمایی از پیشرفته ترین موشک ایرانی و اولین هواپیمای ملی 👈رایزنی جهت ازادسازی 7 میلیارد دلار پول بلوکه شده در کره ازادسازی دیپلمات ایرانی و.... ⚠️اما خط خبری رسانه های مسموم چی بود طی این مدت؟ تنش با طالبان کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از صاحب نفس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تبیین فقط این کلیپ ببینید لطفا و لذت ببرید👌👌👌 🥰 😘 📡 @saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از صاحب نفس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب جلسه خاطره انگیزی عجب منبر زیبایی این کلیپ را دست به دست کنید همه ببینند 🥰 😘 📡 @saheb_nafas 🇮🇷