eitaa logo
کانال آشپزخانه خاله خاتون👩‍🍳
2.6هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
4.8هزار ویدیو
23 فایل
کپی مطالب و دستورات بدون لینک و اسم کانال ممنوع و راضی نیستم بابت دستور ات #وقت و #هزینه صرف میشود فقط مطالب بازارسال با نقل قول (فوروارد) شود سوالی داشتید یا دستور خاصی مدنظرتون بود در گروه مون بیان کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 🔸انسان‌ها همیشه "بُت" می‌سازند 🔹بعضی‌ها با سنگ و چوب 🔸و عده‌ای با باورهایشان ... 🔺اولی ترسناک نیست چون با یک تبر در هم می‌شکند! ولی دومی بلایی است که هیچ جامعه‌ای از آن مصون نمانده است!
🔆 🔸در زمان‌های قدیم مردمی بادیه‌نشین زندگی می‌کردند که در بین آنها مردی بود که مادرش دچار آلزایمر و نسیان بود و می‌خواست در طول روز پسرش کنارش باشد. 🔹اين امر مرد را آزار می‌داد و فكر می‌كرد در چشم مردم کوچک شده است. 🔸هنگامی که موعد کوچ رسید مرد به همسرش گفت: مادرم را نیاور، بگذار اینجا بماند و مقداری غذا هم برایش بگذار که از شرش راحت شوم تا گرگ او را بخورد یا بمیرد. 🔹همسرش گفت: باشه آنچه می‌گویی انجام می‌دهم! 🔸همه آماده کوچ شدند، زن هم مادرشوهرش را گذاشت و مقداری آب و غذا در کنارش قرار داد و کودک یک‌ ساله خود را هم پیش زن گذاشت و رفتند. 🔹آنها فقط همین یک کودک را داشتند که پسر بود، مرد به پسرش علاقه فراوانی داشت، اوقات فراغت با او بازی می‌کرد و از دیدنش شاد می‌شد. 🔸وقتی مسافتی را رفتند و هنگام ظهر برای استراحت ایستادند و مردم همه مشغول استراحت و غذا خوردن شدند، مرد به زنش گفت: پسرم را بیاور تا با او بازی کنم. 🔹زن به شوهرش گفت: او را پیش مادرت گذاشتم!! 🔸مرد به شدت عصبانی شد و داد زد که چرا این کار را کردی؟؟!! 🔹همسرش پاسخ داد: ما او را نمی‌خواهیم زیرا بعدها او من را همانطور که مادرت را گذاشتی و رفتی، خواهد گذاشت تا بمیرم! 🔸حرف زن مانند صاعقه به قلب مرد خورد، سریع اسب خود را سوار شد و به سمت مادرش و فرزندش رفت زیرا پس از کوچ همیشه گرگ‌ها به سمت آنجا می‌آمدند تا از باقیمانده وسایل شاید چیزی برای خوردن پیدا کنند. 🔹مرد وقتی رسید؛ دید مادرش فرزند را بلند کرده و گرگ‌ها دور آنها هستند و پیرزن به سمتشان سنگ پرتاب می‌کند و تلاش می‌کند که کودک را از گرگ‌ها حفظ کند. 🔸مرد گرگ‌ها را دور کرد و مادر و فرزندش را باز گرداند و از آن به بعد، موقع کوچ اول مادرش را سوار بر شتر می‌کرد و خود با اسب دنبالش روان می‌شد و از مادرش مانند چشمش مواظبت می‌کرد و مقام زنش در نزدش بالا رفت. 🔹"انسان وقتی به دنیا می‌آید، بند نافش را می‌برند ولی جایش همیشه می‌ماند تا فراموش نکند که برای تغذیه به یک زن بزرگ وصل بود ..." 🔸اگر مادری در قيد حيات داريد؛ حداقل يک تماس با محبت با او بگيريد تا صدای كودكی كه سال‌ها عاشقانه بزرگش كرده بشنود و از ته دل شاد شود ... 🔹و اگر "مادران آسمانی" داريد؛ برای شادی و آرامش روحشان فاتحه‌ای بفرستيد. ✅ @Masaf
🔆 🔴 وابستگی به تعلقات دنیایی 🔸‍وقتی نانوا خمیر نان سنگک را پهن می‌کند و درون تنور می‌گذارد را دیدی چه اتفاقی می‌افتد؟ 🔹خمیر به سنگ‌ها می‌چسبد اما نان هر چه پخته‌تر می‌شود، از سنگ‌ها جدا می‌شود!! 🔸حکایت آدم‌ها همین است ... 🔸سختی‌های دنیا، حرارت تنور است ... 🔸و این سختی‌هاست که انسان را پخته‌تر می‌کنند 🔸و هر چه انسان پخته‌تر می‌شود، سنگ کمتری به خود می‌گیرد. 🔹سنگ‌ها تعلقات دنیایی هستند ... 🔹ماشین من ... خانه من ... من ... من! 🔸آن‌ وقت که قرار است نان را از تنور خارج کنند سنگ‌ها را از آن جدا می‌کنند! خوشا به حال آنکه در تنور دنیا آنقدر پخته می‌شود که به هیچ سنگی نمی‌چسبد! 🔺ما در زندگی به چه چسبیده‌ایم؟ 🔺سنگ ما کدام است؟ @kitchenAuntKhatoon